( 0. امتیاز از )

صدای شیعه:

هرچه زمان بيشتري مي‌گذرد ما با رفتارها، اتفاقات و تجربه‌هاي جديدي در زندگي‌مان مواجه مي‌شويم. رفتارهايي که براي ما شايد عجيب و غريب باشد اما براي عمل‌گراها جالب و حتي ايده‌‌اي نو به حساب مي‌آيد. بايد اعتراف کنيم قريب به اتفاق تغييرات اجتماعي در ميان نسل جوان ديده مي‌شود و اين رده سني بيشترين تعداد جامعه را به خودشان اختصاص داده‌اند.
 
همسو شدن با تغييرات اجتماعي که برخي از آنها فرهنگ وارداتي غرب است از اين منظر که نسل جوان خود را در دنيايي مي‌بيند که دوست دارد مدام در حال تغيير کردن، نو شدن، به‌روز شدن و مد شدن است اهميت دارد.
از همه بدتر اينکه برخي جوانان براي جلب توجه قانون و مرز خاصي را نمي‌شناسند تا جايي که حاضرند براي ديده شدن آداب و رسوم، عرف و قوانين جامعه را زيرپا بگذارند.
اينجاست که موضوع مد و مدگرايي به عنوان يک آسيب خودش را نشان مي‌دهد.
 
 
ترويج مدهاي غربي در سايه ناآگاهي
 
مد در حقيقت رفتاري مصرفي است که مشروعيتي در مصرف‌کنندگان به خصوص در بين جوانان دارد و همين مد توانسته سبک زندگي جوانان را به عنوان يک شيوه زندگي تغيير بدهد. همين زندگي دسته‌بندي‌شده در گروه‌هاي مختلف سني و به ويژه در جوانان کمک مي‌کند تا طرز تلقي و ارزش‌هاي آنان تعريف شود. فراموش نکنيم تلفيق مدگرايي و سبک زندگي در نهايت هويت‌ جوانان را شکل مي‌دهد و باعث مي‌شود مثبت يا منفي متمايز از همسن و سال‌هايشان يا ديگر اعضاي جامعه شوند.
 
در کشورهاي اسلامي فارغ از قوانين جامعه، رفتار، گفتار و پوششي تعريف شده براي تمام افراد براساس موازين شرعي مشخص مي‌شود و هر فرد براي زندگي راحت‌تر بر اساس مقتضيات جامعه و مناسک‌هاي اجتماعي، زندگي خود را با ديگر همنوعان تطبيق مي‌دهد. اما در همين سازگاري هم مي‌شود کساني را پيدا کرد که نه تنها گفتار، رفتار و پوشش‌شان با بقيه سازگار نيست بلکه افکار و ايده‌هاي متناقض و متضاد با جامعه اسلامي دارند و هميشه به دنبال اين هستند که الگويي از افکار، رفتار، پوشش و سبک تغذيه را در فرهنگ غربي براي خودشان پيدا کنند.
 
اين روزها مي‌شود نمونه‌هاي بارزي از مدشدن را در جواناني ديد که وضع ظاهري خود را با پيرايش موهاي سر در معرض ديد عموم جامعه قرار مي‌دهند. مدل‌هاي متنوع مو که در چندسال اخير در کشور ما فراگير و هرکدام از اين مدل‌ها به فراخور خود با نام‌هايي غربي عجين شده است تنها گوشه‌اي از ورود يک فرهنگ و الگوسازي غلط غربي است که نه تنها هيچ نشانه‌اي از آداب، رسوم و سنن جامعه اسلامي ندارد بلکه با کمي تأمل و کنکاش مي‌توان به راحتي فهميد که هيچ تناسبي هم با تراز جوان ايراني و اسلامي ندارد.
 
شايد هيچکدام از جوانان پيرو فرهنگ و مد غربي نمي‌دانند که تمامي الگوهاي غربي مربوط به گروه‌هاي خاصي از اين کشورهاست و هر مدلي اعم از رنگ، مو و پوشش در هر کشوري براي مردمش معنا و مفهوم خاصي دارد. اين در حالي است که در کشور ما بدون هيچ شناخت فرهنگي، هنري و سياسي برخي از هنرپيشه‌ها و چهره‌هاي ورزشي بر طبق مدهاي روز برگرفته از غرب در عرصه‌هاي مهم حاضر مي‌شوند و به دليل محبوبيتي که دارند طرز فکر افراد جامعه به خصوص نسل جوان را به خود جلب مي‌‌کنند. 
 
مدل شدن به چه قيمتي؟
 
يکي از بدترين مدهايي که امروز بيشتر از آنکه بلاي جان جوانان ما باشد بلاي جان فرهنگ و اعتقادات ما شده است مدل‌ موهايي است که در عرصه‌هاي فرهنگي و ورزشي باب شده است. جرقه مدهاي جديد مو از المپيک 2012 خورد، در جام جهاني 2014 ادامه پيدا کرد و پايش به بازي‌هاي ورزشي درون کشورمان و همين طور به عرصه‌هاي هنري باز شد.
 
سؤالي که به شدت ذهنم را مشغول کرده اين است که چطور يک جوان ايراني مي‌تواند خودش و طرز فکرش را با تقليد مدل موهاي غربي زير سؤال ببرد؟ اصلاً چطور مي‌تواند موهايش را زير قيچي ايده‌ گروه‌هاي غربي بگذارد و کاملاً کورکورانه و بدون هيچ نوع فکر، تعمق و شخصيت سنجي مدل موهاي آنان را تقليد کند؟ برخي از جوانان به دور از اعتقادات ديني حتي فرهنگ اصيل کشورشان را از ياد مي‌برند و به راحتي به يک فرهنگ نوظهور وارداتي اعتماد مي‌کنند.
 
جلوه ديگري که از افکار اين قشر در جامعه بروز مي‌کند تظاهرسازي براي معروفيت و خودنما شدن است که در اثناي آن تمام استعداد و خلاقيت ذاتي خود را به ورطه فراموشي مي‌سپارند. اين جوان‌ها حتي نمي‌دانند که رفتارها و پوششي که از آنها بروز مي‌کند براي رده‌هاي سني پايين‌تر الگو مي‌شود و در چشم برهم زدني يک چرخه مدگرايي و تقليد شکل مي‌گيرد که نسل آينده را بشدت متأثر مي‌کند.
 
ادامه اين رفتارها باعث مي‌شود در کشور ما جامعه‌اي پيرو مد غربي شکل بگيرد که نيازهاي خود را از طريق مد شدن برطرف مي‌کند و طبيعتاً ظرفيت، بازدهي و کارآيي اين قشر هر روز کمتر از قبل مي‌شود تا جايي که سرمايه‌ انساني و نيروي کارآمد در کام مد غربي فرو مي‌رود. 
 
جوانان بر سر دوراهي الگوبرداري
 
جامعه‌شناسان معتقدند چنين روندي باعث مي‌شود گروهي از جوانان مدگرا در مقابل گروهي ديگر کاملاً پايبند به اصول ديني و ملي بزرگ شوند ماهواره‌ها و مسجد نقطه تمرکز اين دو گروه شود. بي‌شک چنين وضعيتي شايسته جامعه يکدست ايراني نيست. فارغ از کشورمان ايران، در بسياري از کشورهاي در حال گذار يا در حال توسعه نيز نشانه‌هايي از بروز پديده 40 تکه‌سازي فرهنگ را به راحتي مي‌توان ديد.
 
مدگرايي و تبعيت فرهنگ اروپايي باعث ايجاد وضعيتي مي‌شود که جوان اهداف اجتماعي موجود را قبول دارد ولي امکانات و وسايل موجود را براي دستيابي به آن اهداف کافي نمي‌بيند. در اين حالت جوانان اهداف نهادينه شده در جامعه را به راحتي نمي‌پذيرند و از قبول آنها سر باز مي‌زنند و لي در عوض ابزار و امکانات فراهم شده نوين مانند ماهواره و اينترنت را وسايلي مفيد براي رسيدن به اهدافشان مي‌دانند در نتيجه تمام رفتارهاي اجتماعي‌شان را بر اساس مصداق‌هاي ماهواره‌اي تعيين مي‌کنند. 
 
فهم زيباشناختي‌ در مدل موهاي غربي
 
مصرف‌کنندگان جوان مقوله‌هاي جديدي را در جامعه مصرفي تحليل مي‌کنند. آنها مي‌توانند به عنوان بزرگ‌ترين رده سني جامعه با ترکيب عناصر مصرفي و تقليدي مانند لباس پوشيدن و مدل مو، مفاهيم جديدي را در جامعه خلق کنند و گسترش دهند. آنها حتي اين توانايي را دارند که موقعيت اجتماعي، کاري، شخصي و سبک زندگي‌شان را براساس همين الگوبرداري غربي بسازند.
 
نکته مهم اين است که برخي از جوانان در سال‌هاي اخير مقوله زيبايي را تنها در نوع تغيير مدل مو مي‌بينند و از درک هويت و جايگاه شخصيت‌هاي علمي، فرهنگي و ديني جامعه ناتوان هستند؛ اينها همان گروهي هستند که به عنوان «جوان جوياي هويت» شناخته مي‌شوند.
اغلب روانشناسان معتقدند دليل اصلي الگوبرداري جوانان مدگرا عدم اعتماد‌به‌نفس آنهاست که باعث مي‌شود شخصيت آنها به سمت ظاهرسازي از روي شخصيتي غربي سوق پيدا کند و در نهايت اين قشر جامعه به حالتي دچار مي‌شود که فقط با تقليد از مدل مو و نوع پوشش زيبايي ظاهري خود را به رخ جامعه مي‌کشاند.
 
ادامه اين رفتارها باعث مي‌شود اعتماد به نفس کاذبي در جوانان ايجاد شود که تنها نگاه کردن ديگران براي آنها مهر تأييد باشد و همين باعث شود به رفتارهايشان ادامه دهند.
بنابراين مي‌توان گفت آنچه در جامعه مدرن مصرفي رخ داده بروز حس زيباشناختي به شکلي غيرمعقول است. شعار قديمي «زشتي فروش ندارد» جاي خود را به شعار «زيبايي اطراف، پيش شرط يک زندگي سرزنده» داده است. رفته رفته در فضاي حاکم بر جامعه نوعي ايده بدن‌محوري به‌وجود آمده که بدن، پوشش، زينت و حتي رفتار جوانان را به دنبال خود مي‌کشد. 
 
راهکارهاي پيشگيري
 
بر اساس رويکرد نسلي، جوانان از يک سري نيازهاي خاص برخوردارند که کاملاً با نيازهاي دوران کودکي و دوران بزرگسالي متفاوت است و خاص نسل خودشان است؛ نيازهايي مانند آموزش عالي، اشتغال، بهداشت بلوغ، تفريحات نشاط‌آور، ورزش‌هاي قهرماني نيازهايي است که همزمان با ورود يک نسل جوان متفاوت وارد جامعه ما هم شد.
 
بهترين راه اين است که براي برآورده شدن نيازهاي نسل جوان گروه‌هاي سني خاص را براي جوانان تفکيک و تعبيه کنيم. ابتدا بايد نوجوانان (گروه 12 تا 18 سال) و جوانان (گروه 19 تا 29سال) را در گروه‌هاي مشخص تفکيک و گروه‌بندي کرد. در قدم دوم بايد طرح و برنامه‌هاي لازم براي برطرف کردن حقوق و نيازهاي هريک از اين گروه‌ها را بررسي کرد.
 
در تفکيک گروه سني بايد هدف حمايت از رفاه جوانان باشد. ترويج و حمايت از رفاه جوانان در حوزه‌هاي مشخص تعريف شده جوانان را به سمت الگوها و رفتارهاي مشخص هدايت مي‌کند.
جالب است در جامعه‌اي که جواناني با پوششي از مد غربي داريم، اکثريت آنان توسط نهادهاي آموزشي خودمان و در مدرسه و دانشگاه تربيت شده‌اند. يعني نهادهايي که بايد مولد فرهنگ اصيل اسلامي و آموزه‌هاي ديني باشد. جاي بسي تعجب است که برخي از دانش‌آموختگان همين مراکز با پوششي از الگوهاي تمام غربي از جمله مدل موهاي پيرايش شده متفاوت در کلاس درس ظاهر مي‌شوند و هيچ توجهي به طرز رفتار و پوشش آنان نمي‌شود. 
 
آموزش مدلينگ غربي
 
همزمان با مدگرايي، صنعتي تبليغي در عرصه پوشاک شکل گرفت به اسم مدلينگ. با گذري در خيابان‌ها و اماکن پرتردد و حتي در مهماني‌ها و جشن‌ها و در برخورد اوليه با ظاهر و پوشش و رفتار برخي افراد ناخودآگاه توجهمان به سمت تغيير سبک زندگي ناشي از هجمه‌هاي فرهنگ غربي جلب مي‌شود.
 
آنچه بيش از پيش مشخص است اينکه همين افراد توانسته‌اند بر اثر تقليد و الگو گرفتن از سوپراستار‌هاي غربي دست به ترويج رفتارهاي مصرفي بزنند و بدين ترتيب براي خود برچسب مد و نمونه به دست بياورند و در اين راستا برخي اقشار جامعه به خصوص قشر جوان تحت تأثير قرار مي‌گيرند.
 
استقبال از مدهاي گوناگون توسط جوانان در سال‌هاي اخير يکي از بهترين دلايل براي اثبات وجود اين گرايش‌‌هاست. اين روزها مدگرايي در بين جوانان تا جايي پيش رفته که بسياري براي توسعه تبليغ مدلينگ دست به آموزش نيروي جوان در اين زمينه زده‌اند. بنابراين مي‌توان گفت که بستري مناسب براي قشر خاصي از جوانان که به دنبال مد در سبک زندگي خود هستند مهيا مي‌شود و اين هشدار بايد جدي گرفته شود. 
 
ترويج مصرف گرايي در مدلينگ
 
ترويج مصرف‌گرايي بر حسب الگوهاي معمول امروز که يکي از مصاديق آن مدلينگ است در سال‌هاي اخير به ويژه در شهرهاي پرجمعيت، در اماکن پرتردد و تجاري به وضوح ديده مي‌شود. اين نوع مد شدن مشخصاً در حوزه صنف پوشش و پوشاک است که هدفش ترويج خريد و مصرف بيشتر در حوزه لباس، کيف و کفش است.
 
توليدکنندگان و عرضه‌کنندگان کالاهاي مصرفي در زمينه پوشاک براي رسيدن به تقاضاي بيشتر و در نهايت فروش بيشتر در بين مردم دست به نوعي تبليغ متفاوت زده‌اند که شالوده آن استفاده ابزاري از انسان است. توليدکنندگان صنف پوشاک وارد عرصه‌اي شده‌اند که براي تبليغ خود از يک انسان مايه مي‌گذارند و در راه رسيدن به اهداف خود در عرصه بازار و براي پيشي گرفتن از رقباي خود با هر ترفندي قشر جوان را به وسط ميدان رقابت تجاري مي‌کشند.
 
براي اين نوع تبليغات خاص، توليدکنندگان جوانان جوياي نام را استخدام مي‌کنند، به آنها
آموزش‌هاي خاص مربوط به فروش کالاي مورد نظر خود را ارائه مي‌کنند و سپس از آنها مي‌خواهند با بهترين و کامل‌ترين ترفندهاي تبليغاتي به معروف شدن برندشان در ميان مردم کمک کنند. مدلينگ‌ها در سطح جامعه بر حسب سلايق و انتظارات دلخواه توليدکننده‌ها کالاي مصرفي را تبليغ مي‌کنند. در واقع صنف بازار در اين ميدان تبليغي با ابزار و ماکت زنده‌اي که در اختيار دارند تبليغات خود را به سهولت اجرايي مي‌کند.
حضور و استفاده از مانکن‌ها در ويترين مغازه‌ها که نوعي تبليغ به شمار مي‌رود به خودي خود فضاي بحث و انتقاد ايجاد کرده است چه برسد به اينکه شخص جواني بيايد و بخواهد کار آن مانکن را آن هم در ميان عموم مردم و سطح جامعه به نمايش بگذارد! فراموش نکنيد نوع تبليغي که مدلينگ‌ها در جامعه براي توليد‌کننده و مصرف‌کننده انجام مي‌دهند کاملاً حرفه‌اي و هدفمند و مبتني بر اصولي است که بتواند در نوع طرز فکر و رفتار تمام اقشار جامعه تأثير بگذارد.
به اين ترتيب و در اين فرايند سبک خاصي از الگوي مصرف که مد باشد در کانون خانواده‌ها و در بستر جامعه شکل مي‌گيرد. 
 
رفتار انساني متأثر از مد‌ل‌ها
 
رواج مدلينگ در کشور با توجه به استقبال قشري از جوانان در راستاي مشهور و مانکن شدن به سرعت زياد شده و با پيوستن اين روزهاي دنياي مد به ايده «بدن محوري» گسترش بيشتري هم پيدا کرده است. طيفي از جوانان که تفکر مد شدن را در سر دارند به نوعي مي‌خواهند مقوله زيبايي که همواره در تمام دوران زندگي بشر مرکز توجه بوده است را به شکلي مغاير با فرهنگ ايراني - اسلامي به ديگر افراد جامعه انتقال بدهند؛ مد شدن و مدلينگي که با ساز و کارهاي فرهنگ بيگانه عجين شده است به طور يقين با معيارهاي فرهنگ اصيل اسلامي- ايراني منافات دارد.
 
پوشش، حجاب و عفافي که يکي از وجوه اصلي اشاعه و ترويج فرهنگ ما است اين روزها به ورطه فراموشي سپرده و فرصتي مهيا شده است که پيام‌ها و معيارهاي فرهنگ غرب وارد جامعه شود. پيامدهاي منفي حاصل از الگوهاي غربي در بازار مصرف جامعه نه تنها به آموزه‌هاي فرهنگي و مذهبي اسلامي- ايراني صدمه مي‌زند بلکه روند زندگي، به خصوص زندگي قشر جوان و نسل آينده را تحت تأثير محتواي فرهنگ غرب قرار مي‌دهد.
 
ساز و کار‌ مانکن‌هاي غربي و آنچه ما شاهد به کاربستن آن در برخي مؤسسات هستيم نه تنها در چارچوب قوانين ايراني نمي‌گنجد بلکه توسعه و تبليغ آن با ابزار انساني با هيچکدام از آموزه‌هاي اسلامي مطابقت ندارد. با اين وجود ماهيت و اساس کار مدلينگ تماماً متوجه اشاعه فرهنگ و سبک زندگي غربي است که در بين نسل بعد ترويج پيدا مي‌کند. 
 
آسيب‌هاي ناشي از مدل شدن
 
صنعت مدلينگ در بازار رقابت و کسب و کار بيشتر متوجه قشر جوان است چراکه اقتضاي سني جوانان با نوع تبليغ مدلينگ همخواني و توازن دارد. نداشتن اعتماد به نفس، کمبود محبت، فقدان اشتغال و مورد توجه قرار نگرفتن در دايره تعاملي با ديگران از جمله عواملي است که جوانان را بيشتر از ساير سنين به سوي مد شدن براي برندهاي غربي آن هم در جامعه سنتي و مذهبي ايران هدايت مي‌کند.
 
پيامدهاي منفي حاصل از مدهاي غربي آسيب‌هاي اجتماعي ديگري هم براي جوانان درپي دارد
زيرا برخي افراد سودجو و بزهکار تحت تأثير شکل ظاهري و قيافه مدلينگ‌ها قرار مي‌گيرند و به تدريج با استفاده از پيش‌زمينه ذهني براي اهداف و نيات پليد خود باب دوستي را به عنوان مشتري باز مي‌کنند و زمينه را براي دامن زدن به انواع جرايم، بزهکاري‌ها و ناهنجاري‌هاي اجتماعي از جمله پارتي‌هاي شبانه، مواد مخدر، دزدي و دوستي‌هاي اجتماعي فراهم مي‌کنند.
 
اينجاست که مدلينگ با اينکه تنها قرار بود تبليغي آن هم براي يک برند خاص و يک کالاي مخصوص در بين عامه مردم باشد به يک معضل و غده سرطاني تبديل مي‌شود و طيف وسيعي از جوانان، نهاد خانواده و فرهنگ جامعه را تحت تأثير ابعاد منفي خود قرار مي‌دهد.
 
پس در دامنه فعاليت اقشار جوان به خصوص طبقه متوسط و مرفه به دليل سليقه‌هاي ناگهاني و
براي پناه بردن به آرايش ظاهري، پديده نوظهور مدگرايي و مدلينگ در جامعه ظاهر مي‌شود و از وراي اين تبليغ و تقليد بر حسب تأثير در سلايق و کنش‌هاي رفتاري جوانان، چالش وسيعي در اجتماع و نهاد خانواده پديدار مي‌شود.
 
شرکت‌هايي که اين روزها بيشتر از سال‌هاي قبل در سطح کشور ايجاد مي‌شوند تنها به پشتوانه توجه مردم به فعاليت‌شان ادامه مي‌دهند. برخلاف گذشته که قريب به 90 درصد مدلينگ‌هاي اين شرکت‌هاي تبليغاتي مردهاي جوان بودند اين روزها شاهد هستيم که بخش عمده‌اي از آموزش ديده‌هاي عرصه مدلينگ داخلي را زنان و دختران جوان تشکيل مي‌دهند و اين يکي از مراحل اوليه تغيير ماهيت زن ايراني و خدشه‌دار کردن عفاف او در پس پرده زيباي مدلينگ است.
 
از سويي اگر تا همين ديروز خانواده‌ها به ويژه پدرها با اشتغال پسران در عرصه مدلينگ مخالفت مي‌کردند چون زمينه‌هاي اعتقادي و باورهاي ملي‌شان چنين اجازه‌اي را به خانواده‌ها نمي‌داد امروز به راحتي در مقابل مدل شدن دخترانشان، تردد آنها در سطح شهر و حتي مسافرت‌هاي آنچناني به بهانه تبليغات يا آموزش کوچک‌ترين مخالفتي نمي‌کنند!
 
حرف آخر
 
يکي از راهکارهاي مقابله‌اي براي خنثي کردن مانکن‌ها و مدلينگ‌هاي غربي، سوق دادن الگوها و مدها به سمت فرهنگ‌ بومي و اسلامي است. يکي از مؤسساتي که در کشور به تازگي و با رعايت و الزامات در چارچوب قوانين و رفتار اسلامي و در زمينه خدمات تخصصي مدلينگ اسلامي فعاليت خود را آغاز کرده است مؤسسه بهپوشي نام دارد. مؤسسه‌اي که در جهت مقابله با فرهنگ بيگانه بومي‌سازي فرهنگي را در محتواي اهداف کاري خود لحاظ کرده است. از آن منظر که پوشش و نحوه استفاده از آن براي دو جنسيت مرد و زن به عنوان هويت فرهنگي در جامعه به حساب مي‌آيد و از طريق حفظ مرزهاي اين دو ماهيت، آداب و رسوم و سنن کشور و خانواده از بسياري از آسيب‌هاي فرهنگي مصون مي‌ماند.
 

نهاد فرهنگي بهپوشي با استفاده از کارشناسان خود افراد بهپوش را با توجه به استعداد و کارايي‌هاي متناسب به شرکت‌ها و مؤسسات مورد نياز معرفي مي‌کند و با ساماندهي جنسيت افراد که در عضويت نهاد هستند نسبت به پوشش اسلامي- ايراني خدمات خود را براي اقشار جامعه ارائه مي‌دهد. بي‌شک پسران و دختران فعال در اين زمينه وظيفه خطير ارتقا و انتقال الگوهاي فرهنگ بومي- اسلامي را در مد برعهده دارند و بايد به فراخور نيازهاي جامعه اهداف و نيات خود را با حفظ قوانين شؤون و رفتار انساني و اسلامي در روند رو به بهبود سبک زندگي اسلامي- ايراني تنظيم کنند. با عملي شدن مدلينگ اسلامي ضمن پايبند بودن به فرهنگ اصيل اسلامي- ايراني در کنار آموزه‌هاي فرهنگي و مذهبي نوعي کسب و کار در جامعه شکل مي‌گيرد. از سويي تعريف قائل شدن رده شغلي براي صنعت مدلينگ و به تبع آن ارائه ساز و کار اجتماعي در چارچوب مد اسلامي ايراني حجاب و عفاف را از هجمه الگوهاي غربي مصون مي‌دارد./ روزنامه جوان


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر