( 0. امتیاز از )



صدای شیعه: شايد ماهي يک بار يا دو بار در خانه ما اين اتفاق ـ برش و دوختن چادر ـ تکرار مي‌شد. بعضي اوقات همسا‌يه‌ها نيز پارچه‌هاي چادري خود را به منزل ما مي‌آوردند تا مادرم براي آنها برش کند و بدوزد. معتقد بودند، دست مادرم خوب است؛ هم براي آنها آمد دارد و هم اين که مادرم خوب چادر برش مي‌کند.

يادش بخير، ديگر از اين روزها در خانه ما خبري نيست. هم مادرم ديگر چشمي براي دوختن چادر ندارد هم اين که اکنون نيازي نيست پارچه چادري بخريم و کسي آن را برش کند. چادرهاي آماده، بازار را قبضه کرده است. همه مدل چادر در بازار يافت مي‌شود. چادرهاي دوخته شده در جعبه‌‌هاي بسته‌بندي، آماده و بدون زحمت، فقط بايد در قبالش پول بپردازي. چادر دوخته شده يا ندوخته به هر صورت جزئي جدايي‌ناپذير از زن ايراني شده است. باورها و سنت‌هاي عميقي پشت اين پارچه مشکي است که نمي‌توان براحتي آن را در معادلات مربوط به مسائل زنان ايراني ناديده گرفت. اين که اين پوشش با اين ويژگي‌ها سوغات اعراب مسلمان و فاتح بوده يا ريشه در فرهنگ اصيل و باستاني ايران دارد، جاي مناقشه اهل فن است؛ اما هرچه که هست چادر حجاب ملي ماست؛ يک حجاب کاملا ايراني.

فراز و فرودهاي چادر

مي‌گويند اولين نشانه‌‌هاي وجود پوشش براي زنان به پيش از ميلاد مسيح و دوره فرمانروايي آشوريان برمي‌گردد. در آن دوره، حجاب مشخصه خاص زنان اشرافي و نجيب‌زاده بود و زنان طبقه پايين و متوسط، اجازه برخورداري از آن را نداشتند چرا که از نظر آنان، حجاب براي زنان اشرافي، زينت محسوب مي‌شده است.

در تمدن فنيقي‌ها نيز که چهار هزار سال پيش از ميلاد مي‌زيستند زنان آنها داراي حجاب بودند و براي پوشش خويش از پارچه‌هايي به سرخ‌رنگ استفاده مي‌کردند. زنان آريايي نيز داراي حجاب بودند بويژه زنان طبقات بالاي اجتماعي که برايشان حجاب داراي ارزش ويژه‌اي بود. در بين يونانيان نيز رسم بود که زنان حتي صورت‌هاي خويش را با قسمتي از روپوش بسيار ظريف بپوشانند. دختران اسپارتي هم پس از ازدواج حجاب مي‌گرفتند.

در ايران باستان نيز حجاب وجود داشت. در ميان مجسمه‌هاي باقيمانده از اين دوران، پيکره‌هايي از زنان پوشيده به چشم مي‌خورد که نشانه اعتقاد ايرانيان باستان به حجاب به عنوان نماد پاکي و پاکدامني است. براساس همين روايت پس از ميلاد مسيح، حجاب زنان فقط در مراسم عزاداري به صورت پارچه‌اي بلند که با سنجاق روي کلاه زنان وصل مي‌شد، مورد استفاده قرار مي‌گرفت. همچنين در آن زمان حجاب براي زنان به معناي مصمون ماندن از خطرات احتمالي، کاربرد داشت؛ چنانچه زني به تنهايي به مسافرت مي‌رفت، با استفاده از چادر، خود را به نوعي در برابر حوادث و اتفاقات مي‌توانست مصون نگه دارد.

در واقع در ايران باستان چادر قبل از حضور دين اسلام به عنوان مقوله‌اي ملي مطرح بوده است. تا بدآنجا که برخي محققان و انديشمندان پوشش اسلامي را نتيجه تعامل فرهنگي بين اعراب و ايرانيان دانسته‌اند.

يافته‌هاي پژوهشي نشان مي‌دهد که زنان ايران زمين از زمان مادها که نخستين ساکنان اين ديار بوده‌اند حجاب کامل شامل پيراهن بلند چين‌دار و شلوار تا مچ و شنلي بلند روي لباس‌ها داشته‌‌اند اين حجاب در دوران پارس‌ها نيز معمول بوده است. در همه آن زمان‌ها پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رايج بوده است و زنان با آزادي در محيط بيرون خانه رفت و آمد و هم‌پاي مردان کار مي‌کردند در زمان ساسانيان نيز علاوه بر چادر، پوشش صورت نيز در ميان زنان اشراف معمول بود.

همچنين گفته مي‌شود در ايران قبل از اسلام در ميان زرتشتيان استفاده از چادر رواج داشته و پوششي بوده که موي سر زنان را پوشانده و تا نزديکي‌هاي زانو مي‌آمده است. براي همين است که مي‌گويند چادر بيشتر از آن‌که پوششي عربي باشد پوششي ايراني است.

چادر در ميان اعراب

چادر به صورتي که در ميان ايرانيان معمول است ـ چادر بلند که تا پايين مي‌رسد ـ در ميان عرب‌ها معمول نبوده ولي چيزي شبيه نيمه چادر رايج بود، چيزي که نه مثل مقنعه و روسري کوتاه بود و نه مثل چادر خيلي بلند. اين حجاب شايد تا کمر و کمي پايين‌تر مي‌رسيده است. مي‌گويند عرب‌ها از پوششي به نام «درع» که پيراهن بلندي بوده و ملحفه که همان چادر بوده است و مقنعه استفاده مي‌کردند و درع هم پيراهن بلندي بوده که تا پشت پا مي‌رسيد و آستين‌هايش بلند و گشاد بوده و ملحفه هم چادري بوده که به خودشان مي‌پيچيدند. در دوره اسلام نيز حجاب يا چادر وسيله‌اي براي بالا بردن شأن و منزلت زنان در جامعه تلقي مي‌شد. به بيان ديگر چادر با بالا بردن حس اعتماد به نفس زن به او جايگاه ويژه‌اي در ميان مردم و اجتماع مي‌داد. در واقع حجاب نشان‌دهنده جايگاه اجتماعي زن بود. در همين دوران زناني که به اصول اخلاقي و اجتماعي پايبند نبودند، اجازه برخورداري از چادر را نداشتند.

علي‌رغم اين دوره‌ها که ذکر شد در دوره قاجار بود که نشانه‌هاي کشف حجاب خودنمايي کرد. مسافرت‌هاي ناصرالدين‌شاه به اروپا و مشاهدات وي از وضعيت پوشش زنان اروپايي تاثير بسزايي در رواج بي‌حجابي داشت تا اين که در دوره پهلوي سفر رضا‌شاه به ترکيه و مشاهدات وي نيز از بي‌حجابي وي را مصمم ساخت که زنان ايراني را به داشتن لباس متحد‌‌الشکل مجبور کند لذا کشف حجاب در سال‌هاي باقي‌مانده حکومت رضاخان اجباري و حجاب‌ اسلامي مظهر عقب‌ماندگي شمرده شد.

انقلاب اسلامي، نقطه عطف چادر

در حال حاضر آنچه که به عنوان چادر براي پوشش زنان در ايران مورد استفاده قرار مي‌گيرد، نقطه عطفي به نام انقلاب اسلامي دارد که اگرچه پيش از انقلاب اسلامي فقط در ميان خانواده‌هاي مذهبي رواج داشت، پس از انقلاب اسلامي کاربرد آن شکلي همگاني گرفت و اغلب زنان به استفاده از‌ آن راغب شدند تا اين که با گسترش ورود زنان به عرصه‌هاي مختلف اجتماعي خصوصا فتح زمينه‌هاي شغلي مردانه احتياج به پوششي که علاوه بر حفظ ارزش‌ها و اصالت‌هاي چادر، امکان فعاليت اجتماعي بيشتري را به زنان بدهد کاملا احساس شد از سوي ديگر روند رو به افزايش مد و مدگرايي نيز سبب شد که چادر هم تحت‌تاثير همين دنياي هزار رنگ مد قرار گيرد.

از اين زمان به بعد بود که انواع مدل‌هاي چادر وارد بازار شد تا پاسخگوي همين نيازها باشد چادر ملي، چادر دانشجويي، چادر عربي، چادر اسلامي، چادر شال‌دار هم اسم‌هاي جديدي است که چند سالي وارد فرهنگ پوششي ما شده است.

اگرچه اين چادرها از شکل و حالت سنتي خود خارج شده است ولي به دليل طرح‌هايي که بر روي آن صورت گرفته استفاده از آن در اماکن مختلف تا حدودي آسان‌تر شده است.

تاريخ ورود چادرهاي مدل جديد را مي‌توان سال 83 عنوان کرد. اين چادرها اگرچه کمي شبيه چادرهاي عربي بودند ولي به دليل تغييرات خاص آن به چادر ايراني و ملي معروف شدند. يکي از ويژگي‌هاي شاخص اين چادرها بسته بودن جلوي آن و آستين‌دار بودنش است.

براي پوشيدن اين چادر ديگر نيازي به انداختن آن بر سر نيست و مهارت پوشيدنش به سختي چادرهاي معمولي نيست. طراحي اين چادر به گونه‌اي است که پوشش آن بيشتر به يک مانتو شباهت دارد تا چادر. خانم‌هاي ايراني حالا به راحتي مي‌توانند در محل کار خود چادر سر کنند و نگراني از جمع کردن دسته‌هاي چادر و خاکي شدن آن نداشته باشند.

چادرهاي ملي اوليه گشاد بود که در جلوي آن دکمه‌هايي هم تعبيه شده بود اما پس از گذشت مدتي چادرهايي تنگ‌تر به سبک مانتو همراه با نواردوزي بر آستين‌ها و لبه‌هاي چادر از سادگي آن کاستند. به گفته يک طراح چادر، اين مدل چادرها مورد توجه قشر وسيعي از جوانان و نوجوانان قرار گرفته است تا جايي که از تيرماه سال 83 تاکنون بيش از هشت هزار زن و دختر ايراني از آن استقبال کرده‌اند و آن را براي حفظ حجاب، متانت و حضور در جامعه پوششي مناسب مي‌دانند چرا که در اين طرح هم زيبايي حفظ شده و هم در پوشش و حفظ وضعيت زنان در حالت‌هاي مختلف کمک بزرگي به آنان مي‌کند.

چادرهاي ژاپني

آيا تا به حال فکر کرده‌ايد که سالانه چند هزار متر چادر مشکي در ايران به مصرف مي‌رسد؟ بنا به گفته مسوولان، نياز بازار ايران به چادر مشکي سالانه چيزي حدود 30 ميليون متر مربع است که تا به امروز يک کارخانه نساجي نيز براي توليد يک‌صدم اين ميزان نيز تلاشي نکرده است.

اگر يکبار به راسته چادرفروشي‌هاي بازار تهران سري بزني و سراغ چادر مشکي را بگيري اولين سوالي که فروشندگان از شما مي‌کنند اين است الگانس مي‌خواهي يا ميتسوبيشي؟ با خود مي گويي من براي خريد چادر آمده‌ام نه ماشين!! در واقع اين دو مارک گران‌ترين و پرطرفدارترين نوع چادر هستند که توسط همين شرکت‌ها با همين مارک توليد مي‌شود. گران‌ترين نوع پارچه الگانس و ميتسوبيشي حدود 100 هزار تومان است و ارزان‌ترين هم حدود 20 هزار تومان. البته چادرهايي با قواره 250 هزار تومان نيز در بازار يافت مي‌شود اين در حالي است که قيمت توليدي اين پارچه در کشورهاي توليدکننده 3 دلار است.

براي هميشه مي‌ماند

اما در کنار تمام اين حرف و حديث‌ها، چادر راه خود را مي‌رود. شايد تا چند سال آينده ديگر چادر عربي، دانشجويي و شال‌دار مد نباشد اما چادر مشکي هميشه هست و خواهد بود. شايد از اين روست که سازمان ميراث فرهنگي اخيرا چادر را به عنوان حجاب اقوام ايراني به ثبت ملي رساند. چادر همچنان مسير خود را از قرن‌ها پيش تاکنون طي مي‌کند . چادر جزئي از هويت زن ايراني است که حتي به زور سرنيزه رضاخان نيز تسليم نشد.
جام‌جم


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر