( 0. امتیاز از )


در اين سرمقاله آمده است:
يک بار در نشستي با جمعي از ياران انقلاب گفته بودم خدمتي که کروبي در انتخابات رياست جمهوري دهم به مردم کرد، تاکنون کسي نکرده است! همه با تعجب پرسيدند آن خدمت چه بود، عرض کردم ؛ انبارلويي:کروبي توانست از گوگوش تا سروش را زير خيمه خود گرد آورد و از فيلسوفان و حکيمان فلسفه سوسيال دمکرات تا نئو فاشيسنت هاي سوپر ليبرال پيرامون خود را به اين پروسه وادار کند.
او از روسياه ترين سياستمداران ورشکسته 30 ساله کشور که نقاب کفر و الحاد و نفاق برچهره دارند و به خرج کنگره آ مريکا سدجوع مي کنند و هرشب تئاتر تلويزيوني در رسانه هاي صهيونيستي دارند دور خود جمع کرد و آنها را در مهلکه چاه ويل آراء عدم اعتماد مردم فرو فکند که سال ها نتوانند قدعلم کنند.
او توانست رکورد آراي آنها را در انتخابات اخير 85 صدم درصد0/85( % )، آن هم زير آراي باطله مردم نشان دهد و يک شکست تاريخي را براي نحله ها و فرقه هاي مخالف نظام به عنوان يک سند مهم در تاريخ معاصر به ثبت رساند. وزن واقعي آنها را در سپهر سياست ايران معلوم کند
برخي فکر مي کنند تمام آراي کروبي مختص همان جريان تبهکار فکري و سياسي است در حالي که اين طور نيست، بيش از 90 درصد آراي وي، راي حلال خودش است و کساني که به او به عنوان يک روحاني طرفدار نظام و امام راي داده اند .
شيرين کاري کروبي در انتخابات نشان دادن شمار اندک آن جماعت فاشيست مشرب زير 10 درصد آراي خودش است و اين چيزي است که آنها را خشمگين و عصباني کرد و مثل سگان هار اکنون در رسانه هاي دشمن هنوز پارس مي کنند.

در ميان آن جماعت روسياه موضع آقاي عبدالکريم سروش(حسين حاج فرج دباغ سابق) برايم خيلي جالب بود که به بهانه انتخابات عقده هاي فرو خفته خود را بيرون ريخت و کينه خود را به نظام و مردم بيش از پيش به طور مضاعف نشان داد آخرين سياه نوشته او را که در سايت ها اخيرا ديدم تازه متوجه شدم، کروبي چه به روز او آورده است.
بوي تند تعفن کلام وي مشامم را آن چنان آزار داد که ديگر نتوانستم تا آخر نامه او را بخوانم. او اکنون به راه سلاخي و ترور روي آورده است! با خود گفتم راي چهل ميليوني مردم و آراي 25 ميليوني احمدي نژاد آنها را به دره ديوانگان انداخته، به طوري که ادب و آداب سياست ورزي را هم فراموش کرده اند.
سروش ديگر دامن از کف داده و از فلسفه سياسي او تنها چند فحش و ناسزا به ناموس انقلاب و مردم برايش مانده است.
ادب سياسي سروش در اواخر دهه 80 فرومايه تر از ادب سياسي شعبان بي مخ در دهه 30 در کودتاي ننگين 28 مرداد است. انسان تعجب مي کند او در مدح سلطنت نفس خود و شرارت نفوس تبهکاران سياسي چه شاهکاري کرده است؟!بدبخت آن جماعتي که عمري به تباهي پاي صحبت او نشستند، کسي که تمام ريه خود را براي تنفس دشمنان ملت اجاره داده است و بيچاره آقاي کروبي که دل به حمايت او بسته بود.
اکنون سروش گريان و نالان در عزاي زوال انديشه سياسي خود اشک حسرت مي ريزد و در باتلاق آثار حرص، طمع و تکبر خود، روز به روز فروتر مي رود، نمي توانم تاسف و تاثر خود را از اين همه فرومايگي پنهان کنم چرا که سروش بي حياتر از زن رجوي به نظام و مردم مي تازد.
کروبي ماموريت خود را ناتمام گذاشت. قرار بود او تنها تا لب دره رسوايي و فرومايگي جماعت گوگوشيسم و سروشيسم آنان را همراهي کند. اما متاسفانه کثرت نشست او با فرومايگان و نامحرمان وي را به همان دره تباهي کشاند به طوري که حتي نصايح همرزم و يار ديرين خود حضرت حجت الاسلام والمسلمين سيد حميد روحاني را ناديده گرفت و ناشنوده گذاشت و بخشي از مسئوليت تريبون لجن پراکني عليه ملت و نظام را پذيرفت.
عصر شنبه گذشته کميته ويژه قضايي متشکل از دادستان کل کشور، معاون اول رييس قوه قضاييه و رييس حوزه رياست قوه قضاييه رسما طي گزارشي ادعاهاي مشمئز کننده کروبي را دروغ و اسناد او را جعلي و عاري از حقيقت اعلام کردند. کسي که از کمترين بهره هوشي برخوردار باشد، کسي که کمترين اطلاع از احکام فقهي - حقوقي داشته باشد مي داند ورود در عرصه آن ادعاها چقدر خطير است و مستندات مدعي به لحاظ حقوقي و فقهي بايد در چه اندازه باشد.
اکنون او از جايگاه مطلع به جايگاه متهم تنزل يافته و بايد در مرجع قضايي پاسخگوي ستمي که به نظام و مردم کرده باشد. آينده کروبي چيست؟ آيا همان عاقبت سروش است؟
بعيد مي دانم کسي که سرسفره انقلاب با اين مردم نان و نمک خورده نمک نشناسي کند و در ستم به امام (ره)، انقلاب و مردم با باند سروش و گوگوش تا آخر همراهي کند . کروبي مي تواند برگردد و جبران کند و از سقوط در آتش غضب مردم و خدا پرهيز کند. 
 
 
منبع:ایرنا
انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر