(
امتیاز از
)
تثبيت و گسترش جريان علمی شيعه با مديريت پنهان امام موسی کاظم(ع)
صدای شیعه: حجتالاسلام والمسلمين مهدی رستمنژاد، عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايکنا) با اشاره به زندگی ويژه و خاص امام موسی کاظم(ع) در بين ائمه(ع) شيعه گفت: ايشان بخش اعظم دوره امامتشان را در زندان به سر بردند و علاوه بر دوری از خانواده و اصحاب، رنجها و شکنجههای متعددی بر اين امام بزرگوار رفت که برای محبان ايشان بسيار دلخراش است.
رستمنژاد با بيان اين که نگاه امام(ع) به اين محنتها و زندان نيز ويژه است، عنوان کرد: در مناقب ابنشهرآشوب (4/ص 343) آمده است که امام کاظم(ع) آنگاه که زندانی میشوند میگويند «اللهم انک تعلم اننی کنت اسئلک ان تفرغنی، اللهم و قد فعلت فلک الحمد؛ خدايا تو میدانی که من از تو خواسته بودم که مرا فارغ و آزاد برای عبادت خودت قرار دهی و اکنون که چنين کردهای تو را سپاس میگويم».
وی با اشاره به مدت طولانی زندانی بودن امام(ع) گفت: حتی در دورهای که امام موسی کاظم(ع) در مدينه حضور داشتند، رفت و آمدها به خانه ايشان را محدود ساخته بودند و از همين جهت تا حدی دوره ايشان دوره تقيه است؛ در حالی که امام صادق(ع) دارای حوزه علميهای عظيم با شاگردان بسياری بودند، اين امکان برای فرزند ايشان امام موسی کاظم(ع) وجود نداشت. اما با اين وصف روايات متعددی در زمينههای تفسيری، فقهی، کلامی و اخلاقی از ايشان نقل شده است و بسياری از اصحاب اجماع که از اجله و بزرگان فقه و حديث هستند، از شاگردان امام موسی کاظم(ع) بودهاند و به نقل حديث از ايشان پرداختهاند.
رستمنژاد با اشاره به حرکت گسترده علمی شيعه که از زمان امام باقر(ع) آغاز شده بود، اظهار کرد: امام باقر(ع) و امام صادق(ع) حوزههای علمی گستردهای را تشکيل دادند و شاگردان بسياری را پروردند که بسياری از آنان دارای درجه فقاهت و اجازه امام معصوم(ع) برای افتاء در زمان حيات ايشان بودند.
وی با اشاره به آغاز جريان علمی شيعه از دوران امام باقر(ع) و ادامه اين جريان در حوزه علميه امام صادق(ع) گفت: در دوره بعد، امام موسی کاظم(ع) به مديريت پنهان اين جريان علمی در حال گسترش پرداختند. ايشان با استفاده از عناصر به بار نشسته در دامان شيعه در زمينههای فقه، حديث، تفسير و کلام که راهی گوشه و کنار جهان اسلام شده بودند و خطوط اصلی را از امام کاظم(ع) دريافت میکردند، جريان تثبيت اين حرکت علمی و گسترش تعاليم شيعه را هدايت کردند.
در «عيون اخبار الرضا» آمده است که امام کاظم(ع) از سوی پدر گرامیشان «باب من ابواب الله» خوانده شدهاند، گفت: محمدبن طلحه شافعی درباره امام کاظم(ع) عبارتی دارد و میگويد: به باب الحوائج است و کرامات او عقلها را به حيرت میاندازد
رستمنژاد افزود: امام موسی کاظم(ع) با توجه به محدوديتهای خود از همين افراد استفاده کردند و در حالیکه مردم در يک دوره آرامش اجتماعی به سر میبردند و هنوز از حضور فرقههای مختلف نيز خبری نبود، با دادن سرخطها به اين شاگردان و پيروان به هدايتگری جامعه مسلمين پرداختند.
انقطاع الی الله محض در زندگی حضرت موسی بن جعفر(ع)
وی با اشاره به دشواریهای زندگی امام(ع) با بيان اين که نگاه شاکرانه ايشان به محنتها درسآموز است، افزود: هرچند از اين جهت فرقی ميان امام موسی کاظم(ع) و ساير ائمه(ع) وجود ندارد، اما اين انقطاع الیالله محض در زندگی حضرت موسی بن جعفر(ع) چيزی است که موجب میشود ايشان را «العبد الصالح» بخوانند. العبد الصالح نامی است که در جوامع روايی به ايشان اشاره دارد و هر کجا در جوامع روايی العبد الصالح گفته میشود، مقصود امام موسی کاظم(ع) است.
رستمنژاد با اشاره به معنای عبد در اصطلاح قرآن بيان کرد: عبد در قرآن بر دو قسم است؛ عدهای عبد توّابند، يعنی پس از گناه و خطای خود توبه میکنند و به سوی خداوند برمیگردند. اما قرآن از عباد ديگری نيز سخن میگويد و آنها را عبد «اوّاب» میخواند. «اوب» به معنای رجوع زنبور عسل به کندوست و «اواب» صيغه مبالغه از اوب است. زنبور عسل وقتی برای جمعآوری شهد از کندو بيرون میرود، بارها به کندو رجوع میکند و به دفعات زياد به کندو روی میآورد و لذا اواب يعنی کثيرالرجوع است.
وی ادامه داد: اين تعبير برای زنبور عسل به کار رفته است که وقتی از کندوی خود فاصله میگيرد، نه همچون مگس به آلودگیها بلکه به شهد و گل گرايش دارد؛ يعنی آن گاه که از کندو فاصله دارد نيز به پاکی و خوبی مشغول است، اما با بازگشت به کندو به معدن اين خوبی بازگشته است. بنابراين زنبور عسل بسيار به اين معدن بازگشت دارد.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية با اشاره به بسياری توبه و استغفار اهل بيت(ع) بيان کرد: واضح و روشن است که اين توبهها، نه توبه از گناه که توبه عباد اوّابی است که خواهان انس و خلوت با خدا هستند؛ يعنی اين بزرگواران حتی تا اين اندازه که دستگيری خلايق میکنند و به جهت هدايت با آنها در صحبت و حشر و نشر قرار میگيرند، از مختصر کدورت حاصل از اين امر و انقطاع ظاهری نيز بازمیگردند و خواهان انس و خلوت مستقيم با خداوند میشوند.
وی با اشاره به آياتی از قرآن کريم گفت: در آيات 30 و 44 سوره مبارکه «ص» واژه «اوّاب» آمده است. در آيه شريف سیام از اين سوره آمده است: «وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»؛ خداوند تبارک و تعالی میگويد سليمان را به داوود بخشيديم و وقتی میخواهد سليمان نبی را توصيف کند، میگويد او خوب بندهای است؛ چراکه بندهای اواب است. همين طور درباره ايوب نبی(ع) میفرمايد: «إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»؛ يعنی ما ايوب را بندهای شکيبا يافتيم و نيکو بندهای؛ چراکه او بندهای اواب است و بسيار متوجه خداوند خويش میشود و همواره در بازگشت به سوی خداست.
رستمنژاد اطلاق نام «العبد الصالح» به امام موسی کاظم(ع) را نيز از هيمن روی خواند و عنوان کرد: در منابع اهل سنت نام عبد صالح فراوان انعکاس يافته است. برای مثال ذهبی در «ميزان الاعتدال»(209/3) میگويد: «کان موسی(ع) من اجود الحکماء و من عبادالله الاتقياء؛ امام موسی کاظم(ع) از نيکوترين حکما و از بندگان با تقوای خدا بود». همچنين محمد بن طلحه شافعی در کتاب «مطالب السئول»(ص 83) نکتهای را بيان میکند و میگويد «يبيت الليل ساجداً و قائماً يقطع النهار متصدقاً و صائماً؛ امام موسی کاظم(ع) شب را در سجده و قيام به سر میبرد و روز را هم روزهدار و صدقهپرداز بود» و در ادامه میگويد «لکثره عبادته کان مسما بعبد الصالح؛ ايشان به خاطر کثرت عبادتش به عبد صالح موسوم شده بود».
اين استاد حوزه و دانشگاه افزود: ابناثير در «الکامل» (144/6) میگويد: «کان يکنی بالعبد الصالح لکثره عبادته و اجتهاده و قيامه بالليل؛ امام موسی کاظم(ع) به خاطر عبادت زيادش و به خاطر تلاشها و قيامها و نمازهای شبانهاش با کنيه عبد صالح خوانده میشد».
باب الحوائج الی الله
رستمنژاد در ادامه به لقب ديگری از القاب امام موسی کاظم(ع) اشاره کرد و با بيان اين که در بسياری از منابع اهل سنت نيز امام موسی کاظم(ع) به باب الحوائج الی الله معروف هستند، گفت: همه ائمه(ع) باب الحوائج هستند اما اين لقب درباره امام کاظم(ع) به گونهای است که حتی بسياری از بزرگان اهل سنت اين امر را به تجربه دريافتهاند.
وی به تشريح سابقه واژه باب در منابع دينی پرداخت و گفت: واژهای در قرآن کريم آمده است با عنوان «حطّة» که به معنای التوبه است. در آيه شريفه 58 سوره مبارکه بقره، آنجا که آمده است ما به بنیاسرائيل گفتيم که «وَقُولُواْ حِطَّةٌ» اشاره به اين دارد که به بنیاسرائيل گفته شد، آنگاه که از دروازه رد میشويد، به منظور ريزش گناهان واژه «حطّة» را ادا کنيد. ذيل اين آيه رواياتی در منابع اهل سنت نقل شده است، به اين مضمون که اميرالمؤمنين(ع) «باب حطّة الذنوب» است؛ يعنی در واقع در رحمت الهی و موجب ريزش گناهان است.
رستمنژاد افزود: ابن ابیشيبه از علمای اهل سنت و استاد بخاری (صاحب صحيح بخاری) در کتاب خود با نام «المصنف» (503/7) حديثی از اميرالمؤمنين(ع) نقل کرده که میگويد «انما مثلنا فی هذه الامه کسفينه نوح... کباب حطه فی بنیاسرائيل؛ مثال ما اهل بيت(ع) در اين امت مثال کشتی نوح(ع) است که هر که بر آن سوار شود، نجات میيابد و همانند باب حطّه در بنیاسرائيل است؛ يعنی ما آن باب الحطة هستيم که باعث ريزش گناهان میشويم و به وسيله ما راه به سوی خداوند گشوده میشود. همچنين در «الدرّ المنثور» جلالالدين سيوطی، حديثی از خود پيامبر(ص) نقل شده است که «ان مثل اهل بيتی فيکم مثل باب حطة فی بنیاسرائيل».
يکی ديگر از القاب امام کاظم(ع) «العالم» است که از القاب خاص ايشان است و وقتی گفته میشود «روی العالم» يعنی امام موسی کاظم(ع) روايت کرده است. بنابراين العالم از ديگر القابی است که در سلسله راويان به طور مطلق به امام کاظم(ع) اطلاق میشود
وی با بيان اين که در «عيون اخبار الرضا» آمده است که امام کاظم(ع) از سوی پدر گرامیشان «باب من ابواب الله» خوانده شدهاند، گفت: محمدبن طلحه شافعی درباره امام کاظم(ع) عبارتی دارد و میگويد: «و يعرف فی العراق بباب الحوائج الی الله لنجح مطالب المتوسلين الی الله... کراماته تحار منه العقول؛ يعنی امام کاظم(ع) در عراق معروف به باب الحوائج است و کرامات او عقلها را به حيرت میاندازد».
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: همچنين خطيب بغدادی در تاريخ بغداد (ص 120) آورده است که ابوعلی خلال که به شيخ الحنابله معروف بوده است، میگويد که «ما همنی امر فقصدت قبر موسی بن جعفر(ع) و توسلت به و سهّل الله تعالی ما احب؛ هيچ امر مهمی بر من وارد نشد که من قصد مزار موسی بن جعفر(ع) کردم و به او متوسل شدم، الا که آن چيز را که من تمايل داشتم، خداوند برای من تسهيل و حاجت مرا روا کرد».
«العالم» لقبی که در سلسله راويان به طور مطلق به امام کاظم(ع) اطلاق میشود
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية با تأکيد بر اين که ناميده شدن آن حضرت به باب الحوائج نکته بسيار مهمی است، عنوان کرد: يکی ديگر از القاب امام کاظم(ع) «العالم» است که از القاب خاص ايشان است و وقتی گفته میشود «روی العالم» يعنی امام موسی کاظم(ع) روايت کرده است. بنابراين العالم از ديگر القابی است که در سلسله راويان به طور مطلق به امام کاظم(ع) اطلاق میشود.
وی با اشاره به داستان مفصلی منقول در اعيان الشيعه درباره حضور امام(ع) در جلسه هارون الرشيد گفت: در اين مجلس که مأمون عباسی نيز در آن حضور داشته است، هارون الرشيد با احترام فراوان با امام کاظم(ع) برخورد میکند و پس از خروج امام(ع) از جلسه، مأمون از پدر خود میپرسد که در حالیکه پشت سر اين مرد از وی بد میگويی، چرا با چنين احترامی با او برخورد کردی؟ و هارون در پاسخ او میگويد «هذا امام الناس و حجة الله علی خلقه و خليفته علی عباده و هذا وارث علم النبيين ان اردت العلم الصحيح فعند هذا». براساس اين ماجرا که شيخ صدوق نيز در «امالی»(307) آن را ذکر کرده است، دشمن امام(ع) نيز به علم امام کاظم(ع) معترف بوده و چنين اعتراف و برخوردی از زمينگير شدن دشمن در حضور اين بزرگوار حکايت دارد.
انتهای پیام