خانواده ایرانی در مخاطره فارسی وان
به عناوین زیر دقت کنید:
- صاحب حداقل 60 شبکه تلویزیونی به 13 زبان مختلف از جمله موسسه تلویزیونی فاکس Fox ) و شبکه معروف فاکس نیوز(، مجموعه شبکههای اسکای(sky) و مجموعه شبکه های استار (مانند استار پلوس، واستار وان)
- مالک 130 روزنامه و مجله معتبر همچون دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، ساندی تایمز، نیویورک پست
- صاحب امتیاز سایت مای اسپیس ((My space و IGW و سایتهای اینترنتی فاکس
- مالک انتشارات واندر وان که پر تیراژترین انجیل دنیا در این انتشارات به چاپ میرسد و انتشارات دیگری همچون هارپرکالینز(Harpercallins)
- صاحب پرتیراژترین مجله انگلستان که یک مجله جنسی و مملو از تصاویر زنان برهنه است.
- عمده ترین سهام دار کمپانی عظیم نیوزکورپریشن که بعد از والت دیزنی بزرگترین کمپانی در امور رسانهای دنیاست و 9 جور رسانه مختلف آن در 6 زمینه مختلف اطلاع رسانی می کنند.
- مالک چند باشگاه ورزشی از جمله تیم بیس بال لس آنجلس داجر (LA Doger)
- مالک نیمی از سهام کمپانی فاکس تولید کننده فیلمهایی همچون تایتانیک، آقا و خانم اسمیت (Mr and Mrs smith)، سری فیلم های مردان مجهول (X- Men)، عصر یخبندان ( Ice Age )، رباتها (Robots )، مجموعه فیلم های جنگ ستارگان (Star wars) و فیلم روز استقلال (lndependent Day)
- مالک نیمی از سهام تلویزیون کابلی نشنال جئوگرافیک
و...
احتمالا حدس زدهاید که عناوین بالا مربوط به چه کسی است؛ زیرا در دنیای امروز چنین امپراتوری رسانهای را تنها و تنها به یک نفر میتوان منتسب کرد و او کسی نیست جز غول رسانهای حال حاضر دنیا، صهیونیست پیر، روبرت مرداک یهودی استرالیایی الاصل.
اما رابطهی فارسی وان با این صهیونیست موثر چیست؟
مرداد 88؛ در حالی که همهی خبرها در ایران حول انتخابات، تقلب و تظاهرات و تجمع میگذشت، خبری بازتاب یافت که شبکه ای به نام فارسی 1 از طریق ماهواره هات برد قابل دریافت شده است. این شبکه پس از مدتی تبلیغ و در انتظار نگه داشتن مخاطبان فارسی زبان خود بالاخره در روز شنبه 10 مرداد برابر با اول آگوست 2009 برنامه های خود را شروع کرد. شاید به همان دلایل بالا بود که به جز چند سایت محدود، هیچ یک از روزنامهها و رسانههای جمعی هیچ تحلیلی پیرامون این شبکه و هدف تاسیس آن ارائه ندادند. به عبارت دیگر، موسسین شبکه که در ادامه به معرفی آنان خواهیم پرداخت، خوب میدانستند که بهترین وقت برای اخت گرفتن با خانوادههای سیاست زده شدهی ایرانی، همین روزهای پس از انتخابات است. بدین ترتیب این شبکه بدون هیچ مانع و هشداری از سوی رسانههای داخلی، آغاز به کار نمود و از غفلت رسانههای دلسوز ایرانی که درگیر فتنهی اخیر بودند، بیشترین استفاده را برد. این روزها گفته می شود این شبکه در جذب مخاطب موفق بوده است و این موضوعی است که از سوی بسیاری از دلسوزان انقلاب نادیده گرفته شده است. اما موسس و مالک این شبکه چه کسی است؟
با مقدمهای که در ابتدا بیان کردیم، پاسخ این سوال چندان دور از ذهن نیست. شبکه فارسی 1 متعلق به روبرت مرداک امپراطور رسانه ای دنیاست. دفتر مرکزی این شبکه در هنگ کنگ قرار دارد و توسط کمپانی معروف استار متعلق به نیوز کورپریشین واقع در نیویورک و با همکاری شرکت افغانی موبی متعلق به خانواده محسنی اداره می شود. خانواده محسنی و در راس آن سعد محسنی، از بزرگترین مالکان رسانهای افغانستان هستند؛ تا جایی که به سعد محسنی لقب روبرت مرداک افغانستان را دادهاند. این سرمایهدار افغان مالک شبکه طلوع از معروفترین شبکههای افغانستان میباشد که با پخش سریالهای هندی در افغانستان محبوبیت پیدا کرده است. سعد محسنی احتمالا در تهیه و دوبله ی این سریال ها به مرداک و همکارانش کمک میکند. عمده برنامههای این شبکه عبارت است از چندین سریال روزانه و هفتگی طولانی مدت با دوبله فارسی و ویدئو موزیکهایی که بین تایم پخش دو سریال پخش میشوند. این سریالها عمدتا یا کلمبیایی و مکزیکی و امریکایی و یا محصول شرق آسیا هستند و اکثرا دارای موضوعات خانوادگی و غیر اکشن میباشند. استفاده از وله های خاص غالباً با غلبه رنگ های صورتی از ویژگی های دیگر برنامه های این شبکه است. رنگ صورتی خصوصاً آنجا که در کنار رنگ های تیره ( مشکی ) قرار می گیرد از رنگهای ویژه و مورد توجه شبکه های پورنو بوده و به شدت در تولیدات بصری (مجله ها، سایت ها و...) با موضوعات جنسی به کار می رود.
همانطور که در بالا اشاره شد، دوبلورهای فارسی 1 اکثرا از افغانیهایی هستند که مدتی در ایران زندگی کردهاند و به زبان فارسی آشنایی دارند. بزرگترین نقطه ضعف این شبکه هم در همینجاست. دوبلههای سریالهای این شبکه در مقایسه با دوبلههای وطنی بسیار ضعیف و در بسیاری از مواقع حتی آزار دهنده هستند. البته ناگفته نماند که سطح این دوبلهها نسبت به روزهای نخست، پیشرفت زیادی کرده است اما هنوز با دوبله های وطنی رسانه ی ملی فاصلهی خیلی زیادی دارد و شاید این یکی از معدود مزیت های رسانهی ملی بر این شبکه از نظر کیفی (و نه از نظر محتوایی) باشد.
این مقدمه را گفتیم تا با این شبکه مختصرا آشنا شده باشید. اما هدف اصلی از این نگارش متن پرداختن به این مساله است که چه ضرورتی مرداک پیر را به تاسیس یک شبکه فارسی زبان غیر سیاسی ترغیب کرده است و همچنین پاسخ دادن به این سوال که سریالهای این شبکه مشغول ترویج کدامین تفکر و فرهنگ هستند. در ادامه مفصل به این دو موضوع خواهیم پرداخت.
فارسی 1 چه افقی را برای خود ترسیم نموده است؟
احتمالا نیازی به توضیح نیست که روبرت مرداک به سبب علاقه به مردم ایران، اقدام به راهاندازی این شبکه سرگرم کننده نکرده است. چه آنکه چنین تاجر زبدهای سرمایهاش را در هر جایی خرج نمیکند و تنها به منافع خود می اندیشد. پس باید بررسی کرد که این شبکه به دنبال چه چیزی است و چه افقی برای خود ترسیم نموده است. فارسی 1 اولین شبکه فارسی زبانی نیست که از سوی کشورهای دیگر برای مخاطبان ایرانی راهاندازی شده است. اما هیچ یک از این شبکهها تا این حد روی خانواده های ایرانی به عنوان گروه هدف سرمایه گذاری نکرده بودند. با نگاهی به موضوعات سریالهای فارسی 1 متوجه خواهید شد که بسیاری از مولفههای ترغیب خانوادههای ایرانی در آنها رعایت شده است. برای روشن تر شدن ابعاد موضوع، به تعدادی از این مولفهها اشاره میکنیم.
یکی از مهم ترین اصول سریال سازی که در تمام دنیا پذیرفته شده است، این است که اگر سریالی بتواند با خانمها در خانه ارتباط برقرار کند، به تدریج همهی خانواده را جذب میکند و این اصل به خوبی در سریالهای شبکهی ماهوارهای فارسی1رعایت شده است. سریالهای این شبکه عموما موضوعات زنانه دارد و در آن مولفههای جذب زنان به شدت رعایت شده است. به طور مثال، از موضوعات اکشن و حادثهای در این سریالها معمولا خبری نیست و اگر هم سریال اکشنی در نوبت پخش قرار بگیرد، ساعت پخش آن به نحوی انتخاب می شود که بیشتر جوانان خانواده پای آنها بنشینند ( مانند سریال مشهور 24 که هر شب در ساعات پایانی شب پخش میشود). اکثر سریالهای این شبکه شامل موضوعات درون خانوادهای و زنانهای هستند که هر خانواده ای میتواند با آنها همذات پنداری کند. مثلا از جملهی این موضوعات میتوان به تم خیانت مرد به زن اشاره کردکه هر بار که کارگردانهای وطنی هم سراغ آن رفتهاند، توانستهاند در جذب مخاطب موفق باشند. در واقع این موضوعی است که بسیاری از زنان را به فکر فرو می برد و آنان بلافاصله در ذهن خود با شخصیت زن سریال که به او خیانت شده است، همذات پنداری میکنند و درگیر موضوع میشوند. با اطمینان میتوان ادعا کرد که تم خیانت در قریب به اتفاق سریالهای این شبکه موضوع اصلی است. در این سریالها به وفور با مردان و زنانی روبرو هستیم که با چندین نفر از جنس مخالف به طور همزمان رابطه دارند. نقطه عطف این سریال ها هم جایی است که زن یا مرد به خیانت همسر خود پی میبرد. اینجاست که دنیا برای او تیره و تار میشود. اما سناریو پردازهای این شبکه زیرکتر از این هستند که این مشکل را بدون ارائه راه حل رها کنند. راه حل در همین سریالها به مخاطب نشان داده می شود.
یک راه حل ساده ! در برابر خیانت شوهر خود، شما هم به وی خیانت کنید!
به عبارت دیگر، در این سریالها درست در حالی که مرد خانواده به یک عشق دوم گرفتار شده است، همسر او نیز به طور پنهانی با مرد دیگری رابطه دارد. تمام مخاطبان این شبکه به این موضوع اذعان دارند که این موضوع اصلی بسیاری از سریالهای این شبکه، به خصوص سریالهای مربوط به آمریکا، کلمبیا و مکزیک ( از جمله مونس و مونس و ویکتوریا) میباشد. بدین ترتیب با گذشت مدتی کوتاهی از تماشای این شبکه، مخاطب دیگر در برابر موضوع خیانت حس قبلی را نخواهد داشت و چه بسا اینکه در صورت غفلت، مخاطب خود به فکر آغاز چنین رابطههای خیانت محوری بیفتد! در واقع این شبکه شیوهی زندگی خانوادههای غربی را به عنوان الگو به خورد مخاطب ایرانی میدهد. و خانوادههای ایرانی را تحت تاثیر قرار میدهد. اما بدآموزی های این شبکه فقط محدود به این چند مورد نمیشود.
روبرت مرداک در جوامع غربی نمونهای از یک فرد تحسین شده و بسیار موفق است که کمتر کسی در انتقاد از او قلم میزند. اما در بین معدود انتقاداتی که به او میشود، ردپای یک موضوع در همهی آنها به چشم میخورد. بسیاری از کارشناسان غربی رسانه، معتقدند که عمده استقبالی که از رسانههای تحت سلطه ی مرداک صورت میگیرد، به دلیل رویکرد پوپولیستی و عوامگرایانهی این رسانههاست. بسیاری از رسانههای تحت مدیریت مرداک که مورد توجه مردم قرار گرفتهاند یا به موضوعات جنسی میپردازند و یا به زندگی افراد معروف، و در واقع در ردهی نشریات زرد قرار می گیرند. شبکهی فارسی 1 نیز از این موضوع مستثنا نیست. با تماشای چند قسمت از هر یک از سریال های این شبکه متوجه می شویم که نقش مسائل جنسی در آنها بسیار پررنگ است. علاوه بر اینکه موضوع اصلی بسیاری از این سریالها روابط نامشروع است، شیوهی پوشش بازیگران این سریالها نیز به شدت تحریک کننده و غیر اخلاقی است و شما کسی را در این سریالها پیدا نمیکنید که درگیر مسائل جنسی نباشد!
نکتهی مهمتر و البته تاسف آورتر اینجاست که اگر پیش از این جوانان خانواده پای این چنین شبکههایی مینشستند، این روزها باید مخاطبان این شبکه رادر بین مادران فعلی و مادران فردای جامعهی ایرانی جستجو کرد. به عبارت دیگر، فارسی 1 با داشتن مولفههای فوق، موفق به جذب بخشی از جامعهی زنان شده است و این موضوع باعث میشود که قبح این بدپوششیها و مفاهیم جنسی این بار توسط زنان خانواده شکسته شود که ناگفته پیداست چنین اتفاقی به مثابه یک فاجعه خواهد بود. مطمئننا مادری که پای سریالهای این شبکه مینشیند، فردا دیگر نمیتواند فرزندانش را از دیدن چنین صحنههایی و چنین فیلمها و سریالهایی منع کند. آیا این یک فاجعه نیست؟
البته این شبکه برای خانوادههای مقید به ارزشهای اخلاقی هم برنامه دارد. مالکان این شبکه برای جذب این دسته ازخانوادهها، اقدام به پخش سریالهای شرقیای نمودند که در آنها مسائل اخلاقی تا حدود زیادی رعایت شده است. این سریالهای عموما کرهای، در واقع ترفندی هستند برای جذب مخاطبان اخلاق مدار که به مرور متقاعد شدند که باقی سریالهای این شبکه را نیز ببینند. سریالهای خواهر دوست داشتنی من و افسانهی افسونگر از جمله ی همین سریالها هستند. بدین ترتیب این بار شاهد این خواهیم بود که خانوادههایی که فقط طالب سرگرمی هستند، در دام این شبکه میافتند و بیآنکه بخواهند، تحت تاثیر مضامین سریالهای این شبکه قرار میگیرند. از همین رو بسیاری از کارشناسان، این شبکه را خطرناکتر از تمام همتایان ماهوارهای فارسی زبان خود (مانند ام بی سی پرشیا) میدانند؛ گرچه تجربهای به مراتب کمتر از این شبکهها دارد.
یکی از این سریالها که به شدت در جذب مخاطب ایرانی موفق عمل کرد، سریال ویکتوریا بود که توانست با داشتن تمام مولفههای بالا در بین برخی از خانوادههای ایرانی جایی برای خود دست و پا کند و بدین ترتیب اهداف کثیف سازندگانش را به خانواده های ایرانی تزریق کند.
نگاهی به سریال ویکتوریا
سریال ملودرام ویکتوریا درباره یک زن 50 ساله با یک شوهر موفق و سه فرزند (پائولا، سانتیاگو و ماریانا) می باشد. شوهر او (انریکه) صاحب یکی از قدرتمند ترین شرکت های کلمبیا است. بچه ها هنوز هم همگی در خانه پدر زندگی می کنند و ویکتوریا روز را با باغبانی و امور معمولی میگذراند به عبارت دیگر وی یک زن خانه دار ایده آل است. نقطه عطف در این حماسه وقتی است که ویکتوریا پی میبرد که شوهرش به وی خیانت میکند. ویکتوریا عمیقا صدمه دیده است و فکر می کند که تقلب در زندگی اش شده است، تا اینکه او جرونیمو را ملاقات میکند و...
این سریال ملودرام و جذاب تا اوایل تعطیلات عید هر شب ساعت 9 شب به وقت تهران از شبکه فارسی 1 پخش میشد و به تازگی پخش آن پایان یافته است. اما به راستی پیام اصلی این سریال چه بود؟
در سریال ویکتوریا که میتوان با تقریب دقیقی آن را یک سریال زنانه نامید، ( هر چند این سریال به دلایل گوناگون با مردان نیز ارتباط برقرار کرده است)، ویکتوریا به عنوان یک زن پاک و بی آلایش به تصویر کشیده میشود که مشغول رسیدگی به فرزندان و اولاد خویش است، اما ناگهان با یک فاجعه روبرو میشود. شوهرش انریکه به او خیانت کرده است. بنابراین او مسیر زندگیاش عوض میشود و خود به تنهایی مشغول بنای زندگی جدیدی میشود. این در حالی است که قریب به اتفاق زنان سریال که به نوعی بیشتر آنها با ویکتوریا در تماس هستند، یا روابط پیش از ازدواج دارند و یا در یک دوراهی عشق و خیانت گرفتار شدهاند. دختر ویکتوریا نیز زخم خوردهی مرد جوانی است که به او تجاوز نموده است. تا اینجای سریال، به جز چند مورد غیر اخلاقی و پوشش های نادرست، مضامین چندان غیر طبیعی و خطرناک نیستند. اهداف پشت پردهی سریال از جایی رونمایی میشود که متوجه میشویم ویکتوریا که تا قبل از این یک زن خانه دار بوده است، در کار خود به موفقیت عظیمی میرسد و برای خود شهرتی دست و پا میکند در واقع عدو سبب خیر میشود تا این زن که به کار سبک و سخیف خانهداری( البته از نظر سازندگان این سریال) مشغول است، به استعدادهای خود پی ببرد. به عبارت دیگر این سریال این حقیقت را بیان میدارد که ازدواج و پرداختن به مسائل فرزندان و خانه، مانعی است برای شکوفایی استعدادهای زنان! و بدین ترتیب با سست شدن بنیاد خانواده، ویکتوریا به موفقیتهای عظیم میرسد! اما این تئوری یک نقص دارد که طراحان آن برای آن نیز راه حلی اندیشیدهاند. اگر قرار باشد روابط زناشویی قطع شود، نیاز به محبت و نیازهای غریزی انسان چگونه پاسخ داده شود؟
پاسخ هوشمندانه و البته به شدت غیر اخلاقی است. طراحان و نویسندگان این سریال، روابط بدون ازدواج را برای پاسخگویی به این نیازها پیش روی شما میگذارند. جالب آن است که مردی که برای چنین رابطهای با ویکتوریا به تصویر کشیده میشود ( جرونیمو)، بر خلاف تمام مردان سریال یک مرد ایدهآل و مهربان است و این انتخاب بدین منظور صورت گرفته تا این روابط نامشروع مقبول مخاطب قرار گیرد و مشکلات اخلاقی چنین رابطهای در سایهی ذهن مخاطب فراموش شود. دیدگاه فمینیستی حاکم بر این سریال چنان پررنگ است که برای مغرض ترین منتقدان هم غیر قابل انکار است.
بدین ترتیب اگر خانوادهای ایرانی از چنین آموزههایی تاثیر بپذیرند، بنیاد بسیاری از خانوادههای ایرانی از هم خواهد پاشید و حتما میدانید که وقتی بنیان خانواده از هم بپاشد، کودکان به درستی تربیت نخواهند شد و چنین کودکانی، ظروف ایده آلی هستند برای پر شدن ازآموزههای کثیف صهیونیستی. آری! افق ترسیم شدهی فارسی 1 این است که کودکان ایرانی در خیابانها بزرگ شوند. آیا روح های بزرگ با تربیت متعالی میتوانند مبلغان خوبی برای صهیونیستها باشند؟
انتهای پیام