( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: برای اصلاح معضلات فرهنگی مخصوصا حجاب نیاز است به تمامی ساختارها به عنوان یک ظرفیت فرهنگی نگاه شود و از نگاه فنی و اقتصادی صرف پرهیز کرد. همچنین باید اقتضائات پدیده‌های مدرن را مورد توجه قرار داده و آن را با سبک زندگی خودمان تطبیق دهیم.

ارتباط مترو و پوشش

مترو که برای ادامه حیات در عالم مدرنيته و براساس الزامات آن به وجود آمده است در کشور ما نیز براساس نيازهاي تحميلي، يعني نياز به حجم بالاي حمل و نقل و حل معضل ترافيک شديد، ضرورت يافت.

اما آيا مترو صرفاً ابزاري براي حمل و نقل است، يا براساس ويژگي‌هايي که دارد پيامدهايي را در حوزه‌هاي فرهنگ و سبک زندگي به دنبال دارد؟ آيا مترو پيامدهاي خاصي در زمينه‌ پوشش، عفاف و روابط بين زن و مرد داشته است يا خير؟

در نگاه اول رابطه خاصي بين مترو و پوشش ديده نمي‌شود، اما بررسي عميق‌تر مترو و ارتباط آن با پوشش نکاتي متفاوت را نشان مي‌دهد.

حمل و نقل 15 ميليون نفري با مترو در تهران، به سبک زندگي خاصي انجاميده است. چنان که بخش قابل توجهي از يک شبانه روز افراد در مترو صرف مي‌شود.

با توجه به مهاجرت گسترده به تهران و حاشيه نشيني در اطراف تهران، عبور و مرور حجم بسيار بالايي در تهران دارد. از طرفي به دليل سرعت و ارزاني و سهولت، بيشترين بار اين رفت و آمد بر مترو تمرکز مي‌يابد.

اين تمرکز در حد خود براي سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، امنيتي و نظامي فرصت‌ها و تهديدهايي به دنبال دارد که هر کدام بحثي مستقل مي‌طلبد.

از بین رفتن حريم عفاف، نزاکت و ادب بين زن و مرد در مترو

تمرکز جمعيت در رابطه با پوشش در فضاي زير زميني مترو و ايستگاه‌هاي آن، داراي فرصت‌ها و تهديدهايي براي سياست‌گذاران فرهنگي است. همان طور که تمرکز در فضاهايي مثل مسجد، پارک، هيئت، بازار ميوه، اماکن زيارتي و... هر يک تاثيري خاص بر فرهنگ پوشش دارد.

در مترو واگن‌هاي خاصي براي زنان تعيين شده است، اما به دليل بالا بودن ميزان جمعيت زنان و حضور در اماکن عمومي به واسطه پذيرفتن نقش‌هاي اجتماعي و اشتغال در خارج از خانه، اختصاص واگن براي زنان هر چند از آسيب‌هاي فراواني پيشگيري مي‌کند، اما تغيير مهمي در مسئله ايجاد نمي‌کند. با توجه به تراکم بيش از حد جمعيت در مواقع فراواني، حريم عفاف، نزاکت و ادب بين زن و مرد از بين مي‌رود.

متمرکز شدن نگاه‌ها به چهره‌هاي اطرافيان در همه جا ممکن است اتفاق بيفتد اما در مترو به دليل فقدان هر گونه امکان نگاه کردن به بيرون، شيوه‌ ايستادن و نشستن افراد و فاصله‌ ميان افراد وضعيت خاصي دارد. طولاني بودن مسيرها نيز شرايطي خاص را حاکم کرده است.

از بین رفتن روحیه نهی از منکر و عادی شدن ناهنجاری‌های دینی برای افراد متدین

در کنار اين شرايط، نهي از منکر نيز پيچيده و سخت شده است. چنانکه به دليل مشکلات آن، بسياري از افراد که قصد چنين عملي را داشته باشند نيز رفته رفته از آن منصرف مي‌شوند.

اين انصراف در ابتداي امر شايد نوعي سوختن و ساختن باشد، اما به مرور زمان ساختن بر سوختن اثر مي‌کند و آستانه‌ درد بالا مي‌رود که نتيجه‌ آن عادي شدن ناهنجاري‌هاي ديني براي جامعه و حتي براي افراد متدين است.

کنترل اجتماعي و انتظامي در مترو کمتر از سطح شهر است

مترو و ايستگاه‌هاي آن فضايي مطمئن‌تر براي هنجارشکني، بي‌عفتي و بدحجابي است. نه آن قدر عمومي است که حداقل کنترل‌هاي اجتماعي و انتظامي در فضاي معمول شهر در آن حاکم باشد و نه آن قدر غيرعمومي که گناه در آن به مثابه گناهي در خلوت و فضاي خصوصي باشد.

يعني تاثير اجتماعي گناه معادل سطح معمول شهر است و کنترل اجتماعي و انتظامي کمتر از آن، هر چند کنترل اجتماعي و انتظامي در سطح شهر نيز چندان جدي نيست.

روشن است که تاثير اين فضا نسبتا امن براي افراد هنجار شکن صرفاً به آن‌ها محدود نمي‌ماند و رفته رفته احساس غيرت و عفت کساني که مقيد به رعايت پوشش مناسب هستند نيز بر اثر تداوم تردد با مترو پايين مي‌آيد. بازتاب‌هاي اين تنزل همت ديني در فضاي خانواده، خود ماجراي ديگر به دنبال دارد.

مقایسه فضای مترو با سایر اماکن پرجمعیت شهر

تاثير خاص مترو زماني روشن‌تر مي‌شود که با ساير فضاهای جامعه مقايسه شود. اکثر فضاهای متمرکز کننده‌ جمعيت مثل اماکن مذهبي، نمازجمعه‌ها، انتخابات و هيات‌هاي مذهبي، سينما، پارک، بازار و ... تفاوت‌هاي مهمي با فضاي مترو دارند.

در اماکن مذهبي که مهم‌ترين اجتماعات صورت مي‌گيرد، اولاً فضاي ارزشي حاکم است و پوشش‌ها مناسب‌تر است. افراد بدپوشش نيز بر اثر فضاي آن، خود را با وضع مناسب‌تري ظاهر مي‌کند. مهم‌تر آن که معمولاً فضاي زنان و مردان تفکيک شده است.

در مکان‌هاي ديگر که تجمع مردم تفاوت‌هايي با مترو دارد، معمولاً تجمع جمعيت به ميزان مترو نيست. کمتر نمونه‌اي مثل مترو مي‌توان يافت که در حجمي به اندازه‌اي يک مترمربع، اين تعداد افراد به طور متوسط به مدت 45 دقيقه، بدون مشغوليت به امر ديگري در کنار هم بایستند.

به خصوص که اين يک مترهاي مربع به هم پيوسته، در دالاني قرار داشته باشد که در اين سو و آن سوي آن هيچ فضايي براي چرخش چشم نیز وجود نداشته باشد.

در سینما و پارک و... فرد با هدف خاصی رفته و به آن مشغول است

از سوي ديگر، افراد در طول هفته يا ماه چند بار ممکن است به پارک، سينما، يا بازار بروند و در اين چند بار آيا اغلب تنها هستند يا عموماً به افراد خانواده يا حداقل با دوستان و آشنايان؟

در پارک، سينما و خريد موضوع ديگري وجود دارد که فرد به آن هدف رفته و با آن مشغول است. در سينما فيلم مي‌بيند، در پارک تفريح مي‌کند و خوش مي‌گذراند و در خريد حداقل به کالاها توجهي دارد، اما در مترو بايد به هر مشقتي زمان بگذراند تا به مقصد برسد.

مدت توقف يک فرد در يک مغازه قابل مقايسه با مترو نيست و البته مترو براي جمع کثيري حداقل دو بار در روز محل مراجعه است. از اين رو در فضاهاي ديگر به علت موقتي بودن، عدم استمرار و ساير خصوصيات، آسيب کمتري وجود دارد.

مترو رعايت پوشش و عفاف را حتی براي مردم مقيد از اهميت انداخته است

مترو تمرکز، فشار، تحرک، الزام به رفت و آمد و رسيدن به سرکار و منزل، کشاندن حاشيه به مرکز، طولاني بودن مسير، جوابگو نبودن واگن ويژه زنان، اختلاط، هجوم و در نتيجه تنش و تماس با نامحرم، اعتراض و حواله کردن علل مشکلات ناشي از موارد ذکر شده به حاکميت را با هم جمع دارد.

اين مار خوش خط و خال که از مکان‌هاي زندگي دور دست شهر تهران، افراد را به محل کار کشانده است در ابتداي امر زهرآگين بودنش براي مصرف کننده چندان معلوم نبود.

مترو، شرايط را به گونه‌اي کرده است که رعايت پوشش و عفاف براي مردم، حتي در صورت مقيد بودن به حجاب، از اهميت افتاده است. بايد با هر زحمتي خود را در يک واگن فرو کرد و به محل کار يا منزل رساند و اين شرايط باعث گرفتن ماهي از آب گل‌آلود توسط مغرضان و دامن زدن به آسيب‌ها و نفي ارزش‌ها انجاميده است.

دگرگونی در شرایط و سبک زندگی

در هر حال فشار ناشي از حمل و نقل با مترو به دليل جوابگو نبودن به تقاضاي بالاي مردم و مشکلات نهفته در ذات تمرکز در شهرهاي توسعه يافته متاثر از عالم مدرنيته، شرايط سبک زندگي را دگرگون کرده است.

حفظ هنجارها، ارزش‌های عمومی، پوشش مناسب، عفت و حياي زنان و مردان از موضوعيت افتاده است

متوسط 3 ساعت رفت و برگشت در کلان شهر تهران براي هر نفر، همه اجزاي زندگي را تحت تاثير قرار داده است. اکنون مردم گويي به تامين نيازهاي اوليه بسنده کرده‌اند و حفظ هنجارها و ارزش‌ها عمومی و پوشش مناسب و عفت و حياي زنان و مردان خصوصا از موضوعيت افتاده است.

انسان براي پرداختن به موضوعات مهم فراتر از غريزه، نيازمند فرصت و مهم‌تر از آن نوعي خلوت و فراغت است. کساني که هم زندگي در يک کلان‌شهر و هم يک شهر کوچک يا روستا را تجربه‌ کرده‌اند معناي اين فراغت و خلوت را به خوبي در مي‌يابند.

انتقال الگوی پوشش بالای شهر به طبقات پایین جامعه

از سوي ديگر مترو رابطه شمال و جنوب شهر تهران را تسهيل کرده است. مردم از طبقه متوسط و ضعيف در حاشيه و پايين شهر به کمک مترو به فرصت‌هاي شغلي مرکز و شمال شهر دسترسي بيشتري دارند. يکي از ثمرات اين ارتباط انتقال الگوي پوشش بالاي شهري به طبقات پايين است.

البته اين امکان وجود دارد که با نوعي ساز و کار، در ارتباط پايين و بالاي شهر، ماجرا به نفع فرهنگ پايين شهر تمام شود ولي چنين امري نيازمند برنامه‌ريزي و طراحي است و فعلا ساختارها و چينش‌هاي شهري به نفع طبقه سرمايه‌دار و زندگي اشرافي است.

اوایل انقلاب طبقه مستضعف روی ثروتمندان جامعه اثرگذار بودند و اکنون...

اکنون الگوهاي پوشش غرب زده بالاي شهري به همراه مشکلاتي مثل آلودگي و ترافيک به سمت طبقات پايين سرازير مي‌شود و اين سرازيري به خاطر غنا و توانمندي طبقات بالا در تعيين الگوها نيست، بلکه ناشي از هم‌نوايي و گرايش بسياري از مسئولين، سياست‌گذاران، سياست‌گذاري‌ها و ساختارها با سبک زندگي شمال شهر زده است.

در اوايل انقلاب و دوران جنگ تحميلي، تعامل طبقه مستضعف و ثروتمند با تاثير مثبت بر روي ثروتمندان همراه بود؛ چراکه ساده‌زيستي و الگوي زندگي ساده براي جامعه ارزش و افتخار بود.

نباید مترو را صرفا امری مهندسی و اقتصادی دید

مختصر آنکه اگر مسئولين دغدغه وضعيت حجاب را دارند لازم است بيش از اين در ابعاد فرهنگي ساختارهايي مثل مترو دقت کنند و اين قبيل امور را صرفا امور فني، مهندسي و اقتصادي نبينند. (1)

در اینجا باز به ضرورت تهیه و ارائه پیوست فرهنگی مدنظر رهبری برای ورود هر پدیده جدید در جامعه پی می‌بریم؛ و اینکه مسائل اجتماعی به اندازه‌ای پیچیده است که برای حل یک معضل اولا نباید فقط از راه‌حل‌های ارائه شده برای جامعه دیگر با فرهنگ و آداب متفاوت اکتفا کرد، ثانیا ضروری است تأثیر و تأثرات آن را بر سایر ابعاد فرهنگی جامعه لحاظ کرد.

باز ضروری است به مسئولین سیاست‌گذار در مسائل فرهنگی یادآور شد و تأکید کرد که ساده انگاشتن مسائل فرهنگی خیانت و حماقتی بزرگ به جامعه اسلامی ایرانی است.

پی‌نوشت:
1- ماهنامه سوره اندیشه شماره 59 و 60
خبرگزاری دانشجو

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر