تهدید داعش، فرصتی برای آشنایی جهان با تشیع و آزادی دین
صدای شیعه: برنامه «راز» شب گذشته با موضوع «واقعه عصر ما، تجلی دین حق» با حضور آیت الله سید محمد قائم مقامی برگزار شد.
آیت الله سید محمد قائم مقامی در ابتدای این برنامه درباره شب قدر گفت: شب قدر به معنای شب ارزش است. یکی از معناهای شب قدر نیز در این معنا خلاصه میشود. در این شب، ارزشی بسیار مهم در عالم تجلی پیدا میکند. هرسال این حقیقت باید ظاهر شود و این موضوع به صورت یادمانی نیست. معروف است در این شب حقیقت و نور قرآن کریم دوباره بر عالم نازل میشود. علت ارزش شب قدر این است که حقیقتی مثل وحی الهی به صورتی کاملا ناب و دست نخورده به زمین نازل میشود. این وحی در جایگاهی قرار گرفته که بتوانیم آن را تبیین کنیم. کار علمی و عملی ما با تفسیر کلام خداست. ما قرآن و وحی خالص داریم و دین مبتنی بر وحی خالص و قرآن همراه با تفسیر صحیح است. چنین دینی در شب قدر موضوعیت پیدا میکند و از این نظر اهمیت دارد.
نادر طالبزاده با اشاره به ظهور انقلاب و بر هم ریخته شدن معادلههای جهانی گفت: ظهور انقلاب مقدماتی را ایجاد کرد که سیستم جهان را برهم ریخت. متأسفانه در داخل جهان اسلام هم رقابتی بر سر دین به وجود آمد و ما به حوادث آخرالزمان نزدیک شدیم. به نظر میرسد بدون اراده ما و با خواست خدا حقیقتی بروز کند که عالم منتظر است ببیند. دشمنان سالها تلاش کردند ذهن مردم را در اینباره مشوش کنند. به نظر شما چه اتفاقی در حال وقوع است؟
حجت السلام سید محمد قائم مقامی پاسخ داد: در هر سال در شبهای قدر یک حقیقت تجلی پیدا میکند. ظاهر شدن دین حق دو پایه فاعلی و قابلی دارد و معنای قابلی این است که به میزان عقلانیت عمومی مردم ارتباط دارد. این قابلیتها در حال افزایش است و میتوانیم بگوییم امسال بیشتر از گذشته شده است. همان طور که میدانید واقعه انقلاب هم در این فوران عقلی موثر بود. هرگاه حقیقتی از عالم قدس الهی ظاهر میشود، نه تنها به عقل دامن میزند بلکه به صورت فورانی زیاد میشود. برخی فکر میکنند اگر عقل بخواهد میدانی برای ظهور داشته باشد، نقش وحی باید کمتر شود اما عکس این قضیه در انقلاب ثابت شد. بعد از انقلاب عقلانیت زیاد شد و جهان به تدریج در حال درک حقیقت است. این حقیقت برانسانی ظاهر میشود که بدون تردید از سنخ وحی است.
قائم مقامی در رابطه با ویژگی شب قدر توضیح داد: یکی از ویژگیهای شب قدر مسأله آزادی است و معنای آن آزادی از آتش جهنم، تعصبهای باطل، خرافه و غیره است. رسالت پیامبر (ص) این بود که غل و زنجیرها را از جان انسانها دور کند. این آزادی را لیبرالها و سکولارها تعریف نکردند. مصداقی که تا به حال غرب برای آزادی آورده اشتباه است. یکی از شعارهای اصلی انقلاب آزادی بود که مقدم بر مسأله عدالت است؛ یعنی شما باید از هر نوع اسارت و زنجیر آزاد شوید و این کاری است که دین انجام میدهد. وقتی ما کار خلافی انجام میدهیم همچنان اسیریم. همچنین توهین به مقدسات، ساختن مقدسات جعلی و خرافه، تقدیس چیزهای غیرمقدس، اخلاق بد و سیاست کثیف نشان دهنده اسارت است.
وی افزود: هگل معتقد است که سیرتاریخ سیر ظهور آزادی و عقل است. اینجا جا دارد امام(ره) به او یادآوری کند که تا زمانی که وحی و عقل الهی و معصومان را متوجه نشوید، متوجه آزادی نمیشوید.
این عالم دین تشریح گفت: پدیده ظهور سلفیها یکی از گرفتاریهای دین اسلام است. در زمان ما به دلیل رشد عقلانیت، دین حق امکان تجلی بیشتر پیدا میکند که باعث شد انقلاب و حکومتی پدید آید و دولتی تشکیل شود. تا زمانی که اینها نبود، پیامها منتقل نمیشد. جریان دین حق بر مبنای قرآن کریم و تفسیر معصومانه از قرآن است. این پدیده همیشه در تاریخ بوده اما هیچ وقت لشکر، دولت و نظام و سرباز منسجم نداشته و اگر به وجود میآمد، طاغوت دوباره برمیگشت. در حال حاضر این دین ناب یعنی شیوه و روش خود پیامبران به صحنه آمده، قدرت پیدا کرده، منتشر شده و در حال حرکت به این سمت است که سیمای جهان را تغییر دهد. ما در اینجا با واکنشهای منفی دشمن که علیه حقیقت بود روبرو شدیم.
قائم مقامی درباره ظهور سلفیها عنوان کرد: تفسیری از یک محقق اسرائیلی درباره مقایسه القاعده با جمهوری اسلامی خواندم. او میگوید جریان سلفی و تکفیری یک پدیده بیمارگونه است که اختلال روانی دارد و نمیتواند پایدار باشد اما جمهوری اسلامی یک نیروی پایدار اما مخالف اسرائیل است. این پدیده سلفی و تکفیری قبلا به نوعی در روایات ما وجود داشت. این جریان به طور دقیق نقطه مقابل حق و دین خالص است. این جریان از جهاتی به جریان حق با محتوای متفاوت، شباهت دارد. آنها از انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) ساده صحبت کردن، فطری بودن، اعتقاد به خدا داشتن و آلوده نشدن ذهن به مباحث فلسفی و کلامی را یاد گرفتند اما به لحاظ محتوایی 180 درجه آن را برعکس کردهاند که مقابل جریان حق است. اینها به راحتی میکشند و به راحتی کشته میشوند. به لحاظ ساختارهای صوری و ظاهری شباهتی با جریان حق طلب دارد که به دنیا تعلق خاطر ندارد و مرگ طلب است اما کاملا متفاوت هستند.
وی یادآور شد: اینها در تقابل با حق این اسلحه را گرفتند و متأسفانه مقداری جذابیت ایجاد کردند و تمام کشورهای جهان از جمله غربیها به سمت آنها کشیده شدند. تمام این افراد مجاهد و شهادت طلب تربیت میشوند. این پدیده یکی از ابزارهای قوی شیطان برابر جریان حق است و زمان و فرصتی برای پایدار ماندن آن نیست و تنها مدتی جولان میدهند. جریان حق که تفسیر به رأی و هوا و هوس نشود، زمان برای پایداری دارد. القاعده و داعش مثلا در حال جهاد هستند اما بر اساس رأی و عقیده خودشان حرکت میکنند. هرگز تسنن این گونه نبوده است. داعش یک پدیده مقابل شیعه و سنی است و جا دارد که جهان اسلام متوجه این خطر باشد که ویرانگر است. این پدیده یک فتنه است و جای عبرتی برای اهل ایمان دارد. ما باید به روحیهای برگردیم که بچهها در جبهه داشتند.
آیت الله قائم مقامی با تأیید این مطلب که داعش از نشانههای ورود سفیانی است، گفت: ممکن است این جریان در مقاطعی بخشهایی را بگیرد اما دائمی نیست. بهتر است بحثی درباره تعامل دنیای غرب با داعش داشته باشیم که طرفدار جدایی دین از سیاست بودند اما اکنون میبینیم هیچ حرکتی نمی کنند و شاید آنها را رزمندگان دموکراسی میدانند. احتمالا از نظر آنها داعش دموکراسی را تعریف میکند. داعش و سلفیها معتقدند هرکس غیراز ما باشد، غیرمسلمان است.
نادرطالبزاده گفت: سازمان سیا در اردن به داعش آموزش داده است اما خواص و اهل عدل آنها را میبینند. این یک بیدارباش برای غرب است که سالهاست معتقدند اسلام و ایران تهدید اصلی جهان غرب است؛ چون این حرکت متوقف نمیشود. این برای غرب و مسیحیان روشن فکر و اهل حقیقت نوعی بیدارباش است که ممکن است بپرسند ایران و جهان تشیع چیست.
قائم مقامی خاطرنشان کرد: یک اتفاق مبارک در عصر ما این است که دین در حال آزاد شدن است. آزادی دین به معنای آزادی مراکز قدسی جهان است. این مکانها محل دریافت و صدور انرژی است که هم میتوانند آزاد و هم اسیر باشند. در دوران سلطه غربیها این اسارت بیشتر شده است. خدا این جریان تکفیری را لعنت کند که انگلیسیها از 200 سال پیش با هزینههایی که صورت دادند، آنها را قدرتمند کردند. این جریانی است که کاری به دشمنان اسلام ندارد و تمام حساسیتها روی مسلمانان است. جریان وهابی یک نسخه اسلامی اصلاح شده توسط غرب است.
وی ادامه داد: غرب وقتی به اسلام و مراکز قدسی نگاه میکند، میخواهد به نحوی آن را مدیریت کند. در بیت المقدس صهیونیستها حاکم شدند و سیطره پیدا کردند، در مکه وهابیت و در عراق هم صدام بود و هر سه مرکز اسیر بود. واقعه انقلاب در ایران به معنای آزادی دین بود و اولین مرکزی که باید آزاد میشد، کربلا بود. در حال حاضر جریان تکفیری داعش شعار راه قدس از کربلا میگذرد را بازیچه کردند. با انقلاب اسلامی کربلا آزاد میشود. در این آزادی معنای بسیاری وجود دارد چون در آنجا انرژی بینهایت بزرگی وجود دارد. ارتباط تنگاتنگی بین کربلا، مکه و قدس وجود دارد. شیاطین از جمله وهابیها و تکفیریها متوجه این حقیقت شدند و دوباره میخواهند کربلا را بگیرند اما هرگز نمیتوانند. آزادی کربلا باید منجر به آزادی مکه از وهابیت شود و این منشأیی برای تغییر در ساختار اساسی در جهان شده است.
نادرطالبزاده درباره انقلاب ایران گفت: در انقلاب ایران که به نوعی انفجار نور بود، افراد بدون هیچ شکی و بلافاصله انقلابی شدند و عدهای هم باز ماندند. این اتفاق در جهان افتاد و جالب این است که کمتر متوجه شدند. هیچ کس در آغاز مطالعه نکرد که امام(ره) چه شخصیتی دارد. ما آیت الله داشتیم که ضدانقلاب شد و به عکس هم افرادی بودند که با جانشان وسط آمده بودند. کسی که از اول با انقلاب مشکل داشت، بعد از آن هم مشکل پیدا میکند. یکی از حکمتهای انقلاب اسلامی این است که بعد از 14 قرن اسلام لشکر فدایی و متعادل پیدا کرده و انسانها حرکات احمقانهای انجام ندادند.
قائم مقامی پاسخ داد: هرکس بخواهد به جریانی بپیوندد باید بلافاصله بپیوندد وگرنه بعدها مشکل به وجود میآید. حضرت علی (ع) میفرماید به گونهای باشید که درباره اموری که قطعا واقع میشود، نه عجله کنید و نه صبر زیاد. کسی میتواند متوجه حق شود که روحش تعلقات زیادی نداشته باشد. ما در جهانی زندگی میکنیم که همه باید متذکر و بیدار باشند و چندان نباید وقتمان را تلف کنیم. مومنان باید انضباط ویژهای برای استفاده از رسانهها داشته باشند.
وی در پایان گفت: حقیقت اهل بیت در حال تجلی است و باید دعا کنیم برادران اهل سنت و شیعه ما بیشتر متوجه باشند. اهل بیت جزو کانونهای قدرت دنیای اسلام هستند. دلیل ضعف جهان اسلام این بود که مسلمانان دست خود را از دست اهل بیت جدا کرده بودند. از زمانی که مردم دستشان را از ولایت جدا کردند، امداد الهی برداشته شد و این امداد بسیار مهم است و مردم به دنبال اسباب و تکنولوژی و اسلحه رفتند. الان غرب معتقد است که چون اسلحه قوی دارد، باید قدرت پیدا کند. ما امداد الهی داریم که ما را به خدا متصل میکند که باعث میشود بر اسباب غلبه کنیم.
انتهای پیام