(
امتیاز از
)
خودنمايي براي شيطان!
صدای شیعه: شايد مهم نباشد، اما با کمي دقت متوجه ميشويم که بسيار مهمتر از آن چيزي است که فکرش را ميکنيد. منظور اين گردنبندها و انگشترها و زيورآلات عجيب و غريب است که همه ما اين روزها به وفور آنها را در گردن و دست و گوش جوانان به ويژه پسران مشاهده ميکنيم. اين پديده نه اتفاقي است نه قابل اغماض.
به گزارش «جوان»، جوانان که بخش زيادي از جمعيت جامعه ما را تشکيل ميدهند کانون مناسبات و رخدادهاي اجتماعي به شمار ميروند. اهميت اين موضوع روشن ميسازد که براي برآورده کردن صحيح نيازهاي آنان برنامهريزي دقيق، جزئي و کلان انجام داد تا مبادا اغفال از آنها و درنظر نگرفتن آنان باعث انحراف اين قشر بزرگ جامعه که شاکله جمعيتي ما را تشکيل ميدهند شود در غير اين صورت بايد منتظر بحرانهاي اجتماعي زيادي باشيم.
دربين يکي از نيازهاي جوانان در هرجامعهاي برآوردن حس اعتماد به نفس و فراهم آوردن شرايطي براي شکوفايي استعدادهاي آنها و به نوعي شرايط بروز استعدادها براي آنهاست. اين يکي از مهمترين ويژگي دوران جواني است که دراين دوران جوان علاقه زيادي به مطرح شدن و به نوعي ديده شدن دارد و همين موضوع هم باعث شادابي وتحرک او ميشود. حال اين موضوع به تدبير يک جامعه بستگي دارد که چگونه از علاقه جوانان و انرژي آنها استفاده کند و اگر اين عمل انجام نشود بايد منتظر پديدهها، ابزار آلات و فعاليتهاي کاذب خودنمايي منفي باشيم که جوانان در نبود وسايل و الگوهاي مثبت از آنها استفاده ميکنند. براي درک بهتر اين موضوع کافي است که کمي به ظاهر بعضي از افراد نگاه کنيم تا ببينيم جوانان در جامعه امروز از چه چيزهايي براي خودنمايي يا به نوعي شخصيت سازي براي خود استفاده ميکنند.
وقتي گردنبند و زيورآلات نشان آدميت ميشود!
شايد به علت مطرح شدن مکاتب انحرافي تمام اذهان به اين معضل مشغول باشد، اما اين روزها ظاهر بعضي جوانان هم به نوعي به ابزاري براي خودنمايي تبديل شده است که در بعضي موارد ميتوان آن را از نمونههاي خاموش تهاجم فرهنگي دانست؛ به ويژه زيور آلات مختلفي که بعضي جوانان چه پسر و چه دختر بر خود ميآويزند تا به نوعي خود را از ديگران متمايز نشان دهند. با دقت کمي به اين گردبندها ومچبندها وگوشوارهها به اين نکته پي ميبريم که بسياري از اين زيور آلات وارداتي هستند و مهمتر از آن اينکه درغرب وکشورهاي ديگر اين وسايل تزئيني نشان دهنده تفکر خاصي و به نوعي گروههاي خاصي است که با اين وسايل از ديگران متمايز ميشوند و متأسفانه در بسياري از موارد جوانان بدون آگاهي از تفکر پنهان و پشت پرده اين گروهها از اين زيور آلات استفاده ميکنند. پنتاگـــرام (ستاره پنج ضلعي وارونه)آدجت، عدد 666 وFFF، بافومت(Baphomet)، ابليسک(obelisk)، علامت جمجمه و استخوان و علامتx، اينها همه تنها بخشي از علامتهاي معناداري است که جوانان ما بدون آگاهي از معني و پشتوانه فکري آنها از آن استفاده ميکنند. اگر کمي به اين علامتها و ارتباط آن با بعضي جريانهاي فکري غربي نگاه کنيم موضوعات قابل توجهي دستگيرمان ميشود.
کفرگويي و خوردن مدفوع با علامتهاي مخصوص!
براي لمس بهتر اين مسئله کافي است به در دسترسترين پلهاي ارتباطي اين جريانها يعني رسانههاي تصويري همچون شبکههاي ماهوارهاي و کليپهاي تصويري نگاهي بيندازيم، در تمام برنامههاي اين رسانهها علامتهاي اين گروهها به انواع مختلف تبليغ ميشود به ويژه در کليپهاي تصويري گروههاي موسيقي متال و رپ وهيپهاپ که خوانندگان آنها که وابسته به اين جريانهاي فکري هستند از اين علامتها استفاده ميکنند. يکي از همين خوانندگان مشهور مرلين منسون است؛ او که خود را کشيش اعظم کليساي شيطانپرستي ميداند در اغلب کنسرتها وکليپهاي تصويري خود از اين علامتها به ويژه صليب شکسته استفاده ميکند. از سوي ديگر تمام کنسرت و کليپهاي او پر از نکات غيراخلاقي و گاهي اوقات تهوعآور است. رفتارهاي او به حدي توهينآميز و زشت است که مورد اعتراض بسياري از خانوادههاي امريکايي قرار گرفته است؛ رفتارهايي مثل تجاوز، خوردن مدفوع، پاره کردن کتب مقدس ديني و کفرگويي در تمام برنامههاي او وجود دارد. ديگر خوانندگان گروههاي متال مانند جيمز هلفيلد در تمام برنامههاي خود از نمادهاي مختلف استفاده ميکنند و آنان را بر گردن و دستان خود ميآويزند تا به اين وسيله اثبات کنند که آنها جزو کدام جريان فکري هستند. شيطان پرستي، پانکها و جينها بخشي از فرقههايي هستند که اين افراد به عنوان نماينده آنها به انجام اين اعمال ميپردازند؛ به عنوان مثال گردن بند all seeing eye که تا چند وقت پيش در بين گروهي از جوانان ما هم باب بود در بين گروهها و جريانهاي شيطان پرستي، هم نشانه نفرين و جادوست و هم نشانه تعلقخاطر آن فرد به شيطان. علامت akhe نشانه شهوت و آزاديهاي جنسي است که گروههاي فمنيستي هم از اين گردنبند استفاده ميکنند، همچنين علامت x يا حتي سربز شاخدار (بز مندس) که به عنوان گردنبند در بين جوانان استفاده ميشد از نشانههاي اصلي فرقههاي شيطانپرستي است که در کشورهاي غربي آنها براي تمايز خود از ديگران از آن استفاده ميکنند، اما متأسفانه در کشور ما جوانان بدون اطلاع از اين مسائل از آنها استفاده ميکنند. البته اين ناآگاهي بحث تازهاي نيست چرا که تا قبل ازترويج و گسترش اين گردنبندها در بازار ابزار آلات تزئيني، لباسهايي در بازار پوشاک وجود داشت که روي آنها کلمات زشت و ناپسند حک شده بود و درهمان مورد هم جواناني که از آن استفاده ميکردند از معناي اين متن يا مارک آگاه نبودند!
از سوي ديگر نبايد فرام وش کرد که ماهوارهها که امروز به آساني قابل دسترس هستند، محيط بسيار مناسبي براي تبليغ اين نمادها و علامتهاست، کانالهايي هستند که به صورت شبانه روزي کليپهاي تصويري پخش ميکنند که در آنها به صورت مداوم تمام اين نمادها به همراه صحنههاي مستهجن به نمايش گذاشته ميشود؛ به گونهاي که استفاده از اين نمادها به همراه اين تصاوير خاص در ذهن مخاطبان که اکثراً هم قشر جوان هستند نقش ميبندد و حتي بسياري از اين نمادها را به نام خوانندهاي که از آن استفاده ميکند، ميشناسند.
دراين بين يکي از موضوعات قابل بحث، تأثيري است که اين گردنبندها در مرحله اول بر شکل ظاهري افراد ميگذارد؛ يکي از اين نمادها که تا چند سال پيش بسيار مورد استفاده قرار ميگرفت، علامت صليب برعکس بود.
جاي تعجب است که چرا اين علامت توسط جوانان ما مورد استفاده قرار گرفته است زيرا جواناني که از اين علامت استفاده ميکنند مسلمانند. اين علامت نشانه ضديت با مسيح و هرگونه اديان آسماني است و جالبتر اين است که کساني که در غرب از اين علامت استفاده ميکنند جزو افرادي هستند که به عنوان لمپنهاي جامعه شناخته ميشوند. افراد طبيعي که از لحاظ رواني سالم هستند در خود غرب هم از اين علامتها استفاده نميکنند، در حالي که متأسفانه در کشور ما حتي جوانان
19 ،20 ساله هم اين علامتها را به خود آويزان ميکنند. حتي گاهي اوقات اين موضوع را شاهد هستيم که بسياري از آنها اين علامتها را به صورت علني روي لباسهاي خود آويزان کرده و با اين ظاهر به محل تحصيل خود ميروند. بيترديد، اين مسئله نگران کننده است زيرا اينگونه نمادها و رفتارها با هويت يک جوان ايراني در تضاد آشکار است.
درآمدهاي هنگفت کمپانيهاي فرصت طلب ازترويج فساد
کمپانيهاي فرصت طلب از اين موقعيت سوء استفاده ميکنند و مدلهاي تزئيني خود را به فروش ميرسانند، کمپانيهايي مانند پلي بوي از اين دست هستند. اين کمپاني نام آشنا که درتمام دنيا به توليد فساد و ابتذال مشهور است يکي از بزرگترين شرکتهاي توليد مد و وسايل تزئيني به شمار ميرود. علاوه بر اين پلي بوي ناشر مجلات جنسي و مستهجن است. به نظر ميرسد که اين شرکت براي فروش مدلهاي خود درقالب دستبند و گردنبند و ديگر محصولاتش ايران را بازار مناسبي يافته است؛ چرا که ما شاهد فروش مارکها و مدلهاي متعدد اين شرکت هستيم؛ به ويژه گردنبندهاي پلي بوي که به تازگي زياد به چشم ميخورد.
حال بايد به اين نکته توجه کرد که آيا شايسته يک جوان ايراني است که از گردنبندهاي شرکتي استفاده کند که به تجارت بدن مشهور است و از طريق مسائل جنسي به بهرهکشي اقتصادي و فرهنگي ميپردازد؟! ميزان استهجان پليبوي و محصولات آن به قدري زياد است که استفاده از آن در بسياري از مکانهاي فرهنگي و حتي در خانوادهها توسط والدين منع شده است؛ براي نمونه در بسياري از کشورهاي آسيا شامل هندوستان، جمهوري خلق چين، ميانمار، مالزي، تايلند، سنگاپور و برونئي، مجله پليبوي حق انتشار و پخش ندارد و داشتن يا خريد و فروش آن جرم محسوب ميشود. ممنوعيت فروش مجله اين شرکت منحرف در اين کشورها به اين علت است که آنان به اثرات مخرب رواني و ذهني محتواي واقف شدهاند.
فروش آزادانه ادکلنهاي محرک در مغازههاي ايران!
اين کمپاني در کنار فروش گردنبندهاي خود به تازگي اقدام به فروش عطرها و ادکلنهايي با عنوان تقويتکننده ميل جنسي پرداخته است که متأسفانه اين محصولات در کشور ما وجود دارد و قابل دسترس است. از سوي ديگر بايد به اين نکته هم توجه کنيم که اين شرکت باترويج اين گردنبندها و مدلهاي تزئيني خود دربين جوانان آنها را به مانکنهاي متحرکي براي تبليغ بيشتر محصولات خود تبديل کرده است، به گونه اي که بسياري از افراد از اين اينکه اين گردنبند را به خود آويزان کردهاند اظهار خوشحالي ميکنند! درحالي که نميدانند چه پشتوانه فکري منحرفي پشت اين مارک خوابيده است. البته اين موضوع تنها محدود به پلي بوي نيست بلکه شرکتهاي ديگري چون نايک و آديداس و بولگاري هم دراين ماجرا سهيم هستند چرا که تمام خوانندههاي معلوم الحال ارتباط مشخصي با اين شرکتها دارند و بسياري از آنها قبل از اينکه علامت و نشان جديد خود را در کليپ يا کنسرت خود به تصوير بکشند با اين شرکتها جلسه تشکيل ميدهند.
بسوزد پدر خودنمايي!
دکتر اقليما يکي از علتهاي اصلي استفاده از اين گردنبندها را ميل جوانان به خودنمايي ميداند؛ چرا که به اعتقاد وي جوانان در اين سنين نياز به خودنمايي دارند و براي همين سعي ميکنند از چيزهايي استفاده کنند که آنها را از ديگران متمايز کند وبه نوعي آنها را در دسته و گروه خاصي قرار دهد. به همين دليل با استفاده از اين گردنبندها ودستبندها سعي ميکنند که به ديگران اين موضوع را اثبات کنند که آنها با ديگران متفاوت هستند.
اين جامعه شناس درپاسخ به اين سؤال که آيا مسئله موضوع نگرانکنندهاي خواهد بود؟ معتقد است از آنجا که اين مسئله فعلاً در جامعه در حد مد است و جوانان تنها به دليل مد بودن از آنها استفاده ميکند خيلي نگرانکننده نيست هر چند که اين مسئله هم بايد مورد بررسي دقيق قرار گيرد. تا زماني که اين مسئله در حد مدگرايي باقي بماند ميتوان به راحتي با راهکارهاي اجتماعي به آساني آن را حل و جوانان را به اين مطلب آگاه کرد که اين نوع پوشش و استفاده از اين نوع گردنبندها با هويت اجتماعي آنها همخواني ندارد. البته براي اين موضوع بايد کارهاي فرهنگي وسيعي انجام داد.
خودنمايي بکنيم، اما از نوع مثبت
اقليما به اين نکته اشاره دارد که براي حل اين مشکل به صورت ريشه اي بايد سعي کرد در ابتدا الگوي مناسب در اختيار آنان قرار داد و سپس شرايط را براي بروز استعدادها و تواناييهاي آنان فراهم کرد تا بتوانند خودنمايي مثبت و سالم داشته باشند؛ چرا که در غير اين صورت بايد منتظر انجام واکنشهايي به مراتب بدتر از استفاده از چند گردنبند باشيم؛ چرا که بسياري از جوانان ناآگاهانه و تنها به دليل زيبايي از اينها استفاده ميکنند، اما در بعضي موارد ممکن است دست به رفتارهاي خطرناکي براي نمايش خود بزنند که دراين صورت تبعات آن براي جامعه و خود جوانان بسيار منفي خواهد بود.
با توجه به نظرات اين جامعه شناس بايد به اين نکته توجه کرد که در مقابل اين نوع از تهاجم فرهنگي بايد با برنامه ريزي صحيح اجتماعي مقابله کرد. اين برنامه اجتماعي ميتواند دو محور اصلي داشته باشد: جامعه و خانواده.
بار مسئوليت اول به دوش دولت و دومي به عهده خانواده است. دولت بايد در درجه اول سعي کند با فراهم آوردن شرايطاشتغال جوانان زمينه بروز استعدادهاي آنها را فراهم آورد و از سوي ديگر بايد براي جوانان الگوي جذاب و مناسب براي پوشش ارائه دهد. از سوي ديگر نقش نظارتي خانوادهها هم بسيار مهم است چرا که والدين ميتوانند با برقراري ارتباط مناسب با جوانان خود در درجه اول به آنان هويت واقعيشان را بشناسانند و در درجه دوم آنها رابه سمت پوشش درست و استفاده از زيور آلات متناسب با شأن جوان ايراني هدايت کنند؛ به ويژه در مورد پسران که استفاده از گردنبندهاي نامناسب در بين آنها به صورت قابل توجهي در حال افزايش است و اين نميتواند اتفاقي باشد.
رضا فرخی
انتهای پیام