( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: آرش فهیم در وبلاگ " کارگری در روزنامه" مسئله هجمه های نوپا در محرم و آیینهای عزاداری را مورد بررسی قرار داده است:
يکي از سنت هاي زيباي شيعيان برگزاري مراسم و آئين هاي عزاداري براي معصومين است که در اين ميان، عزاداري براي امام حسين (ع) تبديل به يک نظام فرهنگي شده است. تاآنجا که همين آئين ها ساليان سال و در طول قرن ها موجب بقاي ماوقع حوادث ماه محرم سال 61 هجري قمري شده است. آئين هاي عاشورايي را به ايندليل مي توان يک نظام فرهنگي دانست که شامل مجموعه اي از مناسک، آثار هنري، معاني و روش هاست که در طول زمان شکل گرفته و متأثر از شرايط جغرافيايي و قومي است. يکي از جنبه هاي پررنگ در آئين هاي عزاداري براي سيد و سالار شهيدان، رويکرد هنري آن است. در هر مراسمي، حد اقل دو عنصر ادبيات و آوا وجود دارد که به اشکالي چون روضه، مرثيه خواني، مداحي و نوحه سرايي تجلي پيدا مي کند. البته اگر به شکل گسترده تري به آئين هاي عاشورايي بنگريم هنرهاي نمايشي نيز به شکل هاي سينه زني، زنجيرزني، علم گرداني و تعزيه خواني قابل شناسايي است.

تلاش دشمن براي انحراف عزاداري
اما نکته مهم درباره اين آئين ها اين است که همواره خطر انحراف و تحريف در کمين آن ها بوده و اتفاقا اين انحرافات در جنبه هاي هنري برنامه هاي عزاداري رخ مي دهد. يعني مسير اصلي تحريف و تبديل عزاداري به شکل نادرست آن از شعرها و نواهايي که مداحان به کار مي برند آغاز مي شود. برخي از اين انحرافات ناخواسته و نادانسته روي مي دهند، اما تجربه و نشانه هاي فراواني موجود است که اثبات مي کنند عده اي همواره در پي آن هستند تا زمينه خروج عزاداري حسيني از مسير اصلي اش را فراهم کنند.
نمونه بارز تلاش براي به انحراف کشاندن آئين هاي عاشورايي در کارنامه حکومت دست نشانده محمدرضا پهلوي قابل مشاهده است. وحشت شاه از الهام بخش بودن قيام عاشورا باعث شد که از يک طرف مبارزات پيروان امام را به شکلي وحشيانه سرکوب کند و از طرف ديگر به تحريف عزاداري مي پرداخت و به کمک مزدوران خود در تلاش بود تا خرافات و عشق زميني و شهواني را در آئين هاي عاشورايي وارد کند. اما رهبري پيامبر گونه امام خميني (ره) و هوشياري مردم ، اين تلاش هاي شيطاني محمدرضاشاه را ناکام گذاشت و قيام عاشورايي ايران به نتيجه رسيد.
اين پيروزي تاريخ ساز و  ادامه پيروزي هاي ملت ايران در مقابله با گروهک هاي ضد انقلاب و جنگ تحميلي که همه با الهام و توسل به فرهنگ عاشورا به دست آمدند دشمنان را بيش از پيش وادار کرد که براي تحريف آئين هاي رهايي بخش عزاداري و به خصوص ادبيات و هنرهايي که در اين مناسک به کار مي روند اقدام کنند. اين تلاش در صحبت هاي يک نظريه پرداز آمريکايي به نام مايکل برانت هويدا شد. وي که از کارشناسان برجسته دفتر شيعه شناسي سازمان سيا است ضمن پرده برداشتن از سرمايه گذاري 900 ميليون دلاري اين دفتر براي تخريب فرهنگ شيعه، يکي از برنامه هاي آن را ايجاد انحراف در عزاداري معرفي کرده است. او براي تحقق اين هدف چند پيشنهاد را مطرح کرده که در نوع خود قابل توجه هستند. برانت اين پيشنهادات را به اين شرح برشمرده است:

1- در وهله نخست بايد شيعياني که مادي گراتر هستند و عقايدشان ضعيف تر است، شناسايي شوند. اين افراد بايد کساني باشند که تاحدودي مشهور باشند و بتوان از آنها به عنوان منبع مورد رجوع استفاده کرد. از اين افراد براي تاثيرگذاري در شيعيان استفاده مي شود.

2- شناسايي و حمايت از سخنراناني که اطلاعات درستي درباره عاشورا و اسلام شيعي ندارند.

3- جست و جو براي يافتن و شناسايي شيعياني که به کمک هاي مالي يا مادي نياز دارند و استفاده از آنها براي مبارزه با مذهب تشيع به منظور تضعيف پايه هاي تشيع و انداختن تقصير اين کار به گردن علما و مراجع شيعي.

4- ترويج شيوه هايي در عزاداري براي (امام) حسين که با عقايد واقعي شيعي منطبق نيست و ترويج شيوه هاي جديد عزاداري که برضد آموزه هاي شيعي است.

5- بايد عزاداري هاي شيعيان به گونه اي مطرح شود که تصور شود شيعيان افرادي جاهل و خشونت طلب هستند که مي خواهند ميان توده هاي مردم ناآرامي و هرج و مرج بوجود بياورند.

6- مبالغ هنگفتي براي حمايت از اين جريانها هزينه شود و از سخنران هايي حمايت شود که به گونه اي سخن مي گويند که شيعيان را افرادي غيرمنطقي جلوه مي دهند. با اين اقدامات، تشيع مبتني بر صورت مکتب فکري منطقي، به گونه اي مطرح مي شود که فاقد منطق و خرافاتي است. اين اقدامات سبب مي شود ميان شيعيان ناآرامي و هرج و مرج بوجود بيايد و شيعه از درون خالي شود.

7- در نهايت با اقدامي ضعيف به شيعيان حمله شود.
بنابراين، تحريف آئين هاي عزاداري و شايع ساختن شکل هاي انحرافي سوگواري يکي از تاکتيک هاي دشمنان تشيع است.

هجوم هنر عامه پسند
يکي از انحرافات عزاداري ، شيوع هنر عامه پسند در چنين برنامه هايي است. آئين هاي عاشورايي زماني عامه پسند مي شوند که رويکرد رمانتيک و احساسي بر روح حماسي و معنوي آن ها غلبه کند. يعني اشعار، الحان و نواها، حالتي غير انقلابي يافته و عشق زميني در آن ها پررنگ مي شود. يکي از مصاديق اين تهديد فرهنگي، تقليد مداحان و نوحه خوانان از ساير خوانندگان است. در سال هاي اخير باب شده که برخي از مرثيه خوانان از سبک هاي خوانندگان موسيقي پاپ پيروي مي کنند. حتي بعضي از آنان عين يک ترانه را با تغيير شعر اجرا مي کنند.
از ديگر مصاديق اين خسران به کار بردن توصيفات جنسي درباره اسوه هاي عاشورايي است. به طوري که در برخي برنامه هاي عزاداري، مرثيه خوان از سر جهالت اقدام به توضيح دادن درباره زيبايي هاي ظاهري امام حسين(ع) و يا حضرت عباس مي کنند. اين کار نه تنها موجب از دست رفتن خلوص و شخصيت يک مراسم عزاداري مي شود که نوعي وهن ارزش هاي مذهبي نيز محسوب مي شود. تنها هنري را مي توان عاشورايي دانست که تلفيقي از معنويت، عاطفه و حماسه باشد. توازن و کنار هم قرار گرفتن اين سه مي تواند خلق کننده هنري در شأن عزاداري معصومين باشد.

عزاداري غير سياسي
يکي از انحرافات عزاداري که در واقع از عواقب عوام زده شدن آن به حساب مي آيد، غير سياسي شدن آن است. در اين حالت، هيئت عزاداري براي امام حسين(ع) شبيه به گردهمايي گروه هاي عرفاني کاذب مي شود. نتيجه چنين رويکردي اين است که عزاداري بيش از آنکه موجب بيداري و پويايي شرکت کنند در برنامه عزاداري شود، باعث تخدير و خمودگي مي شود. اين درحالي است که يکي از جنبه هاي اصيل فرهنگ عاشورايي، گرايش آشکار و صريح سياسي آن در تقابل با ظلم و استيلاي استکبار و مستکبرين است. همچنانکه حضرت امام خميني (ره) نيز تصريح فرموده اند:"ما ملت گریه سیاسى هستیم، ما ملتى هستیم که با همین اشک‌ها سیل جریان مى‏دهیم و خرد مى‏کنیم سدهایى را که در مقابل اسلام ایستاده است."

خرافه زدگي
از ديگر آسيب هاي ديرپاي هنرهاي عاشورايي خرافه زدگي است. اين آسيب که در برنامه هاي هنري و آئيني عزاداري حسيني گاهي بروز مي يابد ناشي از کم اطلاعي و سطح پايين دانش هنرمند يا خواننده است. در اين وضعيت، هنرمند مجبور مي شود خلاء ناداني خود را با توضيحات و توصيفات جعلي و تصنعي جبران کند. نتيجه ورود خرافات به هنرها و آئين هاي عاشورايي –و به طور کلي عزاداري حسيني- اسوه زدايي و به جاي آن اسطوره زايي در اين نظام فرهنگي است. تفاوت اسوه و اسطوره در واقعي بودن است. اسوه ها واقعيت هايي هستند که انسان ها را به سمت حقايق و راستي ها رهنمون مي سازند. اما اسطوره ها از تخيل برآمده اند و آنچنانکه وصف آن ها مي رود واقعيت ندارند. اسوه ها خود آفريننده و خلاق هستند. آن ها تاريخ را مي سازند. اما اسطوره ها مخلوقند و تاريخ، آن ها را مي سازد. وقتي که يک مداح يا شبيه خوان و يا مرثيه سرا براساس شايعات و خيالات به روايت عاشورا مي پردازد، جايگاه حماسه و حماسه سازان عاشورا را به سطح اسطوره نازل مي سازد.
يکي ديگر از جلوه هاي خرافه زدگي در هنرهاي آئيني عاشورايي اغراق در وصف امام حسين (ع) و يارانش است. بين برخي از مداحان و مرثيه سرايان باب شده که درباره سالار شهيدان را تعابيري را به کار مي برند که تنها لايق پروردگار است. تعابيري که حتي گاهي بوي کفر و شرک مي دهند.

پاسداري از هنر عاشورايي
چه بايد کرد؟ پاسخ به اين پرسش دشوار است، زيرا پاسداري از هنرهاي راستين عاشورايي نيز مانند هر مقوله فرهنگي ديگري با روح و روان انسان ها سروکار دارد و اندازه گيري آن با متر و معيارهاي سخت افزاري تا حدي ناممکن است. اما با برخي تمهيدات و مجاهدت ها مي توان با انحرافات و تحريفات در اين هنر-آئين ها جلوگيري کرد.
صداوسيما يکي از نهادهايي است که توانايي تأثيرگذاري بالايي دارد. اين رسانه ملي بايد از پخش برنامه هاي آئيني و نوحه سرايي هاي نامتناسب پرهيز کند و در مقابل، الگوهاي درست مداحي و مرثيه سرايي را معرفي کند. اين الگوها در شهرستان ها و روستاها بيشتر هستند.
همچنين مراکز و نهادهاي فرهنگي مي توانند نسبت به آموزش و پرورش هنرمندان عاشورايي براساس موازين راستين اقدام کنند. قرار دادن شکل هاي درست اجراي آئين هاي عاشورايي در اختيار مداحان و مرثيه گران نيز مي تواند مؤثر باشد.
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر