( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: تلويزيون به عنوان تنها منبع اطلاع رساني ملي نه تنها در ايران، ‌بلکه در تمام دنيا از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است چنان‌چه از ديرباز به وسيله اين رسانه همگاني بسياري ازمسائل فرهنگي، ‌اجتماعي را به جامعه تزريق مي‌کرده‌اند، بنابراين به صراحت مي‌توان گفت نقش رسانه‌ها به‌ويژه تلويزيون درجريان‌سازي فرهنگي جوامع، غيرقابل انکار است، زيرا اين رسانه فراگير با در اختيارداشتن ظرفيت‌هاي مناسب و بهره‌گيري از امکانات بصري مي‌تواند در ميان اقشارمختلف تأثير بسزايي داشته باشد. امام خميني(ره)درباره نقش وجايگاه تلويزيون مي‌فرمايند: «‌اهميت راديو ـ تلويزيون بيشتر از همه است. اين دستگاه‌ها دستگاه‌هاي تربيتي است؛ بايد تمام اقشارملت با اين دستگاه‌ها تربيت بشوند؛ يک دانشگاه عمومي است. دانشگاه‌ها دانشگاه‌هاي موضعي است. اين يک دانشگاه عمومي است يعني دانشگاهي است که درتمام سطح کشورگسترده است. بايد ازآن، عمل دانشگاه را، به آن اندازه‌اي که مي‌شود، استفاده کرد. بايد اين دستگاه دستگاهي باشد که بعد ازچند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بياورد، تمام را متفکر بار بياورد. تمام اينها را مستقل بار بياورد. آزادمنش بار بياورد. ازغربزدگي بيرون کند؛ استقلال به مردم بدهد، اين از همه چيزهايي که در اين دستگاه‌ها هست مهم‌تر است.» (بيانات امام راحل در 29/12/57)

تصوير حجاب در رسانه ملي
در رسانه‌هاي ديداري کشورمان، هر چند وقت يک‌بار شاهد شهرت چشم‌گير بازيگراني مي‌شويم که اغلب نه به واسطه هنربازيگري، بلکه به سبب بازي در فيلم‌هاي کم مايه و مبتذل به گزينه‌هاي دائمي فيلمسازان تبديل مي‌شوند؛ بازيگراني که گويي هيچ هويتي ندارند، محدوديتي را براي خود قائل نيستند و پوشش و رفتارشان دستمايه خواست فيلمسازان است. در فيلمي با پوشش چادر حاضر مي‌شوند و در خارج از بازي با لباس اسپرت و روسري کوتاه و... وجود اينگونه افراد در رسانه ملي، خطري جدي براي مخاطبان جوان است که با الگو قراردادن چنين افرادي، به کج راهه مي‌روند.
تأثير بازيگر بر احساسات جامعه را نمي‌توان انکار کرد يا تأثير رفتارها و حتي کلام بازيگران بر مخاطب نيز امري تجربه شده است. چندي است که مسئله حجاب و عفاف بحث داغ محافل دانشگاهي و رسانه‌اي شده؛ چراکه عده‌اي سهوا يا عمداً با شکستن تابوهاي اجتماعي و فرهنگي درجامعه بيش از قبل باعث هنجارشکني شده‌اند. دراين راستا تلويزيون برنامه‌هاي متعددي با حضورکارشناسان انتظامي، جامعه‌شناسي، روانشناسي توليدکرده است تا به بررسي و علل اين معضل اجتماعي که گريبانگير جامعه اسلامي‌مان
تأثير بازيگر بر احساسات جامعه را نمي‌توان انکار کرد يا تأثير رفتارها و حتي کلام بازيگران بر مخاطب نيز امري تجربه شده است. چندي است که مسئله حجاب و عفاف بحث داغ محافل دانشگاهي و رسانه‌اي شده؛ چراکه عده‌اي سهوا يا عمداً با شکستن تابوهاي اجتماعي و فرهنگي درجامعه بيش از قبل باعث هنجارشکني شده‌اند
شده است بپردازند، اما در اين ميان نقش و جايگاه دست‌اندرکاران تلويزيون چيست؟ خود اين متولي فرهنگساز و تأثيرگذار درجامعه تا چه اندازه توانسته است در اين مسير فعاليت مثبتي داشته باشد؟
ازمنظرجامعه شناسي رسانه‌ها بخشي ازفرهنگ اجتماع هستند که کارکرد اصلي‌شان حفظ ارزش‌ها‌ي فرهنگي و انتقال مفاهيم و ميراث و سنن است به عبارتي انتقال‌دهنده هويت‌هاي ملي جامعه هستند که در اين ميان تلويزيون در صدر قراردارد. مسعود چلبي استاد دانشگاه مي‌گويد:«ارزش‌ها و نمادها و معاني هسته‌اي فرهنگ به‌خصوص در سطح وجودي بايد آن چنان انتخاب شود که ارزش‌ها و نمادها و معاني مورد نظر اکثريت گروه‌ها و اجتماعات طبيعي جامعه را فراگيرد.»با اين تفاصيل مطرح شده به اهميت رسانه ملي بيشتر واقف مي‌شويم، ‌رسانه‌اي که امروزحتي در دورافتاده‌ترين نقاط کشورآنتن‌هاي آن برپاست که بيانگر تسلط عمومي آن مي‌باشد به‌همين خاطر رسالت فرهنگي تلويزيون به‌مراتب سنگين‌تر و خطير‌تر از ساير رسانه‌هاست.
همان‌طورکه درسطور بالا آورده شد تلويزيون ميان اقشارمردم جايگاه خوبي دارد وهمه از هر سن و جنس و موقعيتي به نوعي بيننده و مخاطب برنامه‌هاي آن هستند که همين عامل در تنوع توليد برنامه‌هاي نمايشي، ‌ترکيبي، ‌مستند... با مشخصه‌هاي متفاوت تأثيردارد اما آنچه لازم است به صورت مشترک براي تمام توليدات داخلي به‌خصوص نمايشي به آن توجه شود مسائل فرهنگي و تربيتي است، ‌زيرا مخاطب از ميان کاراکترهاي تلويزيوني براي خود الگوبرداري مي‌کند و هرچه سن و سواد افراد کمتر باشد بيشتر متاثر از شخصيت‌ها هستند و شايد همين‌جاست که ظرافت توليدات خود را نشان مي‌دهد.
اين امر در سريال‌ها و مجموعه‌هاي طولاني مدت يا روتين شبانه بيشترنمايان است بنابراين هنرپيشه‌هايي که قرار است به عنوان کاراکتراصلي به خانه‌هاي مردم بيايند بايد به غير ازهنر بازيگري از هنر ديني و اخلاقي هم برخوردار باشند تا بتوانند در اين دانشگاه عمومي، الگوها‌ي خوبي به حساب‌آيند. وقتي بازيگر قرار است با پوشش کامل چادر، ‌نقش اصلي را بازي کند اما بعد از آن پايان بازي، در زندگي شخصي و واقعي او را در وجهه يک فرد بدحجاب و مبتذل (يا به قول جامعه شناسان شل‌حجاب) مي‌بينند مخاطب دچار پارادوکس مي‌شود که کدام را بايد بپذيرد و صد البته تنها نتيجه اين حرکت‌ها، شعار‌زدگي مخاطب است که تلويزيون در برنامه‌هاي خود فقط شعار مي‌دهد درحالي که واقعيت چيز ديگري است.
وقتي رسانه ملي الگو‌سازي مي‌کند
حال با توجه به اين رويه غلط بازيگران زن درسيما که خود جاي بحث مفصلي دارد دست‌اندرکاران و مديران ارشد صدا وسيما به‌جاي آنکه اينگونه حرکات و رفتارهاي نادرست اجتماعي را مانع شوند، خواسته و ناخواسته ازمروجين چنين رفتار‌هايي شده‌اند. به اين صورت که تازگي‌ها از سوي اين سازمان مد شده تا در پايان سريال‌هاي تلويزيوني با هزينه‌هاي هنگفت جشني برپا مي‌کنند و به دست‌اندرکاران توليد فيلم وسريال‌ها‌يشان جايزه مي‌دهند وبه قول معروف به خودشان نان قرض مي‌دهند. اينجاست که انسان از خودش مي‌پرسد باآن دستمزد‌ها‌يي که مي‌گيرند و وظيفه‌کاري که مانند ساير اقشار جامعه دارند اين جشن و بده وبستان‌هاي اسطوره‌ساز چيست؟
هنگام هديه‌دادن خانم‌هاي بازيگر و عوامل به تصور اينکه به مهماني و مراسم عروسي آمده‌اند با پوشش‌و آرايش‌هاي زننده بالاي سن مي‌روند و از دست مدير و مسئول رسانه ملي هديه مي‌گيرند و مجري هم با آب و تاب شروع به بزرگنمايي مي‌کند. جالب اينجاست همان خانم محجبه و چادري مجموعه که براي بسياري از بينند‌گان الگو بود حالا براي جشن و هديه گرفتن با پوشش بسيار بد و زننده‌اي آمده و در جلوي دوربين تلويزيون از رؤساي خود جايزه مي‌گيرد. (جشن تقدير ازبازيگران و عوامل سريال«ستايش» که بازيگران زن با پوشش بسيار بدي حضورداشتند و بدون هيچ ابايي شو لباس راه‌انداخته
وقتي بازيگر قرار است با پوشش کامل چادر، ‌نقش اصلي را بازي کند اما بعد از پايان بازي، در زندگي شخصي و واقعي او را در وجهه يک فرد بدحجاب و مبتذل (يا به قول جامعه شناسان شل‌حجاب) مي‌بينند مخاطب دچار پارادوکس مي‌شود که کدام را بايد بپذيرد و صد البته تنها نتيجه اين حرکت‌ها، شعار‌زدگي مخاطب است که تلويزيون در برنامه‌هاي خود فقط شعار مي‌دهد
بودند) البته اين تابوشکني بعد ازسريال «نرگس»شروع شد زماني که بازيگر جوان مرد مجموعه با چهره زنانه و آرايش فشن موهايش از دست مدير کل صدا وسيما هديه تشويقي گرفت و با جناب مدير کل خوش و بش کرد، ‌آنجا بود که پيش خود گفتيم سنت حسنه ديگري به سنن حسنه صدا وسيماي‌ملي اضافه شد! جالب‌تر آن بود که حتي چهره آقاي بازيگر آن جشن چندين بار در اخبارهم به نمايش درآمد، گويي صدا و سيما کمر به قبح شکستن از رفتار مانکني برخي بازيگرانش بسته است.
و اين قبح شکني‌هاي جشنواره‌اي به بهانه اعيادملي، ميلاد ائمه، عيد مبعث و. . . با رنگ ولعابي بيشتر برپا مي‌شود. حالا اينها همه جدا از عکس‌هاي مانکني سوپراستارهاي تازه به دوران رسيده در مجلات زرد است که آن را هم بايد ماحصل غير مستقيم عدم مديريت فرهنگي درتلويزيون ملي دانست. با اين الگوسازي کاريکاتوري براي جوانان آقايان دست‌اندرکار و مديران ارشد رسانه ملي چه جوابي به مردم بايد بدهند وقتي نيروي انتظامي درخيابا‌ن‌ها طرح حجاب مي‌گذارد و در تلويزيون شب مبعث پيامبراسلام (ص) به بازيگر‌هاي مروج بدحجابي جايزه مي‌دهند؟ و چند شب بعد هم از همان شبکه نشستي پيرامون حجاب و عفاف گذاشته ‌مي‌شود آيا واقعا چنين برنامه‌هايي کارايي دارند؟ حجت‌الاسلام والمسلمين نقويان در اينباره مي‌گويد:«مسئولان تلويزيون در الگوسازي دقت و توجه بيشتري داشته باشند به‌جاي اينکه مدام دربرنامه‌هايشان از بازيگران تقدير و تشکر کنند و آنها را که بعضا وجه و ظاهري مناسبي هم ندارند الگو کنند بهتر است گاهي هم از علما و بزرگان ديني درتلويزيون دعوت داشته باشند.»
به طورحتم تلويزيون تأثيرخود را مي‌گذارد والگوسازي دارد اما نه در راستاي فرهنگ غالب و اکثريت جامعه ونه براي ترويج فرهنگ عفاف و حجاب، بلکه با وجود مانکن‌هاي نقاشي شده و پوشش‌هايي که اين‌بازيگران درخارج از نقش‌هاي‌خود به‌خصوص جشن‌هاي سازماني دارند به دختران و پسران نوجوان و جوان ما الگو مي‌دهند.
تناقض براي مخاطب
عبدالله متقي‌زاده، کارشناس پژوهش رسانه ملي درباره الگوسازي تلويزيون هم در اينباره متذکرشد:«الگوسازي حجاب وعفاف در صداوسيما متأسفانه به نوعي است که براي مخاطب تناقض ايجاد کرده به جاي آموزنده بودن بيشتر باعث سردرگمي آنها شده است به اين صورت که تعدادي از برنامه‌ها بدون هدف تنها براي گذران وقت بيننده توليد مي‌شوند و بي‌آنکه جنبه آموزشي داشته باشند اين شيوه خيلي مطلوب نيست، چراکه رسانه‌ها بايد درراه ترويج و ارتقاي ارزش‌ها و هنجارها در جامعه خود را سهيم بدانند به‌خصوص مسئله حجاب وعفاف درتلويزيون، زيرا وقتي بازيگري درفيلمي حجابي مناسب دارد ولي خارج ازقاب تلويزيون و درجشن‌ها وبرنامه‌ها حدود حجاب را رعايت نمي‌کند يعني دو شخصيتي، که درنتيجه ذهنيت مخاطب نسبت به او وبرنامه‌هاي تلويزيون منفي مي‌شود بنابراين بايد قواعد و قوانين حجاب وعفاف درتمام برنامه‌ها و خارج ازآن رعايت شود و با آموزش درست تحقق يابد.»
با اين جريان متعارض با روند اکثريت جامعه، هرقدر نيروي انتظامي، ستاد احياي امربه معروف و نهي ازمنکر و. . . درسطح شهرمدام از پوشش بد و بدحجابي صحبت کنند و مانع تردد آنها بشوند تأثير چنداني حاصل نمي‌گردد مگر مقطعي و گذرا؛ چراکه با جود چنين الگوهاي اسطوره شده رسانه ملي نمي‌توان طرح جدي و عميقي در جامعه پياده کرد؟! مگر دختران و پسران ما جداي از بازيگران صدا و سيما هستند که با آنها در حضور آقايان مسئول و مديران يک سازمان عريض و طويل به‌راحتي و با احترام برخورد مي‌شود ولي وقتي فلان نوجوان ما همان پوشش بازيگر محبوبش را دارد به عنوان خاطي حجاب وعفاف محسوب مي‌شود وبايد مانع آن شد چرا چون آنها ستاره‌اند و اين‌ها نه! خوب مسلم است که اهميتي نمي‌دهند و چنين طرح‌ها‌يي جواب نمي‌دهد و کوتاه مدت است. حجت‌‌‌الاسلام محمدتقي رهبر، عضوکميسيون فرهنگي مجلس با اشاره به اين وضع رسانه ملي مي‌گويد: «برخي حرکت‌هاي خزنده درصدا و سيما ديده مي‌شود بنابراين بايد هيئت‌هاي نظارت براي شبکه‌هاي صداوسيما راه اندازي شود تا اين هيئت‌ها به دقت برپخش و توليد برنامه‌ها نظارت داشته باشند.»
جوان آنلاین
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر