از توسل به اجنه و جادو تا ذبح مقدسات در کلش آف کلنز!!
صدای شیعه: بازی های کامپیوتری و بازی هایی که قابلیت نصب روی گوشی های تلفن همراه را دارند امروز متاسفانه می روند که جامعه مخاطب خود را به ورطه اعتیاد آنهم از نوع شدیدش بکشانند چراکه بعضا می بینیم افراد بیمارگونه به بازی های موبایل در هر مکانی می پردازند.
از این رو، با حجت الاسلام محمودرضا قاسمی، مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری سبک زندگی آلاء است در خصوص بازی clash of clans (جنگ قبایل) به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح این بحث و بررسی را با این استاد دانشگاه و کارشناس مسائل فرهنگی می خوانید:
جناب آقای قاسمی! استقبال از بازی clash of clans (جنگ قبایل) امروز به حدی رسیده است که می توان به نوعی شاهد اعتیاد درصد بالایی از کودکان و نوجوانان و حتی جوانان و بزرگسالان از این بازی بود؛ تا اندازه ای که هر گیمر همچون وجوب خوردن و خوابیدن به عنوان نیازهای روزانه، تقریبا ساعاتی از روز را نیز به این بازی اختصاص داده و جزو برنامه های لاینفک خود قرار داده است. با توجه به این که امروز شاهد تبادل فرهنگ و اهداف مغرضانه مثبت یا منفی دیگر کشورها به ویژه ابرقدرت ها و استکبار (البته از نوع انتقال منفی فرهنگ و مستولی شدن بر فرهنگ جامعه هدف) از طریق فضای مجازی و ابزارهای به روز هستیم -نه این که در جنگ سخت رو در روی هم قرار بگیرند-، این بازی چه پازلی از اهداف سازنده را تکمیل و تامین می کند و چرا تا این اندازه از جذابیت برخوردار است؟
کلش آف کلنز clash of clans به معنای برخورد و جنگ قبیله ها است و ابزاری که در این بازی برای توسعه شهر و پیشرفت به کار گرفته می شود، اجنه هستند.
در این بازی و در مرحله نخست، فرد باید با منابع قبیله آشنا شود و کسی که این بازی را انجام می دهد – اگر قائل به تداعی اندیشه باشیم، که هستیم – در روند تکاملی آن ذهن او به گونه ای پرروش می یابد که باید برای بقای خود دیگران را نابود کرده و کسی حق زنده بودن را دارد که قوی تر بوده هر چند این قوی تر شدن از هر طریقی که ممکن است، انجام شود.
در این بازی گیمر برای به دست آوردن ابزار قدرت خود یعنی کارگر و اجنه، پولی پرداخت می کند و نقش تجارت و سرمایه در آن بسیار پُررنگ است.
همچنین، نوارهای رنگی مختلفی در این بازی ترسیم می شود که هر یک نماد و مفهومی خاص را دارد؛ نوار زردرنگ به معنای طلاست که برای ساختن ساختمان استفاده می شود، نوار بنفش مفهوم اکسیر می دهد که برای فونداسیون ساختمان به کار می رود، نوار سبز سنگ های قیمتی است و در حقیقت این سازه ها استحکامات فردی می شود برای ساخت شهر.
در طول روند بازی این اکسیر می تواند به الماس تبدیل شود که دُرّی برای افزایش سرعت بازی و در سایت های اینترنتی این الماس بازی clash of clans خریداری می شود یعنی جنبه درآمدزایی نیز برای تولید کننده دارد نه تنها جنبه آپدیت کردن.
در این بازی یک سری مولفه هایی وجود دارد که قابل توجه است؛ این که گیمر تا چه میزان در بازی پیشرفت کرده، به میزان ساخت و ساز او بستگی دارد و هر اندازه توان ساخت و ساز او بالاتر رود، پیشرفت و قدرت او بیشتر می شود. در این بازی کاربر برای بقا و پیشرفت خود باید دیگران را نابود کند و ببلعد و حذف کند.
سپس بعد از مرحله ساخت و ساز، فرد وارد بحث مدیریت می شود. در این مرحله گیمر با مدیریت و امکانات خود باید کلبه و خانه را به روستا و روستا را به شهر تبدیل کند. این بخش از بازی مهم ترین آن است که ضمن مدیریت، فرد باید قدرت حفاظت از چیزهایی که ساخته است را نیز داشته باشد. طی این روند ابزارهای مختلف همچون طلا، اکسیرها، پادگان نظامی، ارتش و ... باید قوی تر شود و کسی که معتقد به این بازی شد، در ذهن او این گونه تداعی می شود که دیگر دنیا روی آرامش را نخواهد دید و دنیای ترسیم شده در ذهن او همیشه مشغول جنگ بوده و ضعیف در آن له می شود و وسیله برای رسیدن هر چه باشد، توجیه می شود.
البته ظرافت های خاصی در این بازی نهفته و به طور کلی حس قدرت طلبی و انحصارطلبی که در وجود انسان است، در این بازی به عنوان دو عنصر کلیدی و مهم به کار گرفته می شود و این بر جذابیت آن می افزاید.
بنابراین، به طور کلی بازی clash of clans، بنا و ادامه آن بر مدار خلاف اخلاق ساخته شده و فرد برای پیشرفت خود باید دیگران را نابود کرده و نیروهای نظامی خود را قوی کرده و شهر را توسعه دهد که این امر با ابزارهای مختلفی انجام می شود.
ابزارهایی که اشاره کردید چگونه در این بازی به کار گرفته می شوند؟
یکی از این ابزارها که برای توسعه مدیریت شهرها استفاده می شود، spell به معنای جادوست. این جادوها نقش اساسی در بازی داشته و برای ارتقا و پیشرفت گیمر بسیار موثر است. بستر بازی به شکل جزیره اسکاندیناوی یعنی سرزمین شیاطین است و نوع ابزارهایی که در آن استفاده شده، به تبع این سرزمین، از جن و سحر و جادوست و نشان از تفکر آن قوم دارد.
چرا جغرافیای شمال اروپا در این بازی اهمیت دارد؟
یکی از دلایل این مساله دور بودن اروپای شمالی از کانون های وحیانی است. ما متاسفانه مشاهده می کنیم همان تاثیراتی که در این سرزمین است، گیمر نیز می پذیرد. در واقع جادوهای مختلفی در این بازی وجود دارد که حداقل شش جادو به صورت بی صدا و آرام و غیرمحسوس به گیمر القا می شود. لذا یکی از دلایل پیشرفت در این بازی استفاده از ابزار سحر و جادو و نیروهای شیاطین است.
البته در مجموعه فیلم های مختلف به ویژه رمان هری پاتر که فیلم آن نیز تولید شد، یا ارباب حلقه ها، استفاده از نیروهای شیطانی برای پیشرفت مشاهده می شود. به معنای دیگر در این تولیدات به مخاطب القا می شود که راز بزرگ پیشرفت در تاریخ استفاده از نیروی سحر و جادو و شیاطین بوده که این موضوع خلاف آموزه های ادیان و قرآن بوده و بلکه این نیروها از ابزار شیطان است. بنابراین در این بازی استفاده از نیروی جادو بسیار کاربرد دارد.
این جادو ها به چه شکلی در بازی ظهور و بروز پیدا می کنند و آیا به گونه ای هستند که گیمر متوجه حضور آنها شود؟
یکی از این نیروهای جادویی که به رنگ آبی است، آذرخش نام دارد. وظیفه این نیرو تخریب کردن است به این صورت که این نیروی جادویی هنگام استفاده تا شعاع چند کاشی را تخریب می کند و دیگران نابود شده و گیمر پیش می رود. در هنگام استفاده از این نیرو، رعد و برقی نیز در آسمان زده می شود که این پدیده در مجموع انیمیشن هایی که برای کودکان و نوجوانان ساخته می شود، دیده می شود که به طور مثال می تواند به کارتون سفیدبرفی اشاره کرد آن جا که زن خبیث می خواهد از ابزار شیطانی خود استفاده کند و آذرخشی اتفاق می افتد. لذا این حرکت در ادبیات آثار شیطانی مرسوم است.
البته باید بگویم این که رویکرد کمپانی های ساخت کارتون ها و انیمیشن ها به سمت مبانی شیطانی پیش رفته، کار عجیبی نیست و بستر این رویکرد سردمداران غربی بر مبانی مباحث شیطانی اند. به طور مثال آلیستر کرولی، پدربزرگ جرج بوش (جد مادری) که شخصیت شیطانی دارد و بنیانگذار شیطان پرستی مدرن بوده و کتاب شیطانی «قانون» (قانون شیطان پرستی) را تالیف کرده است.
بنابراین، نباید تعجب کرد که رییس جمهور اسبق آمریکا جزو گروه جمجمه و استخوان (Skull and Bones) بود. لذا این مبحث گسترده ای است که چرایی نگاه غرب در خصوص مساله جادو در تولیدات خود را نشان می دهد و این موضوع بستری تاریخی دارد که مورد حمایت سردمداران غربی است.
اما در بازی clash of clans یک نیرو و اسپل جادویی دیگری نیز وجود دارد که عنصر حیات بخش بوده و زردرنگ است. این جادو زمانی که پرتاب می شود، سربازهای مُرده را زنده کرده و به آنها عمر بیشتری داده می شود. جادوی دیگر نیز که در این بازی سرعت و شدت تخریب گیمر را بالا می برد، به رنگ بنفش است که فرد به وسیله آن می تواند به اژدهایان موجود قدرت دهد و به سربازان قدرت اژدها را بدهد.
جادوی دیگر نیروی پَرش است. در حقیقت استفاده کردن از این جادو این امکان را می دهد فرد این حق را داشته باشد بدون تخریب دیواری – که از قدرت او می کاهد – از دیوار فرد دیگر بالا رفته و وارد دهکده حریف شود و آن را غارت کند. ضمن آن که در این بازی هر کس به خود حق می دهد به هر چیز یا به هر فرد حمله کرده و آن ها را نابود یا غصب کند. لذا این جادو که به رنگ سبز است، قدرت حرکت گیمر را بالا برده و عملکرد او را بهتر کرده و وارد سطح و لِوِل بعدی می کند.
جادوی دیگری نیز در این بازی وجود دارد که ابزار دفاعی از قلعه محسوب می شود و افراد را فریز و دچار یخ زدگی می کند. این یخ زدگی در آنها موجب می شود از حرکت باز ایستند.
جادوی دیگری که به رنگ ارغوانی است، هدیه ای از کریسمس است که از جانب مسیح (ع) تلقی می شود. این هدیه به قدرت شخص اضافه می کند و نحوه استفاده از آن به شکل پرتابی است تا منفجر شده و دیگران را نابود کند.
در حقیقت این جادو به دلیل آن که هدیه از جانب مسیح (ع) تلقی می شود، جنبه تقدسی برای کشتن انسان ها دارد و ما مشاهده می کنیم در این پارت، انسان ها را با نام های مقدس می کُشند و این انحراف بزرگی است. همان طور که امروز تکفیری ها با شعار لا اله الا الله، انسان ها را سر می برند. لذا به طور کلی در بازی clash of clans حتی نیم نگاهی به خدا و اخلاق نیست و اگر چه این بازی جذاب است اما نتیجه آن چیزی جز تخریب روحیه افراد و سقوط نیست.
منبع: شبستان
انتهای پیام