(
امتیاز از
)
خطبه حضرت زهرا(س) خلاصه مباحث مطرحشده در نهجالبلاغه است
صدای شیعه: حجتالاسلام والمسلمين سيدجواد موسوی هوايی، معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايکنا) در بخش اول سخنان خود با تأکيد بر اينکه هدف حضرت زهرا(س) از بيان خطبه فدکيه، تبيين آرمانهای الهی اسلام است، گفت: خطبه حضرت زهرا(س) سند تاريخی حقانيت اسلام، تشيع و نهادينه کردن معارف الهی است.
بخش اول مصاحبه را اينجا بخوانيد!
وی در ادامه سخنان خود به ادامه سير منطقی مطرح در خطبه حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: اين سير منطقی ادامه دارد و حضرت زهرا(س) موضع محکمتری گرفته و با قدرت مدعيان را مورد خطاب و عطاب قرار میدهند و میگويند که اگر علی(ع) را رها نکنيد (حضرت علی(ع) به اجبار برای گرفتن بيعت به مسجد برده شده بود)، من نفرين میکنم که اين سخن موجب میشود آنها حضرت علی(ع) را رها کنند و نتوانند در آن مقطع از حضرت علی(ع) بيعت بگيرند؛ در نقلهای مختلف شيعه و سنی آمده است که در اين هنگام مسجدالنبی(ص) شروع به لرزيدن میکند و حضرت علی(ع) سلمان را میفرستد تا از دختر پيامبر(ص) بخواهد که نفرين نکند.
وی با تصريح بر اين نکته که خطبه حضرت زهرا(س) در همان زمان نيز در زمينه تثبيت معارف الهی و تثبيت راه حق تأثيرگذاری موفقی دارد، ادامه میدهد: اولياء الله هميشه راه حق را بيان میکنند و اگر توان داشته باشند مسير و بستر را طوری فراهم میکنند که مردم به سمت حق بروند و حتی اگر توان داشته باشند افراد را مجبور میکنند که به راه حق رفته به ديگران صدمه نزنند، اما در آن زمان توان اولياءالله در حدی بود که فقط میتوانستند حق را بيان و راه حق را نشان دهند.
حجتالاسلام موسوی هوايی در پاسخ به اين سؤال که چرا علیرغم اينکه مدت زمان زيادی از رحلت حضرت رسول(ص) نگذشته بود، صحابی نزديک حضرت رسول(ص)، ولايت حضرت علی(ع) را نپذيرفتند و چنين رفتاری با حضرت فاطمه(س) داشتند، گفت: خواستههای مادی و قبيلهای عظيمی در اين مسئله وجود داشت.
وی ادامه داد: سيد جعفر شهيدی در کتاب «زندگی حضرت زهرا(س)» و در کتاب «امام حسين(ع)» خود اين مسئله را به خوبی توضيح دادهاند؛ در آنجا مطرح میکنند که حاکميت قبيلهای و نگاه قبيلهای بر بسياری از افراد همچنان مستولی بود، لذا به راحتی مطرح شد که خلافت نبايد از قبيله قريش خارج شود، نبايد از اهل مکه خارج شود و ... و سپس ابوبکر پيشنهاد شد و عليرغم مخالفتهايی که صورت گرفت به کمک تهديد و تطميع رأی گرفته شد.
حجتالاسلام موسوی هوايی تصريح کرد: در آن زمان هنوز هم نگاه مردم به شيوخ قبيلههايشان بود و از سوی ديگر بر اساس روايتی که از شيعه و سنی نقل شده است حضرت فاطمه(س) به همراه امام حسين(ع) و امام حسين(ع) بعد از اين واقعه به خانه مهاجر و انصار میرفتند و طلب ياری میکردند.
وی در مورد جوابهايی که از سوی مردم در طلب ياری حضرت زهرا(س) مطرح میشد و البته همه مادی بود، گفت: بسيای مطرح میکردند که ما برای پدرت جنگيدهايم و ديگر حوصله جنگ نداريم، جواب ديگر اين بود که ما زمينهای کشاورزيمان مانده و يا مطرح میکردند که فرزندانمان بزرگ شدهاند و گرفتاری زيادی داريم و از ما نخواه که به دنبال تو بياييم و به خصوص اينکه برای اين کار بايد شمشير برداشت و آخرين بهانه مردم اين بود که علی(ع) جوان است و زياد شوخی میکند و بشاشت وجه دارد در حالی که حاکم بايد عبوس باشد.
معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی در پاسخ به اين سؤال که آيا در خطبه، حضرت زهرا(س) مطرح میکنند که چرا مردم چنين اشتباهی را مرتکب میشوند، پاسخ داد: بله حضرت زهرا(س) تمام خصلتهای درونی اين مردم را برای خودشان بيان میکنند و میفرمايند عدهای با کينهها و نفاق بين شما قرار گرفتهاند که اين کينهها به اين دليل بود که حضرت علی(ع) به فرمان خدا با دشمنان خدا که پدران آنها بود جنگيد و آنها را کشته بود؛ اين همان کينههايی است که بعدها يزيد در شعر خود مطرح میکند که شما پدران ما را کشتيد ما هم پسران شما را میکشيم.
حضرت زهرا(س) در خطبه خود در حال تحليل انديشه مردم است
وی به جامعهشناسی سياسی عميق حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: حضرت در خطبه خود در حال تحليل انديشه مردم است و میفرمايند: عدهای نفاق داشتند يعنی دين را هم به درستی قبول نداشتند و عدهای فريب خوردند، شيطان هم از نهانگاه خود بيرون آمد، شما را صدا زد و شما پاسخ مثبت داديد و فريفته شيطان شديد؛ اين فريفته شدن يعنی دنيا.
اين خطيب کشورمان با تصريح بر اين نکته که بیتفاوتی وحشتناکترين حالت انسان است و بیتفاوتی به حق حتماً به نفع باطل تمام میشود، اظهار کرد: مدعيان خلافت مسائلی را مطرح کردند که خشم مردم برانگيخته شد و در چاه فتنه افتاديد.
معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی خطبه حضرت زهرا(س) را فشرده مباحث مطرح در نهجالبلاغه دانست و گفت: اگر کسی تأمل کند میبيند که در نهجالبلاغه خطبههای ارزشمندی در تشريح حالات مردم و سردمداران آن زمان مطرح شده، در خطبه حضرت زهرا(س) نيز همين مباحث وجود دارد.
وی با توجه به اينکه هميشه حق و باطل در مقابل هم هستند، خطبه حضرت زهرا(س) را محدود به زمان و مکان ندانست و در پاسخ به اين سؤال که چرا وقتی اين خطبه خوانده میشود به عينه میتوان احساس کرد که اين مطالب از سوی يک زن بسيار قدرتمند بيان میشود، ولی در برخی مداحیها از اين قدرت سخنی به ميان نمیآيد، گفت: ابعاد وجودی حضرت زهرا(س) را بايد درست شناخت و ابعادی که به آن پرداخته نشده را بايد مطرح کرد، اما نبايد تعادل و اعتدال و عدالت شخصيتی ايشان را مخدوش کنيم.
حجتالاسلام موسوی هوايی ادامه داد: برخی مواقع عدم مراجعه به تاريخ و اعمال سليقههای شخصی موجب شده ما جامعيت شخصيت حضرت زهرا(س) را مطرح نکنيم. حضرت زهرا(س) را نبايد فقط در دوران بعد از پيامبر(ص) تحليل کنيم. ما بايد از دوران کودکی و بلکه از دوران جنينی ايشان را تحليل کنيم، ايشان يار پدر و مادرشان بودند، تا وقتی که در سن چهار سالگی مادرشان از دنيا میروند؛ ايشان تقريباً در تمام جنگها در چادر مداوای مجروحان حضور فعال داشتند و فدک را اداره میکردند.
وی با اشاره به اينکه سالها شخصاً مباحث خانوادگی را فقط بر مبانی سيره حضرت زهرا(س) در منبرها مطرح کرده و به سايرين هم پيشنهاد چنين کاری را داده است، گفت: البته تا اين مباحث جا بيفتد و عموم مردم هم اين مباحث را بپذيرند زمان نياز است، اما طلاب جوان بيشتر به ابعاد شخصيتی حضرت میپردازند و بسيار علاقهمند به تحليل و بررسی خطبه حضرت زهرا(س) هستند.
وی با تصريح بر اين نکته که خطبه حضرت زهرا(س) در همان زمان نيز در زمينه تثبيت معارف الهی و تثبيت راه حق تأثيرگذاری موفقی دارد، ادامه میدهد: اولياء الله هميشه راه حق را بيان میکنند و اگر توان داشته باشند مسير و بستر را طوری فراهم میکنند که مردم به سمت حق بروند و حتی اگر توان داشته باشند افراد را مجبور میکنند که به راه حق رفته به ديگران صدمه نزنند، اما در آن زمان توان اولياءالله در حدی بود که فقط میتوانستند حق را بيان و راه حق را نشان دهند.
حجتالاسلام موسوی هوايی در پاسخ به اين سؤال که چرا علیرغم اينکه مدت زمان زيادی از رحلت حضرت رسول(ص) نگذشته بود، صحابی نزديک حضرت رسول(ص)، ولايت حضرت علی(ع) را نپذيرفتند و چنين رفتاری با حضرت فاطمه(س) داشتند، گفت: خواستههای مادی و قبيلهای عظيمی در اين مسئله وجود داشت.
وی ادامه داد: سيد جعفر شهيدی در کتاب «زندگی حضرت زهرا(س)» و در کتاب «امام حسين(ع)» خود اين مسئله را به خوبی توضيح دادهاند؛ در آنجا مطرح میکنند که حاکميت قبيلهای و نگاه قبيلهای بر بسياری از افراد همچنان مستولی بود، لذا به راحتی مطرح شد که خلافت نبايد از قبيله قريش خارج شود، نبايد از اهل مکه خارج شود و ... و سپس ابوبکر پيشنهاد شد و عليرغم مخالفتهايی که صورت گرفت به کمک تهديد و تطميع رأی گرفته شد.
حجتالاسلام موسوی هوايی تصريح کرد: در آن زمان هنوز هم نگاه مردم به شيوخ قبيلههايشان بود و از سوی ديگر بر اساس روايتی که از شيعه و سنی نقل شده است حضرت فاطمه(س) به همراه امام حسين(ع) و امام حسين(ع) بعد از اين واقعه به خانه مهاجر و انصار میرفتند و طلب ياری میکردند.
وی در مورد جوابهايی که از سوی مردم در طلب ياری حضرت زهرا(س) مطرح میشد و البته همه مادی بود، گفت: بسيای مطرح میکردند که ما برای پدرت جنگيدهايم و ديگر حوصله جنگ نداريم، جواب ديگر اين بود که ما زمينهای کشاورزيمان مانده و يا مطرح میکردند که فرزندانمان بزرگ شدهاند و گرفتاری زيادی داريم و از ما نخواه که به دنبال تو بياييم و به خصوص اينکه برای اين کار بايد شمشير برداشت و آخرين بهانه مردم اين بود که علی(ع) جوان است و زياد شوخی میکند و بشاشت وجه دارد در حالی که حاکم بايد عبوس باشد.
معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی در پاسخ به اين سؤال که آيا در خطبه، حضرت زهرا(س) مطرح میکنند که چرا مردم چنين اشتباهی را مرتکب میشوند، پاسخ داد: بله حضرت زهرا(س) تمام خصلتهای درونی اين مردم را برای خودشان بيان میکنند و میفرمايند عدهای با کينهها و نفاق بين شما قرار گرفتهاند که اين کينهها به اين دليل بود که حضرت علی(ع) به فرمان خدا با دشمنان خدا که پدران آنها بود جنگيد و آنها را کشته بود؛ اين همان کينههايی است که بعدها يزيد در شعر خود مطرح میکند که شما پدران ما را کشتيد ما هم پسران شما را میکشيم.
حضرت زهرا(س) در خطبه خود در حال تحليل انديشه مردم است
وی به جامعهشناسی سياسی عميق حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: حضرت در خطبه خود در حال تحليل انديشه مردم است و میفرمايند: عدهای نفاق داشتند يعنی دين را هم به درستی قبول نداشتند و عدهای فريب خوردند، شيطان هم از نهانگاه خود بيرون آمد، شما را صدا زد و شما پاسخ مثبت داديد و فريفته شيطان شديد؛ اين فريفته شدن يعنی دنيا.
اين خطيب کشورمان با تصريح بر اين نکته که بیتفاوتی وحشتناکترين حالت انسان است و بیتفاوتی به حق حتماً به نفع باطل تمام میشود، اظهار کرد: مدعيان خلافت مسائلی را مطرح کردند که خشم مردم برانگيخته شد و در چاه فتنه افتاديد.
معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبليغات اسلامی خطبه حضرت زهرا(س) را فشرده مباحث مطرح در نهجالبلاغه دانست و گفت: اگر کسی تأمل کند میبيند که در نهجالبلاغه خطبههای ارزشمندی در تشريح حالات مردم و سردمداران آن زمان مطرح شده، در خطبه حضرت زهرا(س) نيز همين مباحث وجود دارد.
وی با توجه به اينکه هميشه حق و باطل در مقابل هم هستند، خطبه حضرت زهرا(س) را محدود به زمان و مکان ندانست و در پاسخ به اين سؤال که چرا وقتی اين خطبه خوانده میشود به عينه میتوان احساس کرد که اين مطالب از سوی يک زن بسيار قدرتمند بيان میشود، ولی در برخی مداحیها از اين قدرت سخنی به ميان نمیآيد، گفت: ابعاد وجودی حضرت زهرا(س) را بايد درست شناخت و ابعادی که به آن پرداخته نشده را بايد مطرح کرد، اما نبايد تعادل و اعتدال و عدالت شخصيتی ايشان را مخدوش کنيم.
حجتالاسلام موسوی هوايی ادامه داد: برخی مواقع عدم مراجعه به تاريخ و اعمال سليقههای شخصی موجب شده ما جامعيت شخصيت حضرت زهرا(س) را مطرح نکنيم. حضرت زهرا(س) را نبايد فقط در دوران بعد از پيامبر(ص) تحليل کنيم. ما بايد از دوران کودکی و بلکه از دوران جنينی ايشان را تحليل کنيم، ايشان يار پدر و مادرشان بودند، تا وقتی که در سن چهار سالگی مادرشان از دنيا میروند؛ ايشان تقريباً در تمام جنگها در چادر مداوای مجروحان حضور فعال داشتند و فدک را اداره میکردند.
وی با اشاره به اينکه سالها شخصاً مباحث خانوادگی را فقط بر مبانی سيره حضرت زهرا(س) در منبرها مطرح کرده و به سايرين هم پيشنهاد چنين کاری را داده است، گفت: البته تا اين مباحث جا بيفتد و عموم مردم هم اين مباحث را بپذيرند زمان نياز است، اما طلاب جوان بيشتر به ابعاد شخصيتی حضرت میپردازند و بسيار علاقهمند به تحليل و بررسی خطبه حضرت زهرا(س) هستند.
انتهای پیام