( 0. امتیاز از )



به گزارش خبرگزاري فارس، حجت الاسلام سيد احمد خميني در تاريخ 24 فروردين 1360 در يک مصاحبه مطبوعاتي شرکت و نقطه نظرهاي خود را در خصوص مسائل مختلف روز بيان کرد که با توجه به اهميت اين مصاحبه و اتفاقات اخيري که در حال حاضر در کشور در جريان است مرکز اسناد انقلاب اسلامي متن کامل اين مصاحبه را منتشر کرده که به شرح زير است:

حجت‌الاسلام حاج سيداحمد خميني قبل از طرح سؤال خبرنگاران اظهار داشت: ابتدا لازم مي‌دانم يکي دو مسئله را تذکر دهم اول اين که ما منسوبين حضرت امام بايد توجه داشته باشيم که فقط به علت نزديکي با ايشان است که با ما مصاحبه مي‌شود و يا به ما احترام مي‌شود و الا خود ما که چيزي نيستيم و ويژگي‌هايي نداريم. نه زندان رفته‌ايم و نه شکنجه شده‌ايم و نه در فلسفة غرب و شرق اهل نظريم و نه در فقه و اصول، مجتهد. نه اديب ايم و نه منطقي. فقط و فقط منسوب اماميم. پس بايد دقيقاً توجه کنيم که اگر امام نبودند هرگز کسي ما را بدان صورت نمي‌شناخت تا با ما مصاحبه کند. پس من من نکنيم که هيچيم. من چون فرزند امام هستم مي‌آيند و با من مصاحبه‌اي مي‌کنند چاپ مي‌کنند و آن را تيتر مي‌کنند. و الا از قبيل من زيادند و از من بهتر بسيار بيشتر. در حوزه‌هاي علميه سراسر ايران از قبيل ما فراوان، که کسي با آنان مصاحبه‌اي نمي‌کند لذا بايد توجه کنيم که از انتساب سوءاستفاده نکنيم که خلاف شرع مبين است.
وي ادامه داد: مسئله ديگر اينکه اگر هم بگوئيم که من کاري با امام ندارم و من خودم هستم و حرفهاي من حرفهاي من است و به امام مربوط نمي‌شود کما اين که از روي عدم آگاهي قبلاً گفته شده بود، اين خدعه و فريب است. زيرا تنها با عنوان فرزند امام و غيره است که مي‌توانيد لي‌لي به لالامون گذارند و الا کي هستيد تا کسي تو را بشناسد، چه رسد به اين که با تو صحبت کند و تيتر کند و هر کس استفاده خودش را بکند. خودت را بکشي فرزند امامي و با اين ژست که نخير با امام کاري ندارم و فقط حرفهاي خود را مي‌زنم کار تمام نمي‌شود. پس بايد مصاحبه نکني و يا اگر مصاحبه مي‌کني صددرصد بايد امام راضي باشد. و الا سوءاستفاده‌چي هستي چون چيزي نيستي. تو را به خدا به خودمان رجوع کنيم آيا غير از اين است پس سعي کنيم خلاف نکنيم چون مي‌دانيم از قبيل ما هزاران هزار هستند پس چرا نمي‌روند و با آنان مصاحبه نمي‌کنند اگر فضل و علم و ديد سياسي بود که از ما بهتر زيادند پس چرا سراغ آنان نمي‌روند؟
مسئله ديگري که بايد به خواهران و برادران خبرنگارم بگويم اين است که شما ملاک در مصاحبه را چه مي دانيد؟ آيا صلاح است معيارهاي غيراسلامي را ملاک قرار دهيد و تنها و تنها نسبت به امام را معيار مصاحبه قرار دهيد؟ اگر چنين است نکنيد که هم ما از اين کار گمراه مي‌شويم و هم تاريخ دربارة شما خوب قضاوت نمي‌کند.

* بايد به اسلام راستين توجه کرد

وي در خصوص نظر خود درباره خط سوم، تصريح کرد: بگذاريد کمي به عقب برگرديم شبي گفتند آقاي علي تهراني در جايي بود، رفتم تا به ايشان بگويم اين گونه موضع‌گيري‌ها را چگونه توجيه مي‌کنيد، آنجا که رفتم جمعيتي را ديدم به محض اين که نشستم يک سري سؤال مطرح شد. من از اول عقيده‌ام اين بوده است که عده‌اي هستند مکتبي و معتقد، که روي چشم مان. عده‌اي هم هستند که مکتب را عنوان کرده‌اند و از آن نان مي‌خورند. عده‌اي هم هستند اهل قلم و بيان و به اصطلاح روشنفکر، که هيچ گونه شناختي از جامعه ندارند و فقط مواظب اند عقب نيفتند که خطرشان کمتر از دستة دوم نيست. من گفتم و مي‌گويم بايد به اسلام راستين توجه کرد و اين دو خط که باطل است را کنار گذاشت و خط سوم راستين است و تنها راه نجات است را دنبال کنيم. من بيش از اين هيچ نگفتم خط سومي که امام راهبر آن است. بعد شنيدم اين نوار را پخش کرده‌اند و گفته شده که من جلساتي چه قبل از زمان صحبتم و چه بعد با اشخاصي داشته‌ام، اين را تکذيب مي‌کنم. من با هيچ کس جلسه‌اي نداشته و ندارم. البته در آن جلسه صحبت هايي شد که اگر فرزند امام نبودم جواب مي‌دادم، ولي سکوت را نافع دانستم.
وي در ادامه در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه شما راجع به چماقداري نامه‌اي به مجلس شوراي اسلامي نوشتيد و چرا وقتي شبيه اين مسئله براي ديگران اتفاق افتاد مطلبي ننوشتيد، گفت: براي هر کس نامه را مي‌نوشتم اين سؤال براي عده‌اي مطرح مي‌شد و من در همان نامه هم نوشتم که موضوع شخص برادرم حضرت آقاي لاهوتي نيست بلکه موضوع زير پا گذاشتن ارزش است. به همين جهت بود که با اين که با موضع‌گيري‌هاي آقاي لاهوتي موافق نبودم چماقداري را شديداً محکوم نموده و مي‌نمايم، اينها موضوعاتي است کاملاً از هم جدا، اينکه ايشان شکنجه شده‌اند و به اين انقلاب خدمت کرده‌اند و معلول انقلاب ند يک مسئله‌اي است. و اين که موضع‌گيري‌هاي ايشان صحيح نيست مسئله ديگري است. و اين که پاره‌اي به خاطر اين که از شخصي خوششان نمي‌آيد يا از مطالب سخنراني شخص با فکر و عقيده‌شان نمي‌خواند و مي‌خواهند با چماق روي آن را بگيرند مسئله ديگري است که همه افراد مسئول و غيرمسئول مملکت آن را محکوم کرده و مي‌کنند. علي‌الفرض که مطالب شخصي با اساس جمهوري اسلامي هم مخالف باشد مقامات مسئول بايد جلوي آن را بگيرند.
خلاصه با چماق هيچ کاري حل نمي‌شود جز اين که آبروي جمهوري اسلامي ريخته مي‌شود و مردم ما شديداً با آن مخالفند و بايد شديداً با آن مبارزه کرد.

* موضع‌گيري اخير برادرزاده‌ام حسين آقا را قبول ندارم

حجت‌الاسلام حاج سيداحمد خميني در پاسخ اين سؤال که شما در ابتدا راجع به منسوبين امام مسائلي را مطرح نموديد؛ منسوبين امام تا چه اندازه در کارهايشان با يکديگر مشورت مي‌کنند، اظهار داشت: اصولاً کاري نمي‌کنند تا با يکديگر مشورت کنند. گاهي مصاحبه‌اي است همين و بس، و من صريحاً مي‌گويم که موضع‌گيري اخير برادرزاده‌ام حسين آقا را قبول ندارم و با حرفهاي ايشان مخالفم. صحبتهاي ايشان به خود ايشان مربوط مي‌شود و نه تنها به امام مربوط نيست که به من هم مربوط نمي‌شود. ولي اين نبايد موجب شود تا ما بدون هيچ دليلي بگوئيم ايشان به فلان گروه و دسته وابسته است نه ايشان به هيچ گروهي وابسته نيست. ايشان يا عصباني شده است و اين مسائل تند را بيان داشته است، و يا فکر کرده و به اين نتيجه رسيده است.
خلاصه بايد مواظب بود تا کسي مطلبي گفت که مطابق ميل ما نبود او را منحرف و يا وابسته قلمداد نکنيم که اين خطرناک است. مثلاً من با موضع‌گيري‌هاي عموي عزيزم حضرت آيت‌الله پسنديده مخالفم. در عين حالي که شديداً به ايشان احترام مي‌گذارم ما نبايد زحمات بسيار ايشان را فراموش کنيم. من با اين که به ايشان شديداً علاقمندم با موضع‌گيري‌هاي ايشان مخالفم. اين دو مسئله است کاملاً قابل تفکيک. نبايد با هم مخلوط گردد.
ايشان واقعاً مقاوم هستند و مورد احترام حضرت امام و نبايد خداي ناکرده به ايشان توهين شود.

* هماهنگي تمام نيروهاي مسلح در زمينه جنگ مهم است

حجت‌الاسلام حاج سيداحمد خميني در پاسخ آخرين سؤال که پرسيده شد نظر خودتان را درباره جنگ بگوئيد و معتقديد چگونه جنگ بايد خاتمه بيابد، گفت: همان طور که بارها شوراي عالي دفاع اعلام کرده است بايد شرايط ايران موبه‌مو اجرا گردد من هم با آنچه شوراي دفاع عنوان کرده است موافقم. اميدوارم پيروز شويم که البته اگر عراق شرايط ايران را نبپذيرد پيروزي از آن ماست. در زمينه جنگ آنچه مهم است هماهنگي تمام نيروهاي مسلح است. همان طور که امام فرمودند نيروهاي مسلح ما از طبقة محروم مي‌باشند.
وي ادامه داد: آنان که وضع شان خوب بوده است که نمي‌گذاشتند فرزندشان نظامي شود. ارتش نجيب و شجاع ما با سپاه غيور، دلاورانه در مقابل دشمن ايستادند تمام نيروها از بسيج و ژاندارمري نيروهاي عشايري و مردم همه در اين جنگ ثابت کردند که به ميهن اسلامي خود شديداً علاقمند مي‌باشند. آقاي خامنه‌اي که از جبهه مي‌آيند داستان‌هايي از تقوا و بردباري ارتشيان دارند و همچنين سپاهيان انقلاب که نهادي است انقلابي با چهره‌هاي پرفروغ از ايمان و عشق به شهادت. من دست يکايک آنان را مي بوسم. اينان از پاک‌ترين چهره‌هاي اين مرز و بوم هستند که تمام مشقات را از جان و دل پذيرا هستند. پيروزي از آن دلاوران ماست که حق هميشه پيروز است. بايد سعي کرد تا ارتش و سپاه هر چه بيشتر با هم متحد شوند و گزارشاتي که به عرض حضرت امام مي‌رسد دال بر اتحاد اين دو نيرو است.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر