( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: حرفهای درد مندانه این مهاجر 19 ساله در اردوگاه نایاپارا در بنگلادش، حکایت صدها هزار میانماری است که اکنون به فلسطینیان شرق آسیا معروف شده اند.

تصاویر و فیلم های سیاه و تلخ، خود به قدر کافی از رنج غیر قابل تصور این قوم بی سرزمین در قرن 21 میلادی حکایت دارد. برخی از این تصاویر را "شبکه ایران"، منتشر کرده است. جامعه 50 میلیونی بودایی میانمار به طرز عجیبی با دولت نظامی این کشور برای از بین بردن و به فنا کشاندن اقلیت سه میلیون نفری رهینگیایی ها با هم متحد شده اند. مسلمانان روهینگیایی اکنون به طرز شگفت آوری درمانده شده اند، آنها از میانمار در حال رانده شدن هستند اما هیچ یک از کشورهای همسایه نیز پذیرا و خوشآمد گوی آنان نیست.
هر شب پس از آنکه سکوتی خوف انگیز سراسر استان اراکان را فرا می گیرد، سایه های لرزان و ترس خورده از خشو نت ها و کشتارهای روز، از مخفی گاههای خود به حرکت در می آیند و به سمت ساحل می روند. قاچاقچیان انسان می دانند که اکنون نوبت کاسبی انهاست، در هر قایق چوبی، تا یکصد نفر زن و کودک و پیر و جوان می نشینند، تمام زندگی حقیر و مختصر خود را تبدیل به سکه و اسکناس کرده اند و در دستان قاچاقچی ها قرار می دهند تا اجازه نشستن در قایقی را دریافت کنند که نه قطب نمایی دارد و نه نقشه ای! زندگی و مرگ خود را به طبیعت می سپارند، شاید ستارگان راهی را برای انان نمایان سازند!

آنچه آنها را نگران کرده قدم گذاشتن در مسیری نامعلوم و یا گرفتار موج و طوفان شدن نیست، از این نگرانند که هنوز ساحل را ترک نکرده، ماموران دولتی با ماشین و هلی کوپتر سر برسند و آنها را به اردو گاههای کار اجباری ببرند . جایی که از نظر آنان از هزار بار کشته شدن توسط گلوله بدتر است.

 

قایق ها به حرکت در می آیند، بنگلادش یا تایلند؟ ساحل امن کجاست؟ همین هفته پیش بود که پلیس تایلند در سواحل خود پانصد پناهجوی مسلمان میانماری را دستگیر کرد، آنهاا را به جزیره ای بردند وتا جایی که می توانستند مهاجران را کتک زدند، سپس طناب، آب آشامیدنی، غذا،موتور و سوخت قایق ها و... آنها را گرفتند، آنها را دوباره سوار قایق هایشان کردند و بعد از آنکه کیلومترها از ابهای ساحلی تایلند، دور نمودند، در میان امواج آبها رها شدند.

36 ساعت بعد آنها به سواحل بنگلادش رسیدند، مشتی جنازه و اسکلت متحرک، نیمی از آنان در طول مسیر مرده بودند و اجساد نحیف شان به دریا سپرده شده بود. اما بنگلادش نیز پذیرای آنان نیست. نیروهای پلیس گارد ساحلی بنگلادش ، به آنها اب و غذایی دادند و سپس به سمت ساحل و افق بی انتهای دریا، آنهارا ا بدرقه کردند، به آنها گفته شد، ظرفیت اردوگاهها پر است، به کشورتان بروید، خدا پشت و پناهتان باشد!

 


به گفته دولت بنگلادش در حال حاضر، بیش از 300 هزار رهنگیایی، در اردو گاههای سواحل جنوب شرقی این کشور، مستقر شده اند، وضعیت این اردو گاهها و ماجراهایی که بر سرپناهجویان می رود، بهتر از آنچه که بر سر دوستان و خویشاوندانشان در میانمار می رود نیست، اکثر ساکنان اردوگاهها را زنان ، کودکان ، سالمندان و بیماران و معلولان تشکیل می دهند، در اردوگاهها، جنگ برای بقا و زنده ماندن و لقمه غذایی بدست آوردن در تمام 24 ساعت شبانه روز، در جریان است. از نظر بنگلادشی ها ، این آوارگان در پایین ترین طبقه هستند و چندان شایسته احترام نیستند. از کمک های بین المللی در این اردوگاهها خبری نیست، در برابر کار سخت و طاقت فرسا دستمزدی بسیار اندک در حد یک وعده غذای مختصر نصیبشان می شود، گویا جهنم برای این مهاجران مرزی ندارد، ساحل امن پیدا نمی شود، نه در میانمار ، نه در تایلند و بنگلادش و...
 

ریشه های تاریخی
داستان این رنج طاقت فرسا و ممتد بر این قوم محنت زده از کجا آغاز شده است؟ چرا اینها در یک سرزمین بدنیا می ایند ولی در هیچ جا به رسمیت شناخته نمی شوند؟
سابقه تاریخی اسلام در استان راخین(آراکان)به قرن هفتم میلادی و به زمان هارون الرشید خلیفه عباسی‌ باز می‌گردد. آنها از طریق تجار عرب به این منطقه راه پیدا کردند و با در اختیار گرفتن این مناطق در میانمار توانستند نزدیک به سه قرن حکومت مستقل تشکیل داده و حاکمیت 48 حاکم مسلمان را تجربه کنند. در سال 1748 توسط بودابای، پادشاه بودایی برمه حکومت آنها پایان یافت و جزئی از حکومت پادشاهی برمه شدند. پادشاه برمه تلاش می‌کرد که آنها را تحت فشار شدید قرار دهد تا آنها نتوانند بر دیگر اقوام تاثیر گذاشته و به ترویج اسلام در منطقه شرق آسیا بپردازند. از آن موقع تا کنون شهروندان راخین ضمن عدم داشن حق شهروندی در معرض انواع و اقسام ظلم‌ها و ستم‌های حاکمان کشورشان بوده‌اند.

از جمله این که تلاش‌های بسیاری می‌شد که به زور مذهب خود را تغییر دهند، یا این که از خواندن و نوشتن منع می‌شدند یا از زمین‌های زراعی‌شان اخراج می‌شدند و شهروندان بودایی‌ زمین‌های آنها را می‌گرفتند. تا کنون شهروندان مسلمان بودایی حق کار کردن در نهادهای دولتی ندارند، از تحصیل محرومند، اجازه ادامه تحصیل ندارند و مجبورند که نام‌های خود را تغییر داده و اسامی بودایی برای خود انتخاب کنند. از لحاظ اقتصادی نیز همواره تلاش شده تا در تنگناهای شدید باشند، حقوق فرهنگی و دینی‌شان پایمال شده و مثلا اجازه اذان گفتن در مساجدشان را ندارند. آنها همچنین اجازه خروج از محل سکونت خود را ندارند و در صورتی که فردی اقدام به مسافرت به خارج از محل سکونت یا منطقه‌اش کند مطابق قانون حکومت با او به شدت برخورد می‌شود.
دکتر محمد عزمی فعال حقوق بشری مالزی می گوید: دولت نظامی میانمار در همبستگی و همراهی با بوداییان افراطی منطقه «راخین» اقدام به کشتار مسلمانان در دهه‌های گذشته کردند و این تبعیض نژادی در واقع سیاست اتخاذ شده دولت میانمار از سال 1952 است.
این مردم به عنوان ساکنان منطقه آرکان از قرن هفتم هجری در این منطقه بصورت مستقل سکونت داشته‌اند و پس از اشغال برمه توسط امپراطوری انگلیس، انگلیسی‌ها آرکان را ضمیمه میانمار یا برمه سابق کردند. در سال 1982 قانون حقوق شهروندی به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان 144 قومیت موجود در میانمار 135 قومیت حق شهروندی دریافت کردند و 9 دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این قومیت‌های، قوم روهینگیا است.

 


وی با بیان اینکه دولت میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری کل 6 میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده گفت: البته آمار رسمی جمعیت روهینگیا 6 میلیون نفر است اما طبق آمار غیر رسمی جمعیت این قوم که صد درصد آنها مسلمان هستند به 8 میلیون نفر می رسد.
وی افزود: به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت، قریب به 300 هزار نفر از مسلمانان «آراکان» به بنگلادش، 50 هزار نفر به تایلند و 40 هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند که در آخرین اظهار نظر رییس جمهوری میانمار بیان شده است که 800 هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنش‌ها پایان یابد.
 

 

خشونت با تن پوش صلح و عشق
از تصویر خندان و شوخ و مهربان بودا که در مجسمه های ریز و درشت ، با هنرنمایی و خلاقیت شیفتگانش به تصویر درآمده است در میانمار خبری نیست. در دو ماه گذشته پیروان ایین بودا در میانمار چنان تصاویر از وحشیگری و خشونت مرگبار انسان علیه انسان خلق کرده اند که نظیر ان در دهه های اخیر کمتر دیده شده است، تصویر هالیوودی و تجاری از بودیسم مذهب عشق و صلح اکنون در این سرزمین، به کاریکاتوری مضحک تبدیل شده است. نکته جالب ،سکوت خجالت آور «تنزین گیاتسو»؛ چهاردهمین دالایی لاما تبت است که در سال در سال 1937 به عنوان کسی که روح بودا در او حلول کرده، معرفی شد.

بوداییان میانمار ارتباط عمیقی با دالایی لاما دارند و خود را مطیع آن می دانند، این در حالی است که رهبر بوداییان جهان در برابر این نسل کشی آشکار همچنان سکوت کرده است. این روزها در رسانه های غربی،آنگ سان سوچی، فعال سیاسی اهل میانمار که مبارزه ای دیرپا علیه حکومت نظامیان حاکم بر این کشور داشته، بیش از هر زمان دیگری مطرح شده است و نشان های رنگین صلح و بشر دوستی بر گردنش آویخته می شود. این برنده جایزه صلح نوبل در واکنش به نسل کشی بیرحمانه مسلمانان میانمار گفته است: مطمئن نیستم آیا آنهایی که دربارشان صحبت می کنید میانماری هستند یا نه؟!

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر