(
امتیاز از
)
سید حسن نصرالله; هفتم ماه می، روزی مبارک در تاریخ مقاومت بود
دبیرکل حزبالله در مراسم فارقالتحصیلی نزدیک به 2800 دانشجو در حسینیه سیدالشهدا در حومه جنوبی بیروت از طریق تلویزیون سخنانی را در مورد شرایط داخلی لبنان و اولین سالگرد حوادث خشونتبار هفتم ماه می ایراد کرد.
ترجمه متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
«در این جشن فرخنده و در این زمان به خصوص، موضوعات زیادی برای صحبت کردن وجود دارد ولی من با توجه به طبیعت این جشن قصد دارم در خصوص یک موضوع مشخص صحبت کنم. موضوعات بسیار مهمی وجود دارند که دوشنبه شب به مناسبت سالروز اشغال فلسطین در مورد آنها صحبت خواهم کرد. امروز قصد دارم در مورد شما برادران و خواهران و شرایط داخلی لبنان در این موقعیت مهم سخن بگویم.
مایلم به شما خواهران و برادران فارقالتحصیل، این دستاورد علمی و موفقیت بزرگ را تبریک بگویم که چیزی جز نتیجه عزم و اراده و نیت و جدیت و خستگی و تلاش و جهاد نیست. در فرهنگ اسلامی ما تلاش برای آموختن علم نوعی جهاد است. من به نام برادران و خواهران شما در حزبالله میگویم که به شما افتخار میکنیم. با اینکه میدانیم مشکلات اقتصادی بزرگی وجود دارد؛ ولی خانوادههای شما بیشترین تلاش را دارند تا فرصت علماندوزی را برایتان فراهم کنند که آنها نیز جزو مجاهدان در راه خدا محسوب میشوند.
برخی دیگر نیز وجود دارند که همواره از آنها غافل میشویم. همسران نقش بسیار مهمی در نمو و تکامل همسر خود ایفا میکنند. مردانی که با ادامه تحصیل همسران خود مخالفت نکرده یا زنانی که با کشیدن بار زندگی فضای مناسبی برای علماندوزی شوهران خود ایجاد میکنند. آنها نیز شایسته تقدیر و تشکر فراوان هستند.
برادران و خواهران
شما فارقالتحصیلان به نام «رضوان» خوانده میشوید که به تأسی از حاج عماد مغنیه این نام برای این گروه انتخاب شده است. من قصد دارم نکتهای را در مورد حاج عماد بگویم که کمتر شنیده شده است. عماد مغنیه در جریان فعالیتهای جهادی خود همواره افراد زیر فرمان خود را توصیه میکرد که به تحصیل خود ادامه دهند. او همیشه سعی داشت امکانات مالی و تسهیلات حزبی را برای ادامه تحصیل بسیاری از برادران و خواهران فراهم کند. این تنها یک تمایل شخصی نزد او نبود بلکه نگاهی استراتژیک و واقعی به مقاومت داشت. مقاومت ما از ابتدای شروع تا کنون، مقاومت جهادی و اراده و فداکاری در کنار مقاومت علماندوزی و تحصیل نیز بوده و دشمنان ما در تمامی مراحل به این امر اعتراف داشتند. ما موفق شدیم مدرسهای از رزمندگان تحصیلکرده و جهادگر در لبنان به دست خود لبنانیها ایجاد کنیم. به همین دلیل است که گروهی نامگذاری شده به «رضوان» باعث افتخار شماست. حاج رضوان (عماد مغنیه) به شما وقتی که راه او را ادامه میدهید، افتخار میکند.
این تعداد زیاد از فارقالتحصیلان از قلب این مسیر سرشار از مجاهدت به لبنان و جهان چهرهای دیگر و واقعی از این مقاومت نشان میدهند که سرشار از انسانیت و ایمان و ملیگرایی و صداقت و اخلاص و جدیت و ایمان به آینده است.
شما امروز به جهانیان چهره با ایمانی از مقاومت را نشان میدهید که فقر و محرومیت هیچ تاثیری بر علماندوزی آن ندارد. چهره مومنی که کم تعداد بودن و کم بودن حامیان هیچ تاثیری بر حفظ کرامت و مسیر جهادگر آن نداشته است و همواره به دنبال اجرای عدالت است. این چیزی جز هدف انبیا در طول تاریخ نبوده است. شما امروز نما و پیامی قوی و واضح به تمام کسانی که به قدرت اپوزیسیون در اداره لبنان ابراز تردید میکنند، میدهید. کسانی که میگویند اگر اپوزیسیون در انتخابات پیروز شود قادر به اداره لبنان نخواهد بود. من به تمامی این افراد میگویم که شراکت در حکومت و اداره کشور حق ماست ولی اگر در صورت پیروزی در انتخابات قصد نداشته باشید ما را شریک کنید، به شما التماس نخواهیم کرد.
شما اگر بر شکست ما تکیه کردهاید باید بگویم، این تنها یک مرحله از مرحلههای مختلف پیشرفت شورانگیز اپوزیسیون است. عقلها و روحها و ارادههایی که بزرگترین دولت و ارتش منطقه را شکست داده استحقاق اداره کشوری صد برابر لبنان را دارد.
برخی مردم ما را متهم میکنند که ما قصد داریم امپراطوری در منطقه به راه بیاندازیم، حال ده هزار کیلومتر مربع مساحت لبنان آیا در برابر این امپراطوری که شما از آن سخن به میان میآورید، چیزی است؟ ما قادر به حفظ کشور و ترقی آن به بهترین شکل هستیم.
من امروز خطاب به شما میگویم که آری درست است. ما در آستانه مرحله جدیدی قرار داریم و باید مسئولیت را به شکل کامل قبول کنیم و این موضوع تعارف هم ندارد. مسئولیت بازسازی کشور و دولتی قوی و عادل بر عهده ما است. قدرت بدون عدالت چیزی جز دیکتاتوری نیست و عدل بدون قدرت نیز هیچگونه حامی ندارد.
ما به لبنانی نگاه میکنیم که میهن تمامی فرزندان خود بوده و مساوات را بین آنها رعایت کند. میهنی با یک ملت و یک دولت که چیزی جز ملت لبنان نیست. ما باید در عمل و آشکارا از هرگونه سخن گفتن در مورد ملتهای مختلف لبنان خودداری کنیم چرا که یک ملت واحد و یکدست هستیم. چندگانگی فرهنگی در لبنان وجود ندارد و ما با این حرف مخالفیم. اصولا فرهنگهای مختلف باعث شکوفایی کشور میشود ولی وجود فرهنگهای مختلف با چندگانگی فرهنگی فرق دارد. ما منافعی مشترک در امنیت، استقلال، آزادی، رفاه اجتماعی، علم، اقتصاد، اموال و تمامی امور داریم و این هیچ ربطی به طائفهها و احزاب مختلف ندارد. ممکن است ما در تشخیص این منافع دچار اختلاف شویم. باید بدانیم که لبنانیها ملتی واحد هستند. باید این گونه سخنان را در مورد کمیت یا کیفیت طائفهها و احزاب مختلف لبنانی خاتمه دهیم. همه ما باید با هم همکاری کنیم تا این جداییها را خاتمه دهیم. ما به لبنان به عنوان کشوری واحد و متحد نگاه میکنیم و به همین دلیل ما در حزبالله همواره با تجزیه و تقسیم لبنان مخالفت کرده و در برابر آن به هر روشی مقاومت میکنیم. به شکر خدا پس از شکست تمامی طرحهای منطقهای و بینالمللی برای تجزیه لبنان فکر نمیکنم دیگر فکر و ایدهای در این زمینه وجود داشته باشد.
با این حال تا زمانی که برخی جریانهای سیاسی به این موضوع فکر میکنند، چنین ایدهای دور از ذهن نیست. آنها در مجالس داخلی خود در مورد فدرالیزه کردن لبنان صحبت میکنند ولی لبنان جایی برای اجرای چنین ایدههایی نیست. لبنان سرزمینی واحد و متحد برای تمامی لبنانیها است و تحمل اجرای هیچ راهی از راههای فدرالی را ندارد.
جالب است که برخی از کسانی که ما را متهم میکنند که به دنبال ایجاد سهگانگی مسیحی ـ سنی ـ شیعه در لبنان هستیم، خود شب و روز به دنبال فدرالی کردن میهن هستند.
ما خواستار ایجاد کشوری بدون نژادپرستی و بدون این احساس هستیم که برخی بگویند ما لبنانیتر از شما هستیم. لبنان کشوری عربی بدون تعصب است؛ چرا که نژادپرستی و تعصب از نشانههای جهل است و هیچ ارتباطی به انسانیت و عقل و اندیشه ندارد. گمان نمیکنم لبنانیها در این ایدهها اختلافی داشته باشند؛ بلکه در ترجمه اجرای روشهای مناسب برای لبنان اختلافنظر دارند.
ما در توافق طائف تصمیم گرفتیم که کمیته عالی لغو طائفهگرایی تشکیل دهیم. ما در برنامه سیاسی انتخاباتی خود بسیار دقیق بودیم و نگفتیم که قصد لغو طائفهگرایی سیاسی را داریم. ما خواستار تشکیل این کمیته عالی هستیم تا در هر فاصله زمانی که مناسب میبیند دست به تحقیقات زده تا بتوانیم در نهایت این روش طائفهگرایی را خاتمه دهیم و اگر این امر ممکن نیست؛ آنگاه باید راهی برای اجرای مناسب سیستم طائفهگرایی پیدا کنیم.
ما در این زمینه خواستار هیچگونه عجلهای نیستیم و نمیخواهیم که کسی بر دیگری فشار آورد. هرگونه تغییر اصلی در نظام لبنان باید بر اساس بحث و گفتگوی ملی و توافق میهنی جدی باشد؛ زیرا عجله به خرج دادن یا اعمال فشار پیامدهایی به مراتب بدتر از باقی ماندن نظام حاکم به شکل کنونی دارد.
نکته دیگر اینکه ما خواستار تشکیل دولتی یکسان هستیم. قصد حمایت از حزبالله را ندارم و تاکید میکنم که از زمان تاسیس خواستار دولتی واحد و یکسان و قوی بودیم. در طول این سالها ما هرگز منطقه نفوذ خاص خود تشکیل ندادیم. در روز آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 من گفتم که ما قصد نداریم جایگزین دولت شویم و حتی قصد نداریم مزدوران و خیانتکاران را مجازات کنیم و این امر را نیز به دولت واگذار میکنیم. ظرف دو یا سه دهه قبلی کسانی غیر از ما بودند که سیستم کانتونها و تجزیهطلبی را رواج دادند. علیرغم تمامی حملات تبلیغاتی علیه ما، حزبالله هرگز دست به چنین کارهایی نزده است.
ما همواره خواستار تشکیل دولت قوی و مجلس برخاسته از مردم و سیستم قضایی مستقل و عادل و سیستم نظامی و امنیتی قدرتمند بوده و هستیم.
نکتهای در میان وجود دارد که باعث اختلاف است و آن به مقاومت و استراتژی دفاعی باز میگردد که ما هنوز هم در این مورد مشغول بحث و گفتگو هستیم. صرفنظر از تمامی تحولاتی که اتفاق میافتد میگویم که وجود مقاومت قوی در کنار دولتی قدرتمند هیچ منافاتی با هم ندارند.
ما خواستار تشکیل دولتی هستیم که اصلاحات اداری قوی و به دور از فساد و رشوه و بدون مرکزیت را پیگیری کرده و قانون انتخابات مدرنی را تصویب کند که حق همه در آن حفظ شود. ما خواستار تشکیل دولتی هستیم که بتواند بحرانهای اقتصادی و معیشتی را درک و آنها را برطرف کند.
من به شما برادران و خواهران میگویم وقتی که فارقالتحصیل میشوید با بحران کار مواجه هستید. ما در اینجا دو راه داریم. راه شخصی این است که هر کدام فکر کنیم چگونه میتوانیم برای فرزند خود از طریق پارتیها راهی پیدا کنیم ولی راه درست این است که فکر کنیم چگونه میتوانیم دولتی عادل تشکیل دهیم که همه مشکلات کشور را ظرف مدت مشخصی حل کند نه اینکه چندین سال پشت سر هم از تمامی وسایل استفاده کند تا دست به حملات تبلیغاتی بیهوده زده و بعدا شکست و دروغین بودن همه این ادعاها مشخص شود.
باید کمک کنیم که دولتی تشکیل دهیم که برخاسته از مردم و گرسنگی و محرومیت و مشکلات آنها باشد تا بتواند شرایط را تغییر دهد.
ما همچنین خواستار تشکیل سیستم قضایی مستقل از سیاستمداران هستیم. آنچه که اکنون در لبنان داریم، سلطه قضایی نام ندارد. ما تنها چند قاضی داریم که برخی از آنها عادل و آزاد و مستقل بوده و برخی دیگر فاسد و سرسپرده و پیرو هستند.
شما به من بگویید چهره دستگاه قضایی که مزدوران صهیونیستها در لبنان را یک ماه یا یک سال زندان میکند و در مقابل چهار ژنرال بلندپایه لبنانی را بدون تحقیق و بازجویی چهار سال زندانی میکند، چگونه است؟
هیچ مقاومتی در تاریخ مانند ما فعالیت نکرده است. تمامی مقاومتها دادگاههای میدانی تشکیل داده و خیانتکاران را مجازات کرد مگر مقاومت در لبنان که همه امور را به دولت واگذار کرد. من روزی به سفیر فرانسه که حزبالله را تروریستی خواند و بعد از آن جنوب آزاد شد، گفتم که به رییسجمهور خود سلام برسان و بگو که مقاومت ما در لبنان از مقاومت فرانسه بسیار پیشرفتهتر و متمدنتر و انسانیتر است. شما دادگاههای میدانی تشکیل داده و بیش از ده هزار نفر را به اتهام همکاری با نازیها اعدام کردید در حالی که ما حتی یک مرغ از اعضای ارتش خائن آنتوان لحد را اعدام نکردیم.
در موضوع مشارکت در حکومت باید بگویم که ما به صراحت خواستار این امر هستیم تا نمایندگان واقعی تمامی ملت لبنان در دولت حضور داشته باشند و در واقع ما خواستار تشکیل دولت وحدت ملی هستیم. آنها سعی دارند نشان دهند که دولت وحدت ملی شکست خورده است در حالیکه چنین چیزی صحیح نیست.
اگر لبنان ویژگی خاصی نداشته و شما خواستار دموکراسی هستید باید شکل درست آن را اجرا کنید که بهترین و کاملترین شکل آن تشکیل مجلسی است که در پی انتخاباتی با قانون عادلانه بر روی کار آید. اما قانون انتخابات با در نظر گرفتن طائفهها و قدرتهای سیاسی باعث میشود در تشکیل دولت نیز این امر در نظر گرفته شود.
کسانی که به در اختیار داشتن یک سوم از وزرای کابینه توسط اپوزیسیون اعتراض دارند باید این سوال را مطرح کنند که در زمان نخستوزیری رفیق حریری چرا وی از تشکیل دولت در آخرین روزهای زندگی خود انصراف داد؟ من این موضوع را پیش از شهادت وی به شکل مفصل با وی مورد بحث قرار دادم و او میگفت که اگر یک سوم وزرای کابینه در اختیار شخص من نباشد من در دولت شرکت نمیکنم و هر کسی میتواند آن را بر عهده بگیرد. بدین ترتیب ایده یک سوم وزرا که اکنون به عنوان «یک سوم تعطیلکننده» خوانده میشود، از ایدههای رفیق حریری بود. وی تنها به این دلیل که قادر به در اختیار گرفتن یک سوم از وزرای کابینه نبود، از نخستوزیری انصراف داده و عمر کرامی به جای وی دولت تشکیل داد.
هر کسی که قصد دارد دولت تشکیل دهد باید یک سوم وزرا را به طرف مقابل دهد. من نمیگویم که حزبالله قصد در اختیار گرفتن یک سوم وزرا را دارد؛ بلکه میگویم جریان اپوزیسیون این تصمیم را دارد و این بسیار طبیعی است.
از طرف دیگر آنها بحث سهگانگی را مطرح کردهاند که من برای شما این نظریه را شرح میدهم. این ایده را آنها (14 مارس) مطرح کردند. هیچکس در اپوزیسیون به سهگانگی فکر نکرده و اصلا نمیداند این امر چه معنایی دارد. آیا سهگانگی یعنی سهگانگی در طائفهها یا مذهبها یا سهگانگی در احزاب؟ هیچ فرد لبنانی دقیقا نمیداند این ایده یعنی چه. آنها با طرح این موضوع سعی کردند اپوزیسیون را در موقعیت دفاع قرار دهند. من از تمام نیروهای عضو اپوزیسیون میخواهم که این موضوع را فراموش کنند و هیچ توضیحی در مورد آن ندهند. هدف اصلی طرح این موضوع از سوی 14 مارس، ضربه زدن به مسیحیان اپوزیسیون بود. آنها میگویند لبنان اکنون بین مسلمانان و مسیحیان تقسیم شده و اپوزیسیون خواستار ایجاد وضعیتی بر اساس یک سوم برای شیعه، یک سوم سنی و یک سوم مسیحی است و درزیها نیز جزو سهمیه شیعیان و سنیها باشند؛ در حالیکه هدف از طرح این موضوع تنها هدف قرار دادن مسیحیان اپوزیسیون است تا به مسیحیان لبنان بگویند سلیمان فرنجیه و میشل عون از رهبران مسیحی اپوزیسیون قصد دارند پیمانی با حزبالله بسته و از سهمیه مسیحیان در دولت و حکومت کم کنند. این اولین بار نیست که مسیحیان همپیمان ما در اپوزیسیون مورد ظلم واقع میشوند و آخرین بار نیز نخواهد بود. من به شما میگویم که هرگز چنین بحثهایی در اپوزیسیون مطرح نشده است.
ما خواستار مشارکت همه در دولت و اجرای پیمان طائف و سپس بهبود وضعیت دولت و حکومت هستیم تا طائفهگرایی به شکل کامل لغو شود. ما همچنین خواستار تشکیل دولتی هستیم که بتواند از خود، امنیت میهن و خاک کشور دفاع کند و متوسل به نیروهای بینالمللی بیفایده و بیخاصیت نشود و به تجهیزات امنیتی خارجی نیز تکیه نکند. ما در لبنان امکانات کافی در این زمینهها را داریم.
من یادآوری میکنم که این بسیار ناراحتکننده است که کسانی که توافق 17 ماه می را سالها قبل با اسراییل از روی ضعف امضا کردند (در زمان ریاست جمهوری امین جمیل) و قصد داشتند لبنان را به اسراییل وصل کنند، اکنون ما را متهم به اموری میکنند که خود عملا مرتکب آن شدند.
چه کسی بود که خون معترضان لبنانی را در برابر مساجد ریخت تا هیئتی را به نزد اسراییلیها فرستاده و توافقنامه با آنها امضا کند؟ امروز کسانی که قصد داشتند لبنان را به اسراییل وصل کنند، از نمادهای استقلال شدهاند و کسانی که خود را فدای لبنان کردند متهم به سرسپردگی میشوند. این تاریخ است و من کسی را متهم نمیکنم. تاریخ باید همواره در ذهن ما باشد تا برای آینده از آن استفاده کنیم و بار دیگر راه خود را گم نکنیم.
ما خواستار تشکیل دولتی قوی و مقتدر هستیم تا بتواند زمین خود را با تکیه به قدرت خود آزاد کند نه اینکه به نتانیاهو متوسل شوند تا بخشی از خاک لبنان را در زمان انتخابات آزاد کند.
چند روز قبل نخستین سالروز درگیریهای هفتم ماه می بود. ما در اپوزیسیون تصمیم گرفتیم که در این شرایط بر این موضوع اشارهای نداشته باشیم چرا که باعث تحریک شده و اوضاع را به هم میریزد ولی متاسفانه طرف مقابل از تمامی اهرمها برای برانگیختن این موضوع استفاده کرده و گمان کرد سکوت ما در برابر این موضوع بیانگر خجالت و یا ضعف ماست.
ما به احترام خون پاک شهدای هفتم ماه می 2008 در برابر این طوفان رسانهای سکوت کردیم و تنها به این سخن اکتفا میکنم که کسانی که از هفتم ماه می سخن میگویند به یاد بیاورند که پنجم ماه می چه کردند. آنها اموری را تصویب کردند که علیه مقاومت بود. آیا امروز کسی شک دارد که اسراییل در لبنان با پیشرفتهترین وسایل استراق سمع میکند؟ مهمترین سلاح مقاومت و دقیقا مهمترین سلاح در زمان جنگ 2006 شبکه مخابرات ویژه حزب بوده که سیستم بسیار پیشرفتهای علیه استراق سمع داشت. دولت لبنان عصر پنجم ماه می تصمیمی را خارج از چارچوب اتخاذ کرده و سیستم مخابراتی حزبالله و افراد دستاندرکار آن را به سیستم قضایی واگذار کرد. همه باید بدانند که روز پنجم ماه می روزی ننگین برای دولت سابق لبنان بود چرا که تصمیم گرفت کاری را انجام دهد که اسراییل در سی و سه روز جنگ قادر به تحقق آن نشد.
سوال دوم این است که ما ظرف روزهای گذشته خبرهای زیادی شنیدیم در این زمینه که بسیاری از افراد مقاومت قبل از روز هفت می به بیروت منتقل شدند؛ ولی من میپرسم که چه کسانی بیروت را پر از افراد امنیتی و نیروهای شبهنظامی دقیقا قبل از مصوبه دولت در روز پنجم ماه می کرد؟ طرح و برنامه چه بود؟ آنها میخواستند دولت پنجم می طرحها را تصویب کند و سپس حزبالله تظاهراتی را برگزار میکرد یا بیانیهای میداد و سپس آنها وارد مرحله دوم میشدند. در این مرحله سکوت حزبالله باعث میشد تا آنها وارد درگیری با ارتش شوند. طرح آنها ظرف مدت گذشته بر ایجاد درگیری میان ارتش و مقاومت متمرکز بود ولی آنها در این طرح همیشه شکست خوردند چرا که ما ارتشی ملی و میهنی داریم.
آنها به خوبی میدانستند که چه میخواهند بکنند و چه مناطقی را قصد دارند از باقی مناطق جدا کنند. آنها میخواستند بیروت را تبدیل به فضایی سرشار از درگیری کنند و سپس از نیروهای بینالمللی بخواهند که وارد فعالیت شده و بیروت را از درگیری نظامی مذهبی نجات دهند. اگر واقعا این تصمیم وجود نداشت چرا دولت عصر پنجم ماه می تا صبح جلسهاش را طول داده و با عربستان تلفنی هماهنگ کرد؟ دولت سابق لبنان تصمیم گرفت تا کشور را وارد جنگ مذهبی میان شیعه و سنی کند و آنچه که اپوزیسیون انجام داد (اگر میخواهند فقط حزبالله را متهم کنند نیز ما قبول میکنیم) این بود که مانعی سریع در برابر جنگ مذهبی و طائفهای در لبنان و بیروت ایجاد کند. هفتم ماه می خونها و جانهای زیادی حفظ شد که در پنجم ماه می تصمیم به ریختن آنها گرفته شده بود.
من تمام سال گذشته بر این موضوع تاکید داشتم ولی اکنون با توجه به حملات تبلیغاتی روزهای گذشته به صراحت میگویم که هفتم ماه می 2008 روز مبارکی برای مقاومت در لبنان بود. هفتم ماه می روزی بود که لبنان را در برابر راهحل قرار داده و از بنبستی که «آنها» کشور را بدان راهنما شده بودند نجات داده و باعث انتخاب رییسجمهور توافقی و دولت وحدت ملی شد. لبنانیها ظرف سال گذشته روزهای نسبتا آرامی داشتند و این را مدیون خون شهدایی هستند که هفتم ماه می بر زمین ریخته شد.
سخنان و شعارهایی را شنیدیم با این مفهوم که «هفتم ماه می را فراموش نمیکنیم». من به شما میگویم که ما از شما میخواهیم این روز را فراموش نکنید چرا که این خواسته واقعی ماست. هفتم ماه می نباید فراموش شود تا کسی دیگر هرگز مرتکب حماقت پنجم ماه می نشود.
گفته شد که هزاران رزمنده از عکار و بقاع به اطراف بیروت منتقل شدند. از این افراد باید اعاده حیثیت شود. اهالی عکار و بقاع مردانی باغیرت و باشرف هستند؛ ولی شما اهالی عکار و بقاع را آوردید تا با خانواده خود و با مقاومتی درگیر شوند که از نظر تمامی اعراب باعث عزت و سربلندی است.
آری. ما خواستار تشکیل دولتی قدرتمند هستیم و باید دوش به دوش هم حرکت کرده تا لبنانی قدرتمند را تشکیل دهیم. ما آماده هستیم تا در راه تقویت لبنان با همه همکاری کنیم».
انتهای پیام