سهم قرآن نه در حوزه ادا شد و نه در دانشگاه و نه در جامعه

متن کامل اين نوشتار در ذيل می‌آيد:

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارک علاقه‌مندان به قرآن کريم و مفاهيم بلند آن.

جايگاه قرآن بر کسی پوشيده نيست زيرا:

1. در بهترين شب تاريخ (شب قدر) نازل شده.

2. بر قلب بهترين انسان نازل شده.

3. قرآن نازل شد تا غافلان، هوشيار و نشستگان، به پا خيزند و بپا خواستگان بروند و روندگان بدوند.

(خدای قرآن "قائما بالقسط"، هدف قرآن "ليقوم الناس بالقسط" ، و به پيامبرش فرمان "قم" و به امتش "قوموا" ونمازش "اقيموا" و حجش "قياما للناس" و رهبرش "قائم" و رستاخيزش "قيامت" است.يعنی قرآن کتاب تحرک و نشاط و رشد است.)

4.قرآن هم چون دريا است که نگاه به آن،شنای در آن، ماهيگيری از آن، کشتيرانی در آن تا غواصی در آن، برای همه ی گروه ها، نوعی بهره دارد. و انسان را به ساحل خوشبختی می رساند و کسانی که عالم ترند، مثل غواصان، بهره ی بيشتری می برند.

5.قرآن بزرگترين معجزه پيامبر است که حفظ آن واجب است.

6. مأمور به تدبريم و از کسانی که در آن تدبر نمی کنند توبيخ شديد شده است.(افلا يتدبرون القران...)

7. قرآن نياز به سند ندارد، مورد قبول همه فرقه های اسلامی است و در هر خانه مسلمان حداقل يک نسخه از آن وجود دارد.

8. تنها کتاب آسمانی است که در آن تحريف صورت نگرفته و در آينده هم بيمه است. "انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون" "لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه"

9. شفاعت انسان ها گاهی مفيد واقع نمی شود "فما تنفعهم شفاعه الشافعين " ولی شفاعت قرآن قطعا مفيد است. "انه شافع مشفع"

10.اگر بناست عمری صرف خواندن و دقت بشود کتاب خالق بر کتاب مخلوق مقدم است.

11.هر چه علم توسعه پيدا می کند عظمت قرآن شفاف تر می شود. هيچ آيه ای از آن، تاريخ مصرف ندارد؛ بلکه برای هميشه است.

12.دريايی است که به قعر آن دسترسی نيست. "بحر لا يدرک قعره"

13.عجائب قرآن قابل شمارش نيست."لا تحصی عجائبه"

14. قرآن ميزان است و همه بايد خودمان را با آن بسنجيم؛ حتی روايات بايد با آن سنجيده شود.و اگر حديثی ضد قرآن بود آن را کنار می گذاريم.

15.به گفته روايات متعدد "قرآن و اهل بيت (ع)" حتی برای يک لحظه از هم جدا نيستند. "لن يفترقا"

16.قرآن جامعيتی دارد که در خداشناسی، حيوان و آسمان را کنار هم می آورد. "افلا ينظرون الی الابل کيف خلقت و الی السماء کيف رفعت"

17.در سفارش به عدالت، تعادل کهکشان ها تا تعادل ترازوی ميوه فروشی را با هم می بيند."و السماء رفعها و وضع الميزان الا تطفوا فی الميزان"

18.در سوگند، هم به خورشيد سوگند می خورد و هم به انجير.

19.بزرگترين آيه آن آيه حقوقی است، همان گونه که بزرگترين نامه حضرت علی (ع) نامه سياسی است.

20. در فرمان جهاد آن نيز توجه به عدالت شده است.

21. عدل و احسان قرآن از هم جدا نيست. دستور قتل قاتل را می دهد ولی نام برادری را از او حذف نمی کند. " فمن عفی له من اخيه شیء..." يعنی حتی نسبت به قاتل کلمه عفو و برادر به کار می رود.

22. در مسائل حقوقی و مديريتی و تربيتی و سياسی و نظامی و خانوادگی و اقتصادی هزاران دستور دارد که در کتب ديگر نيست.

23. قرآن به اهل کتاب می گويد اگر کتاب آسمانی را به پا نداريد هيچ ارزشی نداريد و پوک هستيد. " يا اهل الکتاب لستم علی شیء حتی تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليکم من ربکم"

اما اين قرآن مهجور است. تنها در حد سوگند به قرآن، رد کردن مسافر از زير آن، تجويد و ترتيل و حفظ و کاشی کاری و تابلو و امثال آن به آن پرداخته شده است.

سهم قرآن نه در حوزه ادا شد و نه در دانشگاه و نه در جامعه.

برای تفقه بحمدالله حوزه‌ها فعالند ولی برای تدبر يا راکدند يا فعاليت کمی دارند.

سال‌ها قبل اقرار بزرگانی از قبيل ملاصدرا، فيض کاشانی، امام خمينی(ره)، را که در اواخر عمر ناله ها سر دادند، در جزوه هايی منتشر کردم.

به لطف خدا در اين سال ها حرکت های خوبی در حوزه ها، سازمان و دفتر تبليغات، ارشاد، مساجد، دانشگاه ها و ستاد تفسير و رسانه های گروهی انجام شده است. گر چه کارهای انجام شده حرکت مقدسی است و کاری است مبارک ولی کافی نيست.

به آرزوی روزی که ما برای نسل نو تفسيرهای مناسب که نيازهای ويژه آنان را بر آورده کند نوشته باشيم.

به اميد روزی که در هر منطقه ای دانشمندی قصه های قرآن را برای کودکان و بزرگان ما تحليل کند.

در انتظار روزی که تفسير ساده، ولی پر محتوا، جزو دروس رسمی مدارس و دانشگاه ها شود.

به اميد روزی که منبرهای ما، به جای نقل برخی مطالب ضعيف و ... مملو از انوار قرآن باشد.

به اميد روزی که تفسير را نيز علم بدانيم و اسرار قرآن را کشف کرده و دل ها را جذب کنيم.

به اميد روزی که از هر طلبه ای بپرسند چه می خوانی؟ بگويد تفسير و مکاسب- تفسير و لمعه

به اميد آن که ما کتاب آسمانی را به پا داريم که آن نيز به پا داشتنی است: " ولو انهم اقاموا التورة و الانجيل و ما انزل اليهم"

به اميد روزی که بخشی از بودجه ها، مدارس، نيروها و درس های حوزوی صرف تربيت مفسر شود.

همان گونه که برای روشنی نبايد منتظر خورشيد باشيم، برای قرآن نيز نبايد منتظر ديگران باشيم.

همان گونه که هر طلبه خودش ساير کتاب ها را می خواند و مباحثه می کند. کتب تفسير را هم با مشورت برخی از بزرگان بخواند و مباحثه کند. و از اساتيد خود بخواهد همان گونه که ساير کتب را تدريس می کنند، تفسير قرآن را نيز تدريس کنند.

و تفسير قرآن را نيز (همان گونه که مقام معظم رهبری خطاب به چند هزار روحانی در خراسان رضوی فرمودند) در همه سطوح درس اصلی خود قرار دهند.

والسلام عليکم و رحمة الله

محسن قرائتی