ایرانهراسی به سبک سلفیهای مصر؛ از گردشگری تا مسابقات قرآن
صدای شیعه: برخلاف رویه شیخ شلتوت که تشیع را بهعنوان پنجمین مذهب اسلام در کنار مذاهب اهلسنت پذیرفت و برخلاف رویه تقریبی که الازهر سالها آن را در حوزه مسائل جهان اسلام پی میگرفت، حالا به نظر میرسد این رویه از سوی الازهر با نقاط ابهامبرانگیزی مواجه شده؛ نقاطی که نه تنها نسبتی با تقریب مذاهب اسلامی ندارد بلکه در رویکردی ضدتقریبی به حوزه مسائل سیاسی متناسب با خواسته وهابیت نزدیک شده است.
یک اتهام قدیمی
اتهام «گسترش تشیع» اگرچه از زمان حسنی مبارک به ایران نسبت داده میشد اما با انقلاب 2011 و روی کار آمدن اخوان المسلمین، از آنجایی که امکان نزدیکی دو کشور در دهههای اخیر به بیشترین حد ممکن رسید و رفتوآمدهای دیپلماتیک گسترش معناداری یافته بود، این اتهام با قدرت بیشتری از سوی جریانهای سلفی تندرو همچون حزب النور و با صدایی بلندتر از همیشه تکرار شد. آنها مرسی رئیس جمهور مخلوع مصر را تحت فشار گذاشتند که نباید با ایرانی که قصد شیعه کردن مصریان را دارد، روابط سیاسی و فرهنگی برقرار کند. الازهر اگرچه در چارچوب این جریانهای سلفی قابل تحلیل نیست اما به دلیل تکرار مکرر این اتهام به ایران از یکسو و شرایط سیاسی حاکم بر مصر، هر از چند، موضعی غیرقابل انتظار در قبال ایران اتخاذ میکرد. شیخ طیب رئیس الازهر هر چند همچنان بر نزدیکی با شیعیان استوار است اما وقتی احمدینژاد به مصر سفر کرده بود، نماینده شیخ الازهر در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با احمدینژاد، اتهامات طائفی و مذهبی را نثار احمدینژاد کرد. در چنین شرایطی، سلفیون تندرو هم راه اعتراض به ایران را یافته بودند و چندین بار در جلوی دفتر حافظ منافع ایران در مصر تجمع و البته خساراتی به بار آوردند.
گردشگران ایرانی عامل گسترش تشیع!
یکی از موارد مهمی که در سفر محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران به مصر در 17 بهمن 91 مورد توافق طرفین قرار گرفت، از سرگیری روابط گردشگری بود. ایران داوطلبانه و با حسننیت از پذیرش گردشگران مصری بدون روادید سخن گفت. چندی بعد وزیر گردشگری مصر وارد ایران شد و برخی مذاکرات انجام شد. در هر صورت این روابط بالاخره به عرصه عمل رسید و در روز 10 فروردین اولین هواپیمای گردشگران ایرانی وارد مصر شد.
این ورود، خشم سلفیهای مصر را برانگیخت. موج اعتراضات سلفیها به حضور گردشگران ایرانی با محوریت «مقابله با توسعه تشیع در مصر» صورت گرفت. آنها حضور گردشگران ایرانی را با گسترش تشیع برابر فرض کرده و کار را به آنجا رساندند که محمد مرسی رئیسجمهور مصر نیز ناچار شد تا موضع خود را در خصوص ممانعت از گسترش تشیع در مصر را بیان کند. سلفیها به این ابراز مخالفتهای رسانهای اکتفا نکرده و در روز 16 فروردین تجمعی محدود اما پر شدت را در مقابل منزل مجتبی امانی، مسئول دفتر حافظ منافع ایران در قاهره برپا کردند و با کفش و پلاکارد و شعار نویسی روی دیوار و سنگپرانی، مخالفت شدید خود را از حضور ایرانیان در مصر ابراز داشتند. اقدامی که از سوی دانشجویان ایرانی با اهدا گل به حافظ منافع قاهره در تهران، پاسخ داده شد.
سرکوب به بهانه اذان شیعی
اگرچه همچنان نگاه جریانهای سیاسی سلفی به ایران تغییر نکرده است اما شیعهستیزی آنان و ترس از چیزی که آنان «تلاش ایران برای شیعه کردن مصریان» مینامند، باعث شده است تا نمود تقابلی آنان این بار به مسابقات قرآن کریم و شیوه اذان گفتن نیز برسد. پس از اینکه ویدئویی از «فرجالله شاذلی» قاری برجسته مصری در رسانههای مصری منتشر شد که در آن، این قاری برجسته اذانی به سبک شیعیان میگفت، حملات شدیدی به او آغاز شد تا جایی که الازهر و وزارت اوقاف مصر و کانون قراء مصری او را از قرائت در مساجد مختلف از جمله مسجد جامع الازهر محروم کردند. اذانی که شاذلی حدود 2 تا 3 سال قبل گفته بود و حالا توسط یک پایگاه سلفی-وهابی منتشر شده بود، چنان در چند روز گذشته مهم جلوه داده شد که رئیس کانون قراء از شیخ الازهر خواست تا از سفر قاریان مصری به ایران جلوگیری بهعمل آورد و این در حالی است که کمتر از دو هفته دیگر تا آغاز مسابقات بینالمللی قرآن کریم باقی مانده است.
جدای از این رفتار با یک قاری تقریبی، برخی رفتارهای ناپسند با قراء ایرانی که برای شرکت در مسابقات به کشورهای عربی میروند نیز جالب توجه است. چندی پیش یکی از این قاریان از کافر خوانده شدن خود توسط داور عربستانی مسابقات قرآن در کویت خبر داده بود.
لباس اعتقاد بر تن اهداف سیاسی
سلفیهای تندروی مصر با هر مسئلهای که به نوعی با ایران مرتبط باشد، مخالفت میکنند. اگرچه آنها به ظاهر دغدغه مذهبی دارند اما پیوند اعتقادات دینی آنها با مسائل سیاسی تا جایی است که کمترین تحرک ایران در حوزه زیست آنها به مثابه تلاش ایران برای شیعه کردن آنها قلمداد میشود. برای آنها فرقی نمیکند که اولین گروه از گردشگران ایرانی که به مصر رفتند از چه وضعیت پوششی برخوردار بودند و آیا جز مناطق توریستی، آیا به اماکن مذهبی همچون مقام راس الحسین(ع) رفتند یا نه؛ آنچه مهم است، ایرانی بودن آن اقدام است همانگونه که پس از انتشار فیلم اذان گفتن شاذلی به سبک شیعیان، رئیس کانون قراء مصری اعلام کرد که این قاریان از ایران پول میگیرند تا اینگونه اذان بگویند و حتی ایرانیان از او نیز خواسته بودند تا اذان شیعی بگوید که او نپذیرفته و ایران نیز مانع ورود او به کشور شده است!
فارغ از اینکه این اقدام سلفیون تندروی مصر نشئت گرفته از چه فشارهای خارجی است، به نظر میآید تلاش برای هرچه پررنگتر کردن مرزهای کمرنگ اعتقادی بیشتر از اینکه در مسیر اعتقادی باشد، برای آنها ثمره سیاسی خواهد داشت. آنها ایران را «دگر» هویتی خود تلقی میکنند و هرگونه تحرکی از سوی ایران را بهمثابه یک نفوذ هویتی قلمداد میکنند و در پی آن، سعی در تضعیف ایران در حوزههای مختلف سیاسی و فرهنگی دارند؛ از مسابقات قرآن تا گردشگری، از سوریه تا لبنان و عراق و … ./ رصد
انتهای پیام