( 0. امتیاز از )


* زهره کهندل
شايد اين موضوع باورش برايش سخت بود و حتماً بيشتر براي خانواده اش. بعد از اينکه خبر قبولي اش را شنيد، هزار نقشه براي ورود به قصر رؤياهايش کشيده بود. شاگرد اول کلاس با معدل الف، دانشجوي ممتاز و قبولي در مقطع ارشد و بعد دکترا و با پوشيدن شنل آبي و گذاشتن کلاه منگوله دار، رنگ واقعيت بر آرزوهايش مي پاشيد. حتي فکرش تا پوشيدن لباس سفيد بخت در پشت ميزهايي که قرار بود سرچشمه توليد علم در کشور باشد هم قد کشيده بود.

براي او باورش خيلي دشوار بود، چهار سال از آن رؤياها مي گذرد و حالا بدون داشتن دغدغه اي براي تحقق آرمانهايش، پشت ميز دفتر مشاوره دانشگاه از تمام اتفاقها و تجربه هاي تلخي که منشأ آن سلف سرويس و پرديس دانشگاه بوده و طي اين چهار سال چيزي جز افت تحصيلي و مشروطي برايش به ارمغان نياورده است، اعتراف مي کند به تمام اشتباهاتش. اشتباهاتي که بخشي از آن را خانواده اش مسؤولند و بخشي ديگر را فضاي فرهنگي اجتماعي جامعه. فضايي که فکر مي کرده بايد در آن قد مي کشيده، نه اينکه امروز بار گناهان و خطاها، کمرش را خم کند.
در حالي رفتن به دانشگاه براي جوانان امروز امري معمول به نظر مي رسد که در يکي دو دهه گذشته آرزوي دست نيافتني بسياري از جوانان، شکستن طلسم کنکور و ورود به قصر رؤياهايشان بود. اما آنچه در اين ميان ضرورت دارد، واکاوي مسايل حاشيه اي در دانشگاه هاست که گاه به متن و اصل اين نهاد مقدس ضربه مي زند. اهميت بازتعريف ارتباط دانشجويان با جنس مخالف در دانشگاه ها که مهمترين نهاد علمي و آموزشي کشورمان محسوب مي شود، از آن جهت ضرورت دارد که گاه اخبار نگران کننده موجب تشديد دلواپسي هايمان مي شود و گاه انتظاراتي که در توليد علم و جنبش نرم افزاري داريم، زير سايه دلمشغولي هاي بي هدف و مخرب، محو مي شود.

* توسعه معنويت در ميان دانشجويان
دغدغه و خطر برخي روابط ناسالم در دانشگاه ها چنان اهميتي يافته که بحث جداسازي دانشگاه دختران و پسران به تازگي از سوي برخي به عنوان راهکاري قابل بررسي با در نظر گرفتن شرايط و احوالات اجرايي آن در فضاي کنوني جامعه مطرح شده است؟ اما آيا شرايط دانشگاهي ما چنان شده است که مسؤولان وزارت علوم راهي جز جداسازي دانشگاه دختران و پسران که با هزينه هاي بالايي همراه است، براي رفع اين مشکل جدي نداشته باشند؟!
دکتر باقرغباري بناب، استاد دانشکده علوم تربيتي دانشگاه تهران در خصوص کنترل روابط دختر و پسر در دانشگاه ها و بررسي آسيبهاي آن معتقد است که اين امر تنها دامنگير دانشگاه ها نيست و اگر محيط آموزشي جدا شود، آيا مي توان محيط هاي بيروني را در همه عرصه هاي اجتماعي و حتي کوچه و خيابان جداسازي کرد؟! از اين رو بايد نگاه عميق تر و برنامه مؤثرتري درباره حل اين معضل داشت.
وي با تأکيد بر اينکه بايد قدرت معنوي را در بين جوانان بيشتر کرد، خاطرنشان مي کند: بايد پلي ميان معنويت و ماده ساخت که ذهن جوانان مشغول مظاهر ظاهري و جمال جنس مخالف نشده و به معنويات او متمرکز شود.
دکتر غباري عنوان مي کند: اگر اين تقويت روحي و معنوي در بين جوانان بيشتر شود، ارتباط سالم ميان آنان تقويت خواهد شد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه چگونگي اين امر نيازمند فرآيندي علمي است، مي گويد: اين فرايند، ساده نيست و به کار جدي نياز دارد.
وي در خصوص طرح جداسازي دختر و پسر در دانشگاه ها اظهار مي کند: اين امر علاوه بر اينکه کار دشواري است، بايد ديد که چه قدر از مشکلات را حل خواهد کرد.
دکتر غباري، توسعه معنويت و سلامت رواني جوانان را در سالم سازي روابط جنس مخالف مؤثر دانسته و تأکيد مي کند: هدايت رواني جوانان بايد با شاخص هاي علمي و واقعي در جهت سلامت روابط ميان دختران و پسران انجام شود.
* عشق هاي رؤيايي
به عنوان يک دانشجو انتظارمان اين است که در فضاي فرهنگي دانشگاهمان و در گستره وسيع فضاي اجتماعي کشورمان، روابط انسانها (با حفظ مرزها) در پرتوي فرهنگ ناب اسلام باشد. اما چه شد ما را و مسؤولان و متوليان کشورمان را که اين جريان معنويت با حاکميت متقابل احترام و اخلاق در روابطمان کمرنگ شده است و تبعات آن را در اخبار نگران کننده شاهد هستيم؟!
علي زينتي، کارشناس ارشد روان شناسي و استاد دانشگاه در سايت نداي مشاور با طرح بحث ديدگاه روان شناختي در روابط سالم دختر و پسر در دانشگاه ها برخورد مبتني بر شناخت و احترام متقابل را برخورد صحيح با جنس مخالف دانسته و معتقد است: در اين شيوه، دختران و پسراني هستند که به محض ديدن يکديگر خود را نمي بازند و هيجان زده نمي شوند. اينان يک نگاه و يک کلام از جنس مخالف را به عشق تعبير نمي کنند و آن را در ذهن خود و در رؤياهاي خويش نمي پرورانند؛ بلکه در برخوردهاي در مجامع فاميلي، تحصيلي و... بسيار با وقار و سنگين برخورد مي کنند و در عين پرس و جو از احوال يکديگر و پاسخگويي به پرسشهاي آنان، دچار افراط در خنده و شوخي نمي شوند. آنان جنس مخالف را افرادي چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نمي دانند و آدابي را که از لحاظ شرعي و اجتماعي در برخورد با آنان لازم است، رعايت مي کنند. آنان بر اثر تربيت خانوادگي، برقراري رابطه پنهان با جنس مخالف را بي معنا مي دانند و درباره روحيات جنس مخالف به حد کافي آگاهند و براي برقراري روابط نزديک و صميمي با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طريق ازدواج و فراهم آوردن شرايط مقبول اجتماعي، به تحقق مي رسانند.
* پرهيز از شيوه هاي نادرست ارتباط
وي در خصوص شيوه هاي نادرست ارتباط عنوان مي کند: برخورد احساسي و هيجاني بر اثر نداشتن شناخت صحيح از جنس مخالف است، ممکن است فرد يک محبت ساده را نشانه عشقي عميق بداند و از سوي ديگر همچنين برخورد خشک و محدود بر اساس تربيت غلط ، گاهي در ميان خويشان و آشنايان و اجتناب از افراد غير هم جنس و رفتار سرد يا خشن نتايج نامطلوبي داشته باشد، داشتن روابط پنهاني همچون نامه نگاري، تماسهاي تلفني و مخفيانه، افراط در معاشرت که متأسفانه بعضي از خانواده ها به بهانه اجتماعي کردن فرزندان خود سعي در ايجاد روابط افراط گونه بين پسر و دختر مي کنند که اين خود نوعي تبعيت کورکورانه از فرهنگ غربي است، از جمله شيوه هاي نادرست ارتباط است.
* ضرورت بازتعريف نوع ارتباط سالم با جنس مخالف
زينتي با طرح اين مسأله که آنچه يک ارتباط را از ديگر ارتباطها متمايز مي سازد، محتوا و پيام است، عنوان مي کند: حال سخن اين است که در ارتباط دوستي با جنس مخالف، چه نوع پيامي مبادله مي شود که آن را ارتباط دوستي با جنس مخالف مي گويند؟ چرا ارتباط با استاد در کلاس درس را ارتباط دوستي نمي گوييد و يا ارتباط با دفتردار دانشگاه را ارتباط آموزشي و دوستي مي گوييد؟ آيا چيزي جز محتوا و پيام مبادله شده، مي تواند نقش مؤثر و تعيين کننده اي داشته باشد؟ اينک بايد مشخص کنيم که در ارتباط دوستي با جنس مخالف، محتوا و پيام مبادله شده چيست که آن را از ديگر ارتباطها، همانند اقتصادي، سياسي، اجتماعي و... متمايز مي کند؟
وي ادامه مي دهد: آنچه در ارتباط با جنس مخالف مبادله مي شود، محبت و عشق است؛ ولي محبتي که يک همجنس از ارايه آن ناتوان است. از اين رو به سراغ جنس مخالف مي رود. پس محبت از نوع جنسيتي است. در اين نوع ارتباط چون قواعد و شرايط و تعهدات طرفين تعريف نشده است و به صورت ناقص از فرهنگ غربي اقتباس شده، با پيامدهاي منفي فراواني همراه است.
* تهديد آبرو در تيررس ارتباط ناسالم با جنس مخالف
اين استاد دانشگاه خاطرنشان مي کند: گاهي اوقات به واسطه اينکه سطح دوستي و ارتباط تعريف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستي فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگي و کارکردهايي از آن دست مي شود و چون شرايط آن با توافق طرفين قرين نشده، به هتک حيثيت اجتماعي و چه بسا خسارتهاي جبران ناپذير- بويژه از طرف دختر- همراه مي شود.
وي اظهار مي کند: بنابراين چون در فرهنگ ديني و عرف ايراني ما، اين نوع ارتباط هنوز تعريف نشده و شرايط، مقررات و آداب، تعهدهاي طرفين تعيين شده است، نبايد به سراغ آن رفت، زيرا هر ارتباطي که از شرايط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد، نه تنها به هدف خود نمي رسد، بلکه جز خسارت نتيجه اي ندارد.
وي مي گويد: در ارتباط دوستي با جنس مخالف، آنچه در معرض تهديد قرار مي گيرد، آبرو و پاکي است که اگر از کف رود، هرگز جبران پذير نيست.
وي ابراز عقيده مي کند: از ديدگاه روان شناختي بين فردي نيز چون ارتباط دوستي با جنس مخالف فاقد شرايط يک ارتباط سالم مي باشد و ويژگيهاي لازم در مؤلفه هاي آن رعايت نشده است، يک ارتباط شکست خورده است و تا زماني که به يک تعهد طرفيني همراه با رعايت آداب و شرايط منتهي شود، بايد از آن دوري کرد.
* حذف عوامل مزاحم از زندگي دانشجويي
زينتي با بيان اينکه هر ارتباط ديگري غير از ارتباط آموزشي، فقط يک عامل مزاحم است و بايد از مسير زندگي دانشجويي حذف شود تا بتوان به اهداف علمي و معرفتي نايل آمد، عنوان مي کند: از ديدگاه تعليم و تربيت، ارتباط با جنس مخالف، يک عامل مزاحم است و در اولين گام، سطح تمرکز دانشجو را کاهش مي دهد. کافي است يک پيام غير آموزشي از جنس مخالف نظر دانشجو را به خود جلب کند تا ساعتها فکر و ذهن او را به خود مشغول سازد، هر عمل و ارتباطي که ارتباط آموزشي و فعاليت تحصيلي دانشجويان را تحت الشعاع خود قرار داده و کميت و کيفيت دانش اندوزي را کاهش دهد، بايد از زندگي دانشجويي حذف شود.
اين کارشناس ارشد روان شناسي خطاب به دانشجويان بويژه دانشجويان جديد تأکيد مي کند: محيط آموزشي بدون ارتباط آموزشي نيست و طرف دوم اين ارتباط، هميشه از جنس شما نيست. شايد شما در برخي اوقات مجبور به برقراري ارتباط با جنس مخالف شويد؛ در اين صورت، يقيناً از محدوده پيام آموزشي تجاوز نکنيد و فقط به مبادله همين نوع پيام- در صورت مستقيم يا غيرمستقيم- اکتفا کنيد.
* دلواپسي هاي والدين
دلواپسي ها و دلمشغولي هاي والدين درباره شرايط فرزند دانشجوي آنان نيز از مباحث مهمي است که در بسياري از خانواده ها وجود دارد. البته در اين ميان نحوه برخورد والدين و شيوه هاي تربيتي آنان نيز در کاهش و يا افزايش اين دل نگراني ها مؤثر است. بر اساس نتايج به دست آمده از پژوهشي با عنوان «بررسي سبک هاي ارتباط دانشجويان با جنس مخالف بر اساس نوع مواجهه والدين آنها با اين ارتباط در دانشگاه صنعتي اصفهان»، با بررسي بيش از 1500 پرونده، مشاوره دانشجويان اين دانشگاه که طي سالهاي 1382 تا 1387 براي مشاوره در زمينه ارتباط با جنس مخالف به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند، اين موضوع بررسي شده است.
مهرداد دشتي، کارشناس ارشد روان شناسي و دکتر محمد فضيلتي، استاديار دانشگاه صنعتي اصفهان در اين پژوهش، به شناسايي و بررسي سبک هايي که دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان در ارتباط با جنس مخالف خود در دانشگاه ها و ارتباطي که اين سبکها با نوع رويکرد والدين آنان نسبت به فرزندانشان با جنس مخالف دارد، پرداخته اند.
نتايج اين بررسي نشان مي دهد که دو عامل «اعتماد والدين به فرزندانشان» و «ميزان مخالفت خانواده ها با ارتباط فرزندانشان با جنس مخالف» بر شيوه هاي ارتباطي دانشجويان تأثيرگذارتر از ساير عوامل است و از ترکيب اين دو عامل مي توان چهار سبک ارتباط با جنس مخالف را براي دانشجويان پيش بيني کرد.
* شيوه هاي ارتباط دانشجويان با جنس مخالف
در شيوه اجتنابي، والدين اين دانشجويان مخالفت زيادي با ارتباط فرزندانشان با جنس مخالف دارند ودر عين حال اعتماد قابل توجهي هم به فرزندانشان براي رعايت اين چارچوب خانواده دارند. اين دسته از دانشجويان معمولاً از ارتباط با جنس مخالف اجتناب مي کنند و در صورت درگير شدن در چنين رابطه اي بشدت دچار احساس گناه مي شوند.
در روش اضطرابي، والدين اين دانشجويان مخالفت زيادي با ارتباط فرزندانشان با جنس مخالف دارند و در عين حال اعتماد کمي هم به فرزندانشان براي رعايت اين چارچوب خانواده دارند و بيشتر به کنترل بيروني آنها مي پردازند. اين دسته از دانشجويان معمولاً از ارتباط با جنس مخالف بشدت مضطرب مي شوند و از آنجايي که در اين گونه روابط به پنهان کاري روي مي آورند در معرض خطر قرار دارند.
در روش آزاد، والدين دانشجويان مخالفتي با ارتباط فرزندانشان با جنس مخالف ندارند و در عين حال اعتماد کمي به فرزندانشان براي رعايت چارچوبهاي ارزشي و اخلاقي دارند. اين دسته از دانشجويان معمولاً در ارتباط با جنس مخالف احساس مانع دروني و بيروني نمي کنند و از آنجايي که به دليل بي اعتمادي والدين، خودپنداره اخلاقي ضعيفي دارند، بشدت در معرض روابط مهار نشده و پرخطر قرار دارند و ممکن است به طرف مقابل رابطه، آسيبهاي رواني و عاطفي جدي وارد کنند.
در روش کنترل شده، والدين اين دانشجويان مخالفتي جدي با ارتباط فرزندانشان با جنس مخالف ندارند، ولي در عين حال اعتماد زيادي به فرزندانشان براي رعايت چارچوبهاي ارزشي و اخلاقي دارند. اين دسته از دانشجويان معمولاً در ارتباط با جنس مخالف با احساس کنترل دروني بيشتري رفتار مي کنند و کمتر در معرض روابط مهار نشده و پر خطر و همراه با آسيبهاي رواني و عاطفي جدي قرار دارند.
* جهت گيري معقولانه و صحيح در ارتباط با جنس مخالف
بحث ارتباط دانشجويان با جنس مخالف و يا در گستره وسيع تري روابط دختر و پسر در کشورمان از آن جهت اهميت دارد که محيط دانشگاه، محل کار، محيط هاي اجتماعي و غيره، خواه ناخواه به آشنايي و ارتباط با جنس مخالف منجر مي شود و آنچه ضرورت دارد، جهت گيري اين ارتباط به سمت و سوي صحيح و معقول است.
محمد منصورنژاد در پژوهشي با عنوان «ارتباط، علل، دلايل و راهکارها» در ستاد مطالعات آسيب شناسي روابط دختر و پسر (سال 1383 ) دلايل انحراف در ارتباطات اجتماعي را نبود مباحث تئوريک و عدم معرفي الگوهاي مناسب و قابل تقليد از سوي نخبگان فکري، فرهنگي، حوزوي و دانشگاهي اعلام مي کند.
نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها نيز در پژوهش تحليلي بر روابط دختر و پسر(سال 1382 ) عوامل تأثيرگذار در ايجاد وضعيت مطلوب در روابط دختر و پسر را شامل شناخت واقعيتهاي جنس مخالف، اجتناب از خيال پردازي، زدودن هيجانات و احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف، کنترل خونسردي و صلابت شخصيت به هنگام برخورد با جنس مخالف، برخورد مبتني بر احترام با رعايت حدود شرعي، فقدان روابط پنهاني با جنس مخالف و مشورت با والدين، اجتناب از برقراري روابط صميمانه با جنس مخالف قبل از عقد شرعي، نداشتن رفتار سبک و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف مي داند.
* گم شدن حلقه واسط پيشرفت
شايد باور اين موضوع براي ما هم دشوار باشد که طي اين سه دهه چه قدر دانشگاه هاي ما در جنبش نرم افزاري و ايجاد شور و نشاط اسلامي در فضاي فرهنگي جامعه که بر پاشنه آشيل روابط سالم دو طرفه ميان افراد جامعه استوار است، نقش محوري خود را ايفا کرده اند. هر چند شرح و بسط دلايل ناکامي ما در برخي عرصه هاي تحول ساز دانشگاهي به موضوعات مختلف مربوط مي شود، اما نبايد از حلقه واسطي در اين ميان با عنوان «روابط سالم ميان دانشجويان بويژه با جنس مخالف» غافل بود. حلقه اي که گاه گمشدن آن در معادلات مسؤولان و متوليان در کشيدن نقشه راه پيشرفت، ما را در مسير حرکت متوقف و يا منحرف کرده است.

منبع : قدس

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر