(
امتیاز از
)
پشت پرده کشتار شيعيان در يمن
جنگ ششم با حوثي هاي يمن، حاصل سياست فرار به جلو و فرافکني حکومت يمن است تا بر ناکارآمدي حاکميت 20 ساله بر دو بخش شمالي و جنوبي يمن سرپوش گذاشته و اعتراضات مردم فقير و رنج ديده را با ابزار سرکوب نظامي خاموش کند.
با اينکه يمن از موقعيت ژئوپليتيک ويژه اي برخوردار است و منافع زيرزميني آن در کنار اقتصاد آبراه باب المندب مي تواند، به حداقل هاي معيشتي مردم يمن پاسخ گويد، حکومت علي عبدالله صالح از پاسخ مناسب به مطالبات مردم اين کشور ناتوان بوده و در کنار فقر، سياست تبعيض را نيز به اجرا گذاشته است. اگر چه مقامات يمن و دولت هاي اقتدارگراي عرب منطقه در پي پاسخ انحرافي به بحران صعده بوده و آن را بشکل غيرواقعي تصوير مي کنند، ولي ايستادگي شيعيان شمال يمن، هر دو را رسوا نموده و اين راهبرد منطقه اي را برملا خواهد کرد.
جنگ اخير در صعده که تا به حال سه ماه به طول انجاميده و حکومت يمن از تمامي توان نظامي هوايي و زميني و ديپلماسي منطقه اي بهره گرفته، حاصلي جز فرسايش و شکست براي حکومت يمن به جاي نگذاشته است. ارتش منظم حکومتي و بکارگيري ابزارهاي برتر هوايي، زرهي، زميني، توپخانه و عقبه مطمئن لجستيکي و حمايت هاي پنهان و آشکار خارجي در مقابل امکانات محدود مردم شمال يمن کارآمدي نشان نداده و بجز تلفات، اسارت نظاميان ، دادن غنائم جنگي و ستمديدگي و آوارگي و کشتار مردم عادي و بي دفاع در شمال يمن کارنامه ديگري ارائه نکرده است.
از همان ابتداي اين جنگ، آوارگان و جنگ زدگان به شکل طبيعي از صحنه معرکه فرار کرده و به نقاط امن تر پناه برده و منتظر اقدامات بشردوستانه سازمان هاي بين المللي در نزديکي مرزهاي يمن با عربستان بوده اند، که با سياست محدوديت و فشار مقامات عربستان مواجه بودند. حتي سازمان هاي بين المللي از اينکه نمي توانند از طريق مرزهاي عربستان، امدادرساني خود را به اجرا بگذارند، زبان انتقاد گشوده اند و اين جنگ نابرابر را مقدمه يک فاجعه انساني ارزيابي کردند.
اگر از نگاه سعودي ها، رويدادهاي صعده و نزاع مردم شمالي يمن و حکومت آن کشور، پديده اي داخلي قلمداد مي شد، نبايد شاهد اقدامات غيرانساني و سپس حمله گسترده نظاميان عربستان و بکارگيري سلاح هاي ممنوعه مانند بمب هاي فسفري عليه شيعيان شمالي يمن باشيم.
مقامات عربستان که سال ها است از طريق رونق مدارس سلفي و وهابي در سراسر يمن و بويژه جنوب اين کشور و حمايت هاي مالي از برخي سران عشاير و قبايل و شخصيت هاي يمني، بدنبال نفوذ و سلطه بر يمن مي باشند و حتي برخي مناطق مرزي در شمال يمن را به استان هاي مجاور خود ضميمه نموده اند، بايد براي سياست هاي خود محمل و توجيهي داشته باشند.
شهروندان جنوب عربستان و بويژه مناطق هم جوار با شمال يمن، اقليت هاي زيدي و اسماعيلي زندگي مي کنند که مانند بقيه مناطق عربستان، با سياست سرکوب، تبعيض اجتماعي و اقتصادي و سلطه وهابيون و خفقان مذهبي روبه رو هستند. در طول تاريخ اين جمعيت هاي سعودي، پيوند طبيعي با شيعيان زيدي شمال داشته اند، که در شرايط مشابه در يمن زندگي مي کنند.
در واقع، حکومت عربستان که به علت سياست سرکوب مذهبي و تبعيض، با سرافکندگي در محيط منطقه اي و بين المللي روبه رو است، حاصل ايستادگي و مقاومت مردم صعده و حوثي ها را براي خود نگران کننده مي داند. با اينکه اقليت هاي زيدي، اسماعيلي و شيعه در عربستان همواره با سرکوب و زندان و محدوديت هاي گوناگون زندگي مي کنند، با اين حال براي کسب حقوق اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي و سياسي خود کوتاهي نکرده اند. راهبرد ملک عبدالله ، پادشاه عربستان براي اصلاحات داخلي و کاهش فشار به اقليت ها و راه اندازي برخي نمادهاي تدريجي اجتماعي، با هدف جلوگيري از انفجار سياسي - اجتماعي است. حکومت يمن و حاميان سعودي آن براي توجيه رفتار و اقدامات غيرانساني و جنگ افروزي عليه شيعيان يمن، تلاش مي کنند با شبيه معرفي کردن شعارهاي مردم صعده با شعارهاي مردم ايران، اين جريان مردمي و مقاومت تحسين برانگيز را وابسته به ايران معرفي کنند، تا هم بر مطالبات معمولي مردم شمال يمن سرپوش بگذارند و هم براي اقدامات غيرانساني در کشتار مردم شمال يمن توجيه سازي کنند.
تمامي مقامات يمني به خوبي واقف هستند و بارها در گزارش هاي رسمي نيز اعتراف نموده اند که سواحل شمالي يمن در درياي مديترانه، محل مناسبات مردم يمن با مردم اريتره بوده و نيازهاي خود را از آن طريق به اشکال مختلف پاسخ گفته اند.
ناکامي حکومت يمن براي سرکوب حوثي ها در حالي مطرح است که مقامات يمني از حمايت مالي، رسانه اي، ديپلماتيک و لجستيکي عربستان بطور کامل بهره مند شده اند و حتي اخيرا يکي از مقامات اطلاعاتي عربستان براي متوقف کردن حمايت يک کشور عربي ديگر از مردم شمال يمن به اين کشور سفر کرده و يک معامله امنيتي : سياسي به اجرا گذاشته اند. اين مقام سعودي در مقابل توقف کمک هاي اين کشور عربي، جريان القاعده در آن کشور را از موضع ترور و براندازي اين رهبر عربي به موضع مداحانه تبديل کرده است.
جالب است با علني تر شدن مداخله سعودي ها در جنگ صعده و عليه شيعيان يمن، محمد راشد از رهبران القاعده در جزيره العرب!! نيز خواستار جنگ عليه شيعيان در سراسر منطقه شده است و فراموش نمي کنيم که همزمان با انفجار مزدوران جريان ريگي در استان سيستان و بلوچستان، روزنامه الوطن سعودي، خواستار به آتش کشيدن هزار نقطه ديگر در ايران شد. با اينکه سال ها تلاش شده تا «دست آموز» بودن القاعده توسط سعودي ها و دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا و برخي کشورهاي منطقه، پنهان بماند ولي گاهي کنترل از دست اين مقامات خارج شده و «دم خروس» پيدا مي شود.
جنگ صعده امروز با وارد شدن علني عربستان به جنگ با مردم اين منطقه، ماهيت جديدي بخود گرفته، بويژه اينکه، هزاران نفر از روستاهاي همجوار با صعده از شهروندان زيدي و اسماعيلي از اين محورها تخليه شده و مقامات نظامي عربستان به دنبال يک کمربند امنيتي تخليه شده در داخل يمن و منطقه صعده نيز مي باشند و گلوله باران و بمباران ممتد در طي تقريبا دو هفته گذشته، حکايت از اين اهميت ويژه دارد. خصوصاً اينکه ديپلماسي منطقه اي عربستان در کنار يک جنگ رسانه اي تمام عيار عليه حوثي ها و شيعيان و ايران در سطح منطقه، به دنبال جلب حمايت هاي لازم براي مداخله گري در يمن است که عملاً حاکميت و استقلال يمن را تحقير و نقض نموده است. در بخش ديگري نيز مقامات آمريکايي از اقدامات عربستان، تحت عنوان «تدابير دفاعي» و «حق مشروع عربستان، تأييد به عمل آورده اند و پادشاه اردن که فتنه سازي را از اجداد انگليسي آموخته با اعزام دو يگان کماندويي براي همراهي با ارتش عربستان در سرکوب شيعيان حوثي يمن، به اين «جنگ هويت کاملا منطقه اي» داده است. مواضع وزير خارجه مصر در حمايت از عربستان که با «پز» ناسيوناليسم عربي هم چاشني سازي شده، معتقد است که «کشورهاي عربي مي توانند با مداخله غير عربي مقابله کنند.» البته اين مواضع شجاعانه!! هيچگاه براي دفاع از فلسطين و مردم غزه در مقابل حمله نظامي و وحشيانه رژيم صهيونيستي اتخاذ نشده و حتي همراه با آن تا امروز در محاصره مردم غزه مشارکت هم نموده اند. اين دلاوري حکومت مصر آن زمان نمايان تر مي شود که بدانيم جنايت هاي جنگي رژيم صهيونيستي توسط گلدستون که يک قاضي يهودي است محکوم شد ولي مقامات مصري براي کسب محبت رژيم صهيونيستي و مقامات کاخ سفيد، از اين خط قرمز عبور نکردند. بهتر است ماهيت اين رويداد منطقه اي را بازکاوي کنيم تا ريشه رفتار سعودي- مصري- اردني که از حمايت آمريا نيز برخوردار است، روشن شود.
کارشناسان غربي براساس نظرسنجي ها و برآوردهاي ديگر معتقدند عربستان و مصر نفوذ و جايگاه و موقعيت خود در منطقه خاورميانه را از دست داده اند، که اين پديده با همراهي آنان با سياست هاي غربي و صهيونيستي پيوند دارد.
اين سه کشور عربي آشکارا از گفت وگوي آمريکا با ايران نگران هستند و مانند رژيم صهيونيستي، هرگونه توافق و در هر سطحي را با ايران به زيان خود ارزيابي مي کنند. اين کشورهاي عربي از يکسو، از گسترش چالش و تنش بين ايران و آمريکا که ممکن است به درگيري نظامي منتهي شود، خسارت مي بينند و از سوي ديگر نمي توانند بپذيرند که آمريکا براي خروج از بن بست هاي منطقه اي و يا اعتراف به حقوق هسته اي و يا جايگاه منطقه اي، امتيازي به ايران بدهد. نخبگان سياسي اين سه کشور معتقدند، بايد يک «تشنج هدايت شده، منطقه اي» عليه ايران با زمينه مذهبي را فعال کنند تا موقعيت آنان در هر معادله منطقه اي جديد، حفظ شود. اين کار به روشني در فلسطين، لبنان، عراق ، يمن از سوي کشورهاي ياد شده در حال اجرا است و «ابزار فتنه مذهبي» را براي کسب موقعيت جديد الزامي مي دانند. عربستان، مصر و اردن، اين سياست «منازعه ساز» را در سه محور کارآمد مي دانند:
1- چنين فضايي از درگيري نظامي غرب با ايران جلوگيري مي کند و آسيبي به کشورهاي عربي ياد شده نمي زند.
2- به فعال کردن اين تشنج منطقه اي از هر گونه توافق آمريکا با ايران جلوگيري مي کند.
3- اين راهبرد، امکان ايجاد توازن در تعامل کشورهاي منطقه با ايران را فراهم مي کند.
لذا ماهيت جنگ نابرابر و ظالمانه در صعده و شمال يمن از يکسو با راهبردهاي منطقه اي اين سه کشور گره خورده و از سوي ديگر، بخشي از سياست منطقه اي عربستان است که در سه دهه اخير با جنگ افروزي منطقه اي و تضعيف کشورهاي رقيب، موقعيت خود را ارتقا داده است.
منازعه داخلي در يمن تنها از طريق يک گفت وگوي ملي و تکيه بر روش هاي مسالمت آميز قابل حل است که بازيگران داخلي و يا نهادهاي منطقه اي و بين المللي مي توانند به عنوان «مساعي جميله» به اجرا بگذارند. نهادهاي بين المللي بايد به وظايف قانوني در حمايت از شهروندان شمال يمن و کمک رساني و جلوگيري از «بکارگيري سلاح هاي ممنوعه» و يا «بکارگيري نامتناسب قدرت» اقدام کنند.
عربستان بايد بداند که تشويق مصري و اردني براي ورود به جنگ صعده ، دامي براي حاکمان رياض است تا بحران را به داخل عربستان نيز گسترش دهند و از يک رقيب در عرصه منطقه اي، راحت شوند. آمار اسرا، زخميان و تلفات ارتش سعودي در مقابل مقاومت حوثي ها، قابل تأمل است و ادامه جنگ افروزي و مداخله نظامي در جنگ صعده، عربستان را به «فرسايش مهلک» دچار خواهد کرد و زمينه تغيير در ساخت و ترکيب قدرت پادشاهي سعودي را مهيا مي کند.
انتهای پیام