( 0. امتیاز از 0 )
آیت‌الله زین‌العابدین قربانی؛ عضو مجلس خبرگان رهبری

همی‌گفتم که خاقانی دریغاگوی من باشد                دریغا من شدم آخر دریغاگوی خاقانی

همه می‌دانند که ما بیش از نیم قرن در راه روشنگری جامعه و در راه آزادی و مبارزه با استبداد و ظلم، هم‌سویی با آزادی‌خواهان گام بر می‌داشتیم. از‌ یاران نواب صفوی بودیم و حتی بعد از شهادت آن جوانمردان، جلسات ما در تهران با جمعی از باقی‌مانده آن جمع ادامه داشت.

از نوگرایان حوزه بودیم، بعد از رحلت‌ حضرت آیت‌الله بروجردی(ره)، جمعی از دانشجویان و روشنفکران تهران در اربعین رحلت آن عالم ربانی به قم آمدند، من و آقای خسروشاهی جزء آن جمع بودیم و تا سر مزار حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) آنها را همراهی کردیم، تصویر آن روز را به ‌یادگار داریم.

ما در مجله مکتب اسلام و دیگر مجلات و روزنامه‌ها هم‌قلم بودیم و در راستای انقلاب اسلامی ‌امام خمینی ـ رحمه‌الله‌علیه ـ قلم‌فرسایی می‌کردیم. آن مرحوم با دید جهانی به‌خاطر ارتباط با آزادی‌خواهان ملل اسلامی ‌و تشکلاتشان که امیدها برای پیروزی‌شان داشت می‌نوشت و من هم درباره علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین می‌نوشتم و هر دو از شاگردان امام و رهرو ایشان بودیم و در‌ این راه گرفتاری‌های دستگیری، زندان، شکنجه و دربدری را به جان چشیدیم.

بعد از پیروزی انقلاب، او به نمایندگی از طرف امام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌قبول مسئولیت کرد و من از طرف امام به‌عنوان حاکم شرع به استان گیلان و بعداً از طرف مردم آستانه‌اشرفیه در استان گیلان به مجلس شورای اسلامی ‌در دوره دوم و به‌عنوان رئیس کمیسیون ارشاد در مجلس مسئولیت‌ یافتم.

او چندین سال به‌عنوان سفیر ‌ایران در‌ ایتالیا و نماینده ایران در مصر خدمت کرد و من چهار دوره نماینده خبرگان شدم و سی‌و‌نه سال امامت جمعه و هفده سال نماینده مقام معظم رهبری در استان گیلان بودم و با وجود همه مشکلات و سختی‌ها، در سنگر قلم با هم آثار زیادی منتشر کردیم و از کاروان اندیشه و قلم عقب نمانده‌ایم.

کتاب‌هایی مانند:‌ آیات‌الاحکام در 6 مجلد، علم حدیث، شرح و ترجمه خطبه‌ها و نامه‌هایی از نهج‌البلاغه تحت عناوین ویژگی‌های دین‌باوران راستین که شرح خطبه همام است، و منشور مملکت‌داری که شرح نامه حضرت امیرالمومنین به مالک‌اشتر است و شرح نامه حضرت امیر به فرزندش امام حسن(ع) به‌عنوان رساله اخلاقی و تعلیم و تربیت اسلامی‌ و تاریخ واقعه کربلا و تفسیر سوره حمد و دیگر آثاری که منتشر شده است.

ـ بیان‌ یک خاطره

در برهه حساس مبارزاتی علیه رژیم و نظام ستم‌شاهی گذشته، مرحوم دکتر علی شریعتی هم در کتاب انتظار، مذهب اعتراض و هم در‌ یکی از سخنرانی‌هایش پیرامون سند دعای ندبه‌ یک سؤالی مطرح کرده بود که آن موجب اختلاف گردید، از جمله موضع‌گیری‌ حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی ـ مدظله‌العالی ـ بود که در مقاله‌ای در مکتب اسلام منتشر گردید که در آن مقاله نوشته بودند: افرادی که سرمایه علمی ‌و دینی درستی ندارند نباید در ‌این‌گونه امور دخالت کنند.

این مقاله فضای ملتهبی در جامعه به‌وجود آورد و طرفدارانی در مقابل هم صف کشیدند و ساواک از این واقعه سوءاستفاده کرده و اهدافش را پیش می‌برد و آب بیار و آتش بیار معرکه شده بود و داستان داشت تبدیل به حادثه‌ای مثل مرگ شیخ قاسم را رقم می‌زد.

من و مرحوم خسروشاهی که هر دو از نویسندگان مجله مکتب اسلام بودیم و با مرحوم دکتر علی شریعتی و حسینیه ارشاد هم ارتباط داشتیم و نقار این دو مرکز علمی‌ و فرهنگی را به سود طاغوت می‌دیدیم، تصمیم گرفتیم به‌عنوان سفیر صلح به تهران برویم و با آقای دکتر شریعتی نشستی داشته باشیم.

بعد از ظهر‌ یکی از روزها عازم تهران شدیم و در جلسه سخنرانی دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد شرکت کردیم و بعد از سخنرانی توسط مرحوم آقارضا اصفهانی قرار ملاقات حضوری گرفتیم و بعد از نماز مغرب و عشاء تا ساعت 30/11 شب با هم صحبت کردیم و معایب این‌گونه مباحث در فضای آن روز را گوشزد کردیم که تنها سودش به نفع نظام حاکم است و تضعیف دو جایگاهی که امید جامعه انقلابی است.

بالاخره مرحوم دکتر شریعتی قبول کردند و با تشکر از این اقدام ما، گفت: ‌ای‌کاش همه مثل شما دلسوز بودند و این‌چنین برخورد می‌کردند.

شب را در حسینیه ارشاد ماندیم و صبح به قم آمدیم و با حضرت آیة‌الله مکارم مسائل را در میان گذاشتیم.

ـ ترجمه کتاب‌های اندیشمندان نوگرای مصری

با آشنایی که مغفورله از نوشته‌های سید قطب، محمد قطب، عبده، سیدمحمد ـ رشیدرضا، فرید و جدی و.... داشت، اقدام به ترجمه کتاب‌های آنها با همکاری بعضی از طلاب هم‌فکر حوزه علمیه قم کرد؛ از آن جمله، کتاب «العداله الاجتماعیه فی‌الاسلام» سید قطب با همکاری آیت‌الله محمدعلی گرامی ‌و «الصلح العالمی ‌فی‌الاسلام» را با همکاری اینجانب ‌زین‌العابدین قربانی.

آنگاه‌ یک سلسله مسائل جدید تبلیغاتی علیه غرب و دنیای استعماری را در مقدمه و پاورقی‌ها با همکاران اضافه می‌کرد که برای جامعه بسته آن روز ‌ایران بسیار مفید بود.

از آن جمله، مقدمه جهان در لبه پرتگاه شامل: مباحث جالبی درباره صلح جهانی و پیمان‌های نظامی ‌و مسابقات تسلیحاتی و آمار تلفات دو جنگ جهانی... و مقایسه‌ای میان هدف‌ها و نتایج جنگ‌های اسلام و جنگ‌های دیگران و آغاز‌ یک جنگ اتمی. و توضیحی درباره هدف‌های استعماری، جنگ‌های استعماری، جنگ‌افروزی‌های بین‌المللی مسیحی و امپریالیست‌های تجاوزکار غربی و شرقی. و از جمله در مورد حدود اختیارات حاکم اسلامی، ‌کلامی ‌از امام آورده که: «اگر حاکم اسلامی ‌صلاح بداند می‌تواند عبایم را از دوشم بردارد.»

وی درباره جنگ می‌نویسد:

اگر اسلام جنگ را تجویز کند، تنها به‌منظور آزادی بشریت است، جنگ بر ضد رژیم‌های فئودالی و نظام اقطاعی و استبدادی. جنگ بر ضد پرستش فردی در افراد بشر است. جنگ بر ضد ظلم و ستم، طغیان و تجاوز، بر ضد خرافات، اوهام و افسانه‌هاست. جنگ برای به دست آوردن آزادی به‌تمام‌معنی است.

صلح اسلامی ‌عبارت است از: هم‌زیستی و صلح و سازشی که نام خدا را که عبارت است از عدالت اجتماعی و امنیت عمومی ‌برای مردم، روی کره زمین برقرار سازد نه صرف خودداری در جنگ به هر قیمتی که تمام شود. حتی در حالی‌که اهریمن ظلم و فساد بال و پرش را روی مردم گسترده باشد!!

ـ پایداری در رفاقت

استاد خسروشاهی در هر شرایطی دوستی وفادار بود. در سال 1386 به بیماری سرطان گونه‌ای مبتلا شدم و در بیمارستان خاتم‌الانبیای تهران بستری بودم که ‌ایشان به عیادتم آمدند و مرتب پیگیر احوالم بودند.

در دوره دوم نمایندگی مجلس شورای اسلامی ‌که رئیس کمیسیون ارشاد بودم، هفته‌ای‌ یک روز با دیگر اعضای تدوین و تألیف و اصلاح کتب درسی دانشگاه‌ها به محضر مقام معظم رهبری شرفیاب می‌شدیم و اظهار نظر می‌کردیم. در ‌یکی از ‌این جلسات به محضرشان پیشنهاد دادم که از وجود صاحب‌نظری چون استاد خسروشاهی باید استفاده شود؛ که معظم‌له پذیرفتند و فرمودند دعوتشان فرمایید که بعدها به دلیل قبول مسئولیت فرهنگی در ایتالیا از حضورشان محروم شدیم.

ـ سفر به گیلان

در مرداد 1396 همایشی توسط دبیرخانه امور مساجد وزارت ارشاد در بندر انزلی برگزار گردید تا از نخبگان و فعالان شیوه‌های نوین تدریس معارف دینی و قرآنی تجلیل شود. در آن همایش پیام مرجع عالی‌قدر، حضرت‌ آیت‌الله سبحانی ـ مدظله‌العالی ـ توسط نماینده‌شان قرائت گردید. در ‌این همایش از جناب استاد خسروشاهی و دوست مشترکمان، استاد محمدجواد حجتی‌کرمانی، مجاهد زندان کشیده و همرزم و تبعیدی مقام معظم رهبری در رژیم ستم‌شاهی، دعوت کردیم و از فیض حضورشان بهره بردیم. ایشان هر از گاه از منِ دور افتاده از مرکز با تلفن و یا حضورشان یاد می‌کردند.

ـ از بزرگ‌ترین ویژگی‌های ایشان

یکی از ویژگی‌های این عالم فرهیخته، کتاب‌دوستی و ارتباط با اصحاب قلم و اندیشه در جامعه اسلامی ‌ایران و جهان بود. در این راستا اسناد و مدارکی جمع‌آوری کرده بود که بسیار مهم و جالب بود‌. خوشبختانه در مجموعه‌ای به انتشارشان پرداخت ـ که شاید بسیاری دیگر هم باشد که منتشر نشده است ـ کتابخانه آن مرحوم در پردیسان قم جایگاه مناسبی برای حفظ آن اسناد و استفاده پژوهشگران خواهد بود. آن مرحوم بسیاری از آثار قلمی‌خویش را برایم می‌فرستاد تا در کتابخانه‌ای که قصد احداث آن را دارم به‌یادگار بگذارم. او توفیق داشت تا جهت حفظ گنجینه‌های علمی ‌و فرهنگی ارزشمندش که حاصل عمری پرتلاش می‌باشد، را در کتابخانه‌اش به‌یادگار برای نسل‌های بعد بگذارد. و من هم در تلاش هستم تا چنین مکانی احداث نمایم و کتابخانه‌ام را در آنجا مستقر کنم و قبرم را هم در آنجا معین نمایم.

ـ العبد‌ یدبر و الله یقدر

عمر بلند، فراق ابدی ‌یاران را به‌دنبال دارد که تحملش جانکاه است. من در این سال‌های کهنسالی ‌یکایک از ‌این ‌یاران را از دست داده‌ام. مرحوم استاد عمید زنجانی، علی حجتی‌کرمانی، گلسرخی، حقانی، الهامی ‌و...

حضرت امیرالمومنین(ع) بعد از شهادت عمار فرمود:

ألا ‌ایهاالموت الذی لیس تارکی ٭ ارحنی فقد افنیت کل خلیل

«ای مرگ، که سرانجام ترکم نمی‌کنی، زودتر راحتم کن که همه عزیزانم را از من گرفتی.»

کم‌کم اندر شهر خود احساس غربت می‌کنم

بس که نزدیکان سفر کردند و تنها مانده‌ام

و به‌قول مسیحای کاشانی:

در غربت مرگ بیم تنهایی نیست

‌یاران عزیز آن طرف بیشترند

در این مقال، متأسفانه مجالم نیست تا تفصیلاً به جایگاه والای مقام «اندیشه و قلم » و دیگر مجاهدت‌های دوست از دست رفته‌ام بپردازم، که امیدوارم صاحب قلمی‌ پرتوان به آن بپردازد. و من در این مختصر، تنها لختی قلم را گریاندم تا تسلی‌ یابم.

من و خسروشاهی سعی‌مان بر آن بود تا در وسع خویش در اعتلای فرهنگ علم و دین و معارف الهی کوشا باشیم و انجام وظیفه نماییم، امیدواریم در آخرت هم از شفاعت محمد و آل محمد(صل) بهره‌مند باشیم.

و سلام علیه ‌یوم ولد و‌ یوم ‌یموت و ‌یوم ‌یبعث حیا

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر