درست مثل کتابهایش یک طبل توخالی است
صدای شیعه: مخاطبان ایرانی کتابهای موفقیت، از سال ١٣٨٨ نام ترامپ را شنیدهاند و حالا با تعجب به پشت جلد کتابهایی مانند «هنر معامله»، «مثل یک قهرمان فکر کن»، «دستهای طلایی»، «چگونه مثل یک بیلیونر فکر کنید»، «بزرگ فکر کن»، «101 راه موفقیت»، «چرا میخواهیم شما ثروتمند باشید» و «چگونه در زندگی برنده شوید» نگاه میکنند و از خود میپرسند آیا یک نویسنده میتواند رئیسجمهور شود؟
گشتی در بازار کتاب نشان میدهد اینروزها، جویندگان کتابهای ترامپ به دنبال کشف چگونگی موفقیت او در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هستند اما این کشف نه از راه پیگیری اخبار سیاسی، بلکه قرار است از طریق خواندن زندگینامههای خودنوشته او محقق شود.
دکتر فریدون مجلسی، از کارشناسان برجسته علوم سیاسی و روابط بینالملل، در این گفتوگو به این خوانندگان توصیه میکند فریب این بازی کتابسازی را نخورند و ترامپی که با ارث به ثروت رسیده را چهرهای موفق در دنیای اقتصاد و حتی سیاست نپندارند.
از ترامپ بیش از هشت کتاب در ایران به چاپ رسیده، ارزیابی شما از تعدد این آثار چیست؟
در وهله اول، ارزیابی من این است همه این کتابها، یکی، دو کتاب بیشتر نیستند که به وسیله مترجمهای مختلف با اسامی مختلف و متفاوت به چاپ رسیدهاند. این موضوع برای مخاطبان ایرانی چندان عجیب نیست، چراکه بسیاری از کتابهایی که در این حوزه منتشر میشوند، هر از چندگاهی به یک نام تازه و از سوی مترجمی متفاوت منتشر میشود. اما اگر به کتابخانه ملی برویم و در میان کتابهای ثبتشده در این مرکز نگاهی کنیم، میبینیم ماجرا چیز دیگری است. همه این کتابها با نامهای خارجیشان به ثبت رسیدهاند اما اگر در محتوای آنها دقت کنیم، واقعیت این است که موضوع همه آنها در یک یا دو حوزه طبقهبندی میشود و بنابراین باز هم بهنوعی همه این آثار را میتوان در یک یا دو کتاب او خلاصه کرد.
همانطور که گفتید، در فهرست آثار کتابخانه ملی، این تعدد لحاظ شده و نگاهی به منابع اصلی نشان میدهد واقعا ترامپ این همه کتاب نوشته است. این موضوع با توجه به شخصیت ترامپ و ترامپی که در رقابت انتخاباتی آمریکا شناختهایم، عجیب نیست؟
بگذارید موضوع را از دو زاویه نگاه کنیم؛ اول اینکه آیا واقعا خودِ ترامپ نویسنده این آثار است و دوم اینکه آیا حرفی که او در این کتابها زده ارزش ارزیابی را دارد یا نه؟ در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، افرادی هستند که آنها را با عنوان «گوست رایدر» یا «نویسنده شبح» میشناسیم. چهرههای مشهور زیادی هستند که میخواهند با چاپ کتاب یا زندگینامههای خودنوشته به شهرتی جهانی برسند اما طبعا بینش یا دانشی در زمینه نوشتن ندارند، آنها با استخدام همین گوست رایدرها در این زمینه وارد عمل میشوند. روند کار هم ساده است. گوست رایدر با عقد قرارداد مسئول برگزاری جلساتی با آن چهره مشهور میشود و پس از ثبت و ضبط گفتههای او، سعی میکند براساس شناختی که از فرد پیدا کرده، کتابی را به نام او بنویسد. در جریان رقابتهای انتخاباتی آمریکا، دریافتیم لااقل یکی از کتابهای ترامپ با عنوان «هنر معامله» به این شکل و به وسیله گوست رایدر به نام «تونی شوارتز» نوشته شده است.
فکر میکنید خواندن این کتابها مفید است؟
بعید میدانم.
پس چرا هم قبل از انتخابات و پیروزی ترامپ و هم پس از انتخابات، کتابهای او با این استقبال عجیب مواجه شدهاند؟
ترامپ در طول سالهای اخیر، مسیر ترقی اقتصادی را طی کرده اما بهشخصه بعید میدانم او آدمی باشد که حوصله و وقت ایدهپردازی در حوزه اقتصادی و مسیر موفقیت را داشته باشد. اگر مردم ما یا مردم کشورهای دیگر- بهویژه کشورهای جهان سوم- به سمت این نوع کتابها میروند به دلیل آن است که کشف کنند او چگونه موفق شده. مردم میخواهند با کشف این چگونگی و الگوبرداری از آن مسیر زندگی خود را هموارتر کنند اما حتی آنها هم احتمالا در تورق این کتابها دریافتهاند نباید توقع دیدگاههای فلسفی یا علم اقتصاد را در این آثار داشته باشند.
ولی با این همه، همین کتابها به چاپ چندم رسیدهاند. این همه طرفداری از کجا میآید؟
از فرهنگی که آدمها را متمایل به یکشبه ثروتمندشدن میکند. من نمیدانم آدمی مثل ترامپ که ثروتش را از طریق ارث به دست آورده، قرار است در این کتابها به مردم چه تئوری تازهای در زمینه موفقیت اقتصادی دهد؟! یادمان نرود بعضی از راهها برای کسب ثروت آسان است و اگر کسی از این راهها توانسته به پول و پلهای برسد، نشان از موفقیت اقتصادیاش نیست. اینکه ترامپ کابارهدار بوده و از این طریق ثروتی اندوخته است، چطور میتواند برای منِ ایرانی که در این فرهنگ زندگی میکنم یا حتی برای یک شهروند آمریکایی که در یک ساختار اداری و قانونمند زندگی میکند، منبع موفقیت اقتصادی باشد؟
میشود گفت ترامپ این کتابها را برای جلب توجه و تأثیرگذاری در روند انتخابات نوشته است؟
بههیچعنوان. حداقل من بعید میدانم چنین انگیزهای در کار بوده. تا آنجایی که من فرایند انتخابات آمریکا را پیگیری کردم، در هیچکدام از جلسات، مناظرهها و چالشهای مهم، اثری از این کتاب نبود و کسی دربارهاش حرفی نزد. البته رقبای ترامپ، کتابهایی در زمینه سیاست، فرهنگ و... داشتند که اتفاقا کتابهای مهمی بودند و دربارهشان حرف زده شد اما اختصاصا درباره ترامپ اصلا چنین چیزی را ندیدم.
اگر به تاریخ ثبت این کتابها در فهرست کتابخانه ملی نگاه کنیم، ترجمه این آثار در ایران بعد از سال ٨٨ آغاز شده. فکر میکنید این تقارن حاوی پیامی است؟
قطعا پیامی دارد، اما این پیام بیشتر یک پیام فرهنگی است. انتشار این کتابها در آن سالها، حکایت از آن دارد ما روزبهروز به سمت مادیگرایی حرکت کردهایم و پول را مانند یک آیینِ زندگی پذیرفتهایم. اگر خاطرتان باشد این دوران همان دورانی بود که تجارت پول در اشکال مختلف خود و با نامهای تروتازه مطرح شد؛ رقمهای سودی که دنیا را متعجب میکرد. چنین تحولات پولپرستانهای در دورهای ظهور کرد که نابغه هزاره سوم ظهور کرده بود و داشت به مدیریت جهان میاندیشید.
با چنین خاطره دردناکی و آگاهیای که مردم در چند ماه اخیر نسبت به ترامپ پیدا کردند، چرا باز هم طالب کتابهای او هستند؟
مردم به سراغ کتابهای اینچنینی میروند تا کنجکاوی خود را ارضا کنند و تمایلات سرکوبشده خود را بشناسند. اکنون هم که فهمیدهاند نویسنده یکی از این کتابهای چگونه موفق شویم، موفق شده و رئیسجمهور آمریکا شده است، خب، طبیعی است که بخواهند ببینند چنین آدمی چطور مسیرش را طی کرده که امروز اینجا ایستاده است. از این استقبال هم نباید تعجب کرد، کتابهای زیادی هستند که در صورت دریافت مجوز چاپ، قطعا با استقبال شدیدی از سوی مخاطبان ایرانی مواجه خواهند شد. (میخندد).
به عنوان سوال آخر، آیا فکر میکنید میشود ترامپی که به کاخ ریاستجمهوری آمریکا رفته را براساس همین آثارش مورد قضاوت و شناخت قرار داد؟ آیا در این قضاوت میتوان از اظهارات گوست رایدرهای او هم کمک گرفت؟
میدانید کشف این شخصیتها و شنیدن حرفها و خاطراتشان از ترامپ به ما کمک میکند ترامپ واقعی را بیشتر بشناسیم. ترامپ که قلمی نداشته تا بنویسد. کتابهایی که امروز از او در بازارهای جهان وجود دارد، به جای اینکه به قلم او نوشته شده باشد، با قلم او نوشته شده. این موضوع برایتان آشنا نیست؟ مگر یادتان رفته ما هم دورهای را تجربه کردیم که در آن مسئولان میرفتند و با رقمهای نجومی از دانشگاههای جهان برای خودشان مدرک میخریدند. خرید شأن و مقام و منزلت، هر جا به شکلی اتفاق میافتد، یک جا به وسیله سفارش نوشتن یک کتاب و جای دیگر به شیوه خرید مدرک. اگرچه امروز هر نوع قضاوتی درباره ترامپ، این کتابها و آینده این شخصیت زود است، اما به نظر میرسد او طبلی توخالی باشد؛ درست مثل صاحبِ کتابی که خودش نویسنده نیست!
منبع: شرق
انتهای پیام