( 0. امتیاز از )

 احمد محمدتبريزي

صدای شیعه: سپهبد محمدولي قرني، نخستين رئيس ستاد مشترک ارتش در تاريخ سوم ارديبهشت ماه سال 1358 به دست «گروه فرقان» ترور شد تا نخستين فرمانده قرباني ترور لقب بگيرد. اختلاف قرني با حکومت پهلوي از زمان کودتاي ننگين 28 مرداد 1332 علني شد و اين اختلاف و دشمني تا پيروزي انقلاب اسلامي به طول انجاميد. صراحت در رفتار و گفتار، شجاعت در ابراز عقيده و ارتباط نزديک با روحانيون بزرگ و صاحبنام شخصيتي ويژه از قرني ساخته است. به مناسبت سالروز شهادت سپهبد محمدولي قرني، پژوهشگر و مدرس دفاع مقدس «جعفر حسنلو» مروري بر دوران مبارزاتي ايشان و فعاليت‌هايشان در ارتش دارد که در ادامه مي‌خوانيد.

 

شروع مخالفت‌ها

سپهبد قرني به علت مخالفت با رژيم شاهنشاهي در کودتاي 28 مرداد توسط شاه دستگير و به سه سال زندان محکوم مي‌شود. ايشان آن زمان مسئوليت‌هاي بسيار مهمي مثل اداره اطلاعات ارتش را عهده‌دار بود ولي با وجود اين مسئوليت‌ها با نظام شاهنشاهي هم مخالفت داشت. وقتي دوران محکوميت‌ ايشان به اتمام مي‌رسد و از زندان آزاد مي‌شود با آيت‌الله طالقاني ارتباط برقرار مي‌کند. دولت وقت پي به ارتباط قرني با روحانيت مي‌برد، او را دوباره دستگير مي‌کند و مجدداً به 9 ماه زندان محکوم مي‌شود. بعد از آزادي از زندان با آيت‌الله ميلاني ارتباط برقرار مي‌کند و اين بار به سه سال زندان محکوم مي‌شود و در مجموع هفت سال زندان را تجربه مي‌کند. در آخر سپهبد قرني را از ارتش اخراج مي‌کنند که بعد از انقلاب توسط حضرت امام خميني به کار دعوت و جزو اعضاي شوراي انقلاب منصوب مي‌شود و به عنوان يکي از ياران حضرت امام فعاليت‌هايش را از سر مي‌گيرد.

 

ارتش فداي مردم
در روزهاي ميان 12 و 22 بهمن، محمدولي قرني در مدرسه رفاه مستقر بود و بلافاصله پس از پيروزي انقلاب با حکمي از سوي امام خميني(ره) به عنوان رئيس ستاد ارتش منصوب شد. در تاريخ 23 بهمن 1357 يعني درست يک روز پس از پيروزي انقلاب حضرت امام ايشان را به عنوان رئيس ستاد مشترک ارتش به کار مي‌گيرد. پس از انتصاب به رياست ستاد ارتش روز 24 بهمن 57 به دفتر ستاد ارتش آمد و پس از پايين کشيدن عکس شاه و بالا بردن عکس امام خميني(ره)، گفت: «ارتش شاهنشاهي که مي‌گفتند مجهزترين ارتش دنياست و شايد هم از لحاظ وسايل و تجهيزات، چنين بود، ظرف چند ساعت متلاشي شد، زيرا ايمان و آرمان نبود.»
 قرني غير از چند نفر، همه امراي ارتش را بازنشسته کرد و گفت: «ديگر در ارتش از ارتشبد و سپهبد خبري نيست» و در مقابل طبق دستور او تعدادي روحاني به سازمان‌هاي ارتشي راه يافتند. او تأکيد کرد: «ارتشيان بايد از روحانيون تبعيت کنند.‌» وقتي همه امرا را بازنشسته کرد، مخالفان او در مطبوعات او را مورد اتهاماتي قرار دادند. سپهبد قر‌ني در اواخر سال 57 حمله عراق را پيش‌بيني ‌کرد و نگران شايعاتي بود که در آن روزها درباره تضعيف و حتي انحلال ارتش به گوش مي‌رسيد که ارتش ايران از هر سو هدف قرار گرفته بود. قرني يک برنامه همبستگي مردم با ارتش ترتيب داد، سربازان در خيابان‌هاي پايتخت رژه ‌رفتند و شعار ‌دادند: «ارتش فداي مردم» و گروهي از مردم در پاسخ به آنها مي‌گفتند: «مردم فداي ارتش. » هدف سرلشکر قر‌ني از اين کار، بردن ارتش به ميان مردم و بالا بردن روحيه سربازان بود. 
سپهبد قرني بلافاصله گروهي از افسران انقلابي به مسئوليت سرهنگ حسنعلي فروزان را براي اداره امور ارتش به کار گرفت. سرهنگ فروزان که رابطه خوبي با روحانيت و افسران جوان انقلابي داشت، رئيس دفتر سپهبد قرني شد و با هدايت او افسراني مانند حسن سعدي، محمدعلي شريفي‌النسب، عبدالله نجفي، محمدرضا رحيمي، احمد دادبين، محمد سليمي، شهيد يوسف کلاهدوز، شهيد موسي نامجو و شهيد حسن اقارب‌پرست وارد ستاد مشترک ارتش شدند. اين افراد توانستند مانع نفوذ سرهنگ توکلي از وابستگان دولت بازرگان که سوابق جاسوسي قبل از انقلاب را داشت و به همين علت به زندان محکوم شده بود، بگيرند. سپهبد قرني همزمان با قبولي اين مسئوليت نقش فعالي در پاکسازي ارتش ايفا مي‌کند. همچنين در برخورد سرسختانه با منافقين و چريک‌هاي فدايي سرسختانه عمل مي‌کند و هنگامي که در اسفندماه سال 57 در کردستان درگيري و ناآرامي پيش آمد، ايشان با تمام توان با ضد انقلاب به ويژه با حزب دموکرات مقابله کرد. 
در دوران کوتاه مسئوليت قرني اتفاقات مهمي مي‌افتد. در زمان  ايشان هيئت صلحي که از طرف دولت بازرگان براي حل مناقشات و اختلافات به سنندج رفته بود، چريک‌هاي فدايي و حزب دموکرات، پادگان سنندج را به محاصره درمي‌آورند. قرني به محض باخبر شدن از اين اتفاق خيلي جدي و محکم وارد عمل مي‌شود و دستور آماده‌باش سريع به ارتش مي‌دهد و دستور مي‌دهد خلبانان ديوار صوتي شهر را بشکنند. اقدامات رئيس ستاد مشترک ارتش جواب مي‌دهد و باعث مي‌شود حزب دموکرات که اطراف پادگان سنندج مواضع گرفته بود، پراکنده ‌شود. پس از اين اتفاق دولت بازرگان به قرني مي‌گويد چرا همزمان با حضور تيم حسن‌نيت در کردستان اين اقدام را انجام داديد و با چريک‌هاي فدايي مقابله کرديد و همين دليلي براي برکناري سپهبد قرني مي‌شود.  مهم‌ترين علت برکناري قرني قاطعيتي بود که وي در قبال توطئه ضد انقلابيون در کردستان از خود نشان داد. گروه‌هاي فعال سياسي دائماً تلاش مي‌کردند تا قاطعيت قرني را در دفاع از نظام جمهوري اسلامي، به ويژه مبارزه با تجزيه‌طلبان کردستان، سرکوب و خشونت قلمداد کنند. در اين زمان، از سوي گروه‌هاي مختلف سياسي، قرني به عنوان يکي از چهره‌هاي نظامي حکومت شاه مطرح مي‌شد و سوابقش با بزرگنمايي و سياه‌نمايي هرچه شديدتر در بيانيه‌ها و مطبوعات منعکس مي‌شد. 
 

توانمندي‌هاي نظامي
سپهبد قرني نيرويي بسيار توانمند و شجاع بود. در دوران شاهنشاهي هم به درجات بالاي نظامي ‌مثل درجه سرلشکري ‌رسيد. آن زمان اداره دوم ارتش يکي از ادارات مهم و بسيار تأثيرگذار در سياست‌هاي ايران و منطقه بود و تمام اطلاعات ارتش در اين محل ذخيره مي‌شد. 
با وجود رشادت‌ها و شايستگي‌هاي نظامي‌اش مخالف سرسخت حکومت پهلوي بود. در کل بدنه اصلي ارتش مخالف حکومت بودند و در تظاهرات انقلابي مردم مشخص شد ارتش تا چه اندازه به مردم و مباني اسلامي وفادار و پايبند است. تجربه گارد شاهنشاهي در 21 مرداد 57 روز عاشوراي حسيني به خوبي بيانگر تمايلات مذهبي و سياسي ارتشي‌هاست. 
در اين روز مردم زيادي در خيابان‌ها شعار مرگ بر شاه مي‌دهند و شاه براي حفظ تاج و تختش به لشکر گارد آماده‌باش مي‌دهد. 27 هليکوپتر در پادگان لويزان جمع مي‌شوند و به فرماندهان گارد اعلام مي‌کنند در پادگان حضور داشته باشند تا در صورت نياز وارد عمل شوند. 
در ميان بحبوحه و شلوغي پادگان، نيروهاي شجاعي مثل شهيد سلامت‌بخش و عابدي پيدا مي‌شوند تا در ظهر عاشورا، افسراني را که آماده حمله به مردم بودند، به رگبار ببندند. در اين حادثه 14 نفر کشته و 27 نفر زخمي مي‌شوند و تار عنکبوتي نظام پادشاهي از همان روز متلاشي مي‌شود. شاه در اين روز متوجه مي‌شود که در ميان مردم، ارتش وگارد جاويدان که برگزيده‌ترين نفراتش بودند، جايي ندارد و از او حمايت نمي‌شود. امثال سلامت‌بخش‌ و عابدي‌در ارتش زياد بودند. آنها خودشان را به شهادت ‌رساندند تا تعداد زيادي از مزدوران را به شهادت برسانند. اين اتفاقات نشان مي‌دهد ارتش بدنه مذهبي و مردمي داشته و افرادي مثل شهيد قرني، سلامت‌بخش، عابدي و صيادشيرازي در ارتش بسيار زياد بوده‌اند. حضرت امام هم با شناخت و آگاهي کامل از اين موضوع فرمودند ارتش بدنه‌اش مذهبي و مسلمان و از آنِ جمهوري اسلامي است و کسي حق ندارد به ارتش تعرض کند. همين اعتماد به ارتش سبب مي‌شود تا امام اولين مناسبت را در تقويم تازه روز ارتش جمهوري اسلامي نامگذاري ‌کند. امام با آگاهي 29 فروردين را روز ارتش نام نهاد. ارتش از زمان پيروزي انقلاب اسلامي، جنگ در کردستان و دوران دفاع مقدس به خوبي درخشيده و 50 هزار شهيد تقديم انقلاب کرده است. اين نشان مي‌دهد ارتش با آگاهي، علم و عشق از انقلاب و کشور دفاع کرده است. شما نگاهي به شهيد دوران بيندازيد، بزرگي است که تا تاريخ و ايران و اسلام زنده است، نام ايشان به نيکي برده خواهد شد. ما نفرات اينچنيني زياد داريم و خيلي‌ها چندان شناخته شده نيستند. سپهبد قرني به‌‌رغم تمام توانايي‌هايي که داشته از يک بنيه مذهبي قوي هم برخوردار بوده است. ايشان بعد از شهادتش چون کسي را در ايران نداشته تمام دارايي‌اش را وقف کرده است. اولين نظامي‌اي که به شوراي انقلاب راه پيدا مي‌کند، سپهبد قرني است. 
منافقين کساني را انتخاب مي‌کنند و به شهادت مي‌رساندند که انسان‌هاي تأثيرگذاري در انقلاب بوده‌اند. چرا شهيد مطهري و مفتح را به شهادت مي‌رسانند چون از نقش و تأثيرگذاري اين اشخاص در انقلاب مطلع بودند. امام براي شهادت استاد مطهري اشک مي‌ريزد و مي‌فرمايد: مطهري پاره تن من است. منافقين شناخت پيدا مي‌کنند چه کساني در انقلاب تأثيرگذار خواهند بود تا او را به شهادت برسانند در اعلاميه‌اي که براي شهيد قرني مي‌دهند مي‌گويند: ايشان با روحانيت ارتباط دارد و با امام است. منافقين از برخورد قاطعانه شهيد قرني با چريک‌هاي فدايي و منافقين در کردستان کينه و عناد دارند و منتظر فرصتي براي به شهادت رساندن ايشان بودند. 
 

مدفون کنار مقبره حضرت معصومه(س)
شهيد قرني از 23 بهمن تا ششم فروردين رئيس ستاد مشترک ارتش بود و يک ماه پس از استعفا و برکناري، گروه فرقان جلوي در منزلش در خيابان وليعصر تهران ايشان را در حالي که تنها يک محافظ که او هم راننده‌اش بود همراهش بود به شهادت مي‌رساند. روز دوشنبه، سوم ارديبهشت 1358 سرلشکر قرني که عنوان نخستين رياست ستاد کل ارتش جمهوري اسلامي ايران را داشت، ترور شد. تيمسار قرني به بيمارستان مهر انتقال يافت و يک تيم پزشکي از ارتش نيز به بيمارستان اعزام شد تا در جريان درمان او کمک کنند. سرلشکر قرني در خانه‌اش در خيابان وليعصر تهران و در حوالي سينما امپاير سابق هدف گلوله قرار گرفت و از ناحيه شکم و پا مجروح شد، معالجات مؤثر واقع نشد و او به شهادت رسيد. 
گروه فرقان در اعلاميه‌اي، مسئوليت ترور سرلشکر قرني را برعهده گرفت. تروريست‌ها از چند روز قبل با اجاره اتاقي در هتل جم، يعني مقابل خانه قرني، رفت و آمد او را زير نظر داشتند و سرانجام وقتي او در حياط خانه بود، در را زدند و او را به هنگام باز کردن در حياط، مورد اصابت گلوله قرار دادند. اين ترور باعث شد تا شهادت قرني عنوان ترور اولين نظامي پس از پيروزي انقلاب را به خود بگيرد. سپهبد قرني در سوم ارديبهشت ماه 1358 يعني تقريباً يک ماه پس از برکناري‌شان از ستاد مشترک ارتش به شهادت ‌رسيد. شهيد قرني پس از شهادت عاقبت بخير مي‌شود و کنار مقبره حضرت معصومه(س) در قم آرام مي‌گيرد و هرساله مشتاقان زيادي براي ايشان دعاي خير و طلب مغفرت مي‌کنند. 

منبع: روزنامه جوان


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر