گلایه فرزاد جمشیدی از نگاه ابزاری به اماکن متبرکه!
صدای شیعه: فرزاد جمشیدی مجری برنامه سحرگاهی ماه رمضان(ماه خدا) که با لحن و نوع بیان منحصر به فردش و ارادت مثال زدنیاش به امام رضاع برای مخاطبان تلویزیونی شناخته شده است در گفتوگویی با انتقاد از برنامههای مناسبتی سیما به سبب عدم معرفی درست ائمه معصومین و نگاه ابزاری به بقاع متبرکه از زیارت کاریکاتوری، نگاه عابر بانکی و شعرهای کفتری در حال و هوای مشهدالرضاع گلایه کرده است. بخشهایی از این گفتوگو را به نقل از ماهنامه آیه در ادامه میخوانید.
نگاه افکار عمومی به بقاع شریف نگاه عابر بانکی است
ما در ساخت برنامهها متاسفانه کار درستی انجام ندادهایم. نگاه افکار عمومی به بقاع شریف، اماکن متبرکه و نهایتا ائمه معصومین علیهم السلام، یک نگاه ابزاری است؛ یک نگاه عابر بانکی است. توقع داریم به زیارت برویم و مشکل خودمان را حل کنیم. خروجی چنین نگاهی هم شفاخواهی است یا حل مشکلات زناشویی و خانوادگی. استمداد برای گرهگشایی مادی است و چیزهایی از این دست. کمتر پیدا شده که خدمت امام رضا(ع) برویم و بگوییم عاقبت به خیری میخواهیم.
این یک زیارت کاملا کاریکاتوری است
این عین گفته حضرت آیت الله بهجت(ره) است که میگوید هر کس میرود آنجا ورز، وبال، گناه و نکال خودش را میخواهد جا بگذارد و بعد توقع دارد کلی هم ثواب بگیرد و برگردد. درست است که چنین نگاهی باید برای زیارت باشد، فقط لازم است ولی کافی نیست. این زیارت کامل نیست. این یک زیارت کاملا کاریکاتوری است. شما در کاریکاتور دماغ بنده، پیشانی آن آقا، سبیل فلانی و گوش آن یکی را مثلا بزرگتر میکشید و بقیه اندام را کوچکتر. این زیارت همین طوری است. ما گریه و اشکمان برای امام رضا ع زیاد است؛ یعنی یک قسمتش برجسته است و بقیه قسمتهای دیگرش غیر برجسته.
توصیه آیتاالله بهجت(ره) برای آداب زیارت
آقای فاطمینیا گفتند با آقای بهجت توی صحن امام رضا(ع) بودیم. جوانی آمد و سوال کرد که آقای بهجت شما آداب زیارت امام رضا(ع) را به من یاد دهید. آقای بهجت فرمودند من غیر آن چیزی که در مفاتیح وجود دارد چیز دیگری بلد نیستم. آن جوان خواست برود، آقای بهجت او را صدا کردند و گفتند تمام آن چیزهایی را که در مفاتیح هست باید انتقالش از لسان به قلب باشد؛ یعنی فقط زبانی نباشد، قلبی هم باشد. جوان آمد خداحافظی کند که باز آقای بهجت صدایش کردند و گفتند برو جلوی بابالجواد(ع) بیا. این دفعه اذن دخول را که میخواهی بخوانی با معرفت بخوان. ببین داری زیارت امامی میروی که "یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردون سلامی" یعنی امام دارد تو را میبیند و صدایت را میشنود و اگر سلام کنی جواب سلامت را میدهد. آیا تا به حال این آداب زیارت را در برنامههایمان داشتهایم؟ً!
شعرهای کفتری و شعرهایی که در کتیبههای رضوی به کار رفته
آفتهای چنین نگاهی به برنامهسازی ما هم سرایت کرده. من از الان میتوانم تا صد سال دیگر تصویرهایی که برای ولادت یا شهادت امام رضا(ع) ساخته میشود را برای شما تعریف کنم. این تصویرها اینهاست؛ گریه زائر، سقاخانه، کبوتر، گنبد، گلدسته، تسبیح،....این به شعرهای ما هم سرایت کرده. اگر یک نرمافزاری درست کنید برای شعرهای رضوی که این کلمات را از شعرها جدا کند،85 درصد شعرها را باید حذف کرد. اما من از شما سوال میکنم آیا در شعرهایی که در کتیبههای رضوی و در حرم هم به کار رفته چنین چیزهایی را میتوانید ببینید؟!آیا چیزی شبیه این شعر را که در کتیبهها به کار رفته را میتوان با شعرهای امروزی مقایسه کرد: "ای به رضای تو رضا کردگار/ در کریم صدف هشت و چهار"
مشهد جغرافیا نیست؛ تاریخ است
مشهد جغرافیا نیست؛ تاریخ است. زمین نیست؛ زمانی است که پر از لمس است. ما در هر زیارتی باید لبخند شگفت تاریخ را به دیگران نشان دهیم که حق غیرت شیعه را کف دست غربت میگذارند و به همه میگویند که قبر امام رضا(ع) همان قبر غریب قریه سناباد نوغان در چهار سنگی تاوان طوس است که نهایتا این همه یاس احساس را به قدمگاه غدیر مشهد واریز کرده است.
خاطره آقای صدیقی از شفای فرزندش
آقای صدیقی میگفت در سفر حج داشتیم مشرف میشدیم که برویم عرفه. پسرم بسیار مریض احوال بود؛ طوری که غذا در بدنش نمیماند. به آقاای بهجت عرض کردم که بچهام خیلی مریض است. آقای بهجت فرمودند که پسرت را با معرفت ببر زیارت امام رضا(ع). دست خودت را بکش روی صحن یا حیاطی که زائرین امام رضا(ع) از آنجا رد میشوند؛یعنی خاک کفش آنها. بعد بکش روی بدن پسرت و مطمئن باش و یقین کن که پسرت شفا میگیرد. اقای صدیقی میگفت این کار را کردم و فرزندم شفا گرفت. این تازه قدم زائرین علی بن موسیالرضا(ع) بود.
ما آفتاب خودمان را هم به امام رضا(ع) بدهکاریم
همه ایرانیها مهمان سفره بزرگی هستند که میزبان آن علیبن موسی الرضا(ع) است. فکر میکنم خیلی از بدیها، بلاها و سختیها به خاطر وجود مبارک امام رضا(ع) از ما دفع و رفع شده؛ هر چند که ما برای آقا میهمان خوبی نبودیم. ما خیلی وقتها حق شناسی نکرده و حق نمک را نگه نداشتیم، زیارت خوبی نکردیم، در معرفی ایشان آدابداری خوبی به جا نیاوردیم و نهایتا اینکه قدر آقا را ندانستیم. در مملکت ما خورشید از دستان امام رضا(ع) طلوع میکند و غروبش شبها در کربلاست. ما آفتاب خودمان را هم به امام رضا(ع) بدهکاریم.
انتهای پیام