(
امتیاز از
)
زندگانی فاطمه(س) سرشار از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است
صدای شیعه: حجت الاسلام والمسلمين مهدی عبدالرزاق نژاد، عضو هيئت علمی دانشگاه علومپزشکی بيرجند در گفتوگو با ايکنا گفت: فاطمه(س) در نزد مسلمانان دارای برترين و والامقامترين بانوی جهان در تمام قرون و اعصار است.
وی تصريح کرد: فاطمه(س) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادیالثانی در مکه به دنيا آمد و هنگامی که به دنيا پانهاد، اکثر مفسران شيعی و عدهای از مفسران بزرگ اهلتسنن نظير فخر رازی، آيه آغازين سوره کوثر را به فاطمه(س) تطبيق و او را خير کثير و باعث بقا و گسترش نسل و ذريه پيامبر اکرم(ص) ذکر دانستهاند.
حجتالاسلام عبدالرزاق نژاد اظهار کرد: نام پدر فاطمه(س) محمد بن عبدالله(ص) که او رسول گرامی اسلام، خاتم پيامبران الهی و برترين مخلوق خداوند و مادرش حضرت خديجه دختر خويلد، از زنان بزرگ و شريف قريش بوده است.
وی ادامه داد: رسول اکرم(ص) میفرمايند: «فاطمه سرور زنان جهانيان است» و اگرچه بنابرآيه شريفه قرآن، حضرت مريم برگزيده زنان جهانيان معرفی شده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثالزدنی است و از زنان برتر جهان معرفی شده، اما او برگزيده زنان عصر خويش بوده است.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند گفت: علو مقام حضرت زهرا(ع) تنها محدود به عصر حيات آن بزرگوار نيست و در تمامی اعصار جريان دارد.
حجتالاسلام عبدالرزاقنژاد پيرامون القاب و کنيه حضرت فاطمهزهرا(س) اظهار کرد: نام مبارک آن حضرت فاطمه(س) است و برای ايشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صديقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضيه و مرضيه نيز ذکر شده است.
وی افزود: فاطمه، در لغت به معنی بريده شده و جدا شده است و علت اين نامگذاری بر طبق احاديث نبوی، آنست که پيروان فاطمه(ع) به سبب او از آتش دوزخ بريده، جدا شده و برکنارند.
حجتالاسلام عبدالرزاقنژاد بيان کرد: سراسر زندگانی فاطمه زهرا(س) مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند افزود: فاطمه(س) با آن همه فضيلت، همسری نيکو برای امير مؤمنان بود تا جايی که روايت شده هنگامی که علی(ع) به فاطمه(س) مینگريست، غم و اندوهش زدوده میشد.
وی ادامه داد: حضرت فاطمه(س) هيچگاه حتی اموری را که میپنداشت امام علی(ع) قادر به تدارک آنها نيست، از او طلب نمیکرد.
وی پيرامون مقام حضرت زهرا(س) و جايگاه علمی ايشان بيان کرد: فاطمه زهرا(س) در نزد شيعيان اگر چه امام نيست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بين مسلمانان بهويژه شيعيان، نه تنها کمتر از ساير ائمه نيست، بلکه آن حضرت همتای اميرالمؤمنين(ع) و دارای منزلتی عظيمتر از ساير ائمه طاهرين(س) است.
حجتالاسلام عبدالرزاق نژاد پيرامون مقام عصمت حضرت زهرا(س) گفت: در بيان عصمت فاطمه(س) و مصونيت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آيه تطهير است.
وی پيرامون بيان عظمت فاطمه(س) از زبان پيامبر(ص) افزود: رسول اکرم(ص) بارها و بارها فاطمه (س) را ستود و از او تجليل میکرد بهگونهای که در مواقع بسياری میفرمود: «پدرش به فدايش باد» و گاه خم میشد و دست او را میبوسيد و به هنگام سفر از آخرين کسی که خداحافظی میکرد، فاطمه(س) بود و به هنگام بازگشت به اولين محلی که وارد میشد، خانه او بود.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند خاطرنشان کرد: عامه محدثين و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقيدهای، اين کلام را نقل کردهاند که حضرت رسول(ص) میفرمود: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را بيازارد مرا آزرده است.» و از طرفی ديگر، قرآنکريم پيامبر(ص) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بيان میدارد که هر چه پيامبر میفرمايد، سخن وحی است، پس میتوان دريافت که اين همه تجليل و ستايش از فاطمه(س)، علتی ماورای روابط عاطفی مابين پدر و فرزند دارد.
حجتالاسلام عبدالرزاقنژاد گفت: با وفات پيامبر اکرم(ص) فاطمه(س) غرق در سوگ و ماتم شد چرا که از يک طرف نه تنها پدر او بلکه آخرين فرستاده خداوند و ممتازترين مخلوق او، از ميان بندگان بهسوی خداوند بار سفر بسته بود و او که در وجود خويش برترين مکارم اخلاقی را جمع کرده و با وصف صاحب خلق عظيم، توسط خداوند ستوده شده بود با وفاتش باب وحی تشريعی بسته شد و از طرف ديگر حق وصی او غصب گشته بود و بدين ترتيب دين از مجرای صحيح خود، در حال انحراف بود.
وی افزود: فاطمه(س) هيچگاه غم و اندوه خويش را در اين زمينه کتمان نمیکرد و گاه بر مزار پيامبر(ص) حاضر میشد و به سوگواری میپرداخت و گاه تربت شهيدان احد و مزار حمزه عموی پيامبر را برمیگزيد و درد دل خويش را در آنجا بازگو میکرد، حتی آن هنگام که زنان مدينه علت غم و اندوه او را جويا شدند در جواب آنان صراحتاً اعلام کرد که محزون فقدان رسول خدا(ص) و مغموم غصب حق وصی اوست.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند پيرامون قضيه فدک گفت: از ديگر ستمهايی که پس از ارتحال پيامبر در حق فاطمه(س) شد مسأله فدک بود.
حجتالاسلام عبدالرزاقنژاد تأکيد کرد: فدک قريهای است که تا مدينه حدود 165 کيلومتر فاصله دارد و دارای چشمه جوشان و نخلهای فراوان خرماست و خطهای حاصلخيز است، اين قريه متعلق به يهوديان بود و آن را بدون هيچ جنگی به پيامبر(ص) بخشيدند و بنابراين مشمول اصطلاح انفال میشود و بر طبق صريح قرآن تنها اختصاص به خداوند و پيامبر اسلام(ص) دارد.
وی ادامه داد: پس از اين جريان و با نزول آيه «و ات ذا القربی حقه»، پيامبر(ص) بر طبق دستور الهی آن را به فاطمه(س) بخشيد. فاطمه(س) و اميرمؤمنان(ع) در فدک عاملانی داشتند که در آبادانی آن میکوشيدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را برای فاطمه(س) میفرستادند.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند خاطرنشان کرد: فاطمه(س) ابتدا حقوق عاملان خويش را میپرداخت و سپس مابقی را در ميان فقرا تقسيم میکرد؛ و اين در حالی بود که وضع معيشت آن حضرت و امام علی(ع) در سادهترين وضع به سر میبرد. گاه آنان قوت روز خويش را هم در راه خدا انفاق میکرد و در نتيجه گرسنه سر به بالين مینهادند، اما در عين حال فقرا را بر خويش مقدم میداشتند و در اين عمل خويش، تنها خدا را منظور نظر قرار میدادند و پس از رحلت رسول خدا(ص)، ابابکر با منتسب کردن حديثی به پيامبر(ص) با اين مضمون که ما انبيا از خويش ارثی باقی نمیگذاريم، ادعا نمود آنچه از پيامبر اکرم(ص) باقی مانده، متعلق به تمامی مسلمين است.
وی تأکيد کرد: بايد توجه داشت صحت ادعای حضرت فاطمه(س) چنان واضح و روشن بود و استدلالهای او آنچنان متين و استوار بيان شد که ديگر برای کسی جای شک باقی نمیماند و بسياری از منکرين در درون خود به وضوح آن را پذيرفته بودند.
حجت الاسلام عبدالرزاق نژاد گفت: بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانهاش و وقايع پس از آن وارد شده بود، حضرت زهرا(س) در بستر بيماری افتاد.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند تأکيد کرد: در همين ايام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بيماری او آگاهی يافته بودند، جهت عيادت به ديدارش آمدند و حضرت فاطمه(س) در اين ديدار بار ديگر اعتراض و نارضايتی خويش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خويش کرده بودند، اعلام و از آنان و عدهای که در مقابل آن سکوت کرده بودند به علت عدم انجام وظيفه الهی و ناديده گرفتن فرمان نبوی درباره وصايت امام علی(ع) انتقاد کرد و نسبت به عواقب اين اقدام و خروج اسلام از مجرای صحيح خود به آنان هشدار داد.
عبدالرزاقنژاد خاطرنشان کرد: در ايام بيماری، حضرت فاطمه(س) روزی امام علی(ع) را فراخواند و آن حضرت را وصی خويش قرار داد و به آن حضرت وصيت کرد که پس از وفاتش، او را شبانه غسل و شبانه کفن و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشتهاند در مراسم تدفين و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.
وی گفت: روز سوم جمادیالثانی سال يازدهم هجری حضرت زهرا(س) آب طلب کرده و بوسيله آن بدن مطهر خويش را شستشو داد و غسل کرد. سپس جامهای نو پوشيد و در بستر خوابيد و پارچهای سفيد به روی خود کشيد، چيزی نگذشت که دخت پيامبر بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ايشان، دنيا را ترک گفت و به شهادت رسيد در حاليکه از عمر مبارکش بنابر مشهور، 18 سال بيشتر نمیگذشت و بنابر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در اين دنيا زندگی کرد.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بيرجند يادآور شد: مردم مدينه پس از آگاهی از شهادت فاطمه(س)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع شدند و منتظر تشييع و تدفين بودند اما اعلام شد که تدفين فاطمه(س) به تأخير افتاده است. لذا مردم پراکنده شدند هنگامی که شب فرا رسيد و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی(ع) بنا بر وصيت فاطمه(س) و بهدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج ديده همسر خويش پرداخت و سپس او را کفن کرد.
حجتالاسلام عبدالرزاقنژاد خاطرنشان کرد: هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در حالی که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند امر فرمود: تا عدهای از صحابه راستين رسول خدا(ص) را که البته مورد رضايت فاطمه(س) بودند خبر کنند تا در مراسم تدفين آن بزرگوار شرکت کنند و اينان از 7 نفر تجاوز نمیکردند که پس از حضور آنان، اميرمؤمنان بر فاطمه(س) نماز خواند و سپس در ميان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفيانه در فراق مادر جوان خويش گريه میکردند به تدفين فاطمه(س) پرداخت.
وی در پایان يادآور شد: طبق برخی از روايات 75 روز بعد از رحلت پيامبر گرامی اسلام(ص) 13 جمادیالاول موقع شهادت آن بانوی گرامی اسلامی است و روايت 95 روز از نظر شیعه معتبرتر است.
انتهای پیام