گذشت تا روسری مقابل رئیس جمهور محبوبمان برداشته شد!

صدای شیعه: اکنون در مقابل رئيس جمهور هم روسري ها را برمي دارند؛
بليه بدحجابي روز به روز در حال پيشرفت است. الگوهايي که همه روزه به جامعه معرفي مي‌شوند عمدتا داراي حجاب ناکامل هستند. سوپر استارهاي سينما که مدام در اين سو و آن سو و به ويژه در رسانه ملي مورد توجه و تقدير و اکرام قرار مي گيرند اساسا با حجاب بيگانه و با بدحجابي کاملا آشنايند.

وضعيت رعايت حجاب در خيابان ها نيز نيازي به بيان اکمل ندارد.

انگار دين جديدي تعريف شده باشد! ديني به نام بدحجابي که البته گويا نه تنها مخالفان جدي و سرسختي در بدنه اجرايي و نهادهاي ذيربط هم ندارد بلکه موافقيني هم دارد.

معلوم نيست به کدامين سو اينچنين شتابان در حرکتيم.

سال‌ هاي قبل تر که صحبت هاي برخي نزديکان دولت مبني بر اينکه حجاب در ايران اجباري نيست را مي شنيديم، مي گذاشتيم به حساب اشتباه. اصلا ممکن بود ما بد فهميده باشيم. اما نامه رئيس جمهور به وزير کشور براي لغو گشت هاي ارشاد آب پاکي را ريخت روي دست بسياري از ما.

ماجرا گذشت و به انتقاد مراجع رسيديم. تقريبا همه گفتند اما کو گوش شنوا...؟!

هنوز هم انگار اين همان دين جديد! است که دارد در کوچه خيابان هاي بسياري از شهرهاي کشورمان جولان مي دهد. دين جديدي که بسياري از قيود پوشش براي مردان و زنان را با خود ندارد.

بحران انتقادها هنوز سرد نشده بود که رئيس جمهورمان، هم او که دوستش داشتيم و داريم، رسما در رسانه ملي اعلام کرد که با برخورد با بدحجابي مخالف است.

دلمان شکست.

دوستان دولت مثل هميشه به ميدان آمدند که جبران کنند. مي گفتند منظور رئيس جمهور اين نبوده. مي گفتند منظور رئيس جمهور مبارزه با بدحجابي بوده نه با بدحجاب‌ ها... مي گفتند ما مي گوييم اول فرهنگسازي.

حتي فرمانده ناجا به عنوان اصلي ترين نهاد ذيربط در زمينه برخوردها هم به صورتي کژدار و مريز با اين قضيه برخورد و اظهار نظر کرد اما ادامه ماجرا نشان داد که اساسا همان حرف هاي خوبشان مثل برخورد با بدحجابي و فرهنگسازي هم يک مثنوي هفتاد من کاغذ است که تا به بار بيايد و سپس به بار بنشيند،‌ هيهات...

گفتند قانون حجاب و عفاف.

اولا که مصوب دولت خاتمي بود و ثانيا که در همين دولت هم به آن استشکال شد.

اما بالاخره از صافي تقنين گذشت و دست آخر به يکي از معاونان وزير کشور براي اجرا سپرده شد. و همچنان اين بدحجابي بود که در شهر و شهرها بيداد مي کرد.

و گذشت تا اينکه روسري خبرنگار خارجي در مقابل رئيس جمهورمان نيز از سرش افتاد و ولي رئيس جمهورمان به جاي ترک مصاحبه، همچنان به مصاحبه ادامه داد.

کار به جاهاي باريکي رسيده است. شيخ حسين انصاريان هم لب به شکوه گشود و خيلي هاي ديگر. که چرا رئيس جمهور ساکت نشسته بود.

اما از ساختمان پاستور هنوز هم صدايي شنيده نمي شود. انگار از نظر پاستوري‌ها و از نظر آنها که سينه چاک جور کردن مصاحبه شخص اول دولت با رسانه هاي رنگ و وارنگ خارجي هستند، ماهايي که درد وجود بدحجابي را داريم، يک مشت اشتباه کننده و کم دان هستيم و بس.

ماهايي که هنوز هم سال هاي آخر جنگ را به خوبي به ياد مي آوريم و عکس کبوتري سرخ بال را که نمادي از يک شهيد بود و کنارش نوشته بود: "خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون من است..."
مسعود یارضوی