(
امتیاز از
)
رسانه ملی و انکار واقعیت نفوذ شبکههای ماهوارهای
صدای شیعه: با به صدا درآمدن زنگ خطر نفوذ شبکههای ماهوارهای بسیاری پیشبینی میکردند که متولیان رسانه ملی برای جلوگیری از این کوچ رسانهای راهکاری اندیشیده و با هدفمند ساختن برنامهها زمینه آشتی مخاطب با رسانه ملی را فراهم نمایند؛ اما گویا توهم داشتن مخاطب مانع از آن شد که متولیان سیما تمهیداتی برای ارتقای کیفی برنامههای تولیدی سیما داشته باشند و در جواب به معترضان با متوسل شدن به حربه عجیب و غرب برای دریافت پیامک؛ این میزان را شاهد مدعایشان ساختند.
برای بررسی دلایل رویگردانی مخاطب از رسانه ملی با دکتر حمید ضیایی پرور استاد دانشگاه و کارشناس رسانه به گفتوگو نشستهایم. این کارشناس رسانه، بر این باور است که عمده دلیل بیمیلی مخاطب به تلویزیون نگاه انتخابی به مردم است. ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مردم صدا و تصویر خود را از رسانهای با عنوان رسانه ملی نمیبینند و نمیشنوند
نکته اصلی عدم انعکاس صدای مردم در رسانه ملی است؛ از سادهترین موضوعات مانند نظرسنجی در مورد سریالهای نوروزی گرفته تا پیچیدهترین موضوعات مثل نظرسنجی در خصوص مباحث سیاسی و اجتماعی. به طوری که گویا رسانه ملی در یک کشور دیگر فعالیت میکند و با مردم دیگری سروکار دارد. تنها صدای بخش محدودی از مردم در این رسانه انعکاس مییابد به عنوان مثال در خصوص نظرسنجی سریالهای نوروزی آن چیزی که از تلویزیون پخش شد تنها انعکاس بخشی از دیدگاههای مردم بود که موافق با برنامهها بودند و از آن خوششان آمده بود؛ در حالی که واقعیت جامعه ایران نیست و طیفهای مختلفی از نظریات وجود دارد. پس اصلیترین موضوع این است که مردم صداوتصویر خود را از رسانهای با عنوان رسانه ملی، مردمی و سراسری نمیبینند و نمیشنوند.
خبررسانی کند و با جهتگیری خاص
دلیل دیگر رویگردانی و عدم اعتماد مردم، مشکلاتی است که در حوزه اطلاعرسانی و خبررسانی، رسانه ملی دچار آن شده است. تلویزیون خیلی کند و با جهتگیری خاص اطلاعرسانی میکند در حالی که امروزه با دسترسی به اینترنت و شبکههای ماهوارهای مردم متوجه وقوع دیگر اتفاقات خواهند بود.
تلویزیون رسانهای جدی، خشک و رسمی
مشکل سوم؛ بحث سرگرمسازی و تفریح است. رسانه ملی بسیار جدی، خشک و رسمی است و پاسخگوی نیازهای تفریحی و سرگرمی مردم نیست. عامه مردم که دغدغه سیاسی ندارند دنبال سرگرمی هستند و تلویزیون را به این دلیل انتخاب میکنند که لحظاتی شاد و مفرح را در کنار خانواده بگذرانند اما رسانه از این فضا کاملا دور است. در حالی که در تئوری ارتباطات نیز یکی از کارکردهای اصلی رسانه سرگرمسازی است. مخاطبان تلویزیون در هر ساعت از شبانهروز در کانالهای تلویزیون با پخش برنامههای خشک، جدی و با پیامهای مستقیم مواجه هستند.
عضو غایب در میهمانیها و دور هم نشستنهای خانوادگی
تلویزیون رسانه فراگیر،ارزان،در دسترس، قابل اعتماد (به دلیل پایبندی به ضوابط، اخلاقیات و قوانین) است اما ضعفهای مذکور باعث شده تا بخش عمدهای از مخاطبان که قدرت انتخاب دارند، این رسانه را انتخاب نکنند. افراد بسیاری وجود دارند که ماههاست رسانه ملی را ندیدهاند و دیگر برخلاف گذشته تلویزیون یکی از اعضای حاضر در اغلب میهمانیها و دور هم نشستنهای خانوادگی نیست مگر جمعهشبها که علاقمندان به تماشای "مختارنامه" مینشینند.
عدم باور قدرت شبکههای ماهوارهای
متاسفانه رسانه ملی، واقعیت نفوذ شبکههای ماهوارهای را نمیپذیرد در حالی که بارها در کنفرانسها و مجامع در خصوص آن هشدار داده شده است. به عنوان مثال در نشستی در مرکز استراتژیک تشخیص مصلحت، وقتی خطر فارسیوان را مطرح کردیم آقای ضرغامی همه کارشناسان را به فریبخوردگی و مرعوب شدن متهم کرد. در حالی که آن زمان فارسیوان موج قدرتمندی ایجاد کرده بود و الان شبکههای پرقدرتتر جایگزین این شبکه شده است.
تلویزیون سالهاست که از مخاطبین عقب است
یک لشگر نیروی انسانی در صداوسیما وجود دارد که طبق برنامه و متناسب با چارچوب و ضوابط خاص برنامه میسازند اما مشکل اینجاست که در این سیاستگذاریها و مدیریت ملاحظاتی که باید در امر مخاطبسنجی انجام شده باشد صورت نمیگیرد. رسانه تلویزیون سالهاست که از مخاطبین عقب است و هنوز فکر میکند مخاطب همچنان مجبور است که برای ساعتها پای این رسانه بنشیند. در حالی که بیینده امروز کنترلی در دست دارد که میتواند دهها شبکه ماهوارهای را رصد کند. سازوکار و سیستم بروکراتیک و اداری صداوسیما خوب عمل میکند اما در اجرای منویات متناسب با مخاطبشناسی نیست.
باید برچسب ملی به رسانه تعلق گیرد
تلویزیون هر چه به سمت مردمی شدن رسانه ملی گام بردارد و برچسب ملی به رسانه تعلق گیرد به نفع منافع ملی کشور است. سرمایه صداوسیما اعتماد مردم است اگر در جهت بازگرداندن این اعتماد حرکت نکند قطعا منافع ملی کشور ضربه خواهد خورد.
انتهای پیام