( 0. امتیاز از )


صدای شیعه : دوستي عزيز که اخيراً سفري به عروس خاورميانه، لبنان داشت در بازگشت گفتني‌هاي جالب و قابل توجه از اين سرزمين پيچيده نقل مي‌کرد. وي که در آغاز ماه محرم آنجا را ترک گفته بود از نمادهاي مختلف عزاي اباعبدالله(ع) مي‌گفت که در آستانه سال جديد قمري و نيز ايام کريسمس و سال‌نوي ميلادي، در جاي‌جاي شهر هفتاد و دو مذهب و قوميتي بيروت برافراشته شده بودند. از جمله گفتني‌هاي تأمل برانگيزش نکته‌اي بود که خود ازنبیه بري  رئيس شيعه‌ي پارلمان لبنان  شنيده و او هم از وليد جنبلاط – رهبر دروزي حزب سوسياليست ترقي خواه نقل نموده است و اما ماجرا: «جنبلاط مي‌گويد در اوايل جنگ 33 روزه و در حاليکه رژيم صهيونيستي با تمام توان خود و خصوصاً استفاده از نيروي هوايي و هواپيماهاي فوق پيشرفته‌اش در حال بمباران تمامي مناطق جنوبي و مرکزي لبنان بود، کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه وقت آمريکا بدون اطلاع قبلي به بيروت سفر کرد. وي در جلسه‌اي که سران گروههاي ضد مقاومت (جريان 14 مارس) و برخي مسئولان (وطن فروش) لبناني حضور داشتند گفت: کار حزب‌الله تمام است ما تمامي پايگاههاي آنها را از بين‌ برده‌ايم، تمامي جاده‌ها و راههاي مواصلاتي جنوب لبنان و نيز پل‌هاي مهم منطقه تخريب شده‌اند و امکان پشتيباني از نيروهاي مقاومت در جنوب وجود ندارد کافي است چند روز ديگر صبر کنيم و شما هم تلاش کنيد ماجراجويي حزب‌الله را عامل اين جنگ و ويراني‌هايش بيان نماييد تا پايگاه مردمي حزب‌الله هم برچيده شود، ما قول مي‌دهيم در پايان اين جنگ ريشه حزب‌الله، مقاومت و تشيع را براي هميشه در لبنان بخشکانيم. من بعد از سخنان رايس گفتم: خانم رايس آيا نام عاشورا را شنيده‌ايد؟ پاسخ داد خير. گفتم: حسين(ع) را مي‌شناسيد؟ باز هم جوابش منفي بود. گفتم: پس قطعاً زينب (س) را هم نمي‌شناسيد؟ در اينجا رايس گفت: چه مي‌خواهي بگويي؟ گفتم: شما شيعيان را نمي‌شناسي. چگونه از نابودي آنها در آينده نزديک خبر مي‌دهي در حاليکه اسطوره‌هاي آنها را نمي‌شناسي؟! اما آگاه باش آنها 2 ويژگي اساسي دارند: اولاً حاضرند کشته شوند اما به اسارت در نيايند. در نتيجه در نبرد از هيچ تلاشي دريغ نمي‌کنند و از مرگ واهمه اي ندارند. ثانياً تا آخرين قطره خونشان مي‌جنگند و در راه اهدافشان همه چيز از جمله خانواده‌شان را فدا مي‌کنند.»

سال‌ها پيش  قبل از سال 2006 و جنگ 33 روزه  سيدحسن نصرالله دبيرکل حزب‌الله لبنان در سفري به ايران در جمع عده‌اي سخن از موفقيتهاي مقاومت در لبنان و جايگاه آن روزش در جامعه لبنان مي‌راند. وي مي‌گفت: در سالهاي اوليه تأسيس حزب‌الله  دهه 80 ميلادي  آنقدر بر ما سخت گرفته مي‌شد که حتي اجازه برگزاري علني مراسمات مذهبي‌مان را هم به راحتي نداشتيم و مجبور بوديم در خانه‌هاي مخفي و در محل‌هاي دورافتاده مراسم برگزار کنيم. و در نزديکي آنجا هم چند نفر را در کوچه و خيابان قرار دهيم تا اگر مأموران دولتي يا عُمّال گروههاي مسلح ضدشيعي در منطقه حضور يافتند سريع ديگران را مطلع کرده و مراسم را خاتمه داده يا از حالت مراسم مذهبي و عزاداري خارج کنيم اما به لطف خدا و برکت خون شهيدان که از سرور و سالارشان اباعبدالله الحسين(ع) الگو گرفتند امروز جايگاهي در لبنان يافته‌ايم که اهالي مناطق مسيحي‌نشين بيروت با خواهش و تمنّا از ما مي‌خواهند مراسمات مذهبي از جمله ايام محرم را در محلات آنها برگزار کنيم يا حداقل از نذورات آنها جهت استفاده در مراسماتمان بهره گيريم.

خميني کبير که اين روزها هرگاه به سخنانش مراجعه شود احساس مي‌شود گويي اين روزها را ديده و براي آنها دستورالعمل و نقطه نظر ارائه فرموده‌اند، در کلامي گهربار و معروف دارند: «ماه محرم و صفر ماه برکات اسلامي است، ماه زنده ماندن اسلام است... محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است... اين خون سيدالشهدا است که خون همه ملت‌هاي اسلامي را به جوش مي‌آورد.» آن عزيز سفر کرده در ادامه همين سخنراني که در 4 آبان 1360 و در آستانه‌ي ماه محرم بيان شده مي‌فرمايند: «اين جوان‌هاي بي‌اطلاع، اين دخترهاي بي‌اطلاع، اين پسرهاي بي‌اطلاع که دستخوش تبليغات سوء اينها (منافقين و امثال آنها) شده‌اند و در مقابل ملت ايستاده‌اند و در مقابل ملت مي‌خواهند کاري انجام دهند حالا بايد بفهمند که نمي‌توانند کاري انجام دهند. اگر بيايند در خيابانها و بخواهند شلوغ کنند همان خود مردم آنها را تربيت کنند. قواي انتظامي و نظامي قدرتمندند و جلوي اينها را مي‌گيرند... بياييد توبه کنيد.»

درباره آنچه که در روز عاشوراي امسال در مناطقي از شهر تهران رخ داد گفته‌ها و نوشته‌هاي بسياري منتشر شده و هر کسي از ظنّ خود کلامي گفته است حال در اين فضا و براساس مطالب فوق‌الذکر نکات زير به نظر مي رسد:

1. همانگونه که در شناخت تشيع و نيز درس آموختگان مکتب اباعبدالله در لبنان يعني حزب‌الله، آمريکا و هم‌پالگي‌هايش دچار اشتباه و کوته‌فکري شدند به طريق اولي در برنامه‌ريزي براي سرنگوني حکومت ديني در ايران با استفاده از قيام مردمي! در روز عاشورا هم به خطا رفتند. بي شک هر برنامه‌ريز و کارشناس نظامي، رسانه‌اي يا سياسي که اندک شناختي از جامعه مذهبي و اعتقادات مردم ايران داشته باشد، مي‌داند ايرانيان با هر سليقه و فکر سياسي که باشند مراد و محبوبشان اباعبدالله حسين(ع) و مأوايشان خيمه و محفل عزاي حسيني است و حتي در اين موضوع بسياري از هم‌وطنان غيرشيعه هم با عموم مردم همنوا هستند. در نظر نگرفتن واقعيت‌هاي جامعه ايران باعث شد عليرغم تبليغات ضمني چند ماهه رسانه‌هاي ديداري، شنيداري و سايبري ضد ايران و بوق و کرناي صريح چند روز مانده به عاشوراي آنها مبني بر تاسوعا و عاشوراي سبز و اعلام مسيرهاي تظاهرات، شعارهاي آن ، نحوه و شکل حضور در خيابان‌ها، تنها عده‌اي وطن‌فروش بي‌دين از فرصت حضور عاشوراييان در هيئات استفاده کرده براي ساعاتي محدود و در چند خيابان تهران به افشاي ماهيت کريه خود اقدام نمايند آنهم فقط در عاشورا چرا که در تاسوعا همين اندک مزدوران هم راه به جايي نيافتند.

2. پس از حوادث تلخ عاشورا، انتظار بود عده‌اي که نام حسين را بر خود دارند و نان حسين(ع) را در سفره، صريحاً اعلام نظر نموده و ضمن محکوم کردن حرمت شکني مقدسات،  از بانيان آن تبري جويند اما زهي خيال. آنها يا هنوز هم روزه سکوت گرفته‌اند  فقط در اين موضوع  يا پس از تأخير چندروزه در بيانيه‌شان ابتدا افتخار کردند به اينکه حالا پياده نظامشان بدون فراخوان و بيانيه هم به خيابان مي‌آيند  و هيچ اشاره‌اي هم به اين نکردند که زحمت اين فراخوان را رفقايشان در BBC فارسي، VOA، سايت های رنگ و وارنگ تامین مالی شده توسط دولتهای غربی، facebook کشيدند

بعد هم آنها که در روز عاشورا سوت و کف زدند، هلهله کشيدند، به نمادهاي عزاي حسيني حمله کرده و آنها را آتش زدند، ايستگاه صلواتي را تخريب نمودند و... را «امت خداجوي» ناميدند که اگر کاري هم کردند به تحريک حکومت بوده است وگرنه آنها به دنبال مطالبه حقوق حقّه‌ي پايمال شده‌شان بودند!

سنگ پاي قزوين چه کاره است؟ تا اينها هستند! نگارنده که خوشبختانه يا متأسفانه ساعتي از عاشوراي امسالش را در ميان بزم اين امت خداجوي! گذراند هيچگونه نشانه‌اي نه فقط از خداجويي که از حق‌طلبي هم در ميان آن جماعت بزک کرده مشاهده نکرد آنچه آن روز ديدم فوران کينه و نفرت جماعتي بزدل و بي‌ريشه از اسلام و نظام اسلامي بود که در قالب گفتار و رفتارشان متجلي مي‌شد و شايد هم حق داشتند چرا که خيلي زود مشخص شد عمده‌ي آنان عوامل کددار (اعضاي رسمي) منافقين و بقاياي خانواده‌هايشان، گروهک‌هاي مارکسيستي، بهايي‌ها و در آخر به فرموده امام روح‌الله دختران و پسران بي‌اطلاع و فريب خورده‌اي بودند که اينبار استثنائاً به درستي فهميده بودند ريشه تمام زخم‌هايشان در دهه هاي اخير در خون مطهر اباعبدالله حسين(ع) نهفته است همان خوني که در طول قرن‌ها روشني بخش تمامي فعاليت‌ها حق‌طلبانه بوده است. آنها با انتخاب اين روز نشان دادند که آمده‌اند از سرمنشاء انتقام بگيرند اما ... والله خيرالماکرين. خوشبختانه در همان روز ساعاتي را هم در ميان جماعتي سپري نمودم که اتفاقاً آنها با بيانيه و فراخوان آمده بودند فراخواني که 1370 سال پيش بزرگ مردي عرب در صحراي کربلا صادر نمود و تا امروز و فرداي تاريخ فراخواني است براي همه‌ي آنها که به دنبال حقيقت و اقامه حق هستند. آنها امت خداجوي بودند اين را از ظاهر خودشان و باطن شعارهايشان فهميدم اما مي‌دانم با امت خداجوي در بيانيه بي حسين تفاوت‌هايي به اندازه تفاوت سپاهيان حسين (ع) و عمر سعد داشتند، اين را شعارهايشان فرياد مي‌زد؛ لعن علي عدوک يا حسين ... .

3. چهارده قرن است که ابدان پاک و خون‌هاي مطهري که در عاشوراي 61 هجري بر خاک کربلا جاري شدند معياري براي تشخيص حق از باطل شده‌اند. اين تابندگي رسوا کننده‌ي باطل از کربلا آغاز شد و پس از آن بارها در شام، در قيام مختار، در کربلاي دفاع مقدس ايران، در لبنان و جنگ 33 روزه‌اش و حتي در 22 روز نبرد نا برابر غزه – که از قضا آنهم در محرم اتفاق افتاد- تکرار شده است. گفتم غزه، يادم آمد که حسين(ع) فقط به شيعه تعلق ندارد از همان ابتدا هم نداشت از آن هنگام که وهب نصراني در سپاهش حضور يافت و جان گرانش را به ارباب تقديم نمود. حالا ديگر حماس و جهاد اسلامي سني مذهب که دم از الگو بودن حسين(ع) مي‌زنند هيچ، به قول سيدحسن نصرالله، مسيحي‌ها هم در به در برگزاري عزاي او هستند، ايران خودمان را نديده‌ايد چه هيئاتي عظيمي که برادران ارمني   و اتفاقاً امسال در ايام کريسمس‌شان- به ياد و عشق حسين(ع) و علامدارش علم مي‌کنن؟ حقيقتاً نادان و بي‌تدبير هستند دشمنان ما با آن مؤسسات عريض و طويل پژوهشي و دستگاه‌هاي اطلاعاتي بي حد و حصرشان که روز عاشورا را براي قيام! انتخاب مي‌کنند، آنها در اين چند ماهه همه چيز را به سخره گرفتند اما حسين(ع)، زينب(س) و عاشورا حديث ديگري دارند و شوخي بردار نيستند. جدّاً بايد از همه‌ي آنها از دولت آمريکا، انگليس و رژيم صهيونيستي، از BBC فارسي، VOA و العربيه، از زن باره‌هاي سابقاً ارشادي خارج‌نشين و از مريم رجوي و سازمان بي خانمانش و مشتي عروسک خيمه شب بازي داخلي تقدير کرد که  با حماقتشان فرصت حلق حماسه‌اي ديگر براي مردم متدين ايران را فراهم کردند.

راهپيمايي‌هاي بی سابقه سه‌شنبه و چهارشنبه گذشته در ايران زمين از جهات مختلف متفاوت از نمونه‌هاي قبلي‌اش بود، جماعتي که در تهران به خيابان‌ها آمدند آنهايي بودند که در 22 بهمن و روز قدس هم مي‌آيند اما فقط هم آنها نبودند جماعت بسيار ديگري هم آمده بودند چون خونشان از توهين به اسطوره‌ها و آرمان‌هايشان به جوش آمده بود. حادثه‌ي عاشوراي امسال و مسائل بعد از آن نه تنها ضربه‌ نهايي بود در ماجراي رسوايي‌هاي مکرر فتنه‌گران و عَلَمي بود براي تشخيص حق و باطل – که ديگر صريح‌تر و واضح‌تر از اين نمي‌شود رخ عيان کند - بلکه نمادي بود از پيوستگي و در هم تنيدگي ديانت و سياست در ايران و ميان ايرانيان. شعارها و نمادهاي خيل راهپيمايي‌ کنندگان به عيان خواستگاه سياسي - مذهبي داشت. فاعتبروالله يا اولي الابصار.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر