( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: 27 آذر ماه امسال، رجانیوز به سراغ علیرضا سجادپور رفت و از او سوالاتی در باب چرایی افزایش مفاهیم جنسی در سینمای ایران و تسامح معاونت سینمایی در این باره پرسید. اما جواب سجادپور به این مطالبه‌ی اساسی، این بود که "من به دیدگاه افرادی که معتقدند جدیداً این‌جور مسائل در سینمای ما در حال رشد است، به شدت انتقاد دارم و فکر می‌کنم که این حرف منصفانه‌ای نیست. اینها وقتی که صحبت از رشد می‌کنند، یعنی اینکه مثلاً در سال‎های 76، 78، 82 یا 87 این موضوعات در سینمای ما کم بوده و الان زیاد شده است. خب این افراد که چنین حرفی را می‌زنند، کاملاً از قاعده و مقوله‌ی انصاف به دور هستند و اطلاعات‌شان هم غلط است. یعنی اصلاً با چنین فردی نمی‌شود گفت‌وگو کرد."

اما سجادپور در همین گفت‌وگو قول‌هایی هم داد تا از نگرانی کسانی که معتقدند اوضاع اخلاقی سینمای ایران مساعد نیست، بکاهد و به آنها اطمینان خاطر بدهد که به صورت جدی با افزایش مفاهیم جنسی در سینمای ایران برخورد خواهد شد: «به هیچ عنوان به هیچ مورد شوخی جنسی اتاق خوابی در هیچ فیلمی مجوز نخواهیم داد... ما به تهیه کننده‌ها و کارگردانان گفتیم که هر چیزی که به نزدیک مفهوم اتاق خواب برسد، آن را حذف می‌کنیم. فرقی هم نمی‌کند که یک دیالوگ باشد یا یک صحنه‌ی کامل. مستقیم باشد یا غیرمستقیم.»

از این صحبت‌ها حدود دو ماه گذشت تا کار رسید به جشنواره‌ی سی‌ام فجر و فوران فیلم‌های با موضوع خیانت که تعداد بالای آن‌ها و بحران سازی جعلی سینمای ایران در مورد روابط زناشویی حتی صدای منتقدان جبهه‌‌ی موسوم به روشن‌فکری را هم درآورد؛ تا چه رسد به منتقدان ارزشی! اما این تمام کار نبود. حضور چند فیلم با مشکلات حاد اخلاقی موجب شد تا شمقدری در مراسم اختتامیه با شجاعت به این موضوع اشاره کند و خواستار لزوم بازنگری بر محتوای این فیلم‌ها شود تا شاید زودتر از منتقدانش، ابتکار عمل را در دست گیرد:

«امسال بعضی حدود اخلاقی در سینمای ایران رعایت نشده است. همین‌جا از اداره‌ی نظارت می‌خواهم که با گفت‎وگو با فیلمسازان، مشکل این فیلم‌ها را حل کنند تا بخشي از ادب و نزاکتي که لازمه سينماي ماست، رعايت شود. البته اگر این مشکلات حل نشود، مجبوریم در اکران، محدودیت‌های سنی قائل شویم.»

این صحبت‌های شمقدری در کنار آن قول‌های سجادپور، موجب شد تا امیدوار شویم که احتمالاً قرار است در مورد برخی فیلم‌های غیراخلاقی جشنواره‌ی سی‌ام سخت‌گیری‌هایی صورت گیرد. اما این روزها با قطعی شدن لیست فیلم‌های اکران نوروزی و قرار گرفتن فیلم "زندگی خصوصی" در این لیست، مطمئن شدیم که این سخت‌گیری‌ها چیزی در حد یک شعار بوده است و اگرنه با هر متر و معیاری می‌توان به سادگی فهمید که "زندگی خصوصی" فیلم به شدت مبتذلي است.

آخرین ساخته‌ی "حسین فرحبخش" قرار بوده یک فیلم سیاسی باشد؛ یکی از همان 9 فیلم سیاسی که شمقدری با افتخار در افتتاحیه از اکران آن‌ها در  جشنواره‌ی سی‌ام خبر داده بود. اما عملاً "زندگی خصوصی"  فقط یک فیلم شبه اروتیک است که در زمینه‌ی پرداختن به مسائل اتاق خوابی نوعی خط شکنی در سینمای ایران محسوب می‌شود. در واقع، "حسین فرحبخش" درست در شرایطی که فیلم‌های خود و شرکایش با شکست‌های پی در پی و سنگین تجاری روبرو شده‌اند، در یک موقعیت‌سنجی هوش‌مندانه، به اسم ساختن فیلمی سیاسی درباره‌ی زندگی پر از تناقض برخی اصلاح طلبان افراطی همچون "اکبر گنجی" و "عطاالله مهاجرانی"، دوباره فیلمی با دغدغه‌های همیشگی خود ساخته است و حتی این بار گستاخانه‌تر به طرح مسائلی همچون "زن صیغه‌ای" و "خیانت" پرداخته است.

در این میان، البته اشتباه بزرگ این است که پیکان انتقاد را به سوی فرحبخش بگیریم؛ چرا که از او و امثال او چیزی جز همین سنخ کاسب‌کاری‌ها انتظار نمی‌رود. گواه این مدعا هم اینکه او در زمان اصلاحات و بعد از ماجرای 18 تیر، تهیه کننده‌ی‌ فیلم "آواز قو" با آن محتوای گل درشت مثلاً سیاسی و مملو از کلیدواژه‌های مورد علاقه‌ی دولت وقت (همچون آزادی روابط دختر و پسر، محدودیت‌های نسل جوان و...) بوده و سپس در زمان دولت نهم، با بسته‌تر شدن فضای سینما اسکناس‌هایش را به پای فیلم‌های کمدی سخیفی همچون "مهمان" و "کلاغ‌پر" ریخته است. پس طبیعی است که او حالا که دیگر این فیلم‌های کمدی نمی‌فروشد، با نگاهی به علایق مدیریت سینمایی وقت، لباس نقد اصلاح‌طلبان را به تن کند و مثلاً از تندروی‌های امثال "اکبر گنجی" گله کند!

در واقع گله‌ی اصلی متوجه مدیریت سینمایی است که در نگاه حوش‌بينانه فریب اين شگردها را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد و به چنین فیلمی به راحتی مجوز می‌دهد و حتی بیش از فیلم‌های دیگر هم از آن حمایت می‌کند؛ چنان‌که این فیلم در بهترین زمان ممکن هم اجازه‌ی اکران می‌گیرد. بدین ترتیب باید از آقایان "شمقدری" و "سجادپور" پرسید که بر چه اساسی پای فیلمی تا این حد دور از مشی اخلاقی ایستاده‌اند؟ آیا مشکل ما برخی افراطیون اصلاح‌طلب در ابعاد زندگی خصوصی آنهاست یا اینکه با نفاق، افراطی‌گری و لیبرال مسلکی آنان مشکل داریم؟ چطور از فیلمی حمایت می‌شود که با بی‌حیایی و  بی‌شرمی تمام، دوربینش را روی نکات خصوصی زندگی افراد زوم کرده است؛ تا جایی که مسئله‌ی انکار وجود حضرت ولی عصر(عج) توسط شخصیت اصلی به عنوان یک موضوع فرعی در فیلم مطرح می‌شود و بیشتر مسئله‌ی زن صیغه‌ای همین شخصیت مورد توجه قرار می‌گیرد؟!

اصلاً همه‌ی این مسائل هم به کنار؛ آقای شمقدری! آقای سجادپور! با نشان دادن عریان مسائل جنسی، با سعی شدید کارگردان در تحریک جنسی مخاطب، با عشق‌بازی‌های ابراهیم و پریسا و با بی‌حیایی‌گری سینمایی چه کنیم؟ با چه مجوزی "زندگی خصوصی" تا این حد آشکارا به مسائل جنسی می‌پردازد؟ دیالوگ‌های ابراهیم کیانی (فرهاد اصلانی) در خانه‌ی پریسا، مقدمه‌چینی او برای خواندن صیغه و نهایتاً خاموش شدن چراغ‌های اتاق خواب را چطور هضم کنیم؟ آیا شما جنابان عالی حاضرید این بخش از فیلم را با همین کیفیت در حضور خانواده‌‌ی خود تماشا کنید؟ آیا این فیلم هنوز به مفهوم اتاق خواب نزدیک نشده است تا شامل سیاست "حذف" و "تعدیل" شود؟

آقای شمقدری! خیلی‌ها انتظار نداشتند که در اختتامیه و در حضور خیل روشن‌فکرنمایانی که برای هو کردن شما در حین سخنرانی لحظه شماری می‌کردند، این چنین شجاعانه به مشکلات اخلاقی فیلم‌ها اشاره کنید و از محدودیت اکران برای آنها سخن بگویید؛ اما حالا و بعد از این ماجرا، کمترین انتظار همان "خیلی‌ها" از شما ایجاد محدودیت در اکران و البته تعدیل بخش‌هایی از فیلم "زندگی خصوصی" است. باشد تا بار دیگر ثابت کنید که به محتوای اخلاقی فیلم‌ها حساس هستید؛ بیشتر از آنکه به سیا‌ه‌نمایی‌ و محتوای سیاسی فیلم‌ها حساس هستید. به هر حال آقای شمقدری! ما منتظریم...
 


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر