(
امتیاز از
)
پشت پرده حملات به اخراجيها 3 چيست؟
صدای شیعه: همزمان با آغاز دومين هفته اکران اخراجيهاي (3) آخرين ساخته مسعود دهنمکي سايتهاي ضدانقلاب در اقدامي هماهنگ و گسترده اقدام به هتاکي نسبت به بينندگان اين فيلم که رکورد فروش در ميان فيلمهاي داراي نوبت اکران اول نوروزي هستند، کردند.
شايد در تصور اوليه اينگونه تلقي شود که حمله به اخراجيها به دليل مسائل سياسي و موضوع اين فيلم است اما اصطلاحات پيدا و پنهان نشانگر آن است که يک کانون توطئه در بدنه سينما شکل گرفته تا به هر قيمتي اجازه ندهد يک فيلم دفاع مقدس و از آثار نيروهاي ارزشي، رکوردار تاريخ سينماي ايران شود.
اين کانون توسط چند خبرنگار و منتقد سينمايي که هر کدام در چند سايت، مجله هنري و حتي سرويسهاي فرهنگي برخي خبرگزاريهاي رسمي حضور دارند و همچنين چند چهره سينمايي مديريت ميشود.
از جمله افراد فعال در اين شبکه ميتوان به (ر.ر) از بازيگراني که با صدا و سيما نيز همکاري پراکنده دارد، (ح. ف) بازيگر سينما، (ر.ج) کارگردان و بازيگر سينماست، (الف.پ)، (م.ت) و (ر. الف) از نويسندگان و منتقدان هستند.
حرکت اين کانون از سخنراني (الف.پ) در يکي از فرهنگسراهاي تهران عليه فيلم اخراجيها و به بهانه نقد اين فيلم آغاز شد که گفته بود "روشنفکران عرصه سينما به هر قيمتي شده حتي با ساخت فيلمهاي عامهپسند بايد بتوانند رکورد جذب مخاطب در سينماي ايران را از دست فيلم اخراجيها بيرون بکشند. "
اخبار اين کانون را علاوه بر رسانههاي ضدانقلاب خارجي و شبکههاي ماهوارهاي، رسانههاي منفعل در برابر جريان فتنه و براندازان نرم در داخل کشور نيز پوشش ميدهند.
در اين راستا طي دو سال گذشته با تقليد اخراجيها در ژانر جبهه و جنگ و حتي در فضاي طنز فانتزي چند فيلم توسط کارگرداناني که از اين نوع سينما گريزان بودند ساخته شده اما جالب آن است که اين فيلمها هيچ کدام در طول اکران نتوانستند رکوردي را به دست آورند.
از جمله اين فيلمها ميتوان به پوپک و مشماشاءالله ساخته فرزاد معتمد و سنپطرزبورگ ساخته بهروز افخمي در ژانر طنز و زمهرير ساخته علي روئينتن و دمکراسي در روز روشن ساخته علي عطشاني که از فيلترهاي نظارتي هم رد شده بودند و در فيلم اخير به شکلي سخيف رئيسجمهور به سخره گرفته شده اشاره کرد که حتي به رقم قابل توجهي در تهران هم دست نيافتند و اکنون هم اميد اين جريان به ورود آقايان ممنوع ساخته رامبد جوان است.
طرح اوليه کانون توطئه عليه سينماي متعهد و ارزشي اين بود که در جشنواره فيلم فجر، اخراجيهاي (3) را فيلمي ضعيف و فاقد استانداردهاي لازم معرفي کرده و با هو کردن و با هتاکي آن را بد جلوه دهند اما عدم نمايش فيلم در سينماي منتقدان رسانهها و بر عکس اکران آن در سينماهاي مردمي و استقبال گسترده عمومي از جديدترين توليد دهنمکي آنها را غافلگير کرد.
بعد از استقبال مردم از اخراجيها در جشنواره فيلم فجر اين شبکه به سوي دوقطبي و چندقطبي کردن اکران فيلمها حرکت کرد تا چند فيلم را در برابر اخراجيهاي (3) قرار دهد که اکنون دو گزينه اصلي آنها يعني جدايي نادر از سيمين ساخته اصغر فرهادي و يکي از ما دو نفر ساخته تهمينه ميلاني همزمان با اخراجيهاي (3) به نمايش درآمد.
مدعيان معتقد بودند اگر فيلم "درباره الي " هم همزمان با اخراجيها اکران ميشد، قطعاً ميتوانست رکوردشکن باشد، اما اکران همزمان جدايي نادر از سيمين، آخرين ساخته اصغر فرهادي و رکوردشکني تازه فيلم دهنمکي نشانگر پوشالي بودن اين استدلال است.
با آغاز اکران فيلمهاي نوروزي در حالي که هنوز کوکي اخراجيهاي (3) در سينماهاي تهران توزيع نشده بود در برنامه 7 (شبکه 3 سيما) گزينه اصلي در برابر اخراجيها معرفي شد و در قالب يک نظرسنجي با اين عنوان که مردم بگويند کدام فيلم پرفروشترين فيلم گيشه خواهد شد دوقطبي شدن فضا کليد زده شد.
اعلام اخبار مشوش درباره رکورد يکي از فيلمهاي نوروزي در يکي از سينماهاي تهران که البته گروهي از جوانان شمال شهري را به صورت سازماندهي شده در آن گردهم آوردهاند تا رکورد فيلم مذکور را در سه روز اول به هر قيمتي حفظ کنند فضاي به وجود آمده را تشديد کرد اما با ساماندهي نمايش اخراجيها در تهران و فروش چند برابري اين فيلم در سينماهاي جنوب و مرکز شهر و در روزهاي اخير حتي در سينماهاي پرديسي بالاي شهر همه نقشههاي جريان مخالف سينماي ارزشي نقش برآب شد.
بعد از شکستهاي پيدرپي جريان مذکور فاز تحريم اخراجيهاي (3) کليد خورد و در فيسبوک صفحهاي بدين منظور تشکيل شد و هر هفته خبري عليه اين فيلم با تحريف مضمون آن روي سايت قرار گرفت.
فاز بعدي اين شبکه تهاجم به مردم و فحاشي به مخاطبان و بينندگان اخراجيها بود که اين ماموريت را سايت صهيونيستي بالاترين برعهده دارد و به نظر ميرسد براساس مکتوبات اين سايتها و رسانهها ترفند بعدي اين جريان قاچاق فيلم و پخش گسترده آن در سطح شهرها باشد.
اين مطلب نشانگر آن است که پيادهنظام ناتوي فرهنگي جريان شبه روشنفکري بيش از آنکه با مضمون انتخاباتي فيلم دشمني داشته باشند به سينماي ارزشي و عوامل آنها حسادت داشته و به آنها حب و بغض دارند چرا که اگر مشکل آنان مربوط به فيلم بود بايد از رسيدن آن به دست مردم ممانعت ميکردند نه اينکه مردم را به ديدن قاچاق فيلم دعوت کنند.
با اين تحليل اين فرضيه که جريان معاند با سينماي ارزشي و هنر متعهد به دنبال جلوگيري از شکستن رکورد دوباره اخراجيها و در واقع شکست جريان شبه روشنفکري در سينما براي سومين بار متوالي است تقويت ميشود و روزهاي آينده تعيينکننده خواهد بود.
خبرنامه دانشجویان ایران
انتهای پیام