اینجا آنتالیا؛ همسرم کجاست؟!
بی توجهی مدیران اجرایی کشور به ایجاد امکانات و زیرساخت های تفریحی و گردشگری برای جوانان کشورمان، فضا را برای سوءاستفاده اخلاقی و اقتصادی برخی رسانه ها و شرکت های گردشگری داخلی و خارجی فراهم کرده است. تبلیغات رنگارنگ برای سفرهایی که سوغاتش شک و تردید و بیماری است، این روزها پررنگ تر از سال های گذشته در صفحات رسانه ها جا خوش کرده است. برخی از این تبلیغات با ادبیات رسمی و بسیاری نیز با کلام محرک و غیررسمی به دنبال جذب مشتریان هستند؛ مشتریانی که از نگاه شرکت های تبلیغاتی جزو "عوام" و مخاطبان ساده به شمار می آیند که حاضرند ناآگاهانه و چشم-بسته، مبالغ هنگفتی را برای سفر به برخی کشورها هزینه کنند.
از میان مناطقی که مقصد گردشگری بسیاری از مسافران ایرانی هستند می توان به تایلند، آنتالیا و "سواحل تمام کشورها" اشاره کرد. متاسفانه وجود واژه "ساحل" در تبلیغات گردشگری یا حتی وجود یک تصویر ساحلی، برای ثبت نام در تورهای گردشگری کافی است! به این معنا که تعداد زیادی از آژانس های گردشگری با پایین دانستن سطح شعور و فهم مشتریان خود، تنها راه جلب و جذب آنها را استفاده از تصاویر ساحلی می دانند!
جنسِ تبلیغات بی محتوا
هرچند شاید عده ای از مخاطبان، نگارش چنین مطالبی را در رسانه ها "دخالت در زندگی مردم" و "توهین به گردشگران" بدانند اما کارشناسان رسانه و صاحب نظران می دانند که امروزه مسائل جنسی(مسائل جنسی )، یکی از راهکارهای اصلی و فریبنده در فعالیت های تبلیغاتی است و شرکت هایی که از نظر محتوایی فاقد توانایی حرفه ای هستند، استفاده از ادبیات "عریان" و تصاویر "نیمه عریان" را برای غلبه بر منطق و فهم مخاطبان خود در پیش می گیرند. بنابراین استفاده از تصویر نیمه عریان یک پسر 10 ساله و دختر 6 ساله که در حال دویدن در ساحل یا استراحت در آلاچیق هستند، هرچند در نگاه اول دارای اشکال و خطای قانونی و محتوایی نیست اما در رساندن منظور و مقصود به مخاطب، بیشترین کارکرد را دارد!
این روزها گردشگری با اهداف غیرمنطقی آنقدر در رسانه ها تبلیغ می شود که شاهد رقابت شرکت ها و آژانس های گردشگری برای جذب مشتری هستیم: "تایلند تمام قسط بدون ضامن؛ آنتالیا با سفته و چک؛ سفرهای ساحلی به شرط رضایت و تضمین!"
البته ادبیات معنادار و پوشیده فقط مربوط به تبلیغات در مجاری رسمی است و اگر به بررسی تبلیغات غیررسمی بپردازیم، تمام جزئیات سفر بدون سانسور درج شده است: "همسفر خانم، همراهان جنسی با آزمایش منفی ایدز ، و خدمات خاص از بدو ورود تا لحظه خروج!"
اما نکته ای که در انبوه تبلیغات گردشگری به فراموشی سپرده شده، این است که اگر سفر به تایلند و ترکیه و برخی سواحل جذابیت و فایده فراوان داشت، بی شک اروپایی ها مشتریان وفادار این سفرها بودند و نه ایرانی ها!
آری؛ گردشگری و جهانگردی یک ایده بسیار خوب است اما به این شرط که انرژی و پول ما در مسیری هزینه شود که به شناخت و آگاهی بیشتر ما بینجامد و فواید سفر بیش از هر نقطه از بدن، "عقل" ما را پربار و بهره مند سازد.
نشان "بی جنبه" برای برخی ایرانی ها!
حجم قابل توجهی از آگهی های تبلیغاتی در روزنامه ها، سایت ها و مجلات گردشگری مربوط به "تایلند" می شود؛ کشوری که هرچند طبیعتی زیبا و تاریخ و فرهنگی 800 ساله دارد، اما اهداف و اولویت های صنعت گردشگری خود را طوری تعریف کرده است که "روسپیگری" و "خدمات جنسی" را ارزشمند و قابل تقدیر می داند و به همین علت، معمولا از فعالان این عرصه به خاطر تلاششان برای افزایش درآمد ارزی تایلند قدردانی می شود!
اما مسافران تایلند چه کسانی هستند؟ بخش قابل توجهی از این مسافران را جوانان ایرانی تشکیل می دهند که برخی از آنها وقتی وارد تایلند می شوند نشان "بی جنبه" را از تایلندی ها دریافت می کنند! این عده قبل از سفر، با درج آگهی هایی به دنبال همسفر خانم هستند و بسیاری از آنها هنگامی که وارد خاک تایلند می شوند، از هیچ اقدامی برای تخلیه هیجانات خود در فرصت چند روزه شان چشم پوشی نمی کنند! آنها نه به دنبال کسب شناخت بیشتر از فرهنگ و پیشینه تاریخی تایلند هستند و نه زیبایی های طبیعی این کشور برایشان مهم است. بنابراین با فریادهای "بوم-بوم" و "واک استریت" برای تاکسی ها، از همان ابتدا نشان می دهند که به دنبال کدام هدف هستند.
در این میان، برخی هتل های تایلند که از "بی جنبگی" برخی ایرانی ها به ستوه آمده اند، در قسمت پذیرش خود با زبان فارسی نوشته اند: "مسافر محترم! لطفا هزینه اقامت چندساعته دوست خود را پرداخت کنید!"
استقبال برخی جوانان ایرانی از سفر به تایلند در حالی است که مراکز تحقیقاتی بین المللی همواره درباره این گونه سفرها هشدار داده اند؛ از جمله "موسسه آلرژی و بیماری های عفونی" در آمریکا نسبت به شیوع یک بیماری ناشناخته با علایم ایدز در تایلند هشدار داد و بیشترین قربانیان آن را از منطقه آسیا اعلام کرد.
نکته قابل توجه دیگر درباره خطر ابتلا به ایدز برای مسافران تایلند، به هشدار سفارت ایران در تایلند مربوط می شود که در 28 دی ماه 1392 با صدور اطلاعیه ای نسبت به احتمال ابتلا به ایدز در سفر تایلند، به ایرانی ها هشدار داد!
آنچه در این بین جای تعجب دارد، سکوت رسانه های تبلیغاتی ایران و آژانس های گردشگری درباره تهدیدهای نهفته در سفرهای جنسی است.
جستجوی همسر گمشده در سفر ساحلی!
سفرهایی که بدون پشتوانه عقلی انجام می شوند و فاقد توجیه منطقی هستند، دستاوردی جز ایجاد تردید، شک و بدبینی ندارند. این بدبینی ها از همان لحظه ابتدای سفر آغاز می شود؛ آنجا که راهنمای تور با خنده و طعنه به خانم ها می گوید: "لطفا از همسر خود مراقبت کنید تا مجبور نباشید نیمه شب با من تماس بگیرید و بگویید همسرم کجاست! چون در آن تاریکی، کاری از من ساخته نیست!"
آنچه ذهن ایرانی ها را درباره سفر به مناطقی همچون بانکوک، آنتالیا و برخی مناطق ساحلی حساس کرده، ارائه خدمات مشکوک و نامتعارف در این مناطق است؛ بنابراین حتی اگر سفرهای سالمی به این مناطق انجام شود، متاسفانه دوستان و افراد خانواده با شک و تردید به این موضوع می نگرند؛ چراکه افکار عمومی ایران، استقبال از چنین سفرهایی را غیرمنطقی و بدون دلیل قانع کننده می داند.
این روزها برخی جوانان ایران قدم در مسیری گذاشته اند که بهانه آن "آزادی" است؛ البته آزادی به معنای هرج و مرج و کاستن از حجم لباس! و این موضوعی است که حتی جوامع پیشرفته نیز از آن استقبال نمی کنند! بنابراین بسیاری از مسافران آنتالیا و تایلند را باید در ایران جستجو کرد و همسران گمشده را در سواحلی که نقاشی رنگارنگ و تصویر فریبنده شان نخستین محرک برای سفر بوده است!
گردشگری داخلی جذابیت اندکی دارد
هرچند انجام سفرهای ساحلی با اهدافی که امروز در رسانه های ایران پیگیری می شود، از اساس اشتباه و تاسف آور است اما در این میان نباید از برخی محدودیت ها و فقرهای حوزه گردشگری داخلی ایران غافل شویم.
نشستن پای حرف دل و انگیزه برخی جوانان ایرانی نشان می دهد که اگر مراکز تفریحی متعدد و جذاب در داخل کشور وجود داشته باشد، از شدت سفرهای ساحلی خارجی کاسته خواهد شد و اقتصاد کشور تا این حد از خروج ارز و سرمایه ایرانی متضرر نمی شود.
در همین باره، یک شهروند 34 ساله تهرانی به "تبیان" می گوید: "یکبار به کیش سفر کردم و برای همیشه پشیمان شدم؛ چراکه داخل مراکز خرید کیش پر از مامورانی بود که با لباس فرم به پوشش دیگران گیر می دانند و حتی از برخی افراد شناسنامه می خواستند؛ هرچند من همراه با همسرم بودم اما میلیون ها تومان هزینه نکرده ام که در کیش هم با حضور پررنگ ماموران مواجه شوم! به نظر من در مراکز گردشگری باید از ماموران نامحسوس استفاده شود تا مردم بدبین نشوند و این ماموران فقط در موارد بسیار خاص و حساس وارد عمل شوند. در غیر این صورت ترجیح می دهم همان پول را به ترکیه و تایلند و دبی بروم و بدون محدودیت تفریح کنم."
شهروند دیگری که 30 سال دارد می گوید: "بسیاری از مراکز تفریحی ایران نه تنها خدمات و امکانات مناسبی ندارند بلکه مدام شما را در معرض و خطر سوال و بازرسی قرار می دهند. مگر دیوانه ام که پولم را اینطور و اینجا خرج کنم؟!"
اروپایی سفر کنیم
به رغم ناصحیح بودن برخی توجیهات بی اساس و ساده لوحانه، به نظر می رسد نهادهای اجرایی و نظارتی کشور باید با بهره گیری از نظرات استادان دانشگاه ها، جامعه شناسان، روان شناسان و متخصصان حوزه های رسانه و گردشگری، بسترهایی را برای گردشگری سالم و جذاب در داخل کشور فراهم کنند؛ بستری که هم رضایت جوانان ایرانی را به دنبال داشته باشد و هم سلامت فکری و بهداشت جسمی آنها را تامین کند. همچنین می توان در مدارس و دانشگاه های کشور برای "سفر صحیح و سالم" فرهنگسازی کرد تا کودکان، نوجوانان و جوانان ایران آداب گردشگری مفید و سازنده را بدانند و از آن برای سلامت روح و جسم خود بهره بگیرند.
هرچند توجه به بسیاری از نگرش ها و فرهنگ های اروپایی از نظر فرهنگ اصیل ما اشتباه و غیرقابل تقلید است اما در برخی زمینه ها می توان "اروپایی" بود؛ آیا اروپایی ها به اندازه ما به تایلند و دبی و ترکیه سفر می کنند! آیا آنها ارز و سرمایه داخلی خود را اینچنین برای هیچ و پوچ از کشورشان خارج می کنند؟ و البته آنها برای فرهنگ و آداب دینی و عرفی خود در حوزه گردشگری احترام قائل هستند. بنابراین ما نیز باید به فکر، اندیشه، فرهنگ و آداب خود احترام بگذاریم و بی آنکه خودخواه باشیم، شرایط یک جامعه در حال توسعه را درک کنیم، بپذیریم و برای بهبود و ارتقای آن بکوشیم.
سالم زندگی کردن یعنی: خوراک سالم، رفتار سالم، پوشش سالم و سفر سالم. بنابراین نمی توان به بهانه آزادی، زندگی ناسالم را در رسانه ها ترویج و تبلیغ کرد؛ چراکه رسیدن به ساحل امنیت و سلامتی و آرامش قبل از آنکه به رفتارهای پرخطر و کاستن از حجم لباس وابسته باشد، در گرو برخورداری از لباس عقل و منطق است. گردشگری امروز یک "علم" است؛ پس باید عالم بود.
منبع: تبیان
انتهای پیام