( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: خودش کتاب "عباس دست طلا"یش را بهترین کتابش می داند و می گوید برایش زحمت زیادی کشیدم راوی هم صادق بود و همین باعث شد تا به دل همه بشیند.

محبوبه معراجی پور نویسنده جوانی است که کارش را با رمان و داستان شروع کرد و چندی است که به نوشتن خاطره روی آورده است. می گوید داستان نوشتنم تاثیر زیادی در نوشتن خاطرات داشته است چون باعث می شود بتوانم تم داستانی به خاطرات بدهم .

متن ذیل گفتگو با محبوبه معراجی پور درباره مسائل مهم خاطره نگاری این روزها است.

محبوبه معراجی‌پور در گفتگوی تفصیلی، درباره کیفیت خاطره‌نگاری در سال های اخیر و سیر صعودی این موضوع گفت: از آنجا که سوژه های فراوانی از دوران دفاع مقدس وجود دارند که درباره آنها نوشته نشده و مدافعان حرم نیز به جمع آنها پیوستند، شناسایی و مصاحبه گرفتن و نوشتن از آنها کاری بسیار پسندیده است.

 

**خاطره‌نگاری در موارد محدود ممکن است کیفیت مناسب نداشته باشد

نوشتن از دلاوریهای آنها از واجبات است؛ باید در این دوره خاطرات آنها را مکتوب کرد تا در آینده سایر هنرمندان از داستان نویس، فیلمساز، نقاش و سایر هنرها درباره شیرمردان و شیرزنان این مرز و بوم به خلق آثار هنری، بپردازند. جز در موارد محدود کیفیت بیشتر آثار در سطح مطلوبی قرار دارد و نویسندگانی که در این حوزه کار می کنند و بیشترشان را میشناسم با حساسیت بسیار بالایی قلم می زنند و درصدد هستند تا واقعیات زندگی سوژه مورد نظر را نشان دهند. انصافا بسیار خوب هم می نویسند.

 

**تابع شدن نویسنده در مقابل راوی آسیب جدی این حوزه است

وی دو آسیب را متوجه این حوزه دانست و گفت: آسیب اول این است که نویسنده تابع برخی راوی ها شود و آنگونه بنویسد که نیستند. و باز آنجا که متاسفانه برخی راوی ها از خود و زندگی شان بزرگ نمایی کرده و اصرار دارند نویسنده، شخصیت آنها را بسیار بزرگ تر از آنچه هستتد در کتاب ترسیم کند و مقابل دید عموم قرار دهد؛ این بدترین اتفاق ممکن است که بارها اتفاق افتاده است.

 

**راوی گاهی می‌خواهد خودش را بزرگتر از آن چیزی که بوده است نشان دهد

وی افزود:  درباره سوژه هایی از نویسنده تقاضا کردند آنها را بزرگ تر از آنچه هستند نشان دهد؛ اما نویسنده متوجه زوایای پنهان و آشکار شخصیتش شده و دروغ گفتن را جایز نمی داند؛ من معتقدم باید زندگی خانم یا آقای راوی عین خودش باشد. نه بزرگش کنیم نه کوچک. اما متاسفانه راوی هایی هستند که معتقدند این ماجراها مربوط به 20 یا 30 سال قبل بوده و من امروز طور دیگری شدم و ممکن است آبرویم پیش خانواده و جامعه برود و زیر تمام حرف هایی که قبلا خودش گفته بود و موافق چاپ بود؛ بزند.

 

 

 

نباید بیهوده آدم ها را بزرگ کنیم/ دروغ گفتن به جامعه کاری ناپسند و مذموم است

معراجی پور ادامه داد: این آسیب، جدی است. ما نباید آدمها را بیهوده بزرگ کنیم یا آسمانی و مدام در حال ذکر و عبادت نشان دهیم. پس کی زندگی کردند؟ و ریزپردازیهای شخصیتی شان چه می‌شود؟ ما انسانهای زمینی هستیم با رفتار زمینی‌. اینکه نشان دهیم این شخص زمینی و عادی، رفت جبهه، متحول شد یا شهید، این تحول، واقعی و باورپذیر می‌شود. در غیر این صورت مصنوعی است و جز شعار و بزرگ نمایی بیهوده از او چیز دیگری نیست. به نظرم همان بهتر که درباره اینگونه شخصیتها نوشته نشود؛  یا هر جا متوجه شدیم راوی توقع بزرگ نمایی از نویسنده دارد، کار متوقف شده و کتاب چاپ نشود. اما دروغ گفتن به جامعه کاری ناپسند و مذموم است.

 

ناشران این حوزه گاهی به سرعت نور کتاب را از نویسنده می‌خواهند

وی آسیب دوم را متوجه ناشران دانست و گفت: ناشران گاهی بدون آگاهی و بسرعت نور در پروسه زمانی سه تا شش ماه توقع دارند نویسنده هم مصاحبه بگیرد هم کتاب را تمام کند. رخ دادن این اتفاق، محال است و راوی از شخصیت اصلیش فاصله گرفته و باورپذیر نخواهد شد. مخاطب فهیم و تیزهوش امروز نیز متوجه میشود. در نتیجه مردم سراغ خواندن اینگونه کتاب‌ها نمی‌روند‌.

 

**خاطره‌ها هم نقد می‌شوند/ نقدهای مکرر به من در نوشتن کتاب‌های بعدی بسیار کمک کرد

این نویسنده درباره کم نقد شدن خاطره نگاری نسبت به داستان در کشور گفت: این موضوع را قبول ندارم؛ اتفاقا بیشتر کتاب های خاطره که حرفی برای گفتن دارند، به شخصیت راوی نزدیکند و در جامعه مورد اقبال قرار گرفته و بارها تجدید چاپ شدند، بارها توسط منتقدین بزرگوار نقد می شود. مانند کتاب عباس دست طلا که نوشتم و بارها نقد شد و در جلسه نقد از من و راوی همزمان دعوت کردند.

وی افزود: در این جلسات  اتفاقا اولین سوال از راوی این بود که آیا کتاب عباس آقا را روایت می کند؟ یا در برنامه های تلویزیونی از ایشان پرسیدند کتاب بزرگ تر از عباس دست طلاست یا کوچکتر؟ که ایشان گفتند خودم هستم. هم من و هم جناب آقای باقری خیلی تلاش کردیم آنچه قرار است چاپ شود دقیقا خودش باشد با همه خوبی، خوشی، تلخی یا شیطنتهایش. این نقدهای مکرر به من در نوشتن کتاب های بعدی بسیار کمک می کند.

 

**اگر شخصیت پردازی دچار تخیل نشود داستانی نوشتن خاطره خوب است

معراجی پور درباره عجین شدن داستان و خاطره با هم گفت: اگر در شخصیت پردازی تخیل نشود و عین واقعیت زندگی راوی باشد و با جملات یا کلمات داستانی نوشته شود، خیلی هم خوب است و خواندنش برای مخاطب بهتر و دلنشین تر خواهد شد.

وی افزود: من نویسندگی را هیجده سال قبل با نوشتن داستان شروع کردم. کتاب داستان و رمان دارم. چند سالی است که روی به نوشتن خاطرات آوردم. قلمم داستانی است. اما ماجراها واقعی است. یعنی اتفاقاتی را که راوی تعریف می کند عین واقعیت می نویسم و انتخاب نوع کلمات و برخی فضا سازیها به داستان نزدیک می شود. اما در اصل ماجرا دخالت نمی کنم. اتفاقا اگر همین خاطرات در آینده بن مایه تشکیل داستان یا فیلم شود، خیلی هم خوب است.

 

سانسور در خاطره‌نویسی وجود دارد/ حذف و اضافه ناشر شبیه به سم مهلک است

این نویسنده درباره میزان حذف و سانسور در خاطره نگاری گفت:  بستگی به شخصیت راوی دارد و سیاست دولتها. دسته اول حذف ها خوب است. در این گروه، گاهی آوردن یک ماجرا ممکن است در جامعه جنجال برانگیز شود که خب قبل از چاپ حذف شود بهتر است؛ دسته دوم حذفها این است که گاهی اشکالات بی ربطی از سوی راوی یا ناشر گرفته شده و حذف صورت می گیرد. حذف و اضافات دسته دوم، به نظرم شبیه به سم مهلک است؛ سانسور در این ژانر هنری نیز زیاد صورت می گیرد.

 

 

معراجی پور حضور نداستن نویسنده  در آن خاطراتی که راوی روایت می کند و میزان تاثیر ان در نوشتن کتاب گفت: وقتی با راوی، دوستانش، تصاویر،  فیلم‌ها و یا کتاب های آن دوره آشنا شویم و بارها این موضوعات در طولانی مدت مصاحبه صورت بگیرد میتوان زمانه را شناخت و تصویر درستی ارائه داد. مخصوصا دوستان و همکاران راوی در این زمینه نقش عمده ای دارند.

 

کتاب عباس دست طلا برایم بهترین کتاب این حوزه بوده است

این نویسنده درباره بهترین خاطره نگاری که تا به حال نوشته است گفت: "عباس دست طلا" برایم بهترین بود از آنجا که حساسیت زیادی داشت که هر چه می گوید عین واقعیت باشد، برایم بسیار جالب بود. مخصوصا که پدر شهید بود و اصلا روی شهادت پسرش مانور نداد و من بعد از سه ماه فهمیدم که او پدر شهید است.

وی افزود: شخصیت او را بسیار دوست دارم. قهرمان واقعی، جدی و بزرگی است بدون اینکه بزرگ نمایی شود. ایشان یک بار به من گفتند خانم معراجی پور برای من که سن و سالی ازم گذشته و حاج آقایی برای خودم هستم زشت نیست که شوخی هایم را بنویسی؟ به ایشان گفتم حاج آقا اینها مربوط به گذشته و دوران جوانی شماست و چیزی از ارزش و اعتبار شما کم نمی کند بلکه شخصیت شما را بهتر و واقع پذیرتر می کند که با رویی گشاده پذیرفتند و مثل برخی راوی ها نگفتند اگر نوه، بچه های من یا دوستانم بفهمند آبرویم می رود.

معراجی پور گفت: پس از ایشان سوژه بعدی من خانم سوری که همسر شهید است و خود نیز هشت سال در دوره دفاع مقدس در غرب کشور بوده و ماجرایی بسیار زیبا و عاشقانه دارد را هم بسیار دوست دارم. خانم سوری نیز از آن دسته افرادی است که به شدت مخالف هر نوع بزرگ نمایی بود؛ ایشان من را با تمام اعضای خانواده، فامیل، دوستان و همکاران خود و همسرش آشنا کرد و با همه صحبت کردم. سه سال است که دارم مصاحبه می گیرم. کتاب در حدود 400 صفحه منتشر خواهد شد که عشق، تم اصلی این خاطرات است؛ من شخصیت هایی را که ترسی از به تصویر کشیدن گذشته خود ندارند و واقعیت ها را می گویند، بسیار دوست دارم و با عشق و علاقه روی خاطراتشان کار می کنم.

منبع: نسیم


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر