( 0. امتیاز از 0 )

حرفه‌ای‌های سینما او را با «اعترض» و «سگ کشی» به خاطر دارند. کلاسیک پسندها شمایلش را در ذهن با «ناخدا خورشید» ثبت کرده‌اند. همین چند وقت پیش در جشنواره جهانی فجر بازی تکنیکی و هنرمندانه‌اش در «پرده آخر» نو نوار شد و مجدد به نمایش در آمد.

 

 

*نقش مالک اشتر در سریال امام علی (ع) در آثار شما به گونه‌ای یگانه است، سالها از زمانی که شما این نقش را ایفا کردید گذشته است، مالک اشتر را پس از این همه سال چطور می‌بینید؟  

مالک اشتر پس از گذر آن سال‌ها  برای من همان است که در روز اول بود. من اصلاً به خاطر نمی‌آورم که چطور این نقش را بازی کردم. چون در اجرای این نقش متوسل به هیچکدام از آموخته‌هایم  و تحصیلاتم  چه در ایران و چه در خارج نشدم و هیچ تمهید و تکنیک بازیگری را به کار نبردم . بهتر است بگویم که من در نقش مالک هیچ بازیگریی نکردم و فقط با ایمانم جلو رفتم. حضور من به عنوان مالک اشتر عرضه ارادتی بود به پیشگاه اربابم علی ابن ابیطالب (ع)!

 

*شما در سالهای فعالیت خود در نقش‌های دیگری هم خوش درخشیدید و به خاطر آن کارها جوایز متعدی مانند سیمرغ جشنوراه فیلم فجر را دریافت کردید، اما شمایل شما در نقش مالک به گونه ای غریبی زنده است. در این سالها ما باز پخش‌های متعددی از این سریال را شاهد بودیم، تصاویر انگار کهنه شده اند اما شخصیتها همچنان با قدرت زنده هستند، دلیل این اتفاق را چه می‌دانید؟

همانطور که اشاره کردید من از ابتدای ورودم به این حرفه در فیلم‌های متعددی بازی کرده و نقش‌های زیادی را ایفا کرده‌ام. من «ناخدا خورشید» را بازی کردم. «اعتراض» و «سک گشی»  را در کارنامه‌ام دارم که هر کدام اینها به نوعی در سینما ماندگار شده‌اند . من در پرده آخر بازی کردم اما آنچه در ماندگاری و دیده شدن این نقش‌ها نمود داشت، تکنیک بازیگری و دانش بازیگری ست. در آنجا من از دانش بازیگری خودم استفاده کردم و تمهیداتی را به کار گرفتم. اما در سریال امام علی (ع)  اینطور نیست. در آنجا تنها ابزار ایمان و ارادت به علی ابن ابیطالب (ع) بود که نمود پیدا کرد و به همین دلیل است که ماندگار شد. پس از این همه سال من بچه‌هایی را در خیابان می‌بینم که به سراغ من می‌آیند. نوجوانانی که در زمان پخش این سریال هنوز به دنیا نیامده بودند اما الان که در باز پخش این سریال را دیده‌اند، به سراغم می‌آیند، جالب این است که سریال را دیده‌اند و من می‌بینم که بخاطرش حیرت زده هستند. اینها مربوط به من نیست، لطف علی ابن ابیطالب (ع) است. من رفتم که غلامی ‌ایشان را بکنم و خودم هیچ نکردم. همانطور که گفته‌اند: در پس آیینه طوطی صفتم داشته‌اند/ آنچه سلطان ازل گفت بگو؛ می‌گویم.

 

*در این سال‌ها تلویزیون به سراغ ساخت آثار عظیم و همچنین سریال‌های «الف» رفت. آثاری که در زمان پخش هم گاه مورد توجه قرارگرفتند، به نظر شما اثری هست  که بتواند در حد و اندازه سریال امام علی (ع) ظاهر شود؟

 من بارها این را گفتم که نشده. آن اتفاق نیفتاده است. در این سال‌ها سریال‌هایی بوده‌اند که با قیمت‌های گزاف‌تر و هنرپیشه‌های بیشتر و مراحل تولید و تهیه سنگین و طولانی! اما نتوانستند با این سریال رقابت کنند. خود آقای میرباقری هم می‌داند که هیچکدام کارهاش مثل امام علی (ع) نشد. من در «مسافر ری» آقای میرباقری هم بازی کردم. این سریال را هم خیلی دوست دارم اما نشد. یعنی نه«مختار» به پای سریال« امام علی» رسید و نه« مسافر ری»!  دلیلش هم این است که تمام کسانی که برای سریال «امام علی(ع)» آمدند، به قصد بازی و پول به سراغ این سریال نیامدند. همه آمده بودند که عرض ارادت کنند و به همین دلیل هم این سریال موفق شد. با توجه به این نیت‌ها من معتقدم  خود علی ابن ابیطالب (ع) هم نگاه ویژه ای به این کار داشت.

 

*همانطور که گفتید الان هم سرمایه‌های بیشتری صرف تولید آثار هنری می‌شود و هم امکانات با زمان ساخت سریال امام علی(ع) به کلی متفاوت شده است، به نظر شما چطور چنین سریالی تکرار نشد؟

«از کوزه همان برون تراود که در اوست»تمام ! ساختن کار مذهبی اعتقاد می‌خواهد، ایمان می‌خواهد. با تروکاژ و حقه‌بازی و حقه‌های سینمایی نمی‌توان به نتیجه رسید. من اخیراً قسمتی از این سریال را دیدم که مربوط به جنگ جمل بود. شما توجه کنید در این  سریال، جنگ جمل با آن عظمتش را آقای میرباقری با دوئل بین دو نفر که سنت جنگ‌های عرب هم هست، نمایش داد و کار را تمام کرد و چه قدر به اندازه بود. این بار که من کار را دیدم چقدر لذت بردم. خیلی کارهای اینجوری در آن سریال آقای میرباقری انجام داد که ماندگار شدند. سریال امام علی(ع) لحظاتی دارد که از خاطر هیچ مخاطبی نمی‌رود. من یادم هست در زمان ساخت این اثر آقای میرباقری می‌گفت که من بسیاری از این صحنه‌ها را  در خواب دیدم. اینها از ایمان و اعتقاد برمی‌آید و این را هم بگویم که امام علی(ع) هم شخصیتی نیست که بشود با آن شوخی کرد.به همین خاطر آقای میرباقری و دیگران همه توانشان را در کار گذاشته بودند. من فکر می‌کنم که دیگر آن توان و قدرت فکری نیست.

 

*در حال حاضر آقای میرباقری در تدارک سریال «سلمان » هستند، ممکن است این بار بتوانند آن تجربه را تکرا رکنند؟

من  آرزو می‌کنم که «سلمان» هم به قدرت «امام علی(ع)» دربیاید، اماخیلی خوشبین نیستم. دلیلی برای آن نمی‌توانم به شکل منطقی ذکر کنم. حس من است. چون الان اتفاقی که افتاده است این است که ما دنبال این هستیم که کار بزرگتری از سایرین بسازیم. اثر عظیم‌تری تولید کنیم. سیاهی لشکر بیشتری داشته باشیم. تصور می‌کنیم با خرج کردن پول بیشتر می‌توان کار ماندگار ساخت. در حالی که ساخت اثر هنری وابسته به اینها نیست. عباس کیارستمی‌ با یک دوربین که حتی تراولینگ نداشت.کرین نداشت با یک دوربین، فیلم ساخت و همه دنیا را در سینما  مقابل خودش به زانو درآورد. هنوز که هنوزش حرفش را می‌زنند و همچنان در هر کجای جهان سه دقیقه از اثر او را به نمایش می‌گذارند، قیامت می‌شود. کارگردان‌ مطرحی مانند کوروساوا در دوره خودش به احترام او کلاه از سرش برداشت و همینطور کارگردانان مطرح دیگر  در صنعت سینما  او و آثارش را تحسین کرده و می‌کنند. ایشان با آن امکانات نقطه عطفی در سینمای جهان شد. اینها همانطور که گفتم به پول خرج کردن و سیاهی لشکر آوردن و گریمور از ایتالیا آوردن یا به بهترین فیلمبردار جهان را آوردن نیست.  اینجوری اتفاق نمی‌افتد.کما اینکه در فیلم «محمد رسول الله(ص) » هم این اتفاق نیفتاد. با آن همه هزینه و آدم‌های گردن کلفت و تیم بزرگ و تبلیغات دیدید که نشد. اما «امام علی(ع)» چقدرخرجش شد؟ 250میلیون تومان! در نوزده ماه! آن اعتقادی که در دل سید میرباقری وجود داشت این فیلم را ساخت، نه دانش فیلمسازیش، نه تکنیکش، ایمانش این اثر را ساخت.

 

*این نکته‌ای که به آن اشاره می‌کنید الان در سینمای ما به نوعی مد تبدیل شده است، بیشتر کارگردان‌ها به دنبال ساخت آثار به اصطلاح «بیگ پروداکشن» هستند و انگار یک جوری به رخ کشی باب شده است که البته حاصل این صحنه‌های عظیم گاه چیز در خور توجه نیست.

از این نظر ما تحت تأثیر سینمای دنیا هستیم و می‌خواهیم با آنها رقابت کنیم. که نمی‌شود. نمی‌شود به این خاطر که نه پول آنها را داریم و از طرفی هم به دنبال پول درآوردن افتاده ایم. وقتی هم می‌خواهیم پول دربیاوریم، می‌رویم «هزارپا» می‌سازیم. حالا هرچه هم منتقدین، روانشناسان و جامعه شناسان و افراد صاحب نظر در تلویزیون نشستند، گفتند و در سایر رسانه‌ها هم تکرار شد که این یک کمدی سخیف است. مفاهیمی‌که در اثر به آن پرداخته شده ، سخیف است، اما مهم نبود. چون حرف فروش‌های بالا بود. حرف پانزده میلیارد و بیست میلیارد و سی و چهل میلیارد بود. حرف رکوردشکنی بود. کسی به کیفیت اثر کار نداشت و تنها به کمیت‌ها توجه شد. در حال حاضر در دنیای  ما دنیای کمیت‌ها است. این کمیت‌هاست که تکلیف آدم‌ها را مشخص می‌کند. هر کس پولش بیشتر است، محترم‌تر است. هرکس ماشینش گران‌تر است، محترم‌تر است. هر کس فیلمش بیشتر فروخته، هنرمندتر است. کسی به کیفیت نگاه نمی‌کند. نمی‌پرسند این فیلم اینقدر میلیارد تومان فروخت؟ نقاط کیفی اش کجاست؟ چقدر هنرمندانه اجرا شده؟ اصلاً جمله‌ای از این فیلم را می‌توان پسندید و در جامعه الگو کرد؟ در حد یک جمله هم نمی‌توان از اینها نکته برداشت اما من می‌توانم تمام جملات سریال امام علی (ع) را به شکل شعار بنویسم و در شهر نصب کنم. ببیند شما می‌گویید که مالک اشتر ماندگار شد، اما اگر توجه کنید می‌بینید در این سریال حتی شخصیت‌های منفی هم در خاطره‌ها ماندند و مردم ستایششان می‌کردند. به یاد بیاورید مردم آقای فتحی را  در نقش عمرو عاص چطور دوست داشتند؟ یا برادرم خودم در نقش اشعث مردم همه را دوست داشتند. خیلی از بازیگران در همان نقشها ماندند البته عده‌ای هم بودند که تا سالها نان همان نقششان را از این کار خوردند. بگذارید به عنوان حسن ختام این را بگویم که راز ماندگاری سریال امام علی (ع) اسم ایشان است. اسمی‌که راز خلقت است. ما  آدمهایی هم که به این سریال و کار وارد شدیم همگی می‌دانستیم که با چه شخصیتی سرو کار داریم و قرار است چه کنیم.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر