(
امتیاز از
)
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره آیت الله بهجت
در پیام آیتالله جوادی آملی آمده است:
از ذات اقدس الهی مسأله میکنم روح متعالی این بزرگوار را با انبیا و اولیا(ع) محشور بفرماید و به همه علاقهمندان وی اجر صابران را عطا کند.بحث در شخصیت بزرگواری مانند آیتالله بهجت(ره) کار دشواری است زیرا این بزرگوار جزء جوامع الکلم عصر ما بود.هر انسان صالحی کلمه الهی است و کلمات الهی یکسان نیستند و هرکدام از هر نامی از نامهای پر برکت خدا هستند ولی جوامع الکلم مظهر نامهای برترند.
آنچه جوامع الکلم اصیل و کامل است، انسان معصوم است ولی شاگردان انسان معصوم در سایه علم صائب و عمل صالح سهمی از این جوامع الکلم دارند.
در بخشی دیگر از این پیام آمده است: حضرت آیتالله بهجت(ره) که عمری قریب به قرن را با طهارت و صداقت پشت سر گذاشت جزء جوامع الکلم عصر ما بود و کسی جزء کلمه جامع هست که نه تنها بین معقول و منقول جمع کند، بلکه جامع بین معقول و منقول و مشهود باشد.
این بزرگوار، علوم عقلی، علوم نقلی و علوم وارستگی که طهارت روح را به همراه دارد و آن علم شهودی که به طهارت روح و نزاهت خود برمیگردد را فرا گرفت.
او جامع بین معقول، منقول و مشهود بود، کسانی که در معقول کار میکنند سفرشان یک بعدی است که از جهل به علم، از علم به مراحل بالاتر علم حرکت میکنند و بالاخره در مدار مبهوم و علوم اصولی سیر را ادامه میدهند.
کسی که در منقول کوشش میکند، از جهل به علم و از بدیهی به نظری حرکت میکند، از بیّن به مبیّن میرسد و در رشته خود عالم و اعلم میشود و کسانی که جامع بین معقول و منقولاند در مدار علم حصولی با آن مفهوم ذهنی و تلاشها و کوششهای درونی به مقصد میرسند.
در ادامه پیام آیتالله جوادی آملی آمده است: مرحوم آیتالله بهجت(ره) در اثر وارستگی که داشت، تعلمش، عمل به تعلم و تعلیمش در سالیان متمادی برای رضای خدا بود.
این بزرگوار «آیتالله العظمی» است از منظر ملکوت و راز اتصاف وی به این وصف عظیم، همان هجرت از علم به معلوم است. اگر کسی هجرت از علم به معلوم کرد، علوم عقلی و نقلی را سکوی پرش قرار داد و به علم شهودی رسید، چنین شخصی جزء جوامع الکلم است.
بزرگوارانی که هجرتی دارند، خواه از جهل به علم، خواه از علم به معلوم، چون خود را مسافر میدانند، دو شهود را به همراه دارند، یکی میدانند همراه کی هستند و یکی اینکه میدانند چه کسی همراه آنها است.
آیتالله العظمی بهجت(ره) هم مشاهده میکرد که خدا در این سفر یک قرنی با اوست و هم مشاهده میکرد که خود در حضور ذات اقدس الهی است. این مشاهده حضور و خود را مسافر دانستن و خدا را با خود دانستن، ذکر الهی است.
این بزرگوار نام خدا و یاد خدا را در دل و دائماً نام خدا را بر لب داشت. چون یاد خدا در دل و نام خدا بر لب بود، خدای سبحان به یاد چنین بزرگواری هم بود. اگر خدا به یاد بنده باشد، به او عطایا و جوایزی اهدا میکند و بهترین جایزهای که خدا به بندهاش عطا میکند، ذکر آغاز و انجام جهان یعنی هو الاول والآخر و الظاهر والباطن است.
حضرت آیتالله بهجت(ره) چون ذُکر خدا در دل و ذِکر خدا بر لب داشت و یاد خدا باعث یاد معاد و یاد منزل و مأوای ابدی است، چنین انسانی قیام و قعودش برای رضای خدا بود و چون قیام و قعودش برای رضای خدا بود، تذکره بود و چون تذکره بود، محضر، نماز جماعت، تدریس، تألیف، گفتار و تواضعش آموزنده بود.
مرحوم آیتالله العظمی بهجت(ره) از جمله کسانی بود که وقتی میگفت «وجعلنا للمتقین اماما» تنها آرزوی صرف نبود بلکه واقعاً امام متقیان بود و متقیان هم به امامت او اقتدا میکردند.
نماز جماعت حضرت آیتالله بهجت(ره) در حقیقت اقامه ستون دین بود و کسانی که با نماز جماعت او مأنوس بودند از برکات آن جماعت آثار فراوانی نصیبشان شده بود، چون آیتالله بهجت(ره) عمود دین را با طهارت روح اقامه میکرده است.
چنین روح ملکوتی هم در زمان حیات و هم بعد از ارتحال، امام متقیان است. الآن باید از فیض و فوض آن بزرگوار بهره جست و از روح متعالی او استمداد کرد.
انتهای پیام