( 0. امتیاز از )


صدای شیعه:

نماز، ذکر و تمامي عبادت ها به ويژه هنگامي که با حضور ذهن و توجه عميق و آگاهي ذهني انجام شوند، تمرکز فکري عالي را به دنبال دارند. صرف نظر از ارج و مقامي که براي انجام عبادات، در مکاتب الهي در نظر گرفته شده، اين اعمال، تمرکز ملموس و قابل توجهي را نيز به دنبال دارند و هر کس به راحتي مي تواند چنين تمرکزي را حس و تجربه کند.

اساسا تمام اعمال عبادي انسان، وقتي در درگاه الهي مقبوليت پيدا مي کند که روي آن فکر و تمرکز وجود داشته باشد. پيامبر اکرم(ص)مي فرمايند: يک ساعت تفکر، بهتر از هفتاد سال عبادت است.

ذکر و عبادت با توجه، پريشاني فکر را به کلي از بين مي برد و ذهن و جسم را پالايش مي کند، ضمن آنکه آرامش فکري عميقي را به دنبال دارد. شما اگر افراد عابد را مورد توجه قرار دهيد مي بينيد که عموما داراي تمرکز فوق العاده و آرامش روحي عميقي هستند.

اولین تاثيري که ذکر ايجاد مي کند تاثيري است که بر آرامش ذهني و فکري دارد. خداوند در قرآن کريم مي فرمايند: الا بذکر الله تطمئن القلوب" يعني با ذکر خدا، همه آرامش و اطمينان  قلبي ايجاد مي شود. بيان مداوم يک ذکر باعث فرو رفتن در لايه هاي عميق تر مغز و ارتباط با منشا فکر و شعور خلاق مي شود و اين منشا فکر به مثابه همان قسمت هاي عميق درياست که از سکوت و سکون فراواني برخوردار است.

تاثيرات ذکر چنان فراوان است که هر عابد و سالکي که به سير و سلوک مشغول است، قبل از همه رسيدن به آرامش معنوي را از طريق ذکر فراوان جستجو مي کند. خداوند در قرآن کريم،همچنين مي فرمايد اي کساني که ايمان آورده ايد، ذکر خدا را فراوان بگوييد.

روش مديتيشن يا مراقبه توصيه مي کند واژه اي بي معنا را بگوييد تا در اين بي معنايي تفکري ايجاد نشود و شما سريع تر بتوانيد با شعور خلاق و آگاهي عميق، مرتبط شويد، اما در مقايسه با ذکر در عرفان شيوه اي ناقص است که ما در اين بحث، به تفاوت اين دو و برتري عبادت و ذکر بر مراقبه و مديتيشن مي پردازيم.

مراتب ذکر

ارباب معرفت گفته اند ذکر دارای چهار رتبه است؛ نخست آنکه ذکر بر زبان آيد، دوم آنکه علاوه بر زبان قلب نيز ذاکر و متذکر شود، سوم آنکه ذکر خدا چنان در قلب ذاکر جاي گيرد و بر آن مستولي شود که بازگيري توجه قلب از آن مشکل باشد و چهارم آنکه بنده خدا يکسره در ذکر غرق شود، به طوري که ديگر نه به ذکر و نه به قلب خود توجه دارد.

ذکر در همان مرحله نخستين با مراقبه منافات دارد. در مديتيشن، مطلب را مدام در ذهن تکرار مي کنند و مطلقا لب و زبان تکان نمي خورد. حتي به مراقبه کنندگان توصيه مي کنند که مراقب باشند زبانشان تکان نخورد. حال آنکه در ذکر عرفاني، ذکر، الزاما بايد بر زبان جاري شود. شايد اين به همان موضوع تلقين به نفس بر مي گردد. اگر تلقين به نفس با زبان انجام شود و در ذهن به آن فکر کنيم، آمرانه تر و تاکيدي تر مي شود و در ناخود آگاه بهتر نفوذ مي کند. هميشه تلقين به نفس با صداي بلند نسبت به تلقين ذهني، برتري و ارجحيت دارد.

در مرحله دوم، مراقبه وقتی شروع مي شود شخص بايد مواظب باشد که فکرش به جايي ديگر نرود و تمام قلبش متوجه ذکرش باشد. عرفا مي گويند مهمترين و دشوارترين مرحله فکر، همين مرحله است. مسلما وقتي شما مي خواهيد تمام توجه خود را متوجه ذکر خود کنيد، مدام حواستان پرت و متوجه چيزهاي ديگر مي شود. اينجا بايد فورا برگرديد و به ذکر خود معطوف شويد و در اين توجه قلبي به ذکر و برگشت فکري به آن، بسيار مداومت کنيد. هرگز نبايد به ذهن خود اجازه پريشاني و پرسه زدن در هر سو بدهيد.

دومين نقص مديتيشن اينجاست که شما هنگام بيان مطلب به فکر خود اجازه مي دهيد که به هر سو برود. نه از فکر جلوگيري مي کنيد و نه مجازيد متوجه مطلب باشيد.

سومين مرحله مرحله اي است که در آن شخص چنان در ذکر خود فرو رفته که برايش مشکل است به چيز ديگر فکر کند. اين مرحله نشانه آن است که شخص کم کم به لايه هاي عميق تر مغز و به آن آگاهي خالص و ناب دست يافته است.

پس از آن مرحله چهارم است که شخص، کاملا در ذکر خود غرق مي شود و اين غرق شدن چنان است که همان واژه ذکر مي تواند حجاب ذاکر شود. يعني اينکه خود واژه، بي معنا و بي مفهوم مي شود و شخص در معني واقعي آن جاري مي گردد.

ذکر، تنها وسيله اي است براي جاري شدن در يک مفهوم است و تمامي مفاهيم و معاني عميق در عمق ناخود آگاه ما نهفته است. در اين منشا فکري و اين شعور خلاق و آگاهي ناب، همه چيز نهفته است.

يک تفاوت بزرگ

يک تفاوت اساسي در مديتيشن و عرفان، تفاوت در "مانترا" و ذکر است. مديتيتورها مي گويند مانترا بايد بي معنا باشد تا تفکري ايجاد نشود و ارتباط سريع باشد. عرفا مي گويند بايد در ابتدا معني دار باشد، جهت دار باشد هدف دار باشد و پس از تکرار فراوان، ذکر خود به خود حذف مي شود و شخص از واژه دور مي گردد.

آنها که اهل مراقبه اند مي گويند فرآيند پالايش خود به خود صورت مي گيرد و شخص، به پاکي درون مي رسد. آنها که اهل تصوف و عرفانند مي گويند ابتدا بايد معني و فکر باشد تا القا انجام شود تا پيام هاي مثبت به درون فرستاده شود و بعد از آن، اين مثبت ها به مبارزه با منفي ها برخيزند و درون به اين صورت پالايش و پاک شود.

مراقبه يکي از دهها تکنيک در ايجاد آرامش و تمرکز است، اما در مقام مقايسه با ذکر عارفانه، ذکر کامل تر و موثرتر است. حضرت محمد(ص)مي فرمايند: هر چيزي را حد معيني است مگر ذکر را که در آن حد و پاياني مقرر نگرديده است.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر