گستره تلاش هایش مرز نمی شناخت
ـ یادی از دوران جوانی او
گوهر ارزشمندی بود، برآمده از خانواده اهل علم و فضیلت آذربایجان که سابقه آشناییام با او به سال ۱۳۳۹ در مدرسه حجتیه برمیگردد. جوانی بود ترکزبان که به لهجه فارسی خوب مسلط بود و اتاقش روبهروی اتاق بنده در حوزه قرار داشت. از همان جوانی، طلبه ممتاز و دارای روابط عمومیای وسیع بود که بسیاری بر او غبطه میخوردند. بسیار خوشاخلاق بود. روابطش مرزهای داخل و خارج را درنوردیده بود. هرگاه پستچی برای طلبهها نامه میآورد، نامههای ارسالی ایشان در میانه مدرسه حجتیه دیدنی بود. وقتی طلبهها گرد پستچی جمع میشدند، تعداد نامههای او که از داخل و خارج ایران رسیده بود، در میان طلاب جلب توجه میکرد.
ـ گستره ارتباطات دانشگاهی و حوزوی او
در جوانی پای درس تفسیر آیتالله طالقانی(ره) مینشست. همچنین از جمله نزدیکترین افراد به علامه طباطبایی(ره) بود و در مجله مکتب اسلام با آیتالله العظمی مکارم شیرازی همکاری داشت. از سوی دیگر، ارتباطاتش با دانشجویان داخل و خارج ایران برقرار بود. با انجمنهای اسلامی دانشجویان و انجمن اسلامی مهندسان ارتباط وسیع داشت.
او پس از درگذشت آیتاللهالعظمی بروجردی(ره)، رابطی قوی بین حوزه و جریان دانشجویی کشور بود. با جریان روشنفکری در ایران آشنایی داشت و بهشکل جدی با مطبوعات داخلی و خارجی ارتباط وسیعی برقرار کرده بود.
ـ گستره ارتباطات سیاسی او
هنگام شکلگیری نهضت آزادی، ارتباط خیلی وسیعی با آقایان مهندس بازرگان، دکتر سحابی وآقای طالقانی داشت. از سویی دیگر علاقه ویژهای به فدائیان اسلام داشت. برای بسیاری این سؤال مطرح بود که با وجود رگههای روشنفکری استاد خسروشاهی، او چگونه به جریان فدائیان اسلام با رویکردهای بنیادگرایی علاقه داشت؟ اما او همواره از فدائیان اسلام دفاع میکرد و درباره آنها کتاب نوشت.
همچنین او در مبارزات انقلاب اسلامی فعال بود و پیوسته با امام خمینی(ره)، ارتباط نزدیک داشت و عکسهای او در زمانهای مختلف با امام، گویای این امر است. این بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بهعنوان نماینده امام در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی انتخاب شد.
ـ گستره اندیشهورزی و تلاشهای بینالمللی او
در گستره تلاشهای اندیشهورزانه او چند نکته بیش از همه قابل توجه است:
اول:استاد خسروشاهی یکی از چهرههای فعال و از جمله رابطین بین مصر و ایران بود و تلاش کرد که آثار و اندیشههای سیدقطب در قم ترجمه شود.
یکی از کارهای مهم او که یک تنه در آن دوران انجام داد، دفاعش از سیدقطب بود. او تنها کسی بود که یک تنه در ایران به دفاع از سیدقطب پرداخت.
قبل از انقلاب عموماً بچههای انقلابی به جمال عبدالناصر، بهعنوان یک ملیگرای عرب خیلی علاقه داشتند؛ اما جمال، با اخوانالمسلمین در افتاد و سیدقطب را اعدام کرد و برادر و خواهر سیدقطب را زندانی کرد. استاد خسروشاهی، با وجودی که میدانست، جریان روشنفکری، جمال عبدالناصر را بسیار مهم میداند، یکتنه به مخالفت با عبدالناصر پرداخت.
دوم: از سوی دیگر وقتی دید، مسیحیت در ایران فعالیتش گسترده شد، او بههمراه جمعی از دوستان تهرانی ما آقایان: آیتالله خرازی، آیتالله استادی، آیتالله قربانی و آقایان حقانی و دینپرور، تلاشهایی را برای مقابله با ترویج مسیحیتگرایی در ایران شروع کردند. چنانکه با راه افتادن مؤسسه «در راه حق»، با تلاشهای این جمع، نشریاتی علیه ترویج مسیحیت منتشر کردند که آقای خسروشاهی جزء ارکان اولیه این جریان بود. سوم: او قبل از انقلاب برای شرکت در کنفرانس گسترش اندیشههای اسلامی، به الجزایر میرفت. با چهرههای برجسته الجزایر آشنایی داشت و در این کنفرانس بههمراه مرحوم سیدجعفر شهیدی شرکت میکرد.
من در سال ۱۳۵۹ در این کنفرانس شرکت کردم و دو سالی هم بههمراه آیتالله تسخیری و استاد خسروشاهی در این کنفرانس حضور داشتیم. نقش حضور او این کنفرانس در ترویج اندیشههای اسلامی و گسترش وحدت بین ادیان بسیار ارزشمند بود. بعدها نیز که خواستیم، کنفرانس هزاره نهجالبلاغه را برگزار کنیم، آقای خسروشاهی را از واتیکان دعوت کردیم و همکاریهای وسیعی با کمک او شکل گرفت.
ـ گستره مکتوبات و آثار او
اول: یکی از مهمترین کارهای او، تلاش برای آمادهسازی تألیفات علامه طباطبایی بود. چنانکه علامه طباطبایی تمام آثارش را به ایشان واگذار کرده بود و ایشان این آثار را آماده و مرتب کرد تا سپس توسط بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی منتشر شد.
دوم: یکی از کارهای بزرگ آقای خسروشاهی در مصر رقم خورد که به جمعآوری اسناد و مدارک و کتابها و نوشتهها درباره سید جمالالدین اسدآبادی همت گمارد. او بهنوعی دائرةالمعارفی وسیع درباره سیدجمال را تهیه و چاپ کرد.
سوم: یکی از آثار مبارک و ماندگار او کتابخانه و مرکز بررسیهای اسلامی قم بود. همچنین هفتهنامه بعثت را از پیش از انقلاب بهصورت متمرکز منتشر میکرد که در معرفی رجال علمی و سیاسی جهان اسلام نقش مهمی داشت. آثار او درباره رجال سیاسی، ملی و مذهبی بسیار قابل تقدیر است. چهارم: در دورانی که سفیر ایران در واتیکان بود، کتابهای مختلفی به زبانهای مختلف برای معرفی اسلام در واتیکان چاپ کرد که تأثیرات بسیار خوبی در کشورهای اروپایی و نیز در جهان اسلام داشت.