(
امتیاز از
)
رسول جعفریان;«سالهای مشروطه» یک فیلم لالهزاری است و به درد سرگرم شدن می خورد نه بیشتر
رسول جعفریان، پژوهشگر و محقق با اشاره به بعضی ضعفهای سریال گفت: ساختن کار تاریخی بسیار سخت است. سریال «سالهای مشروطه» عمدتا داستانی است و در قسمتهایی نیز که تاریخی است اشتباهاتی دارد.
جعفریان با اشاره به اینکه این سریال نگاه جدیدی را مطرح نمیکند، افزود: در تاریخ واقعی، شخصیتها معمولا و به طور کامل سیاه و سفید نیستند، اما در این سریال یکسری افراد کاملا مثبت و عدهای دیگر به طور کامل منفی تصویر شدهاند و این امر به این دلیل است که در فیلم باید یک نفر را قهرمان نشان داده و مخاطب را به سوی آن جذب کرد.
این نویسنده گفت: تصویری که از افراد مؤثر نشان داده میشود معمولا تصویرهایی کلیشهای است. تصاویری که در آن آدمها یا بد بد هستند یا خوب خوب.
جعفریان با اشاره به اضافه کردن داستانهایی به این مجموعه که در تاریخ هرگز وجود خارجی ندارند، افزود: یکی از مشکلات سریالهای تاریخی ارائه قصههایی است که مسئله زن و جنسیت را هدف گرفته و این هم برای جذب مخاطب است. این امر البته معضل عمومی فیلمهای ما بخصوص فیلمهایی است که درپی جذب مخاطبان عام است، اما صرف نظر از این امر اساسا به قول اهل فن، این داستان که به اسم «سالهای مشروطه» پخش میشود بیشتر یک فیلم لالهزاری است تا جدی!
جعفریات تاکید کرد: ترکیب قصهای و تاریخی سریال «سالهای مشروطه» یکی از ناشیانهترین کارهایی است که در این زمینه صورت گرفته و در برخی از قسمتها کاملا از هم جداست.
جعفریان ادامه داد: سرعت روایت ماجراها و گذر از آنها در این مجموعه بسیار سریع است و پرشهای عجیب و غریب در این باره وجود دارد. شاید بتوان گفت بسیار بسیار شتابزده است و بسیاری از شخصیتها سر جای خودشان نیستند.
جعفریان با اشاره به اینکه «سالهای مشروطه» یکی از ضعیف ترین سریالهایی است که در این سالها ساخته شده، گفت: ساخت فیلم تاریخی بسیار مشکل است و دشوار بتوان تاریخ را با فیلم روایت کرد. فیلم میتواند داستان زندگی یک شخصیت یا یک واقعه تاریخی در مقطعی خاص را روایت کند، اما از آنجا که فیلم محدودیت دارد نمیتواند همه اشخاص و وقایع درگیر در یک دوره تاریخی وسیع را به صورت جامع روایت کند. به همین دلیل این سریال که طول تاریخی بزرگی را درنظر گرفته نه وفادار به تاریخ مانده و نه فیلم خوبی شده است.
این پژوهشگر و محقق با تاکید بر اینکه امروزه دیگر خیلی قائل به ساختن فیلم تاریخی به خصوص به این سبک و سیاق نیست، افزود: ما باید حد و مرز این دو حوزه تاریخی و هنر را به خوبی بشناسیم. شبیه این مشکل را در قصههای تاریخی هم داریم. البته باید اعتراف کنم در گذشته سریالهای تاریخی خوبی باتوجه به بیتجربگی کارگردانان آن ساخته شد، اما امروز با دیدن این سریال احساس میشود که روند کار ضعیفتر شده است. دلیلش این است که ما این دو امر را با هم میآمیزیم، نه حق تاریخ را ادا میکنیم و نه حق فیلم و داستان را.
وی گفت: گروهی معتقدند باید به تاریخ به مصداق ضربالمثل «آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید» نگاه کرد، اما این نگاه در اینجا اشتباه است زیرا وقتی یک واقعه تاریخی به صورت فیلم بیان میشود، آن واقعه به آن صورت که شما نشان میدهید در اذهان ثبت میشود، ماجرای عشقی امینه واقعیت ندارد. اصلا کسی را در بزرگسالی خواجه نمیکردند. در آن دوره معمولا بچههای کوچک را خواجه میکردند. بسیاری از این قبیل پیشفرضها به دلیل ناآگاهی غلط و اشتباه است.
جعفریان افزود: اکثر مخاطبان؛ توانایی تشخیص واقعه تاریخی از داستان را ندارند و آن را قبول میکنند. این معضل مهمی است.
او با اشاره به اینکه بعضی سریالها مانند مجموعه تلویزیونی «شیخ بهایی» در روایت تاریخی موفق بوده، افزود: سازنده یک مجموعه تلویزیونی باید تکلیف خود را با بییننده مشخص کند و معلوم کند دارد قصه و داستان تعریف میکند و در کنار آن بعضی ارزشها را نیز بیان میکند یا فقط میخواهد تاریخ را روایت کند.
جعفریان ادامه داد: البته یک مشکل دیگر در زمان ما وجود دارد. وقتی از «فکر» کم میآوریم از تاریخ به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده میکنیم.
وی در پایان گفت: میتوان به این سریال به دید یک مجموعه سرگرمکننده و تفریحی نگاه کرد نه بیشتر.
جعفریان با اشاره به اینکه این سریال نگاه جدیدی را مطرح نمیکند، افزود: در تاریخ واقعی، شخصیتها معمولا و به طور کامل سیاه و سفید نیستند، اما در این سریال یکسری افراد کاملا مثبت و عدهای دیگر به طور کامل منفی تصویر شدهاند و این امر به این دلیل است که در فیلم باید یک نفر را قهرمان نشان داده و مخاطب را به سوی آن جذب کرد.
این نویسنده گفت: تصویری که از افراد مؤثر نشان داده میشود معمولا تصویرهایی کلیشهای است. تصاویری که در آن آدمها یا بد بد هستند یا خوب خوب.
جعفریان با اشاره به اضافه کردن داستانهایی به این مجموعه که در تاریخ هرگز وجود خارجی ندارند، افزود: یکی از مشکلات سریالهای تاریخی ارائه قصههایی است که مسئله زن و جنسیت را هدف گرفته و این هم برای جذب مخاطب است. این امر البته معضل عمومی فیلمهای ما بخصوص فیلمهایی است که درپی جذب مخاطبان عام است، اما صرف نظر از این امر اساسا به قول اهل فن، این داستان که به اسم «سالهای مشروطه» پخش میشود بیشتر یک فیلم لالهزاری است تا جدی!
جعفریات تاکید کرد: ترکیب قصهای و تاریخی سریال «سالهای مشروطه» یکی از ناشیانهترین کارهایی است که در این زمینه صورت گرفته و در برخی از قسمتها کاملا از هم جداست.
جعفریان ادامه داد: سرعت روایت ماجراها و گذر از آنها در این مجموعه بسیار سریع است و پرشهای عجیب و غریب در این باره وجود دارد. شاید بتوان گفت بسیار بسیار شتابزده است و بسیاری از شخصیتها سر جای خودشان نیستند.
جعفریان با اشاره به اینکه «سالهای مشروطه» یکی از ضعیف ترین سریالهایی است که در این سالها ساخته شده، گفت: ساخت فیلم تاریخی بسیار مشکل است و دشوار بتوان تاریخ را با فیلم روایت کرد. فیلم میتواند داستان زندگی یک شخصیت یا یک واقعه تاریخی در مقطعی خاص را روایت کند، اما از آنجا که فیلم محدودیت دارد نمیتواند همه اشخاص و وقایع درگیر در یک دوره تاریخی وسیع را به صورت جامع روایت کند. به همین دلیل این سریال که طول تاریخی بزرگی را درنظر گرفته نه وفادار به تاریخ مانده و نه فیلم خوبی شده است.
این پژوهشگر و محقق با تاکید بر اینکه امروزه دیگر خیلی قائل به ساختن فیلم تاریخی به خصوص به این سبک و سیاق نیست، افزود: ما باید حد و مرز این دو حوزه تاریخی و هنر را به خوبی بشناسیم. شبیه این مشکل را در قصههای تاریخی هم داریم. البته باید اعتراف کنم در گذشته سریالهای تاریخی خوبی باتوجه به بیتجربگی کارگردانان آن ساخته شد، اما امروز با دیدن این سریال احساس میشود که روند کار ضعیفتر شده است. دلیلش این است که ما این دو امر را با هم میآمیزیم، نه حق تاریخ را ادا میکنیم و نه حق فیلم و داستان را.
وی گفت: گروهی معتقدند باید به تاریخ به مصداق ضربالمثل «آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید» نگاه کرد، اما این نگاه در اینجا اشتباه است زیرا وقتی یک واقعه تاریخی به صورت فیلم بیان میشود، آن واقعه به آن صورت که شما نشان میدهید در اذهان ثبت میشود، ماجرای عشقی امینه واقعیت ندارد. اصلا کسی را در بزرگسالی خواجه نمیکردند. در آن دوره معمولا بچههای کوچک را خواجه میکردند. بسیاری از این قبیل پیشفرضها به دلیل ناآگاهی غلط و اشتباه است.
جعفریان افزود: اکثر مخاطبان؛ توانایی تشخیص واقعه تاریخی از داستان را ندارند و آن را قبول میکنند. این معضل مهمی است.
او با اشاره به اینکه بعضی سریالها مانند مجموعه تلویزیونی «شیخ بهایی» در روایت تاریخی موفق بوده، افزود: سازنده یک مجموعه تلویزیونی باید تکلیف خود را با بییننده مشخص کند و معلوم کند دارد قصه و داستان تعریف میکند و در کنار آن بعضی ارزشها را نیز بیان میکند یا فقط میخواهد تاریخ را روایت کند.
جعفریان ادامه داد: البته یک مشکل دیگر در زمان ما وجود دارد. وقتی از «فکر» کم میآوریم از تاریخ به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده میکنیم.
وی در پایان گفت: میتوان به این سریال به دید یک مجموعه سرگرمکننده و تفریحی نگاه کرد نه بیشتر.
منبع: ایلنا
انتهای پیام