استاد خسروشاهی خوش فکر و زبان گویای اسلام در سطح بین الملل بود
اگر به من بگویند، یک چهره بینالمللی شاخص که بتواند برای نسل جوان طلاب و دانشگاهیان الگو باشد، معرفی کنید، ایشان را معرفی میکنم. ایشان الگوی جامعی است و سبکی خاصی در مسائل بینالمللی داشت. اینکه رهبری فرمودند ایشان یک عنصر خستگی ناپذیر در ترویج معارف اسلامی است، تعبیر بسیار جامعی است و مصداق دارد؛ چون ایشان در مباحث تبلیغ و ترویج معارف اسلامی در فراتر از مرزها و عرصه بینالملل سر از پا نمیشناخت
و ولع تبلیغی و سبک خاصی داشت.
هفتهنامه «افقحوزه» در گفتوگویی اختصاصی با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین مختاری نماینده رئیسجمهور در هیئت امنای دانشگاه بینالمللی اهلبیت(ع) به ابعاد شخصیت بینالمللی استاد خسروشاهی پرداخته است که مشروح آن از نگاهتان میگذرد.
استاد خسروشاهی بهلحاظ شخصیتی بسیار متین، با نجابت و متواضع بودند
ـ لطفا از ویژگیهای اخلاقی استاد و نحوه آشناییتان با ایشان توضیحاتی بفرمائید.
از شما و همکاران شما در افق حوزه که اهتمام ورزیدید که این شخصیت کمنظیر بینالمللی را معرفی کنید، قدردانی میکنم. بنده بهدلیل علاقه وافری که به این شخصیت داشتم، بهاختصار عرض میکنم که سالها با ایشان آشنا بودم؛ خصوصاً وقتی در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی مسئولیت داشتم، ارتباطات بنده با ایشان بیشتر بود و در نشستها و جلساتی که داشتیم، از نظرات ایشان در عرصه تقریب بهرههای فراوانی بردیم. ایشان بهلحاظ شخصیتی بسیار متین، بانجابت و متواضع بودند و چون هر وقتی با ایشان صحبتی میکردیم، بعضاً در جلسات و نشستها موافق نظر ایشان نبود؛ اما با متانت پاسخ میداد چهبسا جمع را متقاعد میکرد.
استاد خسروشاهی با صفت اخلاقی و خردمندانهای که داشت، در تمام ادیان الهی ورود کرد
این هنر است که انسان با رفتار و اخلاق خوش و خردمندانه توأم با مهرورزی در مسائل بینالمللی وارد شود و بررسی جامعی داشته باشد و در نشست جمعی، نخبگان را متقاعد کند. به نظر من اخلاق کریمه ایشان باعث شد، در صحنه بینالملل مجذوبیت ویژهای داشته باشد. شاید مهمترین توفیقات ایشان در ترویج معارف اسلامی، دارا بودن همین خصلت اخلاقی ممتاز بود که توانست، با پیروان مختلف از ادیان و مذاهب به گفتوگو بنشیند و با صبر و حوصله و سعه صدر گفتمان خودش را تحقق بخشد؛ بنابراین هر مبلغ و عالم فرهیختهای اگر بخواهد، آن ایدههای خودش را به دیگران منتقل کند، بدون سبک اخلاقی صحیح و درست و خردمندانه امکانپذیر نیست و من، یکی از عوامل موفقیت ایشان را واجدیت فضایل اخلاقی ایشان میدانم.
ـ نوع نگاه ایشان در برخورد با نهضتهای آزادیبخش جهان چگونه بود؟
مرحوم خسروشاهی، عالمی تیزبین و نکتهسنج بود
ایشان بسیار نواندیش بود و ایدههایی که داشت، برخاسته از عمق اندیشه ناب ایشان و انبوهی از تجاربشان بود و مدافع هرگونه جنبش و نهضتی بود که در مسیر ترویج سنت و سیره پیامبر(ص) بود و از آن دفاع جانانه میکرد و معتقد بود، این نهضتهای آزادیبخش و طوایف و گروههایی که به دنبال احیای اندیشه اسلامی هستند، میتوانند در صیانت و حفاظت از آموزههای وحیانی اسلام نقش داشته باشند و البته نه هرگونه حرکتی که شائبهای از افراطیگری در آن بود. استاد خسروشاهی بسیار تیزهوش و یک متفکر فرهیخته و نکتهسنج بود. برخی از نهضتهایی را که در کشورهای عربی اتفاق افتاد نیز، زیر نظر داشت و آن جنبشهایی را که اسلام ناب و راستین را به جامعه معرفی میکردند و برخاسته از کتاب و سنت بودند، چون فقیه و عالم بود، تشخیص میداد که کدام نظرات بر طبق دستورات خدا حرکت میکند و چون به دنبال میانوری بود، معتقد بود که امت اسلامی باید بهصورت میانهرو شکل بگیرد و معتقد بود، تشکیل امت واحده بدون اعتقادات معتدل و بهدور از تعصب و جمود فکری مؤثر نیست و معتقد بود، با افراط و تصب نمیتوان دین را به جامعه معرفی کرد و نمیتوان جامعه و نسل جوان را به دین امیدوار و متمایل کرد و معتقد بود، باید براساس آن سیره پیامبر و اهلبیت(ع)، مطالبات جامعه بشری که برخاسته از فطرت پاک انسانهاست، برآورده شود؛ بنابراین او مدافع نهضتهای آزادیبخش بود؛ نهضتهایی که به دنبال بیداری جامعه اسلامی هستند.
استاد خسروشاهی، الگو و چهرهای بینالمللی برای نسل جوان
ـ اینکه بتوان شرق و غرب و مذاهب مختلف را به هم وصل کرد، ویژگی برجستهای است. مرحوم خسروشاهی چه ظرفیتها و تواناییهایی داشت که با دست خالی این امر را انجام میداد؟
اگر به من بگویند، یک چهره بینالمللی شاخص که بتواند، برای نسل جوان طلاب و دانشگاهیان الگو باشد، معرفی کنید، ایشان را معرفی میکنم. ایشان الگوی جامعی است و سبکی خاص در مسائل بینالمللی داشت. در اینکه رهبری فرمودند که ایشان یک عنصر خستگیناپذیر در ترویج معارف اسلامی است، تعبیر بسیار جامعی است و مصداق دارد؛ چون ایشان در مباحث تبلیغ و ترویج معارف اسلامی در فراتر از مرزها و عرصه بینالملل سر از پا نمیشناخت و ولع تبلیغی و سبک خاصی داشت. حتی ایشان در جمع پیروان ادیان مثل مسیحیت با آنچه در جمع مسلمانان از مذاهب اسلامی بود، سبک متفاوتی داشت. ایشان چند سالی در واتیکان بود. انصافاً در طول دوران 43 ساله انقلاب که سفرای متعددی در واتیکان مشغول به خدمت شدند و همه زحمت کشیدند، فعالیتهای ایشان شاخص بود. شاید دیگران آمدند از ایشان الگو گرفتند. در اول انقلاب که طلاب و مدیران، تجربه مدیریت در عرصه بینالملل نداشتند، گویا ایشان یک هنر طبیعی داشت و اکتسابی نبود که توانست، در واتیکان در نحوه گفتمانسازی ارتباطاتی که با کشیشها و کلیساها و نه فقط در واتیکان، بلکه در کل اروپا داشت، یکهتاز باشد. مرحوم استاد خسروشاهی تنها در واتیکان سفیر نبود، در آلمان، اتریش، فرانسه و دیگر کشورها نیز حضور داشت؛ یعنی در حلقههای ادیانی حضور داشت.
استاد خسروشاهی، سفیر واقعی اسلام و انقلاب بود
حضور مستمر ایشان در مراکز دینی و مراکز اسلامی در اروپا باعث شد، این شخصیت نزد عالمان اهلسنت، کشیشان، عالمان و دانشمندان مسیحی بهعنوان یک چهره عالم و ممتاز شناخته شود؛ اینطور نبود که سفیری باشد که خودش را محصور به واتیکان کرده و فقط با پاپ و کشیش در آن منطقه ارتباط داشته باشد. اصلاً ایشان دو حوزه تمدنی را به هم نزدیک کرد و با نشستهای مشترکی که بین جهان اسلام و مسیحیت برپا کرد، همچنین حضور در مجامع مسیحی، در واقع سفیر واقعی اسلام و انقلاب بود. سفیر فرهنگی انقلاب اسلامی که مورد عنایت مقام معظم رهبری قرار داشت.
استاد خسروشاهی رابط قوی میان پاپ و رهبر کبیر انقلاب(ره)
ایشان رابط قوی بین پاپ و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود. در آن مقطع، حضور ایشان در واتیکان و اروپا، حقیقتاً آثار و برکات زیادی داشت و این اخلاص در عمل خود را نشان میدهد که تمام اقدامات، تلاشها و عملکرد این شخصیت عالم و فاضل، قطعاً برای اعتلای دین اسلام و تقویت بُنمایههای انقلاب اسلامی مفید است. سبک گفتمانی و در حقیقت همان ایده اعتدال و میانهروی و همان که ایشان بدون اینکه دست از اصول و اعتقادات ریشهای خودش کشیده باشد، با زبان گفتوگو با صاحبان نظر و اندیشه در دیگر ادیان و مذاهب ارتباط برقرار کرد.
ایشان یک شخصیت تقریبی در حوزه بود؛ تقریب ایشان صرفاً بین مذاهب اسلامی نبود؛ بلکه تقریب میان ادیان هم بود و از هر فرصت و ظرفیتی که پیش میآمد، برای تعامل بیشتر بین اسلام و مسیحیت استفاده میکرد و انصافاً نتایج و پیامدهای با ارزشی هم بههمراه داشت.
استاد خسروشاهی نماینده واقعی فقه، فقاهت و تمدن ایرانی اسلامی بود
آیتالله سیدهادی خسروشاهی در مصر سالها بهعنوان رایزن فرهنگی کار کرد. اهل فنّ میدانند کار کردن در مصر، آنهم کار تبلیغی در مصر آسان نیست؛ اما با همه فراز و فرودهای سیاسی که وجود داشت و نوع ارتباط بین دولتها که در این میان بسیار تأثیرگذار بود، فعالیت ایشان بهعنوان یک شخصیت فرهنگی در مصر بسیار اثرگذار بود. ایشان در این وضعیت، چند سال در مصر کار میکند، با اساتید الازهر رفیق بوده و با آنان رفاقت دارد، گفتوگوی صادقانه با ایشان دارد، سخنرانیهای بیدارکنندهای انجام میدهد و آنچه مهم است، این است که میتواند نماینده واقعی فقه، فقاهت و تمدن ایرانی اسلامی در مصر باشد.
از جهات اهمیت که مشخص است، بهدلیل وجود الازهر در مصر و حضور یک عالم عامل همچون استاد سیدهادی خسروشاهی در آنجا و شناخت وی از روش کار آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) با مرحوم شیخ شلتوت و سابقه ارتباطات حوزه با وی بود؛ لذا بعد از انقلاب اسلامی خیلی تلاش کرد، مصر را با حوزهها و مراکر فرهنگی ایران نزدیک کند و او با سبک خاصی که بهلحاظ اخلاق، نجابت و سبقه در گفتار و جامعیت و انگیزه و عطشی که در وی وجود داشت، توانست این کار را انجام دهد. ما سالها در خارج از کشور بودیم و همه نوع تبلیغاتی را که در عرصه بینالملل وجود داشت، میدیدم. با این وجود، این عطش در کمتر افرادی دیده میشود که بخواهد این مأموریت را انجام دهد؛ اما این تبلیغ و ترویج معارف اسلامی را مرحوم خسروشاهی برای خودش تکلیف میدانست و این، برای ایشان یک اقدام راهبردی بود. آن هم تبلیغ از این نوع که بتواند با زبان گفتوگو، منطق و عقلانیت با عالمان ادیان مواجه شود.
در مجامع رسمی و حتی در حضور رهبر انقلاب، نظرات ایشان فکورانه و متفکرانه بود و مقام معظم رهبری، مسائل پیرامون مصر را به ایشان ارجاع میداد.
دستاوردهای سالها تلاش، مجاهدت و تبلیغ استاد خسروشاهی فصل جدیدی را در معادلات دینی و مذهبی عرصه بینالملل ایجاد کرد. به نظرم میآید، در این نشستهای فرهنگی، روزنه جدیدی برای دستگاههای فرهنگی متصدی امور بینالملل باز شد. در مراکز بینالمللی کمتر نشستی بود که مرحوم خسروشاهی حضور نداشته باشد یا از ایشان ذکر خیر نشود؛ حتی در جلسهای خصوصی خدمت رهبر معظم انقلاب بودیم که در آنجا بحثی در مورد مسائل بینالمللی پیش آمد که ظاهراً در مورد مصر بود و بحث سید جمالالدین اسدآبادی و اندیشههای نوین که در جهان اسلام اتفاق افتاده است. در آنجا، این عالم فرهیخته حضور داشتند و رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، اینجا دیگر آقای خسروشاهی باید نظر بدهد. من در جلسه بودم و شاهد این قضیه بودم.
در مجامع رسمی و حتی در حضور رهبر معظم انقلاب، مسائل مربوط به جریانهای سیاسی مصر و اخوانالمسلمین به ایشان ارجاع داده میشد. بنده در همه جلساتی که به اتفاق ایشان حضور داشتیم، انصافاً نقطهنظرات ایشان بسیار فکورانه و متفکرانه بود و همیشه مسائل اسلام، انقلاب و کشور و منافع ملی و دینی برایش اهمیت خاصی داشت.
استاد خسروشاهی از منادیان وحدت در عصر حاضر بود
انصافاً باید گفت، یکی از بزرگترین منادیان وحدت ـ هم وحدت بینادیانی و هم وحدت بینمذاهبی ـ در دوره معاصر بود. قدر، منزلت، شأن و مقام مرحوم خسروشاهی شناخته نشد؛ حتی در بین بزرگان و مجامع حوزوی و دانشگاهی آنطور که شایسته است، مورد توجه قرار نگرفت.
خدمت آیتاللهالعظمی نوری همدانی بودیم. ایشان بسیار از استاد خسروشاهی تجلیل میکرد؛ از قلم، فکر و بیان ایشان. صحبت قبل از انقلاب بود که نوشتههای ایشان ستودنی است. میتوانم بگویم، حضرت آیتالله نوری همدانی بارها گفتند که نوشتههای مرحوم خسروشاهی کمنظیر است و هر بزرگی در حوزه، دانشگاه و مجامع سیاسی از او بهعنوان شخصیت کمنظیر و جامع در مباحث تبلیغی و ترویج معارف اسلامی در داخل و خارج از کشور در بعد تألیف و نوشتاری یاد میکرد.
استاد خسروشاهی بارها حامل پیامی از سوی امام برای پاپ بود
ایشان توانست با آثار نوشتاری خود، پیامهای اصیل دینی و اسلامی را به نسل جوان منتقل کند. در عرصه سیاسی دارای افکار بلندی بود. هم علاقهمند به امام و هم به رهبری بود و بارها در نشستها، ارادتی که به امام(ره) و رهبری معظم داشت، بازگو میکرد.
بنابراین یک شخصیت انقلابی و مجاهد کمنظیر و دارای جهاد فرهنگی در سنگر علمی و آکادمیک و در عین حال یک استاد در حوزه و در دانشگاه بود. ایشان در دانشگاهها تنها یک مبلغ نبود؛ یک استاد بود و یک سطح آکادمیک داشت و در تدریس و تعلیم و پرورش نیروها در حوزه و دانشگاه انصافاً موفق بود.
من از خود ایشان شنیدم که از طرف امام غالباً حامل پیام برای پاپ بود. پیام صلح و همزیستی مسالمتآمیز و پیام تقویت گفتوگو و مذاکره بین پیروان ادیان و پیام تأسی و پیروی از عیسی مسیح(ع) و پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) را به پاپ منتقل میکرد.
شجاعت ویژگی خاص استاد خسروشاهی
«شجاعت»، یکی از خصوصیات ایشان این بود. در مسائل فرهنگی مماشات نمیکرد و چیزی را که میدانست، بهحق است، شجاعانه بیان میکرد و اصلاً مرعوبیتی در وی وجود نداشت؛ مثلاً ممکن است کسی بگوید: منافع شخصی من در معرض خطر قرار میگیرد و یا مثلاً یک وقت مورد بیمهری برخی از افراد باشد. ایشان تشخیص میداد که حق است و بیان میکرد و منطق ایشان همین بود.
استاد خسروشاهی و تجربه زیسته
ایشان شخصیت جهاندیدهای بود و نیامد که در چاردیواری مرکز علمی بنشیند و نظر بدهد؛ بلکه از نزدیک تجربه کرد. فیلسوفان غرب میگویند: «تجربه زیسته»؛ تجربه زیسته بسیار مهم است؛ تجربهای که در علم تجربی وجود دارد؛ چون با جان و روح آدمی ارتباط ندارد و تجربه زیسته از اعماق جان انسان برمیخیزد و رابطه عمیق با جان انسان و عواطف و روح انسان دارد.
اسلام را بر اساس آموزههای اهلبیت(ع) در جهان منتشر کرد
ایشان تجربه زیسته را داشت. در جهان غرب، جهان عرب و غیرعرب زندگی کرد و تجربیاتی کسب نمود و جزئی از وجودش شد. بنابراین چنین تجربیاتی وجودی است و به هیچوجه چنین تجربههایی از بینرفتنی نیستند و کمتر قابل انتقال میباشند. چنین تجربیاتی نمیتوانند در قالب الفاظ و واژگان قرار بگیرند و منتقل شوند. شاید گوشهای قابل انتقال باشد؛ اما ایشان با همه وجود و براساس انگیزهای که داشت، نیاز جامعه فرامرزی را تشخیص داد. اسلام را آنگونه که در حوزهها بر اساس آموزههای اهلبیت(ع) فرا گرفت، به بیرون منتقل کرد. تقریب بهمعنای واقعی کلمه، مصداق شخصیت ایشان بود و قدمت ایشان در تقریب، از بسیاری از شخصیتهای تقریبی دیگر کمتر نیست. ایشان قبل از انقلاب در باب تقریب تلاش کرد.
ـ راهاندازی مرکز اسلامی نیز با همین عنوان بوده است؟
ایشان به دنبال این بود که اگر قرار است، در عرصه بینالملل یک گفتمانی را شکل بدهیم و یک مراوده و ارتباطاتی بین ادیان باشد، باید مرکزی تشکیل شود. مرکز گفتوگو و مرکز بینالمللی و همه صاحبان ادیان و مذاهب آنجا حرفشان را بزنند؛ چه در مرکز واتیکان و یا نمایندگی در مصر.
ایشان به نتیجه رسید، مجموعهای بینالمللی و ساختاری تأسیس کند که این اهداف و منویات در آنجا شکل بگیرد و بعدها نیز شکل گرفت و استفاده کردند؛ ولی ایشان هیچوقت قلم را کنار نگذاشت. فردی ممکن است مسجدی و مرکزی را تأسیس کند؛ البته این بازتابی دارد؛ اما هیچوقت قلم را پایین نگذاشت و تا اواخر عمر قلمش به کار و مشغول به نوشتن بود و ناگفتهها را بیان میکرد و خودش به من گفت: بابت کتابخانهای که در پردیسان تأسیس کرد، عاشق این کار بود. عاشق مجلات و کتابها بود تا در دسترس طلاب قرار دهد و در نتیجه ایشان با قلم، بیان، فکر و اندیشه خود، زبان گویای اسلام بود؛ نه فقط در داخل کشور که در بیرون از کشور و در جهان اسلام و غیراسلام.
ـ به نظر شما مبلغ خوب از منظر استاد خسروشاهی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
من اگر برای مبلغان خارج از کشور نیاز به الگویی داشته باشم، یکی از الگوهای برجسته همین شخصیت است. ایشان میتواند یک متد و روش و نیروی تبلیغی در حوزههای علمیه ارائه کند. لذا آشنا شدن با ابعاد مجاهدتها و فعالیتهای تبلیغی، افکار و اندیشههای ایشان، الگوی بسیار خوبی میتواند باشد برای موفقیت یک مبلغ.
البته مبلغ بینالملل تفاوت زیادی با مبلغ داخلی دارد که در رأس آن اخلاق است؛ یعنی پیشفرضهایی دارد؛ یکی از این پیشفرضها، اخلاق حسنه است؛ روابط عمومی و ارتباطات است، ذهن باز و پویایی و بالندگی و ... است که اینها یک نشاط و انرژی و انگیزه میخواهد. از سوی دیگر، کار کردن در عرصه بینالملل بسیار دشوار است؛ چون با افرادی میخواهیم کار کنیم که اعتقادات آنها با اعتقادات ما همخوانی ندارد. اینکه چه سبکی را در پیش بگیریم تا با آنها بتوانیم ارتباط برقرار کنیم. البته حرف و سخن زیاد است و فرصتی میطلبد که راجع به این شخصیت سخنهای زیادی گفته شود.