( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: عوامل قرب الهي

بدون ترديد از عوامل مهم قرب به خداي متعال محبت و دوستي پيامبر اکرم حضرت محمد(ص) و امامان معصوم(ع) و فرزندان و ذراري آن بزرگواران است.اين موضوع مستفاد از قرآن و سنت است؛ اما از قرآن، آيات زيادي بر آن دلالت دارد و روشن ترين آيات، اين آيه شريفه است که مي فرمايد: «قل لا اسئلکم عليه اجرا الا الموده في القربي»(1)، اي پيامبر! به مردم بگو من از شما درخواست هيچ اجر و مزدي براي رسالتم نمي کنم، جز محبت و دوستي با خويشانم.»
روايات زيادي هم در اين زمينه وارد شده است که مضمون آنها اين است که پيامبر اکرم و امامان(ع) از مردم خواسته اند که با فرزندان آنان دوستي نمايند. ما يک روايت را در اينجا ذکر مي کنيم.از پيامبر اکرم(ص) روايت شده است که فرمودند: «احبوا الله لما يغذوکم من نعمته و احبوا في لحب الله و احبوا ذريتي لحبي اياهم(2)؛ خدا را دوست بداريد به خاطر نعمت هايي که به شمار ارزاني داشته است و مرا هم دوست بداريد به جهت دوستي با خدا (چون من پيامبر الهي هستم) و با فرزندان من دوستي نماييد، چون من آنها را دوست دارم.»
از متون بسياري از زيارات امامان و فرزندان آنها نيز همين مطلب استفاده مي شود؛ مثلا در زيارت عاشورا آمده است: «اتقرب الي الله بحبکم و البرائه من اعدائکم؛ تقرب مي جويم به خداوند به واسطه دوستي با شما و بيزاري جستن از دشمنان شما(3)».
پيامبر عظيم الشأن و امامان معصوم(ع) و فرزندان بزرگوار آنان واسطه هاي فيض الهي هستند و خداوند متعال به واسطه آنان بر تمام انسان ها و کل عالم هستي فيض بخشي مي کند و هر اندازه اي که انسان به خدا ايمان داشته باشد و به خداوند عشق بورزد، بايد به همان نسبت اولياي الهي را دوست بدارد.اين محبت و دوستي که از مطالبات خدا و پيامبر و امامان معصوم(ع) است. نصيب کسي مي شود که عظمت خدا و پيامبران و ساير اولياي خدا را درک کند و آنان را بيشتر بشناسد؛ زيرا محبت فرع بر معرفت است؛ اگر معرفت نباشد و يا از انسان سلب شود، محبت هم از بين مي رود؛ چنان که در زيارت حضرت فاطمه معصومه(ع) آمده است: «و ان لايسلبنا معرفتکم انه ولي قدير؛ از خدا مي خواهم که معرفت شما خانواده را از من سلب نکند(4)».
معرفت و شناخت مقامات معنوي و بلندي شأن اولياي الهي عطيه و اکرامي است از جانب خداوند متعال؛ چنان که در زيارت شريف عاشورا مي خوانيم: «فاسئل الله الذي اکرمني بمعرفتکم و معرفه اوليائکم و رزقني البرائه من اعدائکم ان يجعلني معکم في الدنيا و الاخره (5)؛ از آن خدايي مسألت مي کنم که مرا به شناخت و اعتقاد به شما خانواده اکرام کرده و بيزاري از دشمنانتان را به من روزي کرده است، اينکه مرا در اين دنيا و آخرت با شما قرار دهد.»
به طور مسلم يکي از راه هاي تحصيل معرفت به اوليا، تأمل و مطالعه در شرح حال و سيره و زندگاني آنان و نيز ذکر مقامات معنوي و فضايل اخلاقي و مناقب، مانند: معجزات و کرامات آنان است.
اين نوع معرفت علاوه بر اينکه در اصل محبت و ازدياد آن اثري مهم دارد، موجب تربيت و الگو گرفتن از آنان نيز مي گردد؛ زيرا هيچ کس نمي تواند به ترتيب صحيح و سعادت و کمال برسد، مگر از راه الگو پذيري از کساني که خود به مقام قرب الهي نايل آمده باشند و از طريق اصلاح خود گذشته و به هدف نهايي رسيده باشند.از جمله اين بزرگان سيده جليله فاطمه معصومه(ع) دختر بزرگوار حضرت امام موسي بن جعفر(ع) است.اين بانوي بزرگ در عظمت و بلنداي معنويت در حد بانوان بزرگ اسلام است و کسي است که ملقب شده است به «معصومه» که نشان دهنده اوج عظمت و بزرگي است و اخبار و روايات و نيز قراين و شواهد موجود در زندگي ايشان بيان کننده کمالات و فضايل نفساني و مقامات معنوي براي ايشان است.

نسب فاطمه معصومه(علیهاسلام)

نام آن حضرت «فاطمه» ملقب به «معصومه»، پدر آن بزرگوار امام موسي کاظم(ع) و مادر آن حضرت عليا مکرمه، نجمه خاتون که قبر شريفش در مدينه طيبه است. ايشان و برادرشان حضرت امام علي بن موسي الرضا(ع) از يک مادر بودند.ولادت فاطمه معصومه(ع) در اول ذي قعده بوده است. بنابراين، عمر شريفش 27سال بوده و در سال دويست و يک از هجرت، روز دهم ربيع الثاني در قم از دنيا رفته است. نه تنها حضرت فاطمه، دختر امام موسي(ع) ازدواج نکرده است، بلکه ساير دختران آن حضرت ازدواج نکرده بودند. صاحب «تاريخ قم» نيز به اين مطلب اشاره نموده است و درباره دختران رضائيه فرموده است: «چنين به من رسيده که رضائيه دختران خود را شوهر نمي دادند؛ زيرا که هم کفوي براي ايشان نمي يافتند و موسي بن جعفر(ع) را بيست ويک دختر بوده. از اين جهت، هيچ يک را به شوهر ندادند.»(6) روشن است که خود اين مطلب دليل و شاهدي است قوي بر عظمت و جلالت بي بي فاطمه معصومه(ع) که همتايي براي ايشان در ازدواج نبوده است.

مقامات معنوي فاطمه معصومه(علیهاسلام)

نمونه بسيار مهم از سلسله زنان به کمال رسيده، سيده جليله، فاطمه معصومه(ع)، دختر امام موسي کاظم(ع) است که قبر شريفش مزار و مطاف ميليونها مسلمان شيعه مي باشد که از اطراف بلاد اسلامي و کشورهاي مختلف به زيارت آن حضرت نايل مي شوند و از برکات قبر شريفش استفاده مي کنند. بايد گفت: قلم و بيان و زبان عاجز است که مقام والاي آن حضرت را بيان کند.صاحب «ناسخ التواريخ» درباره ايشان مي گويد: «حضرت فاطمه معصومه(ع) حضرت وليه الله تعالي و صفيه خاتون خلق جهان و ناموس خداوند عالميان، عابده زاهده متقيه عارفه کامله مستوره مخدره معصومه فاطمه، دختر حضرت موسي بن جعفرکاظم(ع) را مقامي و منزلتي متعالي و شأني رفيع و مکاني عظيم است که خداوند عطايش فرموده است.»
سپس مي گويد: «موسي بن جعفر(ع) را به قولي چهار دختر فاطمه نام داشت: کبري و وسطي و صغري و اخري؛ اما مشخص نيست که صاحب ترجمه (شرح حال) کبري است يا صغري و يا وسطي، اما از حيث شأن و مقام جليل، البته کبري است و مخدره عظمي است؛ چنان که لقب شريف اين مخدره معصومه بر اين معني دلالت دارد.(7)
عظمت و جلالت قدر اين مکرمه معظمه علاوه بر محدثان و مورخان و سيره نويسان، تمام جهان اسلام را پر کرده است و مطلبي است که جملگي بر آن اتفاق نظر دارند. اين جانب در مکه مکرمه و مدينه منوره ديدم مسلمانان عرب زبان وقتي نام مقدس قم را مي شنيدند، مي گفتند: در آن شهر قبر مطهر حضرت معصومه(ع) است و آرزوي زيارتش را مي کردند و شگفت انگيز اين بود که نام اصلي ايشان که فاطمه است را نمي بردند، بلکه ايشان را به نام معصومه مي شناختند که اين خود بر عظمت اين بانو دلالت دارد.

دلايل مقامات معنوي فاطمه معصومه(علیهاسلام)

1- محدثه بودن آن حضرت

شکي نيست که نخستين عامل سعادت و کمال انسان و قرب او به خداوند متعال، علم و معرفت به ويژه علم و معرفت به خداي متعال است: زيرا علم و معرفت شرط لازم براي ايمان به خداوند است. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: «اول الدين معرفته؛(8) نخستين مرتبه در دين، شناخت خداوند است.»
اين مقام بزرگ به طور کامل در پيامبران الهي موجود است و بعد در وجود امامان(ع) و فرزندان آنان از جمله، سيده جليله کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه(ع) است که در دامان پدر بزرگواري مانند: امام موسي بن جعفر(ع) تربيت شده است و در سايه برادري، مانند: امام علي بن موسي الرضا(ع) ادامه زندگي داده است و قطعاً معرفت در وجود آن حضرت در حد بسيار بالايي وجود داشته است. افزون بر اصالت خانواده، موضوع محدثه بودن ايشان است که دليل بزرگي بر مقام معرفت آن حضرت است؛ زيرا محدثه بودن علامت عالم بودن مي باشد. گرچه احاديث زيادي در اين زمينه در دست نيست، ولي خوشبختانه نمونه اي براي شناخت مقام علم و فضيلت آن حضرت در دست مي باشد.
«شيخ صدوق از فاطمه دختر موسي بن جعفر(ع) از يکي از فرزندان امام سجاد به نام عمر از فاطمه دختر امام حسين(ع) از اسما دختر ابي بکر از صفيه دختر عبدالمطلب، عمه پيامبر نقل مي کند که گفت: من قابلگي امام حسين(ع) را برعهده داشتم. وقتي او از مادر متولدشد، پيامبر(ص) فرمود: عمه جان! فرزندم را بياور! و در جواب گفتم: هنوز او را پاکيزه نکرده ام. پيامبر فرمود: اي عمه! آيا تو او را پاکيزه مي کني! نه خداوند او را پاکيزه کرده است.»(9)
از اين روايت مقام بلند علمي و فضيلت و معرفت حضرت فاطمه معصومه(ع) به طور روشن استفاده مي شود؛ زيرا عنوان محدثه بودن و به خصوص شهرت آن بين اصحاب حديث، عالمه بودن ايشان را ثابت مي کند.بدون مناسبت نخواهدبود که شهر مقدس قم در طول تاريخ هميشه مأوا و مسکن عالمان و فقيهان و محدثان بسيار بزرگي، همانند: اشعريون و ابن قولويه و صدوقين و ديگران بوده است و بخصوص در اين زمان که حوزه علميه با برکت و با عظمت قم در کنار قبر مقدس آن حضرت برقرارگشته و باغباني همچون مرحوم آيت الله العظمي حائري يزدي و آيت الله العظمي بروجردي و امام خميني و ديگران داشته است و هم اکنون دنياي اسلام، بلکه جهان ازفيض و نورانيت اين حوزه استفاده مي کند و علم و دانش از قم بر ساير بلاد مي رود و تمام اينها از برکات قبر مطهر کريمه اهل بيت(ع) است و جايگاه فرهنگي قم دراين زمان و زمانهاي گذشته، از اين بانوي بزرگ توان مي گيرد.

2- ايمان و عمل صالح

بدون شک اصلي ترين عامل سعادت و کمال انسان و قرب او به خداي متعال، ايمان محکم به ذات مقدس الهي و عمل خالص و شايسته به دستورهاي اوست و در اين راستا، بين مردان و زنان فرقي وجود ندارد. خداوند حيات طيبه را مرهون ايمان و عمل صالح دانسته است و در سوره نحل مي فرمايد: «من عمل صالحا من ذکر او انثي و هو مؤمن فلنحيينه حياه طيبه و لنجزينهم باحسن ما کانوا يعملون.» (10)
فاطمه معصومه(ع) از جمله زناني است که دراين جهت، گوي سبقت را از ديگران ربوده است؛ چرا چنين نباشد که با استعداد ذاتي در تحت تعليم و تربيت دو امام بزرگوار، يعني پدر آن حضرت، امام موسي بن جعفر(ع) و برادرش، عالم آل محمد امام رضا(ع) بوده است و از خانداني است که اصل شجره طيبه هستند. و جمله بلندي که در زيارت آن حضرت آمده است: «فان لک عندالله شأنا من الشأن» شاهد اين مدعاست و اين شأن و مرتبت عظيم، مرهون ايمان و عمل صالح است.

3- فضيلت زيارت آن حضرت

از دلايل روشن بر مقامات بلند معنوي حضرت فاطمه معصومه(ع) رواياتي است که درفضيلت و اهميت زيارت آن حضرت رسيده است.
1- شيخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال» و «عيون الاخبارالرضا»(ع) با سند معتبر از امام رضا(ع) روايت کرده است که سعدبن سعد اشعري مي گويد: «از امام رضا(ع) درباره فاطمه دختر امام موسي (ع) سوال کردم. فرمودند: هرکس او را زيارت کند، براي او بهشت است.» و همين روايت را ابن قولويه در کناب کامل الزيارات روايت کرده است.(11)
2- امام جواد(ع) مي فرمايد: «من زار عمتي بقم فله الجنه ؛(12) هر کس عمه من را در شهر قم زيارت کند براي او بهشت است.»
3- علامه مجلسي از «تاريخ قم» نيز روايتي به نقل از امام صادق(ع) به اين مضمون نقل کرده است(13)
قطعا براي زيارت انسان هاي عادي بهشت واجب نمي شود آن هم از سه امام معصوم که به همين مضمون باشد. از اين روايات صحيح و معتبر که در فضيلت زيارت آن جناب رسيده، به روشني استفاده مي شود که مقامات معنوي فاطمه معصومه(س) همان مقامات بندگان حقيقي و خالص خداوند، نظير مقاماتي که پيشوايان معصوم دارند، است.

4- مقام عظماي شفاعت

از اموري که بر علو مقام و مرتبت بسيار بلند آن حضرت نزد خداوند متعال دلالت مي کند و اينکه ايشان هم رديف با مرتبه معصومين مي باشد، اين است که خداوند مقام شفاعت را به آن حضرت کرامت کرده و تمام شيعيان به شفاعت ايشان وارد بهشت و کرامت الهي مي شوند.
محدث قمي(ره) در شرح حال آن حضرت از کتاب «مجالس المؤمنين» قاضي نورالله شوشتري شهيد روايت کرده که امام صادق مي فرمايد: «از براي خدا حرمي است و آن مکه مکرمه است و از براي رسول خدا(ص) حرمي است و آن مدينه و از براي اميرالمؤمنين(ع) حرمي است و آن کوفه است. آگاه باش که حرم من وحرم اولاد من در قم است. آگاه باش قم کوفه صغيره است و همانا براي بهشت هشت در است که سه در آنها به سوي قم باز مي شود و وفات کند در قم زني که از اولاد من است. نام او فاطمه دختر موسي بن جعفر(ع) است که داخل بهشت مي شوند به سبب شفاعت او از جميع شيعيان من».(41)
جمله شريفه اي در زيارت نامه آن حضرت رسيده است که زائر از ايشان درخواست مي کند: «يا فاطمه اشفعي لي في الجنه فان لک عندالله شأنا من الشأن؛ اي فاطمه! براي من شفاعت در بهشت شفاعت کن؛ زيرا براي توست در نزد خداوند مقام بسيار بزرگ و با عظمت که غير از خدا کسي نمي داند.» که اين عبارت بر مقام شفاعت آن حضرت دلالت مي کند. و کلمه شأن براي تفخيم و عظمت آن حضرت آمده است.

5- وجود فضايل نفساني و ملکات فاضله

از دلايل عظمت روحي و مقامات معنوي و اينکه آن بزرگوار از جمله مقربان است، وجود اخلاق حسنه و صفات جميله، مانند: صبر و تحمل و استقامت در راه خدا و رضا بر رضاي الهي و تسليم در مقابل قضا و قدر الهي است که ايشان در طول عمر کوتاه خود به اين صفات و نظاير آنها مشهورند.آنچه قابل توجه است اينکه همه فرزندان شريف امام موسي(ع) به ظلم ها و فشارهايي که از ناحيه دشمنان مثل خلفاي بني عباس وارد مي شد مبتلا شدند و مهم تر از همه زنداني شدن امام موسي(ع) توسط هارون براي مدت طولاني بود که همه فرزندان حضرت از فراق و دوري و مصيبت پدرشان در رنج شديد بودند.از همه بالاتر مصيبت شهادت آن حضرت در زندان بغداد توسط عمال هارون الرشيد و بعد از آن حکومت فرزندش مأمون است که بسيار شخص زيرک و شيطاني بوده است و در زمان او فرزندان موسي بن جعفر(ع) تبعيد شده، در بلاد اسلامي آواره شدند و عده زيادي به شهادت رسيدند، مانند: احمدبن موسي شاه چراغ و برادران و برادرزادگان آن حضرت که هر کدام داستان غم انگيزي دارند.
از مصايب مهم، هجرت اجباري بزرگ اين خاندان، امام رضا(ع) است که هر يک از اين امور براي حضرت معصومه(س) و فرزندان موسي بن جعفر(ع) طاقت فرسا بوده است که آن بزرگواران به جان خريدند و براي رضاي خدا صبر پيشه کردند و با اين کار عظمت روحي و جلالت قدر اولاد موسي بن جعفر(ع) براي همگان روشن گرديد.
حضرت معصومه با تلاش هاي خود و مجاهدت هاي طاقت فرسا، حقيقت اسلام و مذهب شيعه اماميه را حفظ و حراست کردند. شاهد آن هجرت مهم و غريبانه و ارتحال آن حضرت در شهر مقدس قم است که نشان دهنده فضايل نفساني و صبر و استقامت آن مخدره جليله است.گرچه به ظاهر اين هجرت به منظور ديدار با برادرش امام علي بن موسي الرضا(ع) بوده که حتما با عده اي از برادران و محارم صورت گرفته است، اما جنبه هاي سياسي هم بر اين هجرت مترتب بوده است و مي تواند از يک جهت به منظور پشتيباني از ولايت عهدي امام رضا و از جهت ديگر افشاي مکر و خدعه مأمون باشد، ولي قضا و قدر الهي بر اين تعلق گرفته بود که آن بزرگوار در بين راه به عالم ملکوت پرواز کند و به ديدار برادر نايل نيايد؛ چنان که از امام رضا(ع) نقل شده آن حضرت به حضرت فاطمه معصومه(ع) خبر داده بودند که «تو قصد خراسان مي کني، لکن در ساوه که مي رسي، مريض خواهي شد و در قم وفات خواهي کرد».(15)
شهرت آن سيده جليله به لقب معصومه در ميان مسلمانان و اهل تاريخ و حديث بي جهت نيست، بلکه متناسب با مقام بلند عصمت است که آن بانوي بزرگ تاريخ دارا بوده است و هيچ گونه تعجبي در مطلب نيست؛ چون در جاي خودش ثابت شده است که مقام عصمت تنها به پيامبر و امام اختصاص ندارد، بلکه مردان و زنان ديگري هم به اين مقام بلند نايل آمده اند، مانند: حضرت مريم که خداوند شهادت به طهارت او داده است. چون ملاک تقرب انسان به مقام قرب الهي، رعايت تمام احکام و دستورهاي خداي متعال است که از راه رياضت و مجاهدت در راه خدا به دست مي آيد.
اين بانوي بزرگ اسلام نمونه کامل زهد و تقوا و عفاف و عبادت و دعا و راز و نياز با خداوند متعال بوده است؛ حتي دوران کوتاهي که در قم در حال حيات بوده اند، عبادت او زبانزد عام و خاص بوده و محراب عبادت ايشان در خانه موسي بن خزرج که در محله ميدان مير واقع است، شاهدي بر اين مدعا است که بعد از چند قرن مورد طواف و زيارت ارادتمندان اهل بيت(ع) مي باشد؛ در حالي که مدت اقامت ايشان در قم، هفده يا شانزده روز بيشتر نبوده است و در اين مدت بيمار و مشغول معالجه و مداوا بودند.

.6 کرامات آشکار

يکي از دلايل مقامات بلند معنوي و قرب حضرت فاطمه معصومه(ع) بروز کرامات باهره اي است که از آن سيده جليله صادر شده است اين کرامات بسيار است و هر ساله از آن حضرت بروز مي کند و اين امري است که جاي انکار ندارد و به حد تواتر رسيده است.کسي که معجزات و کرامات از او صادر شود، قطعا از اولياي خدا و صاحب مقامات عاليه معنوي در حد معصومين است که در اثر قرب الهي دعاي او مستجاب است و خداي متعال او را واسطه فيض خود قرار داده است؛ همان گونه که امامان ما اين چنين بودند و از جمله اين بزرگان حضرت فاطمه معصومه(ع)، دختر امام موسي بن جعفر(ع) است که تمام شيعيان عالم، خاصه شيعيان ايران و بالاخص ساکنان جوار قبرش از فيض او بهره هاي فراواني برده و مي برند.

غريب چون برادر

با وجود آنکه آن مخدره بيمار بوده، ولي مشغول عبادت پروردگار عالم بوده و محراب عبادتش در قم تاامروز موجود است و تا وقتي که نداي «يا ايتها النفس المطمئنه » را اجابت و دار فاني را وداع نمود به همين حالت، مشغول عبادت بود و آخرالامر اميد آن مظلومه معصومه مبدل به نااميدي شد و به وصال برادر نرسيد و در شهر غربت با دلي پر از غم و غصه وفات نمود.(16)
صاحب تاريخ قم گويد: «حديث کرد مرا حسين بن علي بن بابويه از محمد بن الوليد که چون فاطمه معصومه(ع) وفات کرد، او را غسل دادند و کفن کردند و حرکت دادند او را و بردند به بابلان و گذاشتند او را نزديک سردابي که براي او کنده بودند. پس آل سعد با هم گفتگو کردند که کيست داخل سرداب شود و جنازه بي بي را دفن نمايد؟ بعد از گفتگوها رأي ايشان بر آن قرار گرفت که خادمي بود براي ايشان به غايت پير که نامش قادر بوده و مرد صالحي بوده او متصدي دفن شود. چون فرستادند عقب آن شيخ صالح، ديدند دو نفر سوار که دهان خود را بسته بودند به لثام به تعجيل تمام از جانب رمله، يعني ريگزار پيدا شدند. چون نزديک جنازه رسيدند، پياده شدند و نماز بر آن مخدره خواندند و داخل سرداب شدند و او را دفن کردند و بيرون آمدند و سوار گشتند و رفتند و کسي نفهميد که اينان چه کس بودند».(17)
اين جريان نشان دهنده اوج کمال و تقرب آن حضرت به خداوند متعال است؛ چون اين سيده جليله که در شهر غربت از دنيا رفته محرمي نداشته است که او را به خاک بسپارد، خداوند متعال کساني را که محرم بوده اند فرستاد که با اين جلالت و عظمت متکفل دفن و نماز او بشوند.

نويسنده:علي محامد يزدي

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر