فاطمه زهرا (س) الگوى مبارزه سياسى زن امروز ; استيضاح حاکم وقت با خطبه فدک
صدای شیعه:
عملکرد سياسى حضرت زهرا عليهاالسلام در دفاع از حريم ولايت، پس از دوران رحلت پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله تا زمان شهادت ايشان، از فرازهاى مهم تاريخ اسلام است.
مبارزهاى که ريحانه نبى در حساسترين دوران آغاز کرد، از زمان آغازين انحراف جامعه پس از رحلت نبى اکرم صلىاللهعليهوآله، به عنوان مهمترين و محوری ترين حرکت سياسى جامعه محسوب مىشد.
هنگامى که ايشان تعدى غاصبان خلافت را به حريم ولايت و امامت ديدند، با تمام قوا و با روشهاى خويش، براى دفاع از اين حريم وارد عرصه فعاليتهاى سياسى شدند و در طول 75 روز (و به قولى 95 روز) همچون پروانه، وجود خويش را براى تثبيت امامت، فداى ولايت کردند.
مقام و موقعيت ممتاز حضرت فاطمه عليهاالسلام و تثبيت جايگاه محکم او در انجام رسالت الهى بهگونهاى بود که پيامبر صلىاللهعليهوآله در موقعيتهاى گوناگون، همواره بر دستان فاطمه زهرا عليهاالسلام بوسه مىزد؛ هرگاه صديقه مرضيه در جمعى وارد مىشد که پيامبر در آن ميان بودند، به احترام آن حضرت از جاى خويش بلند مىشدند و او را در جايگاه خود مىنشاندند.
هنگام خروج از مدينه، از آخرين فردى که خداحافظى مىکردند فاطمه عليهاالسلام بود و هنگام ورود به شهر هم به ديدار اولين کسى که مىشتافتند باز هم راضيه مرضيه عليهاالسلام بود.
در صحنه سياسى جامعه عرب جاهلى، پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله با کردار، گفتار و عمل خويش در مورد خاندان نبوت و امامت حضرت على عليه السلام و فرزندانش و نقش فاطمه زهرا عليهاالسلام در ارتباط با نبوت و امامت و رضايت الهى، شناختهاى لازم را به جامعه مىدادند.
از سوى ديگر، پيامبر گرامى صلىاللهعليهوآله در زمينه مسئوليت و رهبرى زنان، راضيه مرضيه عليهاالسلام را براى پذيرش اين رسالت الهى تربيت کردند.
فاطمه زهرا عليهاالسلام اولين درس را در بحرانىترين شرايط سياسى و اقتصادى ـ يعنى در محاصره «شعب ابىطالب» آموخت و بتدريج، با علم لدنى که داشت، مجالس بحث و وعظ و درسهاى تفسير و احکام را در مدينه براى بانوان جامعه داير کرد.
حضرت زهرا عليهاالسلام که در بطن مسائل سياسى جامعه و بحرانها رشد کرده و تربيت يافته بود و رسالت دفاع از حق و حقيقت را بر عهده داشت، با بصيرت و آگاهى عميق نسبت به توطئهاى که مسير امامت را منحرف ساخته بود، هشيارانه وارد عرصه جامعه شد و به صورت يک سياستمدار آگاه و مدافع حريم امامت، در صحنه جامعه حضور جدى و فعال يافت و رهبرى دفاع از امامت را برعهده گرفت.
او زنى است تربيتشده الهى و پيامبر زمان خود. پذيرش رهبرى امام على عليهالسلام از سوى يک زن، با تفکر موجود جاهلى نسبت به زن، تضاد داشت، اما از سوى ديگر، با پيشذهنيتهايى که پيامبر گرامى صلىاللهعليهوآله درباره حضرت زهرا عليهاالسلام در جامعه ايجاد کرده بودند، کاملاً همخوانى داشت و هنوز وجود گوهر گرانقدرى همچون فاطمه زهرا عليهاالسلام به عنوان قوىترين رکن سياسى جامعه براى تشخيص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
دخت گرامى حضرت رسول صلىاللهعليهوآله به خاطر بيدارى جامعه و آگاهى مردم از انحراف آغازين خود، فعاليتهاى سياسى شان را آغاز کردند. بررسى فعاليتها و روشهايى که فاطمه زهرا عليهاالسلام اتخاذ کرد، نمونهاى است که نشان مىدهد اسلام مىخواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، هميشه نسبت به مسائل جامعهاى که در آن زندگى مىکنند، آگاهى و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سياسى جامعه مشارکت کنند و حضرت صديقه طاهره عليهاالسلام، سدشکنِ تفکر غلط جاهليت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهى و رسالت نبى، دفاع از امامت و ولايت را رهبرى کرد.
روشهاى مبارزه سياسى حضرت زهرا عليهاالسلام در دفاع از حریم ولایت/تهدید غاصبان خلافت امام بر حق پس از رحلت رسول اکرم صلىاللهعليهوآله
هنگامى که حضرت على عليهالسلام در حال غسل و کفن و دفن پيامبر صلىاللهعليهوآله بود، بازيگران سياسى با مسموم کردن جوّ، در «سقيفه بنى ساعده» خلافت را غصب کردند و خليفهاى را بر خلاف حديث غدير خم و خط مشى پيامبر و رسالت الهى انتخاب نمودند.
عدهاى از بازيگران سياسى براى مشروعيت بخشيدن به خليفه وقت و مقبوليت خلافت غصب شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوش گذاردن بر مسير انحرافى، بيعت گرفتن از خليفه ذى حق را عَلَم کردند و براى بيعت گرفتن از حضرت على عليهالسلام به در خانه فاطمه عليهاالسلام آمدند، ولى با امتناع حضرت فاطمه عليهاالسلام از گشودن درب، دَرِ خانه او را به آتش کشيدند.
دشمنان، فاطمه عليهاالسلام را مورد هجوم قرار دادند، وي از شدت درد بىهوش شد و فرزند خود را سقط کرد. آنان حضرت على عليهالسلام را براى بيعت گرفتن با خليفه وقت به مسجد بردند. زمانى که حضرت فاطمه عليهاالسلام به هوش آمد، سراغ امام بر حق، على عليهالسلام را گرفت. وقتى متوجه شد که او را به مسجد بردهاند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسين عليهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت و غاصبان خلافت را تهديد کرد که اکنون خدا را به يارى مىطلبم، با تهديد او، غاصبان خلافت از بيعت گرفتن با حضرت على عليهالسلام دست برداشتند و در اين مبارزه، فاطمه زهرا عليهاالسلام با پيروزى به خانه برگشت.
استيضاح حاکم وقت با خطبه فدک
از ديگر روش های مبارزه سياسى حضرت زهرا (س)، استيضاح حاکم وقت با خطبه فدک و تکيه بر غصب «فدک» بود که به دنبال غصب آن توسط خليفه وقت، فاطمه زهرا عليهاالسلام بار ديگر از اين حرکت رژيم حاکم به عنوان يک فرصت مناسب سياسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلم حضرت على عليهالسلام استفاده کرد.
در حقيقت، فاطمه زهرا عليهاالسلام به نام غصب حق مالکيت خويش، به اعتراض سياسى و استيضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.
فاطمه زهرا عليهاالسلام در ابتدا، با يادآورى رسالت پيامبر و دفاع از رهبرى و امامت بر حق حضرت على عليهالسلام و حق مالکيت خويش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازشکاران سياسى اتمام حجت کرد.
دفاع از حريم ولايت توسط يک زن و بذرى که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقى خود کاشت، بعدها در بيعت مردم با حضرت على عليهالسلام (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.
زير سوال بردن مشروعيت حاکمان وقت
زير سوال بردن مشروعيت حاکمان وقت حرکت سياسى حضرت زهرا عليهاالسلام بود که به دفاع از ارث زن در اسلام مىپردازد؛ دفاع از مالکيت بر حق زن که برخلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلى بود، در بعضى از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق مىدانست براى فاطمه زهرا عليهاالسلام معيار و محک بود، نه عرف و سنّتهاى جاهلى.
آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهمترين مکان معتبر سياسى ـ يعنى مسجد ـ به محاجّه با خليفه وقت بپردازد و او را به استيضاح بکشاند و با رسوايى سياسى حاکمان وقت، تا حد زيادى مشروعيت آنان را زير سوال ببرد و رسمهاى جاهليت را درهم بشکند و نشان دهد که هيچ حکومتى نمىتواند حق و مال کسى را غصب کند، حتى اگر اين حق متعلق به يک زن باشد.
سکوت سياسى
فاطمه زهرا عليهاالسلام در مسير دفاع از حريم ولايت و امامت، شيوه مبارزاتى ديگرى را با سکوت خود آغاز کرد. ايشان جامعه را از لحاظ افکار، تحتتأثير قرار داد، ولى ناگهان شيوه مبارزه سياسى خود را تغيير داد و سکوت اختيار کرد؛ اين تاکتيک و شيوه جديد در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سوال ايجاد مىکرد
فاطمه زهرا عليهاالسلام با گرفتن اعتراف از خليفه وقت مبنى بر مقام شامخ حضرت فاطمه عليهاالسلام از زبان پيامبر در اينکه رضايت فاطمه رضايت خدا و خشم او خشم خداست، مشروعيت خليفه را زير سوال برد و اذهان جامعه و افکار عمومى را در مشروعيت خليفه وقت دچار ترديد کرد که فاطمه عليهاالسلام حق را مىگويد و امامت حقى است غصب شده توسط خليفه وقت!
پس از اينکه آن حضرت از خليفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که ديگر با او سخن نگويد و با اين ديدار و سخن فاطمه زهرا عليهاالسلام، مشروعيت حاکمان وقت بيش از گذشته زير سوال رفت و در بسيارى از اذهان که نادانسته و تحتتأثير جو موجود بيعت کرده بودند، شک و ترديد و پشيمانى ايجاد شد.
ايجاد انقلابى درونى در زنان «رشد سياسى زنان مهاجر و انصار»
شيوه مبارزاتى ديگر فاطمه زهرا عليهاالسلام دادن آگاهى و رشد سياسى زنان مهاجر و انصار بود که بدينوسيله، آتش مبارزه در خانوادههاى مدينه وارد شد. اين مبارز سياسى شکستناپذير، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حريم ولايت و امامت قرار داده بود، به علت تلاش بيش از حد، ناتوان شد. به همين دليل پس از مدتى فاطمه زهرا عليهاالسلام به علت بيمارى و ضعف، در خانه بسترى شد. وقتى خبر بيمارى آن حضرت در مدينه پيچيد، زنان مهاجر و انصار که وامدار تعليم و تربيت فرهنگى آن حضرت بودند، براى عيادت او به خانهاش آمدند. وقتى از حال آن حضرت جويا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حريم ولايت به سخن پرداخت و از سستى مردانشان سخن راند که حق را فراموش کردهاند و سکوت اختيار نمودهاند. بازتاب سخنان دخت پيامبر بتدريج درون خانهها آتشى به پا کرد و انقلابى پرخروش را جهت داد که به حريم خانهها راه يافت و نطفههاى آگاهى و شعور را بارور کرد.
وصيتنامه سياسی «عدم بهرهبردارى حاکمان سياسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت»
وصيتنامه سياسى آن حضرت براى بيدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومى و عدم بهرهبردارى حاکمان سياسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت نگاشته شد.
حضرت زهرا عليهاالسلام در وصيتنامه سياسى خود تأکيد مىکند که حضرت على عليهالسلام، ولىّ بر حق، بايد به آن عمل کند؛ چنانکه تا بدان روز هيچ سياستمدارى چنين آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافتهاى سياسى، عمل نکرده بود، بلکه شيوهاى بکر و تازه بود که از سوى سياستمدارى حرفهاى به خاطر دفاع از حريم ولايت و تحقير موقعيت سياسى خليفه وقت اتخاذ شده بود.
حضرت فاطمه عليهاالسلام وصيت کرد که احدى از کسانى که به او ستم کردهاند در تشييع جنازهاش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند. در حقيقت، با اين وصيتنامه، حربه سياسى از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان مىخواستند در مرگ آن حضرت با مرثيهسرايى و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفتها و مبارزات حضرت زهرا عليهاالسلام را در دفاع از حريم ولايت تحتالشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوهگر سازند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ايشان، اين سوال را در ميان امّت اسلامى ايجاد کرد که چرا دخت گرامى پيامبر و يگانه گوهر گرانقدر او چنين وصيتى کرده است؟
با عمل به وصيت آن حضرت توسط حضرت على عليهالسلام، اذهان جامعه دچار شک و ترديد شد و تا حد زيادى مشروعيت خليفه وقت زير سوال رفت و مظلوميت آن حضرت بيشتر نمايان گرديد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام تلاش کرد تا مسير انحرافى امت را روشن سازد که چرا امام بر حق، على عليهالسلام را تنها گذاشته و کجراههاى را انتخاب کردهاند که خلاف حق و حقيقت است، در حالى که على عليهالسلام بر حق است؟
انقلاب اسلامی و بيدارى زن مسلمان با «الگو و نگرش فاطمی»
زنان مسلمان ايران با خودباورى به توان والاى خويش و با شناخت فاطمه زهرا عليهاالسلام و مبارزات او، توانستند با حفظ کرامت، عزّت نفس و عصمت و تقوا، براى دفاع از آرمانهاى خمينى کبير رحمةالله و انقلاب اسلامى و تشکيل حکومت اسلامى شجاعانه وارد صحنه شوند و با مجاهدتها و ايثارهاى خود، انقلاب عظيم اسلامى ايران را به پيروزى برسانند.
در جهان امروز، جامعه مسلمانان به عنوان دومين جامعه بزرگ مذهبى است که بيش از 1.5 ميليارد عضو دارد که روز به روز در حال گسترش است و زنان نيز بيش از نيمى از اين جامعه را تشکيل مىدهند.
در چنين جامعهاى، شناخت الگوى راستين براى زنان مسلمان مىتواند تأثير شگرفى بر جاى بگذارد. يکى از بزرگترين درسهاى عملى از حضرت زهرا عليهاالسلام حضور فعال در صحنههاى اجتماعى ـ سياسى با حفظ عفّت و حجاب و ارزشهاى وجودى زن است که در انقلاب اسلامى جلوه يافت و الگويى براى زنان مسلمان در سطح جهان گرديد.
تأسّى به اسوه و الگوى برتر زنان جهان، حضرت زهرا عليهاالسلام، گامى نوين و حرفى نو مطرح ساخت که زن مسلمان در اقصا نقاط جهان، از آسيا تا آفريقا، از اروپا تا آمريکا، مىتواند با تکيه بر الگوى عملى فاطمى، به خودباورى و احياى هويّت اسلامى دست يازد.
نتیجه مبارزات
مبارزات سياسى فاطمه زهرا عليهاالسلام در دفاع از حريم امامت و ولايت باعث شد ريحانه نبى و همسر ولايت بار سنگين مبارزات سياسى را در مدت کوتاهى بر دوش بگيرد و جامعه خفته را بيدار سازد و همچون پيامبر گرامى صلىاللهعليهوآله رسالت را به امامت متصل سازد و وجود آن حضرت، تجلّىبخش امامت بود.
دفاع فاطمه زهرا عليهاالسلام از حريم امامت و ولايت بود که توانست از قتل حضرت على عليهالسلام جلوگيرى کند و تا حدى جو متشنج سياسى آن روز مدينه را کنترل نمايد و حقانيت حضرت على عليهالسلام را به مرور زمان ثابت کند تا در سالهاى بعد، با بيعت مردم با حضرت على عليهالسلام مسير امامت تداوم يابد و فرزندان آن حضرت ادامهدهنده خطمشى سياسى و مبارزاتى مادر نمونهشان باشند.
انتهای پیام