گذری بر مواضع شیخ الازهر نسبت به مذهب تشیع
صدای شیعه: عبدالرضا بنی علی، کارشناس ادره کل آفریقا وعربی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی به مواضع شیخ الازهر به مذهب تشیع پرداخته است. این یادداشت را در ادامه میخوانید:
بدون تردید دانشگاه «الازهر» مصر از دیرباز یکی از مراکز علمی مذهبی بسیار مهم جهان اسلام بوده است و بسیاری از شخصیتهای مذهبی جهان تسنن از این دانشگاه بر خاستهاند و مواضع شیخ الازهر به عنوان سکان دار این مرکز مهم اسلامی همواره در موضوعات مختلف مورد اهتمام جهان اسلام وشخصیتهای اسلامی است.
البته از این موضوع نباید غفلت کرد که طی دو دهه اخیر به تدریج جایگاه این مرکز مهم بنا به علتهای متعددی که در این نوشتار مجال طرح آن نیست در بین مسلمانان و شخصیتهای دینی و مذهبی تا حدودی نزول کرده است و دیگر الازهر آن ابهت سابق را ندارد اما باز هم همچنان این مرکز اسلامی و مواضع شیخ آن را باید یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در حوزه فکری جهان اسلام بدانیم به همین خاطر بر آن شدیم تا مواضع شیخ الازهر«احمد الطیب» که در سال 2010 بعد از فوت سید «محمد الطنطاوی» توسط حسنی مبارک به سمت شیخ الازهر منصوب شد را نسبت به مذهب تشیع و شیعیان بخصوص در سالهای اخیر که اختلاف بین شیعه و سنی افزایش یافته و درگیری ها ی خونینی را بین طرفین به خصوص در عراق، سوریه،یمن و تا حدودی لبنان پدید آورده است مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
احمد الطیب تاکنون مواضع مختلف و بعضا متناقضی نسبت به مذهب تشیع اتخاذ کرده است گاهی به شیعیان حمله و اعلام مینماید که باید در مقابل گسترش مذهب تشیع و تبلیغ آن ایستاد همچنین در برخی سخنرانیهایش ایران را متهم نموده که این کشور با پشتیبانی مالی و معنوی از شیعیان در کشورهای اسلامی بخصوص مصر در صدد ترویج مذهب تشیع و تغییر مذهب جوانان اهل سنت میباشد و گاهی نیز شیعه و سنی را همچون دوبال برای جهان اسلام دانسته و وجود مذهب تشیع را درکنار سایر مذاهب اهل سنت پذیرفته و اعلام نموده پشت سر امام جماعت شیعه نماز میخواند.
در این مقاله گذری خواهیم داشت بر مواضع ایشان نسبت به شیعیان و مذهب تشیع که در مقاطع مختلف زمانی انجام گرفته و توسط روزنامه ها وسایت های خبری انتشار یافته است.
محمد ربیع، در مقالهای که سال گذشته در روزنامه الوطن با عنوان «بارزترین مواضع الطیب در خصوص شیعیان» ( أبرز مواقف الطیب" مع الشیعة) انتشار یافت مینویسد: دعوت دکتر احمد الطیب شیخ الازهر از علمای شیعه برای نشست مشترک و گفتگو را می وان تحولی جدید در مواضع الطیب در قبال شیعیان به شمار آورد زیرا که ایشان در طول سال های گذشته در سخنرانیها و برنامه های تلویزیونی که در آن حضور یافته همواره شیعیان را مورد هجوم قرار داده است . اما این بار او بزرگان علمای اهل سنت و شیعه را به نشست مشترک و بر سر یک سفره دعوت نمود تا ضمن بحث و گفتگو با یکدیگر فتوا و سند واحدی را در مورد تحکیم فرهنگ همزیستی وحرمت قتل و کشتار شیعیان توسط اهل سنت و برعکس آن، صادر نمایند.
محمد ربیع در ادامه این مقاله مینویسد: در این جلسه که به میزبانی الازهر برگزار شد بارزترین انتقاد علمای شیعه به شیخ الازهر به موضوع علت توزیع مجانی پیوست-ماه نوامبر2014- مجله الازهر با عنوان «الوشیعة فی نقض عقائد الشیعة» باز می گشت محمد ربیع اضافه میکند: سخنرانی ها و برنامههای تلویزیونی شیخ الازهر در نقد شیعه و موضع گیریهای او ضد شیعیان فراوان بوده است و بارزترین آن باز میگردد به انتشار خبری در روزنامه «الاهرام الیومی» در سپتامبر 2011 با عنوان «شیخ الأزهر یرفض المد الشیعی»، در این خبر از قول شیخ الازهر نقل شده است که الازهر در مقابل تلاش های فراوانی که برای ترویج تشیع در سایر کشور های عربی و اسلامی وبخصوص در مصر و در کنار الازهری که قلعه اهل سنت به شمار میرود. انجام میشود. ساکت و دست بسته نخواهد ماند.
همچنین شیخ الازهر در برنامه تلویزیونی با عنوان «واجه الصحافة» که العربیه در روز جمعه مورخ 2آوریل 2010 پخش نمود تاکید کرد "الازهر در مقابل هر تلاشی برای ترویج تشیع و یا انتشار گروههای مخفی شیعی برای نفوذ در بین جوانان سنی در هر کشور اسلامی خواهد ایستاد همانطور که ایران در مقابل انتشار و ترویج مذهب اهل سنت ایستاده است" .
محمد ربیع در ادامه این مقاله به برخی دیگر از موضع گیریهای متناقض احمد الطیب اشاره میکند آنجا که مینویسد: شیخ الازهر در جایی از مصاحبه میگوید: الازهر به نقش خود در قضیه تقریب فکری با مذهب تشیع که از زمان شیخ محمود شلتوت شروع شد و هدف از آن گفتگو برای کاهش دادن تنشها وحساسیتها بوده است ادامه میدهد اما از طرفی دیگر در برنامه تلویزیونی ماه مبارک رمضان به نظریه امامت در مکتب تشیع حمله میکند.
در شمارهای دیگر از روزنامه الوطن در مقالهای که با عنوان «الطیب یشکل لجنة للتصدى لخطر الشیعة والرد على معتقداتهم» توسط وائل فایز نوشته شده نویسنده با اشاره به نامهای که «مقتدی صدر» برای شیخ الازهر نوشته بیان می دارد که "الطیب" دستور تشکیل کمیته ای را برای مقابله با خطر تشیع و رد اعتقادات شیعیان صادر کرده است.
روزنامه الیوم السابع نیز در مقاله ای با عنوان «شیخ الازهر ینجو من فخ تکفیر الشیعه» که توسط «لؤی علی» و به مناسبت سفر شیخ الازهر در 28 فوریه 2016به اندونزی انتشار یافت به برخی از سخنان و بیانات احمد الطیب در خصوص تشیع پرداخته و عنوان نموده که سخنان ایشان از منظر شنوندگان دارای تناقضاتی بوده است.
«لؤی علی» بیان میدارد شیخ الازهر در دیداری که از اندونزی داشت مردم این کشور را تشویق نمود در برابر ترویج و گسترش تشیع که وی آن را "التبشیر الشیعی" مینامید؛ ایستادگی کنند. همچنین ایشان تاکید داشت که هیچ فرقی بین تبشیر شیعی و تبشیر مسیحی نیست. از طرفی دیگر هنگامی که شیخ الازهر در اولین دیدار خود با علمای اهل سنت اندونزی با سیل سوالات در خصوص مذهب تشیع مواجه شد در ابتدای سخنان خود اشاره نمود که روش الازهر در برخورد با سایر فرق اسلامی عدم تکفیر است و همین امر ضامن بقای مؤسسه الازهر تاکنون بوده است در عین حال ایشان تاکید نمود که حرکتهای تبشیری شیعه مردود و غیر قابل قبول است.
«لؤی علی» نویسنده مقاله که ظاهرا همراه شیخ در این سفر بوده است مینویسد: احساس من این بود که عده ای انتظار داشتند شیخ برای جلوگیری از ترویج و تبلیغ تشیع در اندونزی حکم به تکفیر شیعیان دهد اما سخنان احمد الطیب که گفت: تکفیر روش ومنهج الازهر نیست آنها را ناامید نمود ضمن آنکه شیخ الازهر بیان داشت ما «شیعیان معتدل» را یکی از دوبال امت اسلامی میدانیم در عین حال ایشان تاکید نمود که الازهر از تلاش علمای اندونزی برای ممانعت از تبلیغ و ترویج مذهب تشیع حمایت میکند.
احمد الطیب در سخنرانی خود در دانشگاه «دار السلام» بیان میدارد «برخی انتظار داشتند که شیخ الازهر در این سفر عدهای را تایید و عدهای دیگر را رد نماید. کسی که چنین میپنداشته است متوهم است و هرگز الازهر در چنین دامی نمیافتد بخاطر اینکه الازهر قلعه همه مسلمانان و دژ محکم اعتقادات اهل سنت و جماعت است و امکان ندارد که الازهر در این خصوص دچار افراط شود وبه همین خاطر الازهر در طی دوران گذشته تاکنون همچنان اصالت و برجستگی خود را حفظ کرده است.
نویسنده مقاله عنوان میکند: برخی از کسانی که سخنان شیخ را شنیده بودند به نظرشان میآمد که نوعی تناقض در کلام شیخ وجود دارد از طرفی ایشان میگوید: شیعیان را تکفیر نمیکنیم و آنها را یکی از مذاهب اسلامی میدانیم و از طرف دیگر نسبت به تبلیغ و ترویج تشیع هشدار داده و عنوان میدارد باید از تبلیغ و ترویج آن ممانعت به عمل آورد.
به همین دلیل دکتر ـعباس شومان» وکیل الازهر در صدد توجیه بیانات شیخ برآمده و ضمن تقسیم تشیع به تشیع مذهبی و سیاسی میگوید: هیچ تعارض و تناقضی ویا تغییر موضعی در بیانات شیخ نیست بلکه مشکل در فهم سخنان ایشان است لذا موضع شیخ همان موضع الازهر در طول زمان میباشد یعنی اعتراف به مذهب تشیع به عنوان یکی از مذاهب اسلامی و جایز نبودن تکفیر شیعیان و یا خارج نمودن آنها از زمره مسلمین؛ لذا گستره اسلام هم اهل سنت و هم شیعیان را در برمیگیرد و به همین خاطر الازهر کتب فقهی و عقائدی دو مذهب از مذاهب شیعی یعنی «زیدیه» و «امامیه» را جزء منابع درسی خود قرار داده و الازهر اولین منادی تقریب بین شیعه و سنی بوده و همچنان این دعوت باقی و پا برجا است ضمن آنکه شیخ الازهر با برخی علمای شیعه ملاقات و در نماز آنها شرکت میکند و به اقوال برخی از آنها در کتابهایش استناد کرده است اما این را نباید از نظر دور داشت که الازهر ضد تشیع سیاسی میباشد که از جانب برخی علیه اهلسنت به آن دامن زده میشود. دکتر عباس در ادامه ضمن اشاره به موضعگیری محکم شیخ الازهر در دیدار با آقای احمدی نژاد و برخی سیاسیون ایران نتیجهگیری میکند که باید بین شیعه به عنوان مذهب و تشیع به عنوان سلوکی سیاسی فرق قائل شد.
سایت «بوابة الحرکات الاسلامیة» در مقالهای با عنوان «شیخ الأزهر: من قبوله الصلاة خلف إمام شیعی إلى رفضه مقابلة وفد منهم» که در روز سه شنبه 9 دسامبر 2014 انتشار یافته به تناقضهای موجود در گفتار شیخ الازهر در خصوص مذهب تشیع پرداخته و مینویسد: احمد الطیب در حالی که اعلام میکند حاضر است پشت امام شیعی مذهب نماز بخواند اما از قبول در خواست ملاقات تنی چند از شخصیتهای شیعی مصر برای بحث در خصوص تقریب بین شیعیان و اهل سنت سر باز میزند.
در ادامه این مقاله نویسنده سوالی را با این مضمون طرح مینماید: آیا پاسخ منفی الازهر به درخواست ملاقات شخصیتهای شیعی در واقع متناسب با روشی است که شیخ الازهر و موسسات آن در قبال وجود شیعیان در مصر در پیش گرفتهاند؟ آیا الازهر همانطور که با انتشار مجدد کتاب «الوشیعة فی نقض عقائد الشیعة» و توزیع مجانی آن به پیوست مجله الازهر نوعی دشمنی با تشیع را به نمایش گذاشت میخواهد رویکردی خصمانه که عقائد شیعیان را مورد هجوم قرار میدهد ودیگران را نه تنها در خصوص تنفر از شیعیان تحریک میکند بلکه جان و مال آنها را نیز مباح میشمارد. در پیش بگیرد؟
نویسنده میافزاید: اگر کسی بیانات صادره از طرف موسسه الازهر را پیگیری کند مشاهده خواهد کرد که موضع خصمانه الازهر نسبت به پیروان مذهب تشیع منحصر به شیعیان ایران نیست بلکه این موضع شامل شیعیان مصر نیز میشود.
در جای دیگر از این مقاله میخوانیم شیخ الازهر در ضمن سخنانی که برخی شبکههای ماهوارهای عربی نیز به آن پرداختند از مذهب تشیع حمایت کرده وبه طور قاطع تکفیر شیعیان را رد مینماید و میگوید: این امر(تکفیر شیعیان) غیر مقبول و نادرست است و ما هیچ توجیه قابل قبولی نه در اسلام و نه در کتاب و سنت برای آن نمییابیم ما در پشت سر شیعیان نماز اقامه میکنیم و در نزد شیعیان قرآنی غیر از آنچه که در نزد سایر مسلمانان است وجود ندارد اگر چنین چیزی بود مستشرقان از کنار آن به آسانی نمیگذشتند زیرا این موضوع برای آنها صیدی گرانبها به شمار میرفت و بنده نیز در این خصوص بررسی کردم و هیچ یک از مفسرین اهل سنت از طبری تا الآن چنین ادعایی (وجود قرآنی دیگر نزد شیعیان) را مطرح نکردهاند.
شیخ الأزهر در آخرین موضع گیری اش نسبت به شیعیان که روزنامه «البوابه» مصر آن را با عنوان " شیخ الأزهر: نقف بقوة ضد اختراق الصف العربی من «دعاة التشیع» منتشر کرده در دیدار با علامه محمد بن شریفه عضو مجمع زبان عربی در مراکش و خانم دکتر عصمت دندش استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه محمد الخامس در رباط و دکتر عمار طالبی محقق الجزایری عنوان داشته است: نظام آموزشی الأزهر مذاهب فقهی چهارگانه در فروع و مذهب اشعری در اصول را شامل می شود ضمن آنکه الأزهر همواره بر ضرورت تفاهم میان مذاهب اسلامی در راستای حفاظت از وحدت امت تأکید کرده و برای وحدت صف و اجتناب از تفرقه و اختلاف تلاش کرده است.
ایشان در عین حال بار دیگر تاکید نمود الازهر به شدت در مقابل تلاشهای برخی مبلغان تشیع برای نفوذ به صفوف عربی که به دنبال تحمیل مذهب مشخص هستند ایستاده است.
ملاحظه:
همانطور که در اخبار و گزارشهای مذکور که بخش اندکی از سخنان و بیانات شیخ الازهر را در مقاطع مختلف زمانی به نمایش میگذارد ملاحظه میشود "احمد الطیب" تاکنون موضعگیری ثابت و یکسانی نسبت به شیعیان نداشته و سخنان و بیانات او دارای تناقضاتی آشکار نسبت به مذهب تشیع است.
البته شاید بتوان ادعا نمود که او سعی کرده است تعادل را در برخورد با جهان تشیع و تسنن حفظ نماید از طرفی حکم به تکفیر را در خصوص شیعیان غیر جایز میشمارد و مذهب تشیع را در کنار دیگر مذاهب اهل سنت مینشاند و از طرفی دیگر سعی میکند نشان دهد که الازهر سدی محکم در مقابل گسترش مذهب تشیع است.
برخی سخنان او هم نشان دهنده تاثیر حجم تبلیغات ایرانهراسی رسانههای غربی و عربی میباشد به نحوی که او سعی میکند حد فاصلی را بین تشیع سیاسی وتشیع مذهبی ایجاد نماید و ضمن قبول تشیع مذهبی به عنوان یکی از مذاهب اسلامی در مقابل تشیع سیاسی بایستد و نسبت به ترویج وگسترش آن هشدار دهد.
به نظر میرسد با توجه به نگرش منفی شیخ الازهر نسبت به ایران هر چقدر بتوانیم بطور غیر مستقیم وتوسط علمای سرشناس شیعه در عراق و لبنان وسایر کشور های اسلامی به ایشان والازهر به عنوان یک مرکز تاثیر گذار در بین اهل سنت؛ نزدیک شویم و تابوی شیعههراسی را در نزد آنان بشکنیم توانستهایم قدمی به سمت تغییر نگرش منفی آنان نسبت به تشیع برداشته و زمینه وحدت بین مسلمین را بیش از پیش فراهم آوریم.
منبع: تسنیم
انتهای پیام