( 0. امتیاز از )



محمد صادق زمانی

بعضی ها بدحجاب می شوند تا به تورم، بیکاری، اعتیاد، فقر، فساد و تبعیض اعتراض کنند! این روزها و با آغاز طرح های مربوط به عفاف و حجاب، زمزمه هایی شنیده می شود مبنی بر این که بدحجابی های موجود در جامعه نوعی اعتراض به معضلات و کمبودهای اجتماعی، رفاهی و اقتصادی است!

بر این مبنا، عده ای برای اعتراض به کمبودها(هدف)، بدحجابی را به عنوان وسیله انتخاب کرده اند. این در حالی است که بر اساس علم فلسفه و منطق، بین هدف و وسیله باید تناسب عقلانی و اخلاقی وجود داشته باشد. مثل قدیمی «سنگ بزرگ نشانه نزدن است» بر همین اصل منطقی دلالت می کند؛ یعنی اگر هدف ما آزمایش توانایی خودمان در نشانه گیری باشد، باید سنگی را برداریم که بتوانیم پرتابش کنیم.

چه کسی را می توانیم پیدا کنیم که تورم، بیکاری، اعتیاد و مقولاتی از این دست را به عنوان یک معضل نشناسد و به رفع آن ها معتقد نباشد؟ افرادی که در توجیه علت و دلیل بدحجابی، اعتراض به این مشکلات را بهانه می کنند، به دلایل متعدد، توجیه شان استدلال نیست «مغلطه و سفسطه» است. تورم یک معضل است و بدحجابی هم یک معضل به شمار می رود؛ آیا با یک معضل می توان به نبرد با یک معضل دیگر رفت؟

از سوی دیگر، انصاف حکم می کند که در آسیب شناسی از پدیده های نابهنجار اجتماعی از تکنیک «تحلیل ترکیبی» استفاده کنیم و علت تولد یک پدیده را تنها به یک منبع مربوط ندانیم. آیا در یک جامعه حاکمیت مسئول تمام گرفتاری ها و معضلات است؟ آیا خود مردم در مقولاتی همچون اعتیاد، بزهکاری، قتل، جنایت، سرقت و... نقش ندارند؟ کدام حکومت را می توان یافت که به نشان دادن توانمندی خودش از طریق حل مشکلات مشتاق نباشد؟

افزون بر این ها، مقوله حجاب و پایبندی به حریم های پوشش، یک مقوله حکومتی نیست بلکه یک اصل دینی است؛ از این رو، فردی که مسلمان است نمی تواند به بهانه اعتراض به مفاسد اقتصادی وکمبودهای اجتماعی، اصل دینی حجاب را زیر پا بگذارد. مثل این مغالطه به این می ماند که یکی از اعضای خانواده در اعتراض به مقدار پایین پول توجیبی، وسایل منزل را به آتش بکشد!

وانگهی، رعایت حجاب توسط شهروندان چه سودی می تواند برای حاکمیت داشته باشد؟ حاکمیت می تواند همچون بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی، به قول امروزی ها بی خیال حجاب شود و با این اقدام، فشار غربی ها و رسانه هایشان را به «به به و چه چه» و «مدح و نعت» بدل کند. بدون شک، برای حاکمیت در این مورد منفعتی در کار نیست بلکه پشت پرده اصرار بر لزوم رعایت حجاب و عفاف در جامعه، اجرای یک اصل اسلامی و دینی است که آثار مثبت و سود آن در وهله اول و دوم و سوم به افراد جامعه بر می گردد. حکومت اسلامی نمی تواند و نباید نسبت به حجاب بی تفاوت باشد.

کاهش بدحجابی سبب کاهش «پارازیت های تحریک» و پر شدن «سیاهچاله های فساد» می شود. زمانی که پارازیت های تحریک و سیاهچاله های فساد کمرنگ و یا محو شود، جامعه پا در وادی اخلاق و معنویت می گذارد. حاکمیت اخلاق و معنویت در جامعه نیز علاوه بر تحکیم بنیان خانواده ها، کاهش خیانت ها و پایین آمدن آمار تعرضات و جنایات سبب ایجاد آرامش در جامعه می شود؛ آرامش هم همان گوهری است که این روزها باید با ذره بین جستجویش کرد.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر