(
امتیاز از
)
من اساسا نه به مرجعیت و نه به تقلید در اسلام اعتقاد ندارم!
صدای شیعه: به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران» وی از عناصر موثر در روزنامه های زنجیره ای بود که برای چندمین بار تاکید می کند جنبش سبز "غیر دینی" است و مخالف مرجعیت است.
بخش های مهم اظهارات وی را بخوانید:
*اینکه روحانیت در جنبش سبز و پس از آن چه نقشی میتواند داشته باشد، از مسایلی است که به نظر من دارای اهمیت بسیارست. گفتمانهای بنیادیناش(سبزها)، مفاهیم مدرن است؛ مفاهیمی که سالهاست در پی آنها هستیم اما هنوز به آن نرسیدهایم. در یک جامعه مذهبی همانند ایران، بحث دموکراسی و حقوقبشر، با دین برخورد میکند.
* مجبورید با مذهب تعیین نسبت کنید. تا زمانی که این تعیین نسبت، به لحاظ نظری مشخص نشود، مشکل همچنان ادامه خواهد داشت. این مساله در زمان مشروطه هم وجود داشت و نایینی تلاش کرد آن را حل کند که نشد؛ در زمان انقلاب هم حل نشد، در زمان اصلاحات هم با اینکه بحثهای بسیاری در اینباره وجود داشت اما بالاخره حل نشد.
* نمیشود روحانیت را حذف کرد یا در نظر نگرفت. نکته مهم دیگر این است که حکومت در حال حاضر، حکومتی مذهبی است و حضور مذهب به عنوان اپوزیسیون میتواند نقش مؤثری داشته باشد. یعنی حضور روحانیت در جنبش سبز، میتواند مفید باشد. اما این یک روی سکه است. روی دیگر سکه این است که همین نقش مثبت میتواند تبدیل به نقش منفی هم شود.
* روحانیون نوگرا امروز به این نتیجه رسیدهاند که دین باید از حکومت جدا باشد، اما اگر فکر کنیم همه روحانیت یا چهرههای برجسته روحانیت در حد مرجعیت، که با فتوای آنها خیلی از مسایل جابهجا میشود، چنین فکر می کنند، چنین نیست. بعید میدانم آنان به چنین نتیجهای رسیده باشند.
*. فتوای یک مرجعتقلید در میان بخش قابل توجهی از جامعه سنتی مؤثر است و میتواند مشکل ایجاد کند و یا در زمانی رفع مشکل کند. این مساله هم ربطی به وجود یا عدم وجود جمهوریاسلامی ندارد. هنوز بسیاری از دینداران، دغدغه دین و دینی ماندن دارند. حرف من این است که در آینده فتوای مذهبی روحانیون در توازن قوا و در تحولات پیشرو، میتواند مؤثر باشد. بخصوص وقتی سخن از رفرم مذهبی میگوییم، این رفرم فقط در جهانبینی نیست. بخش قابل توجهی از تجلی اسلام کنونی در فقه است. بالاخره فتاوی فقها در زندگی عملی مسلمانان نقش دارد. بسیاری از دیندارن – حتی نوگراها – که نماز میخوانند و روزه میگیرند و حج میروند، در امور فرعیه شرعیه به علما مراجعه میکنند.
*من شخصا نه به مرجعیت سنتی اعتقاد دارم، نه از رابطه سنتی مقَلد و مقِلد دفاع می کنم، نه اساسا به نهاد روحانیت و مرجعیت به عنوان نهاد به اضافه اسلام اعتقاد دارم. این نظر شخصی من است، اما همه که مثل من فکر نمیکنند. بنابراین فتوا مؤثر است، بخصوص در طبقاتی که از نظر اجتماعی و عملی هم افراد به اصطلاح پا به رکابی هستند و همواره آماده عمل و نقش آفرینی اند.
*. به طور مثال اگر قرار باشد مجلس طرحی درباره تساوی حقوق زن و مرد در ارث را به تصویب برساند، این خلاف نص صریح قرآن است و این روحانیون مخالفت خواهند کرد. شما در آینده حتی نه چندان نزدیک میتوانید تصور کنید که زنان بیحجاب در خیابان های تهران به آسانی رفت وآمد کنند؟
* آقای منتظری تا جایی که من اطلاع دارم، تا آخرین لحظات معتقد بودند که موسیقی حرام است، معتقد بودند زنان نمیتوانند رییسجمهور باشند. فقه آقای منتظری، فقه سنتی بود. شما پرمسالهتر از آقای منتظری افرادی مثل آقایان شبیری زنجانی یا وحید خراسانی را ببینید. به طور مثال همین کابینه اخیر آقای احمدینژاد را ببینید که میخواست سه زن را وارد کابینه کند، اما موفق نشد. چون بسیاری از علما نامه نوشتند و با این مساله برخورد کردند.
* خیلی ازمسایل باید تغییر کند تا نقش علما و روحانیون و مراجع دینی هم متحول شود. تغییر در فهم دین، بینش دینی، رفرم در سیستم نظام اعتقادی (کلام)، ساختارهای اجتماعی و... دین اگر در حوزه اجتماعی ضعف شود، روحانیت ضعیف میشود و ضعف روحانیت بدین معناست که نقش کمتری برای خود قایل خواهند بود.
* اگر فتوا درباره امور فرعیه شرعیه باشد که مشکلی ایجاد نمیکند.
* یکی از انحرافات بزرگ عقیدتی – بینشی که در تفکر مسلمانان وجود داشته، این است که مسآله خاتمیت و کمال دین به گونه ای تفسیر شده که گویی اسلام جواب همه سئوالها را هم دارد. اگر هم در حایی ابهام وجود داشته باشد، باب اجتهاد باز است و مجتهدین هم هستند. طبق مدل احکام خمسه (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) تمامیت زندگی فردی و جمعی در قلمرو شرع و فقه و در محدوده کار فقیهان و مجتهدان قرار می گیرد. این تفکر در فقه سنتی ما وجود داشته، و متاسفانه برخی از روشنفکران دینی ما در عصر اخیر هم تحت عنوان مکتبگرایی و در واقع نوعی کمال گرایی دینی چنین تفکری را ترویج کردند.
* چد نکته قابل ذکر است. اول اینکه اقتدار امروز روحانیون، تا حد زیادی به دلیل حضور جمهوریاسلامی است.
انتهای پیام