پاسخ به شب نامه اهل سنت پيرامون شهادت حضرت زهرا (س)
صدای شیعه: باتوجه به مراسم باشکوه عزاداري حضرت فاطمه زهرا (س) در سال جاري، عدهاي از تفرقه افکنان وهابي، شب نامهاي را در برخي از استان هاي مرزي کشور توزيع کردند که در آن، شبهاتي را پيرامون شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها مطرح شده بود و در پايان نوشته شده بود: (تقليد کورکورانه را بگذاريد و به تبليغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نکنيد خودتان به ميدان تحقيق در آييد وحق را ازباطل تشخيص دهيد). با توجه به تماسهاي متعدد، تصميم گرفته شد براي روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصري در اختيار عموم قرار گيرد.
1. چرا حضرت علي (ع) در آن صحنه هيچ واکنشي از خود نشان نداد ؟
اولا: امام علي (ع) در قدم نخست از خود واکنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسي مفسر مشهور اهل سنت در اين باره مينويسد :
عمر با غلاف شمشير به پهلوي مبارک فاطمه و با تازيانه به بازوي حضرت زد . فاطمه ، صدا زد : « يا ابتاه » علي (ع) ناگهان از جا برخاست وگريبان عمر را گرفت و بر زمين زد و بر بيني و گردنش کوبيد.
تفسير آلوسي :3/124 .
نقل اين قضيه توسط آلوسي به هر نيتي که باشد ، نشانگر اين است که واکنش علي (ع) در منابع معتبر شيعه در قرن اول و دوم شيعه وجود داشته است .
ثانياً: برفرض اين که واکنشي نشان نداده است ، به همان دليلي بوده که پيامبر اسلام (ص) در مکه مکرمه ، در قبال، شکنجه صحابه و حتي قتل سميه مادر عمار ياسر واکنش نشان نداد.
ثالثاً: وقتي ياران رسول خدا به خانه عثمان ريختند و متعرض همسر او شده و حتي دست او را با شمشير قطع کردند ، عثمان هيچ واکنشي از خود نشان نداد .
2 . چرا بعد از شهادت همسر خود فاطمة الزهراء عليها السلام ، انتقام او را نگرفت يا به فکر انتقام نبود ؟
اولاً: به همان دليلي که پيامبر اسلام (ص) از کساني که قصد ترور آن حضرت را داشتند انتقام نگرفت. با اين که طبق نقل صحيح مسلم (ج 8 ص 123) «اثنى عشر منهم حرب لله ولرسوله في الحياة الدنيا ويوم يقوم الاشهاد» دوازده نفر آنان محارب خدا و پيامبر در دنيا وآخرت بودند، پيامبر گرامي (ص) در پاسخ حذيفه و عمار که تقاضاي قتل تروريستها را کردند، فرمود: به صلاح نيست که شايع کنند که پيامبر اصحاب خود را به جرم تروريست بودن مي کشد. «أکره أن يتحدّث الناس أنّ محمداً يقتل أصحابه» .
تفسير ابن کثير ج 2 ص 323.
ثانياً : پيامبر اسلام بعد از فتح مکه ، از وحشي قاتل حضرت حمزه ، انتقام نگرفت ، علي (ع) نيز از سنت پيامبر اسلام (ص) پيروي کرد .
3 . چرا با قاتلان دختر رسول خدا ص ميانه خوبي داشت ؟
حضرت علي (ع) نه تنها با قاتلان فاطمه (س) ميانه خوبي نداشت ؛ بلکه در صحيح بخاري آمده که حضرت علي دوست نداشت چهره عمر را ببيند
کَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ .
و همچنين ابوبکر را استبدادگر مي دانست : وَلَکِنَّکَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالأَمْرِ
صحيح بخاري: 5/82 ، ح4240 .
4 . چرا همواره از عمر تعريف و تمجيد ميکرد ؟
اولاً : آن چه که به حضرت علي (ع) نسبت مي دهند که در در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر تعريف کرده درست نيست و نامي از عمر در خطبه نيست ، بلکه صبحي صالح ، از علماي اهل سنت ميگويد مراد يکي از اصحاب حضرت علي (ع) است .
نهج البلاغة ، صبحي صالح ، خطبه 228 ، ص 350 .
ثانيا ً: علي (ع) در خطبه سوم نهج البلاغه، عمر را مجموعهاى از خشونت، سختگيرى، اشتباه و پوزش طلبى مي داند
و ميگويد:
سوگند به خدا مردم در حکومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رويىها و اعتراضها شدند،و من در اين مدت طولانى محنتزا، و عذاب آور، چارهاى جز شکيبايى نداشتم.
ثالثاً : بنا به نقل صحيح مسلم نظر امام علي (ع) در باره ابوبکر و عمر اين بود که آنان دروغگو ، گناهکار ، حيلهگر و خيانتکار بودند .
صحيح مسلم : ج 5 ص 52 ح 4468.
5 . چرا حضرت علي حتي در ايام خلافت و حکومت خود هيچگاه از شهادت همسر خود توسط عمر يادي نکرد ؟
اولاً: در خطبه 203 نهج البلاغه آمده که علي (ع) به هنگام دفن حضرت زهرا (س) فرمود:
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ
از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم، شب زنده دارى است، تا آن روز که نزد خدا بروم .
ثانياً: علي (ع) در دوران حکومتش نزد سليم بن قيس از شهادت حضرت زهرا ياد کرد و فرمود:
فاطمه (س) از دنيا رفت در حالى که اثر تازيانه در بازويش مانند بازوبند باقى مانده بود.
کتاب سليم بن قيس ، ص674 .
ثالثاً: ابن عباس ميگويد:علي (ع) در جنگ صفين از کتابى که به املاي پيامبرو به خط خودش بود برايم خواند که چگونه حضرت زهرا عليها السّلام شهيد مىشود
کتاب سليم بن قيس الهلالي ، ص915 .
6. چرا حضرت علي (ع) سه تن از فرزندان خويش را به نامهاي ابوبکر ، عمر ، عثمان نامگذاري کرد ؟
اولاً : اين نامها آن زمان مرسوم بود، ابن حجر عسقلاني در الإصابة نام 21 نفر از صحابه را ميآورد که اسم آنها عمر و 26 نفر عثمان و سه نفر ابوبکر بوده .
ثانياً : نام برخي از اصحاب ائمه (ع) ، يزيد بن حاتم ، يزيد بن عبد الملک ، يزيد بن عمر بن طلحه و ... . آيا آنها به خاطر علاقه به يزيد بن معاويه ، بود؟ .
ثالثاً : ابوبکر که کنيه يکي از فرزندان علي (ع) هست ، نام او محمد بوده.
التنبيه والاشراف ص 297، الارشاد ج 1 ص 354 .
و حضرت به خاطر علاقه خود به عثمان بن مظعون ، نام فرزندش را عثمان گذاشت.
مقاتل الطالبيين ، ص 55 و تقريب المعارف ، ص 294.
و عمر بن الخطاب به دليل خشونت ذاتي که داشته ، نام فرزند علي (ع) را همنام خود قرار داد
وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن عليّ بإسمه .
أنساب الأشراف ج 1 ص 192، تهذيب التهذيب ج 7 ص 427.
هم چنين نام تعدادي از مسلمانان را نيز تغيير داد.
اسدالغابة ج 3 ص 284، طبقات ج 6 ص 76 ، الاصابة ج 5 ص472.
رابعاً : اگر نامگذاري نشانه روابط خوب هست ، چرا خلفاء هيچ کدام از فرزندان خود را علي وحسن و حسين (ع) نامگذاري نکردند.
7. راستي چرا حضرت علي دختر خود به نام ام کلثوم را از همان همسر شهيدش بدنيا آمده بود ، به نکاح قاتل همسر خود درآورد ؟
اولاَ: وقتي علي (ع) از دادن دخترش به عمر مخالفت کرد، عمر به عباس عموي پيامبر گفت اگر علي به من دختر ندهد دو نفر را وادار مي کنم که به دروغ شهادت دهند که علي دزدي کرده و دستش را قطع مي کنم.
کافي ، ج 5 ، ص 346 .
ثانياً: هيثمي از علماي بزرگ اهل سنت نوشته اشت: در برابر اعتراض عقيل به اين ازدواج ، علي (ع) خطاب به عباس فرمود:
درة عمر أحرجته الي ماتري
خشونت عمر باعث اين کاري که مي بيني گرديد.
مجمع الزوائد ج 4 ص 272، معجم کبير ج 3ص45.
ثالثاً: علماي اهل سنت نوشته اند:
عمر بن خطاب قبل از ازدواج با ام کلثوم ، ساق پايش را لمس ميکند و او را در بغل گرفت و بوسيد. وام کلثوم از اين کار زشت، عصباني شد و به وي گفت: اگر تو خليفه نبودي، دماغت را مي شکستم، چشمت را کور مي کردم
الاصابه، ابن حجر: 8/464 و سير أعلام النبلاء، ذهبي:3/501. تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، ج 6، ص 180.
اگر اين قضيه صحت داشته باشد، بايد طرفداران خليفه پاسخ دهند که آيا درست است که حاکم اسلامي که بايد حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم اين چنين کند؟
سبط ابن جوزي از علماي اهل سنت مي گويد:
وهذا قبيح والله، ثمّ بإجماع المسلمين لايجوز لمس الأجنبيّة فکيف ينسب عمر إلى هذا ؟
به خدا سوگند اين کاري که از عمر نقل مي کنند، قبيح است دست زدن به دختر نامحرم حرام است ...
تذکرة خواص الأمة : 321.
8 . چرا حضرت امام حسن و امام حسين (ع) مادام العمر از شهادت مادرشان توسط عمر يادي نکردند؟ در هيچ يک از منابع شيعه و سني در اين باره مطلبي وجود ندارد .
اولاً: امام حسن (ع) در مناظرهاي که با معاوية و دار ودسته وي داشت ، خطاب به مغيرة بن شعبة فرمود:
تو همان هستى که فاطمه دخت گرامى رسول خدا (ص) را کتک زدى ؛ تا آنجا که خون آلود شد و فرزندي که در رحم داشت سقط کرد.
احتجاج طبرسي ، ج1، ص 278.
ثانياً: امام حسين (ع) نقل مي کند که امام علي (ع) در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله عليها فرمود :
بر اين مصيبت بزرگ همچون مادرى که فرزند از دست داده مىناليدم . يا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفيانه به خاک سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشکارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن که هنوز از رحلت تو ديرى نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است .
الکافي ج 1 ص 458 و الأمالي ، المفيد - ص 282 .
ثالثاً: آيا در عصري که عمر بن خطاب به بهانه جلوگيري از گريه بر ميت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم ميشود و زنها را کتک زده و حجاب از سر آنها بر ميدارد ، ميتوان مجلس عزاداري برپا کرد؟
المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .
9 . چرا مردم مدينه در قبال قتل دختر پيامبر ص سکوت کرده و هيچ اقدامي نکردند؟
اولاً: آيا عمل مردم مدينه ملاک حقانيت است يا عمل امير المؤمنين (ع) ؟پيامبر اکرم (ص) فقط در حق علي فرموده :
علي مع الحق والحق مع علي
علي با حق و حق با علي است .
تاريخ بغداد:14/322 ومجمع الزوائد :7/237.
ثانياً: مگر مردم مدينه نبودند که در برابر کشتن عثمان و تعرض به همسر او عکس العملي از خود نشان ندادند واجازه ندادند جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند و مجبور شدند او را در قبرستان يهود دفن کنند تا معاويه در زمان حکومتش قبرستان يهود را به قبرستان بقيع متصل ساحت.
تاريخ طبري ج 3 ص 468 و438.
10. چرا شما تا چند سال پيش از جريان شهادت بي خبر و فراموش بوديد و الآن بيادتان آمد؟ تقويمهاي پيش 1372 .
اولاً : جويني از علماي اهل سنت و استاد مورد تأييد ذهبي از رسول اکرم (ص) قضيه غصب حق فاطمه زهرا و شکستن پهلوي آن حضرت وسقط محسن او و شهيد نمودن آن بزرگوار را نقل مي کند.
فرائد السمطين ، ج2 ، ص34 و35 .
ثانياً : حضرت علي (ع) به هنگام دفن فاطمه (س) فرمود:
وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا .
به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه عليها السّلام بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گير، که هنوز روزگارى سپرى نشده، و ياد تو فراموش نگشته است.
نهج البلاغه خطبه 202.
ثالثاً: در بند 8 سخن امام حسن و حسين (ع) در باره شهادت حضرت زهرا نقل شد.
رابعاً: کليني از امام کاظم (ع) نقل مي کند که فرمود:
إِنَّ فَاطِمَةَ (عليها السلام ) صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ ...
فاطمه صديقه و شهيده بود.
کافي ج1، ص 458 .
خامساً: در طول تاريخ همه ساله ايام فاطميه، شيعيان به مناسبت شهادت حضرت زهرا مراسم عزاداري اقامه مي کردند و بعد از انقلاب هم اين مراسم در بيوت مراجع عظام و رهبري اقامه مي شود.
سادساً: امام خميني (ره) روز 18 اسفند 1360 (13 جمادى الاول 1402.) فرمودند: من هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمين و بر شما برادران عزيز ارتشى، سپاهى و بسيج و بر حضرت بقية اللَّه- ارواحنافداء- تسليت عرض مىکنم.
صحيفه امام/ 16/87.
سابعاً: شهرستاني ، از علماي اهل سنت مينويسد :
عمر در روز بيعت به شکم فاطمه ( عليها السلام) ضربه زد که منجر به سقط شدن نوزاد وي از شکمش شد . عمر ، فرياد مي زد اين خانه را با هر که در آن است به آتش بکشيد ؛ و در خانه به جز علي و فاطمه و حسن و حسين کسي نبود » .
الملل والنحل ، شهرستاني ، ص83 .
سابعاً: ابن تيميه حراني ، قضيه هجوم به خانه فاطمه را قبول ميکند ولي با توجه به عنادي که دارد به فکر توجيه آن بر مي آيد.
منهاج السنة ، ج4 ، ص220 .
انتهای پیام