(
امتیاز از
)
جنگ نرم در پس سريالهاي سرگرمکننده
صدای شیعه: بخش عمدهاي از انتقادات کارشناسان متوجه ضعف عملکرد صدا و سيما بود. فشرده مقالات ارايه شده در آن نشست در رسانهها منتشر شد. بعد از انتشار گزارشهايي در باره محتواي اظهارنظرهاي کارشناسان در اين نشست، بالاترين مقام رسانه ملي در واکنشي آشکار، کارشناسان شرکتکننده در نشست مجمع را مرعوب دانست و گفت اين شبکهها به هيچ وجه تهديدي عليه رسانه ملي نيستند. بلافاصله يکي از همان کارشناسان در يادداشتي که بر روي وبسايت اين مرکز منتشر شد اين جمله تعريضي را تيتر زد که «پارازيت بر روي شبکههايي که تهديد نيستند!»
دو هفته بعد از اين نشست، خبري در رسانههاي سايبري و از جمله سايت اصولگراي جهان نيوز منتشر شد که حکايت ديگري را نقل ميکرد. خبر اين بود: «نظرسنجي جديد صدا و سيما نشان ميدهد که مخاطبان ماهواره در تهران طي يک سال گذشته افزايش معناداري پيدا کردهاند. به گزارش خبرنگار اجتماعي جهاننيوز 45/4 درصد از مردم تهران بيننده ماهواره هستند که نسبت به سال گذشته 10 درصد رشد پيدا کردهاند. از اين مقدار 40/9 درصد بيننده شبکههاي فارسيزبان هستند و 14 درصد فقط شبکه خارجي ميبينند. ميانگين زمان تماشاي ماهواره 2 ساعت و 5 دقيقه است. 48/9 درصد از بينندگان ماهواره فارسيوان ميبينند. همچنين از وقتي شبکه فارسيوان آمده، مخاطب بيبيسي 30 درصد کاهش داشته است. 46/2 درصد از کساني که فارسيوان ميبينند، جذابيت را عامل اصلي براي مراجعه به اين شبکه دانستند. مطابق اين نظرسنجي 48 درصد مخاطبان ماهواره، متقاضي فيلم و سريال هستند. 13 درصد ديدن شو، 6/6 درصد ورزش، 5/6 درصد هنر و 3/8 درصد برنامههاي علمي را دليل تماشاي ماهواره ذکر کردهاند. 50/6 درصد از پرسششوندگان گفتند که ماهواره با فرهنگ ما سازگاري ندارد و 34/8 درصد مخالفت کردند و گفتند که ماهواره منطبق با فرهنگ ماست.»
صدا و سيما ميتواند اين خبر را هم تکذيب کرده و صورت مسئله را پاک کند، اما اگر به دور و بر خودتان نگاهي بيندازيد، متوجه خواهيد شد که اين آمار بسيار خوشبينانه و شايد قديمي بهنظر برسد. چراکه اين روزها همهجا صحبت از فارسيوان و برنامههاي آن است. اين شبکه نه تنها باعث جذب مخاطبان رسانه ملي شده، بلکه حتي مخاطبان شبکههاي فارسيزبان ماهوارهاي پر سابقه را نيز جذب کرده است، به طوريکه بسياري از اين شبکهها درصدد تغييرات بنيادي در برنامههاي خود برآمدهاند و شبکههايي مثل GEMيا PMC يا TV PERSIA نيز موضوع فيلم و سريال را در دستور کار خود قرار دادهاند.
ماجرا آنقدر جالب شده که خود رسانه ملي نيز برنامههايي براي علتيابي رويکرد به اين شبکهها گذاشت. در يکي از اين برنامهها بنده به اتفاق بيژن نوباوه نماينده مجلس و يک کارگردان تلويزيوني در راديو گفتوگو به صورت زنده شرکت و ديدگاههاي خود را درباره فارسيوان بيان کردم. نشستهايي مشابه از سوي نهادهاي رسمي در گوشه و کنار کشور برگزار شده يا در حال تدارک است. اما بهراستي شبکه فارسيوان چه نوع شبکهاي است؟ از کجا تغذيه ميشود؟ چه برنامههايي را پخش ميکند؟ به کجا وابسته است؟ گردانندگان آن کيستند؟ مرکز پخش آن کجاست؟ چرا در کمتر از يکسال توانسته با شبکههاي بزرگ ماهوارهاي رقابت کند؟ دليل رشد و گسترش اين شبکه در ايران چيست؟ و درنهايت براي مقابله با آسيبها و تهديدهاي ناشي از اين شبکه چه تدابيري بايد اتخاذ شود؟
برنامههاي اين شبکه عمدتا شامل جديدترين و پر بينندهترين فيلمها و سريالهاي تلويزيوني است. طبق اعلام وبسايت رسمي فارسيوان، اين شبکه 28 سريال در حال پخش دارد. اغلب اين سريالها هر شب و به صورت دنبالهدار پخش ميشود، سريالهاي مذکور در گروههاي درام، عشقي، کمدي، اکشن و کودکان قرار داشته و عمدتا با سانسور خفيف براي نسخه فارسي منتشر ميشود. اين شبکه مجري ندارد و ميان برنامههايش موزيک و تبليغات است، خبر نيز پخش نميکند، دوبله فارسي سريالها بسيار ضعيف است و ترجمهها نيز گاه خندهدار و عجيب بهنظر ميرسد. سريالهاي روز دنيا مانند 24، فرار از زندان، لاست، ويکتوريا و فرند از جمله فيلمهايي است که توانسته مخاطبان انبوه براي اين شبکه در مخاطبان فارسيزبان جلب کند و مخاطباني که تعداد آنها در حوزه تمدني فارسيزبان يعني ايران، افغانستان و تاجيکستان و برخي کشورهاي منطقه بيش از 120 ميليون نفر است.
محور اصلي فيلمها و سريالهاي فارسيوان، تبليغ سبک زندگي غربي است؛ چيزي که باعث شده توجه مخاطبان دختر و پسر نوجوان و جوان به آن جلب شود. شايد بتوان همزماني راهاندازي اين شبکهها با قطع بسياري از برنامههاي جذاب عوامپسند يا خيابان خلوت کن رسانه ملي را معنادار دانست. البته بديهي است موارد متعددي همچون مشروبخواري، ارتباط نامشروع و خيانت ميان زوجها بهوفور در اين سريالها مشاهده ميشود که در تضاد کامل با ارزشهاي ايراني و اسلامي قرار دارد، اما نقشه فارسيوان به موذيانهترين شکل و بهنحوي که مخاطب را دفع نکند و کانال را تغيير ندهد، انجام ميشود. همه مردم صاحب قوه تحليل رسانهاي نيستند و نبايد انتظار داشت از پس سريالهاي سرگرمکننده، به اهداف جنگ نرم پي ببرند! علت ديگر جذابيت فارسيوان، دنبالهدار بودن برنامهها بهصورت هر شب است. اين برنامهها مخاطب را رها نميکند، خاصيت دراماتيک، عشقي و کمدي اين سريالها باعث شده تا مخاطب عام بهخصوص مخاطب غيرسياسي که خسته از کار روزانه بهدنبال رسانهاي غيرخبري و غيرسياسي و غيرجدي بهدنبال پر کردن اوقات استراحت خود است، بر روي اين کانالها متمرکز شود.
بدون ترديد، خوشمان بيايد يا بدمان بيايد بايد اعتراف کنيم فارسيوان قاپ مخاطب عامه ايراني را ربوده است و در اين رويکرد، صدا و سيما نقش مکمل داشته و زمينهساز اين استقبال بوده است. رسانه، کسي را اجبار به ديدن نميکند، رسانه جايي رشد ميکند که مخاطب داشته باشد و فارسيوان مخاطبسنجي کرده و تير را به هدف نشانده است. اگر نپذيريم که از اين ناحيه دچار آسيب و تهديد شدهايم، برايش چارهانديشي نخواهيم کرد.
راه مقابله با فارسيوان پارازيت نيست که اين بازي موش و گربه است و تا ابد دوام نخواهد داشت. راه چاره در تغيير نگرشها به برنامهسازي رسانه ملي است، بايد درهاي رسانه ملي به روي هنرمندان، برنامهسازان، کارگردانان و فيلمسازان از هر گرايش و سليقهاي و البته در چهارچوب سياستهاي نظام باز شود. بايد شبکههاي متعدد فيلم و سريال 24 ساعته در ايران راهاندازي شود، آرشيو غني صدا و سيما ميتواند محتواي چندين سال اين شبکهها را تأمين کند. اگر اوقات فراغت و استراحت مردم را با کانالهاي وطني پر نکنيم، بهسمت شبکههاي خارجي روي خواهند آورد. امروز فارسيوان، فردا فارسيتو، پس فردا ديگر کانالهاي عربي و انگليسي و فرانسوي و آمريکايي. راستي خبر داريد بعد از امبيپرشيا، بيبيسي، يورو نيوز و فرانس 24 و سيانان، ترکيه و مصر هم ميخواهند شبکه فارسي راه بيندازند؟
منبع: پنجره
انتهای پیام