(
امتیاز از
)
فاطمه (س) ، حجت خدا بر زمينيان
بي شک شخصيّت والاي حضرت فاطمه زهرا(س) چه در بخش هاي اجتماعي و مبارزاتي عصر حيات پيامبر اسلام (ص) و پس از آن و چه در جنبه هاي ملکوتي و معنوي ، کهکشاني بي مثال و منظومه اي دست نيافتني است .
مبارزات مدّبرانه آن حضرت با انحرافات جامعه اسلامي پس از رحلت پيامبر اکرم (ص) از يک سو و عظمت روحي آن بانوي نمونه که عقول بشر را از درک گنجينه کوثر، ناتوان ساخته است از سوي ديگر ، بر تکريم هر چه بيشتر ايام سوگواري فاطميه گواه است .
به اين مناسبت شعاعي از کهکشان پر فروغ فاطمي را در زلال معرفت يکي از دلدادگان کوثر قرآن آيت الله جوادي آملي به تماشا مي نشينيم .
¤¤¤
مهم ترين مناسبت اين ايام گذشته و آينده ؛ شهادت صديقه کبري ، امّ الائمه ، فاطمه زهرا (س) است .
« عصمت » ، شرط حجيّت بر تمامي انسانها
در جريان شهادت اين بي بي ، شما مي بينيد وجود مبارک حضرت امير (ع) در نهج البلاغه از قول اين بي بي يک مطلبي را نقل مي کند . چون معيار حجيّت، عصمت آن انسان است ، نه امامت او و نه نبوّت او ! همين که يک انساني معصوم بود به تصديق الهي ؛ سيره او ، سنّت او ، سکوت او ، امضاي او حجت شرعي است . چون معصوم هر چه مي گويد ، از طرف خداست ، با عنايت الهي است ؛ حالا يا مع الواسطه درک کرد ، يا بلا واسطه .
استناد ائمه طاهرين (ع) به مصحف فاطميّه
مطلب دوّم اينکه بعضي از ائمه (عليهم السّلام) نظير وجود مبارک امام صادق (ع) مي فرمايند : مادر ما حجت ماست بر ما ؛ وقتي مي خواهند مطالبي را نقل کنند ، گاهي مي گويند : خدا در قرآن اينچنين فرمود ؛ گاهي مي گويند : سنّت رسول خدا اين است؛ گاهي مي فرمايند : في کتاب عليّ اينچنين است ؛ گاهي هم مي فرمايند : در صحيفه مادرمان، در مصحف فاطمه اينچنين آمده است .
برتري علمي و معنوي حضرت فاطمه (س) نسبت به حضرت مريم(س)
اگر وجود مبارک مريم (س) ميوه هاي غير فصل در حضورش حاضر بود ، کلّما دخل عل يها زکريا الم حراب وجد ع ندها ر زقاً (1)؛ بالأخره روزي هاي ظاهري بود . آن هم کرامت است ؛ نّ الله اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علي ن ساء العالمين (2). امّا بعد از رحلت رسول گرامي (ص) آنطوري که مرحوم کليني (رض) نقل مي کند ، جبرئيل بر آن بانو نازل مي شد ! در بسياري از بخش ها ، کلّما دخل عليها عليّ بن أبيطال ب وجد ع ندها ع لماً ؛ اين کجا ، آن کجا !! آن سيّده نساء عالميان عصر خودش است ، اين مي شود سيّده نساء عالميان م ن الأوّلين و الآخ رين (3).
آنجا وقتي زکريا (ع) وارد مي شد ؛ ميوه هاي گوناگون ، غذاهاي جسماني و حسّي را در محضر مريم (س) مي ديد . البتّه اين کرامت است ، هذا م ن ع ند الله(4) است . امّا در طي اين چند روز ، حالا يا 75 روز ، يا 95 روز ؛ در بسياري از اين مقاطع وقتي وجود مبارک حضرت اميربر فاطمه وارد مي شد ، مي ديد مطلب جديدي مطرح مي کند:يا علي ! گذشته دور اينچنين بوده است ، يا علي گذشته دور اينچنين مي شود .پرسيد: فاطمه ! اينها را از کجا مي گوئي ؟! فرمود : جبرئيل آمده ، اين حرف ها را به من گفته ؛ من مي گويم ، املاء مي کنم ، شما بنويس . اين ألّما دخل عليها عليّ بن أبيطال ب (ع) وجد ع ندها ع لماً کجا ، آن کلّما دخل عل يها زکريا الم حراب وجد ع ندها ر زقاً کجا !! لذا وجود مبارک امام صادق (ع) مي فرمايد : در مصحف مادرمان اينچنين آمده است ، از يک خبر غيبي خبر مي دهد .
ضرورت بهره برداري عاقلانه و عالمانه از ايام فاطميه
ما اين معارف را بايد منتشر بکنيم ! کمتر کسي است که در حال تنهائي هم اين روايات را ببيند و اشکش جاري نشود !! اين ايام متعلّق به اين ذات مقدس است ؛ که وجود مبارک امام صادق وقتي از يک امر غيبي خبر مي دهد ؛ اگر از او سئوال مي کردند که شما از کجا اين جريان را مي گوئي ، فرمود : در مصحف مادرمان اين است ؛ فاطمه يعني اين !! حداکثر بهره را از اين ايام بايد ببريم ، عاقلانه و عالمانه .
عدم دسترسي انسانها به معارف بلند حضرت فاطمه زهرا (س)
در ايام فاطميه ،همه ما اين کارها را داريم . روضه خواني داريم ، اشک مي ريزيم ، سينه مي زنيم، اينها يک مطلب است . مطلب ديگر اين است که وجود مبارک فاطمه (س) چه کار کرده ؟
حضرت زهرا يک سلسله کارهائي کرده که نه فهمش مقدور ماست ، نه ما مأمور به تأسّي هستيم . آني که مرحوم کليني (رض) نقل مي کند که جبرئيل به ديدار او آمده ، آن حرف ها را به وجود مبارک فاطمه (س) گفته ؛ واوعلي بن أبيطالب را خواست و فرمود : يا علي ! اينها گفته هاي جبرئيل است ، من ا ملاء مي کنم ، تو بنويس ؛ عقل مابه انها نمي رسد ، فقط ما يک گريه شوق داريم وقتي اين گونه از احاديث را براي ما مي خوانند .
اينها را مرحوم کليني نقل کرده ، کليني هم يک آدم کوچکي نيست . اينکه در بعضي از روايات دارد که ائمه فرمودند : اين مادر ما حجه الله است ، فاطمه چون معصوم است ، گفته او حجت است ، برهان است ، البته امام نيست . و هر معصومي حرفش حجت است . معصوم که خ لاف نمي گويدو اشتباه هم نمي کند .
در بعضي از مطالب بلند آنطور که در نهج البلاغه است ، وجود مبارک حضرت امير به گفته فاطمه(س) استدلال مي کند . مي گويد : زهرا اينچنين فرمود . مگر علي بن ابيطالب همتائي دارد بعد از پيغمبر ؟ او که صاحب مقام سلوني است ، مي گويد : زهرا اينجور گفت !!
حجيّت مصحف فاطميه بر ائمه طاهرين (ع)
در روايات ما هم ائمه فرمودند : فاطمه ، حجّت خداست بر ما . چرا حجّت خداست ؟ براي اينکه ما خيلي از حرف هايمان را از کتاب او گرفتيم . ما مي گوئيم : در « مصحف فاطمه » اينجور است ؛
از امام صادق (ع) سئوال مي کنند : اينجور خبر غيبي که مي دهي ، کجا نوشته است ؟ در کدام کتاب نوشته است ؟ در قرآن نوشته است ؟ مي فرمايد : بله ، در کتابي که شبيه قرآن است و آن مصحف مادرمان است .
آن را هم جبرئيل آورده ! اينها واقعاً مقدور ما نيست اينها به ما نگفتند : شما ياد بگيريد ! امّا آن چيزهائي که خود حضرت گفته ، آنها را بايد ياد بگيريم و آن کتابهائي است که مال قبل از هزار سال است ، دست اوّل است ؛ نظير دلائل المامه مرحوم طبري .
د ين محققان و عموم مردم نسبت به معارف والاي فاطمي
طبري از علماي بزرگ شيعه است .ايشان چند سالي قبل از شيخ طوسي بود . البته در يک عصر زندگي مي کردند ، ولي سنّ شريف ايشان چند سال قبل از سنّ شريف شيخ طوسي بود . ايشان در اين کتاب دلائل المامه ، مسنداً نقل مي کند ؛ مي گويد: استاد من ، از استاد خودش ، از استاد خودش ، تا برسد به وجود مبارک فاطمه زهرا (س) نقل مي کند.
اين در کتاب شريف دلائل المامه است؛ آقايان روحانيون حتماً اين کتاب را ببينند . البته ، آنچه که در فضائل اين خاندان است ،در صد سال ، دويست سال ، سيصد سال ، چهار صد سال قبل نوشته شده ؛ مثل کتابهاي مرحوم مجلسي ، همه اينها نور است . امّا وقتي شما دسترسي داريد به آن سند اوّل و دست اوّل ، ديگر به بحار و اينها نوبت نمي رسد . اين بحار مال چهار صد سال قبل است . آن مال قبل از هزار سال است .
ما چون بايد اينها را بخوانيم ، د ين مان را بدهيم ، و آن د ين، مال دين است . خدا در قرآن فرمود : شما بدهکاريد ؛ به پيغمبر بدهکاريد . براي اينکه او شما را آدم کرده ، زنده کرده ، نياکان شما بت پرست بودند . اين ا ستجيبوا لله و ل لرّسول ذا دعاکم ل ما يحي يکم (5) ، به برکت پيغمبر است و شما بايد اجرش را بدهيد . لا اسئلکم عليه اجراً ؛ اجرش چي است ؟ لا المودّه ف ي القربي (6). بايد با خاندان پيغمبر رابطه گرم داشته باشيد . آدم اگر اينها را نشناسد ، چه جوري با اينها رابطه داشته باشد ؟ پس معرفت اينها لازم است ، توأم با محبّت اينها . معرفت شناسنامه اي البته خوب است ، ولي آن مشکل را حل نمي کند و محبت نمي آورد .
نقلي از کرامت حضرت امير (ع) توسط حضرت فاطمه (س)
وجود مبارک فاطمه زهراء که اوّل حامي ولايت بود ؛ براي اينکه مدرسه عالمانه داشت ، حديث نقل مي کرد به استناد آيات قرآني تا ثابت کند علي جاي پيغمبر نشسته است ، و به اين صورت بيان کرد ؛
طبري در دلائل المامه ، از ذات مقدّس زهرا(س) مسنداً نقل مي کند که روزي در مدينه زلزله اي آمد . همه از خانه ها بيرون آمدند و فرار کردند ، ديوارها هم مرتب مي لرزيد . و همه هم ترسيدند . اينها ديدند وجود مبارک علي بن ابيطالب هراسي ندارد !عرض کردند : يا علي ! زلزله است ، در شما هيچ اثري نيست ، مثل اينکه خبري نيست ؟ ؛
حضرت زهرا (س) نقل مي کند در حضور اين مردم وجود مبارک حضرت امير ، دستش را گذاشت روي زمين ، فرمود : اسکني (7)، ساکن باش؛ ديدند زمين آرام شد !!
حقيقت ماوراي طبيعي اولياي الهي
در کنار علل و عوامل طبيعي
همه علل و عوامل طبيعي زلزله حق است ، هيچ حرفي درآن نيست . مرض به وسيله ميکروب و ويروس مي آيد ، علل و عواملي دارد ، امّا نّي ابر ء الأکمه و الأبرص ب ذن الله(8)؛ مسيح هم در کنارش هست . زلزله، صدها علل و عوامل طبيعي دارد ، همه اش حق است . امّا اينها علل قابلي اند ، علل معّد و ممّد اند ، کار ،دردست ديگري است . آن ديگري اگر به خليفه اش اجازه بدهد که بگويد : زمين، آرام شو، مي گويد : چشم . فرمود : اين که يک زلزله مختصر است . بعد اين آيه را خواند : ذا زلز لت الأرض ز لزالها . و أخرجت الأرض أثقالها . و قال النسان مالها . يومئ ذ تحدّ ث أخبارها . ب أنّ ربّک اوحي لها (9)، اين انسان علي بن ابيطالب است ! او آن روز زلزله را براي بعضي ها کنترل مي کند .
اگر کسي اين مقامات را به وسيله زهرا (س) بشناسد ، آنوقت علوي خوبي خواهد بود ، ديگر به دنبال ديگري نمي رود . و امّا اگر به وسيله همان بخشش ها و مبارزات و اينها بشناسد چون آنها امثال و شواهد و نظائر دارد ، ممکن است دنبال ديگري هم برود . اين که اوّلين حامي ولايت، وجود مبارک زهرا (س) بود ، تا شاگردانش جمع مي شدند ؛ به استناد آيات قرآني ، آنچه را که خودش به عنوان حجّت خدا و معصوم ، ديده بود ؛ براي مردم بيان کرد تا روشن بشود علي جاي پيغمبر نشسته است ، يعني آن ولايت تکويني مال اينهاست، ولايت تشريعي مال اينهاست . اين بانو ، اين ايّام فاطميه را دارد ... .
* گزيده اي ازسخنراني آيت الله جوادي آملي در خطبه دوّم نماز جمعه قم،نوزدهم تير ماه 83 وبيستم تير 82
ـــــــــــــــــــــ
(1) آل عمران / 37
(2) آل عمران / 42
(3) الأمالي للصدوق / 113
(4) برداشت از : آل عمران / 37
(5) انفال / 24
(6) شوري / 23
(7) دلائل المامه / 2
(8) آل عمران / 49
(9) زلزال / 1 تا 5
انتهای پیام