(
امتیاز از
)
حضرت زهرا عصاره خلقت است
صدای شیعه: يک استاد تاريخ گفت: بالاترين تعريف و توصيف از زهراي مرضيه (س) در کلام وحي است که او را با واژگان و عبارتهايي ستوده که درهيچ جاي قرآن و حيات انبياء و اولياء داراي پيشينه و سابقه نيست و مغز هدايت قرآني در مورد بانوي عالمين اين است که زهرا(س) عنصر بيتکرار و نور قالب بر همه انوار آفرينش است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج به نقل از ایسنا، دکتر حشمتالله قنبري ، اظهار کرد: حضرت زهرا(س) در جميع جهات ملکوت و ناسوت و معاد از دايره هستي متمايز است و خلقت و حيات و معاد او در جايگاهي از عظمت تقدير شده است که همه انبياء و رسولان الهي و امامان از اهل عصمت و طهارت در جستوجوي عظمت و کمالات او هستند.
وي افزود: در توصيف ايشان عبارتهاي فاخر و با عظمتي بر زبانها و قلمها جاري شده و هر کدام به نوبهي خود پر از مفاهيم ارزشمند هستند، اما جامع تعاريف اولاد آدم از زهراي مرضيه فقط در سايه شعبهاي از نور بيکرانهي حيات و هدايت اوست.
اين استاد تاريخ و سيره اهل بيت (ع) با بيان اينکه وزن امامت و رکنيت هدايت از فيض وجود ايشان سرچشمه ميگيرد، گفت: اميرالمومنين (ع) بعد از حضرت زهرا(س) ازدواج کردند و همسراني بلندمرتبه توفيق همراهي با آن حضرت را يافتند مانند امالبنين و فاطمه کلابيه که فرزندان او محور و قوه محرکهي نهضت جاويدان حضرت اباعبدالله بودند. قمربني هاشم شاهکار خلقت و شيرينترين ثمره اين پيوند مقدس و مبارک بود اما همه اين عظمت و شکوه در سايه زهرا (س) معنا پيدا ميکند.
قنبري افزود: ماه بنيهاشم بودن عباس به نور گرفتن و پيرويکردن مطلق و بيچون و چرا از حسين فاطمه است و شکوه و عظمت حضرت امالبنين در سايه زينبي است که بانوي اول اسلام بعد از حضرت صديقه و در خانه اميرمومنان است.
وي تصريح کرد: حضرت زهرا (س) منشاء برکات و دليل خدا بر حقانيت ائمه حق و واسطه فيض ميان اهل عصمت و طهارت با مبدا و مقصد وحي است.
قنبري با اشاره به جايگاه، منزلت و ابعاد شخصيتي حضرت زهرا (س) خاطرنشان کرد: حضرت زهرا (س) در جميع جهات يک عنصر تخصيصي عالم هستند و به لحاظ جلوه ملکوتي و تجلاي ناسوتي و معاد متمايز از همه حتي از سلسله انبياء، اوليا و امامان معصوم (ع) هستند.
قنبري تاکيد کرد: مبدأ و منشأ بودن صديقه طاهره مقدم بر همه است. لذا حضرات معصومين (ع) فرمودند: «نحن الائمه حجج الله علي عباده» و «امنا فاطمه اوجدتنا فاطمه حجت الله علينا» يعني همين نقشي که حضرات معصومين براي مردم دارند اين نقشها را حضرت زهرا (س) براي ائمه معصومين (ع) داشتند.
اين استاد علوم حديث با اشاره به اينکه راه خدا براي ائمه اطهار و اسباب فيض خدا براي آن بزرگواران وجود مبارک صديقه طاهره است، اظهار کرد: پيامبر (ص) اطلاق ام ابيهايي براي ايشان داشتند و خم ميشدند تا دستان حضرت فاطمه (س) را ببوسند و ميفرمودند «فداها ابوها» اين جمله يک احساس نيست زيرا پيامبر اکرم (ص) حق نداشت احساس خود را بدون اذن توحيد هزينه کند؛ زيرا در قرآن ميفرمايد «و ما ينطق عن الهوي من هو الا يوحي».
وي خاطرنشان کرد: سخنان پيامبر (ص) وزن توحيدي دارد و عين وحي است و سند قرآني دارد. لذا اينکه ميفرمايند فاطمه ام ابيها است يعني ريشه و اساس نبوت همهي انبياء در فاطمه (س)است و پيامبر (ص) به ولايت از طرف همه سفراي الهي ميفرمايد جانم فداي تو؛ يعني جريان نبوت فداي تو شود و اين مقام و منزلت مخصوص حضرت زهرا (س) است.
قنبري با اشاره به اينکه فاطمه (س) نوري از انوار الهي است، يادآور شد: در ماجراي معراج پيامبر(ص)، نور زهراي مطهره به صلب پيامبر(ص) منتقل شد و اين در معتبرترين کتابهاي روايي در اختيار ماست. در جنبهي ناسوتي نيز اينگونه است؛ يعني براي ورود زهراي مطهره به دنيا مقدماتي فراهم شد که اين مقدمات و امر و نهي آن به پيامبر (ص)، حضرت خديجه، جبرئيل و ميکائيل صورت گرفت که در جريان نزول وحي پاياني بر پيامبر وجود نداشت. يعني بايد وجود پيامبر اکرم (ص) به عنوان خاتمالانبياء به درجهاي برسد که تحمل حمل فاطمه را برايش شدني کند.
اين استاد تاريخ و سيره اهل بيت (ع) تصريح کرد: قرآن، زهراي مرضيه را در سوره مبارکه کوثر تعريف ميکند. اين سوره انحصاريترين سوره قرآن است که واژگاني همچون اعطينا، کوثر، فصل، وانحر، شانئک و ابتر دارد که در هيچ جاي قرآن تکرار نشده و سابقه ندارد؛ يعني هرچه مربوط به زهرا (س) است در قرآن بيتکرار آمده است.
وي ادامه داد: نقطهي مقابل کوثر، ابتر قرار دارد؛ زيرا به پيامبر ابتر ميگفتند که خدا کوثر را به او عطا کرد و کوثر غير از فاطمه نميتواند باشد. خداوند در دادن قرآن به پيامبر و کتاب و حکمت به انبياء هرگز از واژهي اعطينا استفاده نکرده است و واژهي آتينا را به کار برده است؛ زيرا اعطينا بخشش ملوکانه است؛ يعني پيامبر اسلام که کوثر به ايشان عطا شد از دره و خزانه مالک الملوکي خدا، زهراي مرضيه سلام الله را آوردند.
قنبري با بيان اينکه لفظ اعطينا فقط در مورد فاطمه (س) به کار رفته، چون ايشان دره اولياي خداست و از خزانه مالکالملوکي خدا بيرون ميآيد، گفت: نور فاطمه زهرا (س) با دست قدرت رب الارباب به صلب پيامبر منتقل شد و حتي جبرئيل هم در آن دخل و تصرفي نداشت؛ در حالي که در وحي، جبرئيل دخل و تصرف دارد و اين يک علت بيشتر ندارد که موقعيت زهرا (س) در خلقت نبود و بالاترين تعريف دربارهي ايشان تعريفي است که خداوند ميفرمايد و همه موجوديت هستي را براي ايشان متواضح ميکند و بر اين اساس پيامبر (ص) ميفرمايد اولين کسي که وارد بهشت ميشود فاطمه (س) است.
اين استاد تاريخ و سيره اهل بيت (ع) خاطرنشان کرد: اگر بخواهيم از بيان پيامبر اکرم (ص) و هدايت رسول خدا دريافت درست داشته باشيم اين است که بهشت به يمن قدوم فاطمه زهرا (س) تاسيس ميشود. يعني هرجا که زهراست بهشت آنجاست و هرجا که فاطمه و نور او نيست بهشت نيست. حتي اگر زيباترين جاهاي آفرينش باشد.
وي در ادامه در پاسخ به اين سوال که ابعاد علمي شخصيت حضرت زهرا (س) تا چه حد مورد توجه قرار گرفته است، تاکيد کرد: در اين مورد اکثرا به مصحف حضرت زهرا (س) اشاره ميکنند. مصحف حضرت زهرا (س) جزو رموز خلقت و علم آن در اختيار غيرمعصوم است. لذا ابعاد آن نيز در اختيار ديگران نيست ولي بايد توجه کرد که از ايشان خطبهاي به نام خطبه فدکيه در اختيار ماست که وقتي محضر آن شرفياب ميشويم تمام معارف و معادن ديني در آن است. يعني ممکن نيست در کتاب وحي در بيان هدايت پيامبر اکرم (ص)، امير مومنان و ائمه معصومين چيزي عنوان شده باشد که خارج از اين خطبه باشد.
قنبري افزود: تمام کلام علي (ع) که خداي کلام است و کلام او بعد از قرآن نظير ندارد، در اين خطبه بيان شده و گويي تمام دوران حيات امير مومنان شرح خطبه فدکيه است که کاملا جنس معجزه دارد. اما متاسفانه همانند خطبه غدير در بين امت اسلامي غريب مانده است.
اين استاد تاريخ و سيره اهل بيت (ع) با بيان اينکه خطبه فدکيه حضرت زهرا (س) سند توحيد، نبوت، امامت و معاد است، گفت: اگر قرار باشد يک سند چشمانداز براي بشريت و ابديت انسان در دايره هدايت الهي تعريف کنند، همين خطبه فدکيه است که متاسفانه هيچ اهتمامي نسبت به آن نميشود. بنابراين اگر قرار باشد وزن علمي براي حضرت زهرا (س) در نظر بگيرند با استناد به همين خطبه، ايشان در جامعيت همهي انبيا هستند.
وي با اشاره به اينکه ما از اولياي خدا براي خودمان تعريف درست ميکنيم که اثر وضعي آن به همان که هستيم منجر ميشود، نه آن که بايد باشيم، خاطرنشان کرد: تعريفي که ما از اولياي خدا براي خودمان ارايه ميدهيم براي کاربرد پيدا کردن در زندگي ماست اما اين پايينترين بعد از ابعاد وجودي آن بزرگواران است. آنها سندي براي خدايي شدن ما هستند. وقتي برداشتمان اين ميشود که استفاده کنيم، در همين تعريف کاسبکارانه، تمام آن حقيقت بزرگ از بين ميرود. در حالي که آنها موجوديتهاي بيتکرار خلقت هستند.
اين استاد تاريخ و سيره اهل بيت (ع) گفت: اينکه پيامبر (ص) حج به ما دهد يا امامي ما را صاحب خانه کند و مرض ما را شفا دهد يا امير مومنان ماشين ما را از گل دربياورد هرچند براي ما افاضه ميکند اما اثر وضعي اين رويکرد همين که هستيم را منجر ميشود، نه آنکه بايد باشيم.
اين استاد معارف اسلامي دانشگاه با توصيه به اصحاب رسانه مبني بر اينکه بايد از کتب اهل بيت، جنس اخلاق براي افراد حکومت استخراج کنيم، گفت: تربيتپذيري مردم از اولياي دين بيشتر از مسوولان ماست. تربيت ديني و تصميمگيريهاي مسوولان منطبق با خواستههاي اهل بيت (ع) نيست و اين باعث بيدين شدن مردم ميشود و در مبادي ديني مردم تاثير ميگذارد.
قنبري يادآور شد: تعلقات صنفي، سياسي، حزبي و گروهي که در کشور وجود دارد در ولايتگريزي، ولايتناپذيري، خودخواهي، توجه به اراذل، بياعتنايي به افاضل، جابه جا کردن فروع و اصول را بايد از زندگي اهل بيت (ع) استخراج کرد و توجه داشت که چهار روز زندگي در اين دنيا به درد عذاب الهي نميخورد.
انتهای پیام