(
امتیاز از
)
حزبالله لبنان و حماس شکستناپذيرند چون پشتوانه مردمي دارند
صدای شیعه: روزنامه کويتي الانباء اخيرا گزارشي را منتشر کرده است که در اين گزارش با اذعان به اينکه از بين بردن و همچنين ناديده گرفتن دو گروه حزب الله لبنان و حماس غيرممکن شده است، راهکارهايي را براي تعامل با اين دو گروه مقاومت در منطقه خاورميانه پيشنهاد داده است.
بر اساس اين گزارش، حزبالله و حماس به عنوان بازيگران اساسي در کشورهاي عربي و در تمام نقاط جهان خود را نشان دادهاند و ديگر گزينه نابودي آنها وجود ندارد و همچنين نميتوان آنها را ناديده گرفت.
اين گزارش که "گروه سرخ " وابسته به فرماندهي مرکزي نيروهاي آمريکايي آن را منتشر کرده است، حزب الله و حماس را "دوقلوهاي شرور " در منطقه خوانده و مدعي شده است که اين گروهها به دست ايران و سوريه اداره ميشوند. اين گزارش مدعي است که اين ارتباط در سال 2006 و زمان ربودن دو نظامي اسرائيل به دست نيروهاي حزبالله لبنان خود را بيشتر نشان داد.
اين در حالي است که بر اساس ادعاي اين گزارش کارشناسان و ديپلماتها –که اسرائيلي هم نيستند- اعتقاد دارند که ميتوان پيشرفتهايي ديپلماسي در مورد حمايت ايران و سوريه از حزبالله و حماس به دست آورد و اين دو کشور را به توقف کمکهاي خود به حزبالله و حماس متقاعد کرد.
حزب الله و حماس؛ تفاوتها و شباهتها
اين گزارش در ادامه با مقايسه ميان حزبالله لبنان و حماس سعي کرده است تا نکات تفاوت و تشابه اين دو گروه مقاومت در منطقه را بر اساس ديدگاههاي خود تشريح کند، بر اين اساس حزب الله و حماس از لحاظ سازماندهي و تاريخ شکلگيري متفاوت از يکديگر هستند، حزبالله شبه نظامياني سازماندهي شده و مسلح است که با قدرت زياد و تسلط سياسي خوب و حضوري در عرصه جهاني خود را نشان داده، اما حماس افراطگرايي بيشتري نسبت به حزبالله دارد و در عين حال از سازماندهي ضعيفتري برخوردار است.
اين گزارش با وجود اذعان به موفقيت حماس در انتخابات پارلماني فلسطين مدعي شده است که اين جنبش با وجود انتخاب به نمايندگي مردم فلسطين حاضر نشد تا قدرت را با فتح تقسيم کند.
گزارش نيروهاي آمريکايي در ادامه با تبيين موارد تشابه ميان اين دو گروه مينويسد که هر دوي اين گروهها از تاييد و حمايت مردمي برخوردارند و هر دو نيز ايدئولوژي "افراطگرايانه "اي دارند که بر اساس اصول ديني استوار است، اين در حالي است که حزبالله لبنان جنبشي شيعي و حماس جرياني سني است. همچنين هر دوي اين گروهها در جريان مخالف با قدرت نظامي اسرائيل قرار دارند و همين موضوع باعث اعتبار و قدرت و همچنين احترام آنها در عرصه منطقه شده است و در عين حال هزاران قرباني نيز از آنان گرفته است، اين در حالي است که ديدگاههاي مردم در مورد اين دو حزب ممکن است متفاوتتر از اشتراکات موجود در ميان آنها باشد.
همچنين هر دوي اين گروهها معتقدند که در پي ترورهاي صورت گرفته از رهبران خود بايد انتقامشان را از رژيم صهيونيستي بگيرند، علاوه بر اينها حزبالله و حماس هر دو مدت کوتاهي بعد از جنگ با رژيم صهيونيستي به سازماندهي داخلي خود و تجهيز کردن خود به سلاح پرداختهاند و در ارزيابيهاي خود به اين نتيجه رسيدهاند که انتقامگيري از اسرائيل در شرايط کنوني براي آنها بسيار پر هزينه خواهد بود، بر اساس اين گزارش هر دوي اين دو جنبش سياستهايي در رد سياستهاي رژيم صهيونيستي در پيش گرفتهاند و هر دو نيز جريانهايي فرصتطلب هستند.
به نوشته اين گزارش، حزبالله قدرت سياسي و نظامي بالايي در لبنان دارد، بطوريکه ميتوان گفت که اين حزب دولتي در درون دولت لبنان است، اين حزب از لحاظ توانمنديهاي نظامي بهتر و مسلحتر از ارتش لبنان است و از سوي ديگر خدمات اساسي و اجتماعي بزرگي را بويژه در جنوب لبنان انجام داده و از تاييد و محبوبيت مردمي گستردهاي در بيشتر مناطق لبنان برخوردار است، بويژه اينکه لبنانيها از اين نکته که اين حزب، لبنان را به جنگي با رژيم صهيونيستي بکشاند، ترسي ندارند.
اين گزارش همچنين بيروت را شهري بينالمللي و مهاجرپذير ميداند که سعي دارد زندگي خوبي را براي مردم خود ايجاد کند، به همين علت فروشگاهها و رستورانها و قهوهخانهها مانند سابق در اين شهر حضوري فعال و شکوفا دارند.
حزبالله لبنان و ارتش سابق ايرلند
اين گزارش در ادامه به مقايسه ميان حزبالله لبنان و ارتش جمهوري ايرلند پرداخته است و معتقد است که همانگونه که انگليسيها به اين نتيجه رسيدند که نميتوانند اين ارتش را شکست دهند، جامعه جهاني نيز بايد به اين درک برسد که حزبالله واقعيتي است که از بين نخواهد رفت، اين حزب حتي از چند نظر از ارتش ايرلند نيز متفاوت است، البته تشابههايي نيز ميان دو طرف وجود دارد که به اعتقاد اين گزارش ميتواند در تعامل با اين حزب مورد استفاده قرار گيرد.
ارتش ايرلند در طول 30 سال مقاومت مسلحانه را در داخل ايرلند شمالي ادامه داد و احتمالا يکي از مهمترين و تاثيرگذارترين مجموعههايي در جهان به شمار ميرفت که مقدار فراواني سلاح از ليبي که در آن زمان حامي بينالمللي تروريسم در اين کشور به شمار ميرفت، دريافت ميکرد. اين ارتش نيز براي جمعآوري مال در تمام نقاط جهان فعاليتهاي اقتصادي گستردهاي را دنبال ميکرد.
اين گزارش ميافزايد که ارتش ايرلند نيز در آن زمان از زبان فقرا و محرومان در ايرلند شمالي سخن ميگفت و حزبالله لبنان نيز معتقد است که نماينده فقراي لبنان است، حزبالله لبنان نيز مانند ارتش ايرلند سعي دارد به عنوان يک اقليت با اکثريت موجود در کشور قدرت را تقسيم کند.
گزارش آمريکايي که در روزنامه الانباء منتشر شده است، ميافزايد که تفاوت ميان حزبالله لبنان و ارتش ايرلند اين است که حزبالله به شدت کنار گذاشتن سلاح به جاي خلع سلاح را رد ميکند.
الگوي محو حزبالله در ارتش لبنان
حزبالله قدرت نظامي تاثيرگذاري است که ممکن است شاخه نظامي آن به صورت تدريجي در ارتش لبنان ادغام شود، اين اقدام ميتواند جنبه رسمي به اتفاقات موجود در لبنان يعني آموزش افسران ارتش و نيروهاي مسلح لبنان به دست عناصر حزبالله بدهد، از سوي ديگر نيروهاي مسلح لبنان اعلام کردهاند که هر حمله به حزبالله لبنان، حمله به لبنان به حساب خواهد رفت و به سختي بتوان تمايزي ميان اين دو ايجاد کرد، علاوه بر اين با توجه به حمايت آمريکا از ارتش لبنان و تجهيز آن بر اساس اين گزارش اين خطر وجود دارد که سلاحهاي آمريکاييها در ارتش به دست نيروهاي حزبالله بيفتد و از آنها در مبارزه با اسرائيليها استفاده شود.
اين گزارش مدعي شده است که امضاي توافق عدم تجاوز رسمي ميان دو طرف که مشروط بر خلع سلاح حزبالله و از بين بردن موشکهاي آن و ادغام آن با ارتش مورد حمايت آمريکا در لبنان باشد، ميتواند نگرانيهاي اسرائيل را در مورد اقدام حزبالله از تبديل ارتش لبنان به ارتشي ضد صهيونيستي از بين ببرد.
اين گزارش همچنين مدعي است که با وجود اينکه حزبالله راهنماييهاي معنوي خود را از ايران دريافت ميکند، اما اعتقاد آنها در مورد نابودي و ويراني اسرائيل اندکي ملايمتر است، چرا که جريانهايي در داخل حزب وجود دارند که با اين ايده مخالفند و برخي ديگر افراطيتر از گروههاي ديگر هستند، بر اساس اين گزارش از اين موضوعات ميتوان براي ايجاد شکاف در حزبالله و تضعيف سازماندهي آن استفاده کرد، البته اين موضوع ميتواند در صورت کشيده شدن به مرزهاي دوردست مانند مورد مشابه در فتح و حماس عدم ثبات بيشتر را به وجود آورد.
سفير انگليس در لبنان مذاکراتي را با رهبران حزبالله در پارلمان اين کشور انجام داده است، اين گزارش مينويسد که اين مذاکرات بايد به همان صورت فشرده که در مورد ارتش ايرلند انجام شده بود، انجام شود، انگليس نيز ميتواند مانند آمريکا در جريان ايرلند ابتکار مذاکرات صلح را در دست بگيرد و حزبالله را به سوي يکسانسازي نيروهاي مسلح لبنان و حزبالله پيش ببرد و اين موضوع ميتواند از طريق امضاي توافقي ميان اين حزب با ارتش انجام شود.
آمريکا مدلي را نيز براي اين توافق ترسيم ميکند و مدعي ميشود که با ادغام امکانات حزبالله در ارتش لبنان و از بين بردن موشکهاي اين حزب که ميتواند تهديدي براي اسرائيل باشد و همچنين خلع سلاح مقاومت، اين حزب از ليست سازمانهاي تروريستي خارج ميشود و به عنوان يک سازمان قانوني و محترم در زندگي سياسي لبنانيها به رسميت شناخته ميشود.
اوضاع حماس در غزه
اين گزارش در ادامه با اشاره به اوضاع غزه ميافزايد که ممکن است سختيها و مصيبتهاي مردم در غزه بسياري از مردم اين منطقه و جوانان را به سوي "افراطگرايي " سوق دهد و عناصر وابسته به حماس را افزايش دهد، اين همان چيزي است که برعکس خواستههاي اسرائيل از محاصره غزه است، اسرائيل با محاصره غزه قصد دارد تا مردم اين منطقه را به علت سختيها و مصيبتهايشان از حمايت حماس منصرف کند، اين در حالي است که رفع محاصره غزه تنها بهانه حماس در رد مذاکرات با تشکيلات خودگردان فتح را از آنها ميگيرد و به اين ترتيب ميتواند حکومت وحدت ملي در فلسطين تشکيل شود، اين اقدام بهترين گزينه است تا حماس را در رويکرد موجود قرار دهد و آن را جزئي از تشکيلات خودگردان فلسطين به صورت واحد و يکپارچه قرار دهد.
اين گزارش در ادامه به وجود برخي خشونتها ميان فتح و حماس در دوره اخير اشاره کرده و نوشت که ميانجيگري عربستان سعودي و مصر نيز نتوانست زياد دوام بياورد و آشتي را ميان گروههاي فلسطيني ايجاد کند.
اين گزارش اختلاف ميان گروههاي فلسطيني را دامنهدار و عميق ميداند و معتقد است که حماس بر خلاف حزبالله ميخواهد بر تشکيلات خودگردان تسلط کامل داشته باشد، آنها اين حق را بر اساس نتايج انتخابات دموکراتيک در فلسطين براي خود ميدانند، البته اين گزارش مدعي است که خشونتها و افراطگرايي اين جنبش آن را براي تصرف اين حق نالايق نموده است و پناه بردن آن به خشونت براي دريافت مطالبات خود به مشروعيت آن در جامعه بينالمللي ضربه زده است.
اين گزارش آمريکايي در پايان مدعي ميشود که فلسطينيها به علت دشمني خود با اسرائيل دستيابي به رژيم سياسي متحد که نماينده واقعي آنها باشد را از دست دادهاند و اسرائيل نيز در اين فضا بر اين موضوع اصرار دارد که شريک مورد اعتماد و متحدي را براي گفتوگوها در مقابل ندارد.
فارس
انتهای پیام