لزوم ورود همه جانبه سازمان ملی استاندارد به مساله تراریخته ها
صدای شیعه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان محیط زیست با توجه به اینکه محصولات زیستفناوری برخواسته از علم بشر و آزمون و خطاست، پروتکل ايمني زيستي ”کارتاهنا“ که عهدنامه و برنامهای بینالمللی است، توسط کشورهاي عضو کنوانسيون تنوع زيستي موسوم به ”ریو“، به منظور حفظ سلامت انسان و محيط زیست از خطرات بالقوه محصولات زيست فناوري نوين یا GMO ها(محصولات غذایی تراریخته یا تغییر ژن یافته) در 29 ژانویه سال 2000 به تصویب رسیده است که مشتمل بر 40 ماده و 3 ضميمه است.
برای روشنتر شدن ابعاد گوناگون این علم و معاهدات بینالمللی آن با آقای دکتر داود حیات غیب، معاون دفتر پژوهش و توسعه فناوری محیط زیست که هماهنگکننده ملی و مدیر پروژه توانمندسازی ايمني زيستي ایران است، به گفت و گو پرداختیم تا از او اطلاعاتی بگیریم که حتمن همچون ما، بخشهای زیادی از آن برای خوانندگانمان نیز نو و بدیع خواهد بود.
بهتر است بحث را از آخر شروع کنیم و به همین منطور بفرمایید ایمنی زیستی چیست؟
در دنیا یک پروتکل جهانی داریم به نام پروتکل جهانی ایمنی زیستی ”کارتاهنا“. این پروتکل در ارتباط با زیست فناوری مدرن، یا بیوتکنولوژی قرار میگیرد. بر اساس اهداف این پروتکل، هرگونه کاربرد و استفاده از محصولات زیست فناوری مدرن که ممکن است خطرات احتمالی بر روی تنوع زیستی و نوع استفاده از آن داشته باشد باید با لحاظ کردن مسائل حفاظتی و ایمنی صورت گیرد.
در بیوتکنولوژی ما این قدرت را پیدا میکنیم که یک صفت خوب را از یک باکتری بگیریم و این صفت را بصورت یک ژن منتقل کنیم به یک گیاه. این صفت باعث میشود که حشرات آفت وقتی روی این گیاه میآیند تغذیه کنند، در اثر خوردن آن، از بین بروند. در واقع گیاه دارای ژن کشنده حشرات است.
بر این اساس گفته میشود که دیگر نیازی به سم پاشی روی گیاهان نیست چرا که خود گیاه این ژن را دارد.
میدانیم که باکتریها یک سلسله هستند و گیاهان سلسلهای دیگر. در حالت طبیعی ممکن است این اتفاق، صدها و حتی میلیونها سال طول بکشد تا گونههای مختلف بوجود بیایند و از بین بروند، تا آن گونهای که پایدار است باقی بماند. اما در آزمایشگاه، ما این کار را ظرف 2 سال انجام میدهیم و ظرف 10 سال تحقیق مداوم روی یک نمونه میتوانیم بهترین حالت را انتخاب کنیم و بیرون بدهیم.
یا اینکه ما در مزارع، علف هرز داریم. این علفها گیاهان ما را خراب میکنند. وقتی ما سم پاشی میکردیم و علفکش به کار میبردیم آن علفکش هم علفها را از بین میبرد و هم گیاه ما را. حالا ما میآییم یک صفتی را از جایی بدست میآوریم و این را منتقل میکنیم به گیاه خودمان و علفهای هرز از بین میرود و گیاه ما شاداب باقی میماند.
این دو صفت حاصل کار ما در بیوتکنولوژی شدهاند و ما این محصولات را بصورت سویا، ذرت، پنبه و پانولا یا کلزا میبینیم. همه اینها در نگاه اول دانههای روغنی هستند. بنابراین روغنی که الان در بازار وجود دارد به احتمال 95درصد از این نوع گیاهان است که به آنها اصطلاحا گیاهان تغییر یافته ژنتیکی یا ”تراریخته“ میگویند و نام جدیدی که بتازگی فرهنگستان علوم انتخاب کرده، ”تراژن“ است.
این گیاهان ممکن است دانه روغنی باشند، ممکن است بصورت کنجاله برای غذای دام و طیور باشند و ممکن است از دانه آنها ما بتوانیم آرد بگیریم یا از سویا در ساخت سوسیس و کالباس استفاده کنیم و یا از روغن همین سویا در سس مایونز استفاده کنیم و اینها محصولات فوق العاده متنوعی هستند.
در کنار تمامی این مسائل، یک سری نگرانیها در میان جوامع علمی و محیط زیستیها و کنشگران اجتماعی هم وجود دارد. حتی بسیاری از بیوتکنولوژیستها معتقدند ما چون تا کنون اثرات این نوع گیاهان را نتوانستیم کامل درک و شناسایی کنیم، یک نگرانی جهانی وجود دارد. برای همین هم پروتکل جهانی بودجود میآید که میگوید استفاده کنید، اما با ملاحظات خطری که وجود دارد.
اینها روی تنوع زیستی و سلامت انسان میتوانند اثراتی داشته باشند که حتی در بعضی موارد چرخه زیست را به هم بزنند. یک چیزی که در طبیعت وجود دارد این است که قدمت موجودات زنده از ما خیلی بیشتر است. حشرات وقتی در موردشان صحبت میکنیم، داریم از 300 میلیون سال صحبت میکنیم. اما انسان بر اساس اسناد موجود، حداکثر از 10 میلیون سال صحبت دارد.
بنابراین موجوداتی که کوچک هستند اما قدمت بیشتری دارند، یعنی توانستهاند خودشان را در شرایط آب و هوایی مختلف وفق دهند و تدوام حیات و نسل داشته باشند. بنابراین ساختاری دارند که کمک میکند بتوانند خودشان را نسبت به ناملایمات مطابق کنند و نسل داشته باشند.
بعضی از حشراتِ آفت میتوانند در عرض یکسال، 30 نسل داشته باشند. کسانی که با تغییر ژنتیک سروکار دارند میدانند چقدر میتواند تغییرات ژنتیک بوجود بیاید و اینها مقاوم شوند. به همان نسبت که حشرات نسبت به سموم شیمیایی مقاوم شوند، به همان نسبت الان بعضی حشرات نسبت به همین تغییر ژنتیکی و سم BT مقاوم شدهاند. علفهای هرز نسبت به همان گیاهانی که ژن علفکش دارند، مقاوم شدهاند.
این نگرانیها باعث شده که این سوال پیش بیاید که ما در استفاه از این محصولات باید زیرساختهایی فراهم کنیم که از یک سو این خطرات را بشناسیم و از سوی دیگر شرایط را برای استفاده از این محصولات بهبود بدهیم.
گاهی اوقات ممکن است گفته شود ما شرایط و زیرساخت و نیروی انسانی لازم را نداریم و این خطرات را در محیط زیست و سلامت انسان اندازه نگرفتیم. بنابراین بعضی کشورها به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند این اقدامات را صورت دهند ممکن است برای آنها هزینهبر باشد.
لذا آمدند برای خودشان کشت را منع کردند. اما با قوانین سختگیرانهای، مصرفشان را آزاد گذاشتند. یعنی محصولات مناسبی را برای کشورشان با معیارها و استانداردهای خاص در نظر میگیرند و برای گروههای سنی و یا با شرایط جسمی خاص، ممنوع اعلام میکنند. این کار را هم با برچسبگذاری به مردم اطلاع میدهند تا حق انتخاب داشته باشند.
در مورد کشور مبدأ یا صادرکننده هم یک ملاک این است که خودش محصول را مصرف کرده باشد. مثلا اگر برزیل تولید کرده، خودش هم مصرف کننده باشد و به دیگر کشورها هم صادر کرده باشد؛ که این نشان میدهد محصول مناسبی است.
آیا ما در این علم بومی هستیم؟
ما افراد تحصیل کرده در رشته بیوتکنولوژی زیاد داریم. پژوهشکده بیوتکنولوژی هم در وزارتخانههای علوم، بهداشت و جهاد کشاورزی داریم. مراکز تحقیقاتی بسیار پیشرفته هم داریم. گلخانه تراریخته داریم. اما اینکه به دانش بومی دست پیدا کرده باشیم که به تولید بومی منجر شده باشد هنوز جای سوال دارد.
ببینید برای اینکه ما بتوانیم یک بذر آماده برای تحویل به کشاورز داشته باشیم، طبق اسنادی که در کتابهای تکست بیوتکنولوژی وجود دارد، چیزی حدود 17سال تحقیقات و سرمایهگذاری روی این محصولات میشود.
چون اول باید صفت را شناسایی کرد و بعد به گیاه مورد نظر انتقال داد و بعد مطالعات گلخانهای انجام داد و بررسی کرد که عملکرد مورد نیاز را داشته باشد. تازه بعداز 5-6 سال باید مطالعات ارزیابی خطر انجام داد.
در ایران در چه مرحلهای قرار داریم؟
ما در ایران از سال 82 در این حوزه مشغول هستیم. در تمام استانهای کشور هم مراکز تحقیقات بیوتکنولوژژی داریم. این یک علم بسیار گسترده در حدود 5 یا 6 شاخه مثل محیط زیست، بهداشت، کشاورزی، صنایع دفاعی، جرم شناسی، دریایی و... است.
در کشور ما خیلی خیلی خلاصه شده به گیاهان نو ترکیب یا تراریخته. در دنیا اما بسیار گسترده و پولساز است. به گونهای که گفته میشود اگر کشوری زیست فناوری نداشته باشد یک کشور فقیر محسوب میشود. به همین دلیل رهبری هم به این موضوع توجه دارند. اما زیست فناوری یک کُل است و گیاهِ تراژنه، یک جزء.
قانونی در ایران برای واردات یا تولید و استفاده از این محصولات داریم؟
ما در ایران یک قانون ملی داریم که در هدف دومش گفته شده ما باید بتوانیم در زمینه تولید، رهاسازی، کشت، واردات و صادرات این محصولات اقدام کنیم و از طریق بخشهای غیردولتی هم باید این کار را انجام دهیم.
سه دستگاه محیط زیست، جهاد کشاورزی و بهداشت هم متولی این قانون هستند. ارزیابی زیست محیطی آنها با سازمان حفاظت محیط زیست است و ارزیابی سلامت مخاطرات انسان با وزارت بهداشت، و وزارت جهاد کشاورزی هم مجوزهای کشت و رهاسازی را میدهد.
الان پنبه تولید شدهای را به محیط زیست فرستادهاند برای اظهارنظر که نمونۀ در دست بررسی است.
اگر همین امروز بخواهیم سه محصول را بصورت تراژنه در کشور کشت کنیم، آنها چه محصولاتی هستند؟
ما در زیست فناوری کشاورزی به یک نقشه راه نیاز داریم. از 15 سال گذشته تا کنون عمده تلاشها روی پنبه و برنج بوده. ولی در واقع ما وارد کننده دانههای روغنی از 20 سال گذشته تا کنون هستیم.
همین الان هم که گفته میشود ما سالی 5 میلیارد دلار از این محصولات را وارد کشور میکنیم، عمده آنها را وقتی ملاحظه میکنید، میبینید ما داریم دانه سویا و ذرت و کنجاله وارد میکنیم که دانههای روغنی هستند. بنابراین نیاز اولیه ما دانههای روغنی است در عین حال ما میدانیم که صفات دیگری را هم در دنیا روی آنها کار میکنند که هنوز به مرحله تجاری سازی نرسیده. مانند صفت مقاومت به خشکی یا مقاومت به شوری که شرایط زمینهای بیآب یا شورپسند را تحمل کند. اینها هم نیارهای ماست.
اما این مهم است که ما بدانیم گیاه تولیدی، ارزیابی مخاطراتش بر روی حشرات مزاحم، زنبور عسل، کفشدوزک، پروانهها و... چگونه است. ما وقتی میگوییم در یک گیاهی، ژنِ علفکش به کار میرود، معنای دیگرش این است که علفکش در این منطقه بکار میرفته و این روی گیاه ما قرار میگیرد و جذب آن میشود و با این کار، محیط زیست را هم آلوده میکنیم، خاک را هم آلوده میکنیم، بر روی میکروبیو ارگانیسمهای خاک هم تاثیر میگذاریم، حشرات غیر مزاحم را هم از بین میبریم، در بدن انسان هم موجب بیماریها و واکنشهای آلرژیک میشویم.
این دانش و فناوری نیاز به بررسی دارد. هیچ کس نمیتواند بصورت مطلق بگوید سالم هستند یا ناسالم.
آنچه که در حال حاضر وارد کشور می شود چه میزان تراژنه است؟
مقامات وزارت بهداشت، ذرت و سویای تراژنه را تایید کردند که وارد کشور میشود. البته من میتوانم بگویم کانولا یا کُلزا هم وارد میشود. اما تماما برچسبگذاری میشوند. چون روغنهای اینها را مردم مصرف میکنند و این برچسبگذاری هنر یک دولت است. البته باید در همه محصولات مشخص باشد نه فقط در روغنها.
ورود همه جانبه سازمان ملی استاندارد به این مساله بسیار مهم است. لازم است هرچیزی که با این فرایند تولید شده و قرار است وارد کنیم آزمایش شود تا ببینیم چه رخدادی است.
رخداد یعنی ممکن است ذرتی درست کنند که ژن تحمل علفکش داشته باشد. ذرتی درست کنند که سم BT داشته باشد و یا هردو را توأمان دارا باشد. از همین ذرت 150 ایدنت یا رخداد در جهان وجود دارد. در چنین حالتی ما باید قادر باشیم تا همه اینها را شناسایی کنیم. چراکه ممکن است کشوری محصولی را تولید کند، اما مراحل تحقیقاتش نیمه تمام بماند و برای بازگشت هزینه و دیدن اثرات این محصول آن را به کشوری دیگر صادر کند.
نباید غافل باشیم که این یک تجارت است و در تجارت نباید به گفتههای طرف مقابل به تنهایی اعتماد کرد.
انتهای پیام