بحران بیماری های روحی و جسمی در ایران به دلیل نداشتن شغل مناسب
صدای شیعه: اشتغال در ایران چند سالی است که به معضلی بزرگ برای نسل جوان و به خصوص قشر تحصیلکرده بدل شده است. درواقع یا کار نیست و جوانان بیکارند، یا کار مرتبط با رشته تحصیلی و تخصص آنها وجود ندارد و جویندگان کار مجبورند به محض پیدا کردن هر کاری آن را بقاپند و به علایق و تخصص خود توجه نکنند. به همین علت است که این روزها رضایت شغلی در افراد بسیار کم شده است و نارضایتی از شغل نیز نتیجه ای جز کاهش بهره وری و کار مفید نخواهد داشت.به گزارش راه نو، از سوی دیگر،اینکه افراد بخواهند به دنبال شغل مورد علاقه خود باشند و در آن مسیر گام بردارند مربوط به زمانی می شود که زمینه های دنبال کردن علایق نیز در بازار کار فراهم باشد اما در شرایطی که صدها هزار جوان تحصیل کرده در رشته های مختلف بیکار مانده و جذب شغلی بسیاری رشته ها نیز اشباع شده و استخدام جدیدی صورت نمی گیرد، دیگر مباحث مربوط به دنبال کردن علایق و توانمندی ها رنگ می بازد.
بند «پ» عامل فساد شغلی
در این میان، با رایج شدن بند «پ» برای کاریابی که همان پارتی بازی خودمان است، زمینه های فساد شغلی ایجاد می شود چرا که از قدیم الایم گفته اند که سلام گرگ بی طمع نیست و بسیار افرادی هستند که در ازای کاری که می کنند توقعات جانبی دارند و می خواهند کارشان راه بیافتد. البته آقازاده بودن و داشتن پدری قدرتمند برای کسب شغل نیز هرچند کمتر عامل فساد است اما در هر حال باعث بیکاری جوانان شایسته شده و زمینه های فساد اجتماعی و اخلاقی را که ریشه در فقر دارند باز می کند.
در ایران تحقیقات رسمی که بتوان آن را مبنای آماری میزان رضایت شغلی حدود 22 میلیون شاغل دانست وجود ندارد اما برخی کارهای تحقیقاتی نشان می دهد که تنها 35 درصد از کل بازار کار ایران فکر می کنند شغل خوبی دارند و از انجام آن لذت می برند و مابقی 65 درصد چنین تصوری نداشته و انجام آن کار را از سر اجبار و کسب روزی می دانند.
کار از سر ناچاری باعث فرسودگی روح و جان نیروی کار می شود و خیلی زودتر از آنچه باید نیروی کار را فرسوده و از کار افتاده می نماید. اما عدم رضایت شغلی تنها عامل فرسایش روح و جان شاغلان ایرانی نیست.
چند شغله ها در روزهای بیکاری بسیاری از جوانان
این روزها دخل و خرج ها با هم نمی خوانند و کار به جایی رسیده است که در روزهای بیکاری بسیاری از مردم، نان آور خانواده مجبور می شود شغل دوم و حتی سوم داشته باشد و این در حالی است که زنان و مادران خانواده نیز بیرون از منزل مشغول به کارند!در واقع می توان گفت این جمله که قدیمها یک نفر کار میکرد و 10 نفر بر سر سفرهاش نان میخوردند،بی معنا شده و امروز 10 نفر در یک خانه کار میکنند و باز هم هشتشان گرو نهشان است.
به این ترتیب است که با وجود اینکه آمار ها از بیکاری جوانان و بحرانی شدن نرخ بیکاری می گویند و بسیاری از آمارها نیز حکایت از عدم رضایت شغلی نیروی کار حکایت دارند، با این حال بسیاری از افرادی که توانسته اند برای خود شغلی دست و پا کنند نیز به اصلاح معروف در دخل و خرجشان مانده اند و مجبورند بعضا شغل دوم یا حتی شغل سوم داشته باشند و چند شغلگی را در جامعه باب کنند.چندشغلگی که می تواند از انسان ها ماشین متحرکی بسازد که روح ندارند و تنها غذا می خورند، می خوابند و کار می کنند.
امروز عنوان میشود بین 4.7 تا 7.1 میلیون نفر در ایران دوشغله و یا سه شغله هستند و 5.2 میلیون نفر نیز میگویند در جستجوی آن هستند.
بی تردید، فردی که به جای 8 ساعت کار معمول در روز 16 تا 18 ساعت کار می کند،راندمان کاری پایین تری خواهد داشت و از لحاظ بدنی و روحی نیز فرسوده خواهد شد و باید برای این مساله هر چه سریع تر چاره ای اندیشیده شود چرا که سرپرست خانوار آدم آهنی نیست که از او به عنوان ماشین پولسازی استفاده شود. او به تدریج به فرسایش روحی و جسمی دچار خواهد شد ضمن اینکه بی تردید راندمان کار مفید در کشور پایین خواهد آمد.
منبع:راه نو
انتهای پیام