( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: دين از آدم تا خاتم يکي است و تنها در مقاطع گوناگون و با توجه به افزايش فهم و درک بشر تکميل شده و گسترش يافته است. همچنين دين در اين مسير تکاملي، برچيدن بساط همه سنت‌هاي قومي، قبيله‌اي يا ملي را هدف‌گذاري نکرده و تنها اصول مغاير با فطرت آدمي را نفي مي‌کند.
از همين رو، ظهور آخرين و برترين دين آسماني نيز با نکوداشت سنت‌هاي پسنديده همراه بوده و اسلام مقدس بسياري از سنت‌هاي صحيح اعراب نظير «حرمت ماه‌هاي حرام» و «ميزان ديه» را به رسميت شناخته و تأييد کرده است.
پذيرش سنت‌هاي صحيح پيشينيان همواره يکي از مؤکدات اسلام بوده و هست، چنانچه امير‌المؤمنين عليه‌السلام در نامه خود به مالک اشتر مي‌نويسد: «آيين‌ پسنديده‌اي را تغيير نده که بزرگان امت به آن صورت رفتار کرده و به وسيله آن مردم را در کنار هم جمع کرده‌اند.»
با توجه به اين گفتار گوهربار امام علي (ع) توجه به سنت‌هاي پسنديده نياکان امري ضروري به نظر مي‌رسد و تا آنجا که يک سنت، مفسده‌اي در پي نداشته باشد يا بدعتي ناصواب محسوب نشود، طرد نمي‌شود. «نوروز» نيز يک آيين قديمي نزد ايرانيان است که در آن يکي از سنت‌هاي پسنديده اسلامي يعني؛ «صله رحم» به دفعات انجام مي‌گيرد. به همين سبب در نگاه نخست با ترويج خرافه يا تعارض با نصّ دين همراه نيست.
از سوي ديگر، با بررسي روايات اسلامي در مصادر شيعي و سنّي با دو ديدگاه متفاوت درباره نوروز مواجه مي‌شويم. دسته‌اي از روايات از تصديق آيين نوروز خبر مي‌دهند و دسته‌اي ديگر آن را مذمّت کرده‌اند.
در منابع روايي شيعيان، احاديث موافقي در دو کتاب از کتب اربعه شيعه يعني؛ «کافي» به قلم شيخ کليني و «من لايحضره‌الفقيه» به قلم شيخ صدوق موجود است و از نوروز با عبارت «نيروز» و به نيکي ياد شده است.
مدايح ديگري نيز در کتاب‌هاي «مصباح‌المتهجّد» شيخ طوسي و «بحار‌الانوار» علامه مجلسي (ره) موجود است که همين امر، نظريه تأييد اسلامي آيين‌ نوروز را تقويت مي‌کند.
در صحاح ستّه اهل سنت و در معتبرترين آن‌ها يعني؛ «صحيح بخاري» نيز روايتي در تمجيد نوروز از سوي اميرالمؤمنين (ع) وجود دارد. البته «بخاري» روايت ديگري را نيز در «تاريخ الکبير» آورده است که امام علي (ع) از دريافت برخي هدايا در اين روز حذر مي‌فرمود.
در باب نظريه دوم که نوروز را مذمّت مي‌‌کند، احاديثي در کتب شيعي موجود است که از جمله آنها مي‌توان به روايتي از «قطب‌الدين رواندي» صاحب کتاب «لبّ اللباب» اشاره کرد که در اين روايت، اعياد «فطر» و «قربان» به عنوان جايگزين «نوروز» و «مهرگان» معرفي شده‌اند.
اما در مجموع و با بررسي کلي روايات موجود درباره نوروز مي‌توان نتيجه گرفت که اين آيين ايراني، محرّمات شرعي را به همراه ندارد. از سوي ديگر و با توجه به قاعده «تسامح در ادلّه سنن» و اين موضوع که در اسناد تاريخي، نشانه‌اي از مخالفت پيشوايان ديني با گرامي‌داشت نوروز مشاهده نشده است، مي‌توان چنين نتيجه گرفت که مخالفت با نوروز به اقتضاي قواعد عمومي دين نياز نيست و بلکه مي‌توان نوروز را ـ‌به دليل معروفات و محسّناتي که دارد‌ـ يکي از شعائر ديني محسوب کرد.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر